تیریون لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
تیریون رابطه سختی با پدرش دارد . مادر او در هنگام تولدش مرد و به همین خاطر پدرش هیچ گاه او را نبخشید. {{رف|یش|4}} زمانی که پدرش راجع به ازدواج او و [[تایشا]] فهمید ، به محافظینش دستور داد تا به [[تایشا]] تجاوز کنند و در آخر تیریون را مجبور به این کار کرد تنها به این خاطر که به آن دو درسی بدهد .{{رف|بتت|42}} فکر [[تایشا]] تا مدتها ذهن او را مشغول نگهداشته بود{{رف|نش|29}} تا این که تیریون شروع کرد به سرگرم کردن خودش با فاحشه ها و لذت بردن از آنها.{{رف|نش|8}} از نظر پدرش او با این کارهایش ننگ بیشتری برای خاندانشان آورده است .{{رف|یش|4}} تیریون با خودش در مورد قتل پدرش فکر میکرد.{{رف|بتت|42}}
تیریون رابطه سختی با پدرش دارد . مادر او در هنگام تولدش مرد و به همین خاطر پدرش هیچ گاه او را نبخشید. {{رف|یش|4}} زمانی که پدرش راجع به ازدواج او و [[تایشا]] فهمید ، به محافظینش دستور داد تا به [[تایشا]] تجاوز کنند و در آخر تیریون را مجبور به این کار کرد تنها به این خاطر که به آن دو درسی بدهد .{{رف|بتت|42}} فکر [[تایشا]] تا مدتها ذهن او را مشغول نگهداشته بود{{رف|نش|29}} تا این که تیریون شروع کرد به سرگرم کردن خودش با فاحشه ها و لذت بردن از آنها.{{رف|نش|8}} از نظر پدرش او با این کارهایش ننگ بیشتری برای خاندانشان آورده است .{{رف|یش|4}} تیریون با خودش در مورد قتل پدرش فکر میکرد.{{رف|بتت|42}}


زمانی که تیریون توسط [[کتلین تالی]] اسیر شد ، پدرش به [[سرزمین رودخانه ها]] حمله کرد نه برای آزادی تیریون بلکه به خاطر دفاع از نام خاندانشان . بعداً در [[نبرد گرین فورک]] پدرش او را در میان جلو داران سپاه قرار داد عملی که باعث شد تیریون فکر کند که پدرش از دیدن مرگ او ناراحت نمیشود . {{رف|بتت|62}}
زمانی که تیریون توسط [[کتلین تالی]] اسیر شد ، پدرش به [[سرزمین های رودخانه]] حمله کرد نه برای آزادی تیریون بلکه به خاطر دفاع از نام خاندانشان . بعداً در [[نبرد گرین فورک]] پدرش او را در میان جلو داران سپاه قرار داد عملی که باعث شد تیریون فکر کند که پدرش از دیدن مرگ او ناراحت نمیشود . {{رف|بتت|62}}


اگر چه روابط آنها بد بود ، اما زمانی که پدرش ظرفیت های او را به اندازه کافی شناخت او را به عنوان [[دست پادشاه]] به [[باانداز پادشاه]] فرستاد تا جایگزینش باشد .{{رف|بتت|69}} تیریون در مقامش خوب ظاهر شد ، [[دورنیش|دورنی ها]] را بی طرف نگهداشت و زنجیری در رودخانه بلک واتر قرار داد تا ناوگان [[استنیس براتیون|استنیس]] را به دام اندازد ، کاری که پدرش نیز آن را تحسین کرد. به عنوان پاداش تیریون از پدرش خواست تا او را به عنوان وارثش اعلام کند ، چیزی که پس از الحاق [[جیمی]] به [[گارد پادشاهی]] ، قانونا حق او بود. پدرش درخواست او را رد کرد ، و به تیریون گفت که هیچگاه اجازه نمیدهد [[کسترلی راک]] را فاحشه خانه خودش کند .{{رف|یش|4}}
اگر چه روابط آنها بد بود ، اما زمانی که پدرش ظرفیت های او را به اندازه کافی شناخت او را به عنوان [[دست پادشاه]] به [[باانداز پادشاه]] فرستاد تا جایگزینش باشد .{{رف|بتت|69}} تیریون در مقامش خوب ظاهر شد ، [[دورنیش|دورنی ها]] را بی طرف نگهداشت و زنجیری در رودخانه بلک واتر قرار داد تا ناوگان [[استنیس براتیون|استنیس]] را به دام اندازد ، کاری که پدرش نیز آن را تحسین کرد. به عنوان پاداش تیریون از پدرش خواست تا او را به عنوان وارثش اعلام کند ، چیزی که پس از الحاق [[جیمی]] به [[گارد پادشاهی]] ، قانونا حق او بود. پدرش درخواست او را رد کرد ، و به تیریون گفت که هیچگاه اجازه نمیدهد [[کسترلی راک]] را فاحشه خانه خودش کند .{{رف|یش|4}}
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
{{اسپویلر|بعد از مرگ [[جافری]] ، [[سرسی]] تیریون را برای قتل او متهم کرد . [[تایوین]] دادگاهی را تشکیل داد و بر جایگاه قضاوت بر عمل پسرش نشست. تیریون درخواست محاکمه از طریق مبارزه کرد و وقتی مبارزش شکست خورد [[تایوین]] او را متهم و به مرگ محکوم کرد گرچه که مشخص نیست که تایوین واقعاً او را گناه کار میدانست یا نه . [[جیمی]] قبل از مراسم اعدام تیریون را آزاد کرد . او به تیریون گفت این کار برای جبران دروغی است که به او گفته بوده ، این که [[تایشا]] فاحشه ای به دنبال ثروت است در حالی که او همانی بود که ادعا میکرد : دختری عامی که تیریون را دوست داشته . تیریون با آگاهی از این موضوع به دیدن پدرش رفت و معشوقه اش [[شی]] را نزد او یافت . تیریون هر دو آنها را کشت.{{رف|یش|77}}
{{اسپویلر|بعد از مرگ [[جافری]] ، [[سرسی]] تیریون را برای قتل او متهم کرد . [[تایوین]] دادگاهی را تشکیل داد و بر جایگاه قضاوت بر عمل پسرش نشست. تیریون درخواست محاکمه از طریق مبارزه کرد و وقتی مبارزش شکست خورد [[تایوین]] او را متهم و به مرگ محکوم کرد گرچه که مشخص نیست که تایوین واقعاً او را گناه کار میدانست یا نه . [[جیمی]] قبل از مراسم اعدام تیریون را آزاد کرد . او به تیریون گفت این کار برای جبران دروغی است که به او گفته بوده ، این که [[تایشا]] فاحشه ای به دنبال ثروت است در حالی که او همانی بود که ادعا میکرد : دختری عامی که تیریون را دوست داشته . تیریون با آگاهی از این موضوع به دیدن پدرش رفت و معشوقه اش [[شی]] را نزد او یافت . تیریون هر دو آنها را کشت.{{رف|یش|77}}
}}
}}
===سرسی لنیستر ===
===سرسی لنیستر ===
[[سرسی لنیستر]] خواهر بزرگتر تیریون است و از او نفرت دارد. زمانی که [[اوبرین مارتل]] (Oberyn Martell) و خواهرش [[الیا مارتل]] (Elia Martell) در نوجوانی به [[کسترلی راک]] آمده بودند ، [[جیمی]] و [[سرسی]] نوزاد تازه متولد شده را به آنها نشان دادند . زمانی که تیریون نوزاد بود سرسی مردانگی او را آنقدر می پیچاند تا او را به گریه بیاندازد و تنها با دخالت [[جیمی]] کارش را متوقف میکرد. وقتی [[سرسی]] در مورد [[بیلور مقدس]] (Baelor the Blessed) خواند و اینکه چگونه او خواهرانش را به علت زیبایی زندانی کرده بود ، به نوزادگاه تیریون رفت او را آنقدر نیشگون گرفت تا گریه کند . اذیت و آزار [[سرسی]] به تیریون از زمانی که پیشگویی [[مگی قورباغه]] (Maggy the Frog) را شنید و متوجه معنای والونکار (Valonquar) (در زبان والریای کهن به معنای برادر کوچکتر) شد ، افزایش یافت.
[[سرسی لنیستر]] خواهر بزرگتر تیریون است و از او نفرت دارد. زمانی که [[اوبرین مارتل]] (Oberyn Martell) و خواهرش [[الیا مارتل]] (Elia Martell) در نوجوانی به [[کسترلی راک]] آمده بودند ، [[جیمی]] و [[سرسی]] نوزاد تازه متولد شده را به آنها نشان دادند . زمانی که تیریون نوزاد بود سرسی مردانگی او را آنقدر می پیچاند تا او را به گریه بیاندازد و تنها با دخالت [[جیمی]] کارش را متوقف میکرد. وقتی [[سرسی]] در مورد [[بیلور مقدس]] (Baelor the Blessed) خواند و اینکه چگونه او خواهرانش را به علت زیبایی زندانی کرده بود ، به نوزادگاه تیریون رفت او را آنقدر نیشگون گرفت تا گریه کند . اذیت و آزار [[سرسی]] به تیریون از زمانی که پیشگویی [[مگی قورباغه]] (Maggy the Frog) را شنید و متوجه معنای والونکار (Valonquar) (در زبان والریای کهن به معنای برادر کوچکتر) شد ، افزایش یافت.
۱٬۰۶۹

ویرایش