رابرت براتیون: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اکتبر ۲۰۱۸
جز
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۶: خط ۲۶:
| نشان =  
| نشان =  
| کتابها = بازی تاج وتخت (حضور دارد){{سخ}}نزاع شاهان (اشاره شده){{سخ}}یورش شمشیر ها (اشاره شده){{سخ}}ضیافتی برای کلاغ ها (اشاره شده){{سخ}}رقصی با اژدهایان (اشاره شده)  
| کتابها = بازی تاج وتخت (حضور دارد){{سخ}}نزاع شاهان (اشاره شده){{سخ}}یورش شمشیر ها (اشاره شده){{سخ}}ضیافتی برای کلاغ ها (اشاره شده){{سخ}}رقصی با اژدهایان (اشاره شده)  
| بازیگر = مارک ادی
| بازیگر = [[مارک ادی]]
| سریال = [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]]}}
| سریال = [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]]}}


'''رابرت براتیون''' (Robert Baratheon) رئیس [[خاندان براتیون]] (House Baratheon) شاه تاجدار [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) بود. او تاج پادشاهی پس از پیروزی در [[قیام رابرت|قیام سال 282-283]] از [[ایریس تارگرین دوم|شاه دیوانه]] (Mad King) برد. رابرت جنگید تا [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) را به دست آورد و در این راه برادر لیانا، [[ادارد استارک|ادارد]] (Eddard)، نزدیک ترین دوست رابرت او را همراهی می کرد. بعد از مرگ لیانا، رابرت برای تحکیم پایه های قدرتش با [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) ازدواج کرد. رابرت در آغاز مجموعه شاه وستروس است.  
'''رابرت براتیون''' (Robert Baratheon) رئیس [[خاندان براتیون]] (House Baratheon) شاه تاجدار [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) بود. او تاج پادشاهی را پس از پیروزی در [[قیام رابرت|قیام سال 282-283]] از [[ایریس تارگرین دوم|شاه دیوانه]] (Mad King) برد. رابرت جنگید تا [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) را به دست آورد و در این راه برادر لیانا، [[ادارد استارک|ادارد]] (Eddard)، نزدیک ترین دوست رابرت او را همراهی می کرد. بعد از مرگ لیانا، رابرت برای تحکیم پایه های قدرتش با [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) ازدواج کرد. رابرت در آغاز مجموعه شاه وستروس است.  


==ظاهر و شخصیت==
==ظاهر و شخصیت==


رابرت مردی است درشت و نه چندان باهوش که روزگاری جنگجوی بی نظیر دارای صدایی طنین افکن در میادین نبرد بوده بوده است. در جوانی اش رابرت بلند، چهار شانه و عضلانی چون رویای یک دوشیزه و با ریشی همواره تراشیده و تمیز بوده است. با این وجود بعد از رسیدن به تخت بر اثر جشن ها و مستی های مداوم دچار اضافه وزن شد.{{رف|بتت|4}} وزن رابرت حدود هشت سنگ اضافه یافت او برای پوشاندن چین های چهره اش ریش بلند می گذاشت. رابرت علاقه زیادی به ترانه های مستانه ی ''[[یک بشکه شراب]]'' و ''[[پنجاه و چهار چلیک]]'' داشت.{{رف|بتت|42}} رابرت به داشتن شخصیتی برون گرا، معاشرتی و جذاب شناخته می شود و توانایی خارق العاده ای در تبدیل دشمنان به دوستان داشته است.  
رابرت مردی است درشت و نه چندان باهوش که روزگاری جنگجویی بی نظیر دارای صدایی طنین افکن در میادین نبرد بوده است. در جوانی‌اش رابرت بلند، چهار شانه و عضلانی چون رویای یک دوشیزه و با ریشی همواره تراشیده و تمیز بوده است. با این وجود بعد از رسیدن به تخت بر اثر جشن ها و مستی های مداوم دچار اضافه وزن شد.{{رف|بتت|4}} وزن رابرت حدود هشت سنگ اضافه یافت او برای پوشاندن چین های چهره اش ریش بلند می گذاشت. رابرت علاقه زیادی به ترانه های مستانه ی ''[[یک بشکه شراب]]'' و ''[[پنجاه و چهار چلیک]]'' داشت.{{رف|بتت|42}} رابرت به داشتن شخصیتی برون گرا، معاشرتی و جذاب شناخته می شود و توانایی خارق العاده‌ای در تبدیل دشمنان به دوستان داشته است.  


هوس رانی رابرت موضوع بسیاری از ترانه های مستانه در هفت پادشاه شده است. طبق نظر [[ادارد استارک]] رابرت می تواند در شب دنیا را به یک زن قول دهد و فردا همه چیز را (حتی خود آن زن) از یاد ببرد.{{رف|بتت|35}}  
هوس رانی رابرت موضوع بسیاری از ترانه‌های مستانه در هفت پادشاهی شده است. طبق نظر [[ادارد استارک]] رابرت می تواند در شب دنیا را به یک زن قول دهد و فردا همه چیز را (حتی خود آن زن)را از یاد ببرد.{{رف|بتت|35}}


==تاریخ==
==تاریخ==


=== اوایل زندگی===
=== اوایل زندگی===
رابرت اولین پسر لیدی [[کاسانااسترمونت|کاسانا]] (Cassana) و لرد [[استفن براتیون|استفن]] (Steffen)، رئیس [[خاندان براتیون]] و لرد بالادست [[سرزمین های طوفان]] (Stormlands) است. رابرت در [[استورمز اند]] (Storm's End) به دنیا آمد و بزرگ شد. رابرت حدود دو سال از [[استنیس براتیون|استنیس]] (Stannis) بزرگ تر است. [[رنلی بارتیون|رنلی]] (Renly) برادر کوچک تر خانواده، پانزده سال بعد از رابرت به دنیا می آید.
رابرت اولین پسر لیدی [[کاسانااسترمونت|کاسانا]] (Cassana) و لرد [[استفن براتیون|استفن]] (Steffen)، رئیس [[خاندان براتیون]] و لرد بالادست [[سرزمین های طوفان]] (Stormlands) است. رابرت در [[استورمز اند]] (Storm's End) به دنیا آمد و بزرگ شد. رابرت حدود دو سال از [[استنیس براتیون|استنیس]] (Stannis) بزرگ تر است. [[رنلی بارتیون|رنلی]] (Renly) برادر کوچک تر خانواده، پانزده سال بعد از رابرت به دنیا می آید.  


زمانی که رابرت و استنیس بسیار جوانند، آن ها شاهد غرق شدن کشتی والدینشان در نزدیکی ساحل [[استورمز اند]] و مرگ آن ها هستند. بعد از این فاجعه رابرت لرد منطقه می شود.{{رف|نش|مقدمه}} رابرت به [[ایری]] (Eyrie) می رود و در نزد [[جان ارن]] (Jon Arryn) بزرگ می شود. آن جا او با ادارد استارک آشنا و دوست می شود. جان ارن نیز که خود فرزندی ندارد با این دو چون اعضای خانواده اش رفتار می کند.{{رف|بتت|2}}  
زمانی که رابرت و استنیس بسیار جوانند، آن ها شاهد غرق شدن کشتی والدینشان در نزدیکی ساحل [[استورمز اند]] و مرگ آن ها هستند. بعد از این فاجعه رابرت لرد منطقه می شود.{{رف|نش|مقدمه}} رابرت به [[ایری]] (Eyrie) می رود و در نزد [[جان ارن]] (Jon Arryn) بزرگ می شود. آن جا او با ادارد استارک آشنا و دوست می شود. جان ارن نیز که خود فرزندی ندارد با این دو چون اعضای خانواده اش رفتار می کند.{{رف|بتت|2}}  
خط ۵۸: خط ۵۸:
[[پرونده:Battle of the Trident Robert Rhaegar by Mike S Miller.jpg|چپ|بندانگشتی|350px|نبرد رابرت و ریگار اثر مایک اس میلر]]
[[پرونده:Battle of the Trident Robert Rhaegar by Mike S Miller.jpg|چپ|بندانگشتی|350px|نبرد رابرت و ریگار اثر مایک اس میلر]]


بعد از این نبرد [[ریگار تارگرین|ریگار]] شخصا قوای سلطنتی را رهبری کرده و به مبارزه با رابرت می آید. سر [[لوین مارتل]] (Lewyn Martell) با قوای [[دورن]] (Dorn) به او می پیوندد. قوای رابرت و ریگار در [[نبرد ترایدنت|ترایدنت]] (Trident) با هم رو در می شوند. در هنگامه ی این جنگ رابرت و ریگار با هم به نبرد تن به تن با هم می پردازند. رابرت ریگار را می کشد و سرنوشت نبرد را رقم می زند.{{رف|بتت|4}}  
بعد از این نبرد [[ریگار تارگرین|ریگار]] شخصا قوای سلطنتی را رهبری کرده و به مبارزه با رابرت می آید. سر [[لوین مارتل]] (Lewyn Martell) با قوای [[دورن]] (Dorn) به او می پیوندد. قوای رابرت و ریگار در [[نبرد ترایدنت|ترایدنت]] (Trident) با هم رو در می شوند. در هنگامه ی این جنگ رابرت و ریگار به نبرد تن به تن با هم می پردازند. رابرت ریگار را می کشد و سرنوشت نبرد را رقم می زند.{{رف|بتت|4}}  


با وجود آن که رابرت ریگار را می کشد و انتقامش را می گیرد نفرت او از [[خاندان تارگرین|تارگرین]] پایان نمی پذیرد. [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) [[بارانداز پادشاه]] را [[غارت بارانداز پادشاه|غارت]] می کند. او اجساد [[الیا مارتل|همسر]] و فرزندان ریگار را به رابرت تقدیم می کند. ادارد استارک خشمگین شده و این اقدام را زیر سوال می برد. او این اقدام را قتل می نامد و معتقد است [[ایگان تارگرین ششم|پرنس]] و [[رینیس تارگرین (دختر ریگار)|پرنسس]] کودکانی بی گناه بوده اند. رابرت در جواب ادارد می گوید:
با وجود آن که رابرت ریگار را می کشد و انتقامش را می گیرد نفرت او از [[خاندان تارگرین|تارگرین]] پایان نمی پذیرد. [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) [[بارانداز پادشاه]] را [[غارت بارانداز پادشاه|غارت]] می کند. او اجساد [[الیا مارتل|همسر]] و فرزندان ریگار را به رابرت تقدیم می کند. ادارد استارک خشمگین شده و این اقدام را زیر سوال می برد. او این اقدام را قتل می نامد و معتقد است [[ایگان تارگرین ششم|پرنس]] و [[رینیس تارگرین (دختر ریگار)|پرنسس]] کودکانی بی گناه بوده اند. رابرت در جواب ادارد می گوید:
خط ۶۹: خط ۶۹:




[[پرونده:800px-King_Robert_Baratheon_Hand_Jon_Arryn.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|رابرت و جان ارن]]
[[پرونده:King_Robert_Baratheon_Hand_Jon_Arryn.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|رابرت و جان ارن]]


[[ریلا تارگرین]] (Rhaelle Targaryen)، دختر [[اگان پنجم تارگرین|ایگان پنجم]] (Aegon V)، مادربزرگ رابرت بود و به این دلیل ادعای رابرت بر تخت آهنین قوی تر از [[خاندان استارک|استارک ها]] [[خاندان ارن|ارن ها]] و [[خاندان تالی|تالی ها]] بود.  
[[ریلا تارگرین]] (Rhaelle Targaryen)، دختر [[اگان پنجم تارگرین|ایگان پنجم]] (Aegon V)، مادربزرگ رابرت بود و به این دلیل ادعای رابرت بر تخت آهنین قوی تر از [[خاندان استارک|استارک ها]] [[خاندان ارن|ارن ها]] و [[خاندان تالی|تالی ها]] بود.  
خط ۸۷: خط ۸۷:
==اتفاقات اخیر==
==اتفاقات اخیر==


[[پرونده:QFK2A.jpg|چپ|بندانگشتی|350px]]
بعد از مرگ ناگهانی [[جان ارن]] رابرت به [[وینترفل]] سفر می کند تا بعد از یک جدایی طولانی مدت تنها فرد مورد اعتمادش، ادارد استارک را ملاقات کند. ادارد رابرت را شکسته، ناشاد و ناخوش می یابد.{{رف|بتت|4}} رابرت به [[ادارد استارک|ند]] مقام دست پادشاه  و همچنین نامزدی پسر بزرگ و وارثش  جافری را با سانسا (Sansa)، دختر ادارد به او می دهد. ادارد با اکراه این دو پیشنهاد را می پذیرد.
بعد از مرگ ناگهانی [[جان ارن]] رابرت به [[وینترفل]] سفر می کند تا بعد از یک جدایی طولانی مدت تنها فرد مورد اعتمادش، ادارد استارک را ملاقات کند. ادارد رابرت را شکسته، ناشاد و ناخوش می یابد.{{رف|بتت|4}} رابرت به [[ادارد استارک|ند]] مقام دست پادشاه  و همچنین نامزدی پسر بزرگ و وارثش  جافری را با سانسا (Sansa)، دختر ادارد به او می دهد. ادارد با اکراه این دو پیشنهاد را می پذیرد.


خط ۹۷: خط ۹۸:
در طی این شکار ادارد پی می برد، که فرزندان رابرت در حقیقت حرامزاده هایی هستند که سرسی از زنا با برادرش جیمی به دنیا آورده است.{{رف|بتت|39}} او به سرسی فرصتی برای فرار کردن می دهد. سرسی از ملازم رابرت، [[لنسل لنیستر]] (Lancel Lannister) می خواهد تا به رابرت شرابی سه برابر قوی تر از معمول بدهد، او را کاملا مست کند. وقتی که گروه شکار یک گراز وحشی را گیر می اندازند، رابرت مست تر از آن است که ضربه ی دقیقی به گراز بزند. گراز به سمتش یورش برده و ضربه ی مرگباری به او می زند. طبق نظر [[واریس]] (Varys) اگر هم گراز ضربه ی کاری را نمی زد، افتادن از اسب یا یک تیر سرگردان کار رابرت را می ساخت. چرا که سرسی خواستار مرگ رابرت پیش از بازگشت از سفر بود.
در طی این شکار ادارد پی می برد، که فرزندان رابرت در حقیقت حرامزاده هایی هستند که سرسی از زنا با برادرش جیمی به دنیا آورده است.{{رف|بتت|39}} او به سرسی فرصتی برای فرار کردن می دهد. سرسی از ملازم رابرت، [[لنسل لنیستر]] (Lancel Lannister) می خواهد تا به رابرت شرابی سه برابر قوی تر از معمول بدهد، او را کاملا مست کند. وقتی که گروه شکار یک گراز وحشی را گیر می اندازند، رابرت مست تر از آن است که ضربه ی دقیقی به گراز بزند. گراز به سمتش یورش برده و ضربه ی مرگباری به او می زند. طبق نظر [[واریس]] (Varys) اگر هم گراز ضربه ی کاری را نمی زد، افتادن از اسب یا یک تیر سرگردان کار رابرت را می ساخت. چرا که سرسی خواستار مرگ رابرت پیش از بازگشت از سفر بود.


وقتی رابرت زخمی و در حال مرگ به پایتخت برگردانده می شود، از رابرت می خواهد نایب السلطنه و محافظ مملکت بماند تا آن که جافری به سن قانونی برسد. ادارد که شاهد درد کشیدن رابرت است، راز تولد جافری را از او مخفی نگه می دارد تا از درد کشیدن بیشتر دوستش جلوگیری کند. در عوض، در حین نوشتن درخواست رابرت عبارت "فرزندم جافری" را با عبارت "وارث قانونی ام" عوض می کند. رابرت یک روز بعد می میرد. مرگ او موجب یک سلسله از اتفاقات می شود که به [[جنگ پنج پادشاه]] (War of Five Kings) ختم می شود.  
وقتی رابرت زخمی و در حال مرگ به پایتخت برگردانده می شود، از رابرت می خواهد نایب السلطنه و محافظ مملکت بماند تا آن که جافری به سن قانونی برسد. ادارد که شاهد درد کشیدن رابرت است، راز تولد جافری را از او مخفی نگه می دارد تا از درد کشیدن بیشتر دوستش جلوگیری کند. در عوض، در حین نوشتن درخواست رابرت عبارت "فرزندم جافری" را با عبارت "وارث قانونی ام" عوض می کند. رابرت یک روز بعد می میرد. مرگ او موجب یک سلسله از اتفاقات می شود که به [[جنگ پنج پادشاه]] (War of Five Kings) ختم می شود.


==حرامزاده های شناخته شده==
==حرامزاده های شناخته شده==
خط ۱۱۵: خط ۱۱۶:
* [[ادریک استورم]] (Edrik Storm)، تنها حرام زاده ی شناخته شده ی رسمی رابرت، مادرش دلنا فلورنت (Delena Florent) است.{{رف|بتت|35}} او در [[استورمز اند]] تحت حمایت سر [[کورتنی پنروس]] (Cortnay Penrose)، قلعه بان آن جا قرار داشت. استنیس قلعه را تحت محاصره قرار داد تا ادریک استورم را بگیرد و از آن به عنوان دلیلی برای اثبات مدعای خویش مبنی بر حرامزاده بودن فرزندان سرسی استفاده کند.  
* [[ادریک استورم]] (Edrik Storm)، تنها حرام زاده ی شناخته شده ی رسمی رابرت، مادرش دلنا فلورنت (Delena Florent) است.{{رف|بتت|35}} او در [[استورمز اند]] تحت حمایت سر [[کورتنی پنروس]] (Cortnay Penrose)، قلعه بان آن جا قرار داشت. استنیس قلعه را تحت محاصره قرار داد تا ادریک استورم را بگیرد و از آن به عنوان دلیلی برای اثبات مدعای خویش مبنی بر حرامزاده بودن فرزندان سرسی استفاده کند.  


[[ملیساندره]] (Mellisandre)، ساحره ی سرخ می خواست با استفاده از خون او اژدهاهای [[دراگون استون]] (Dragon Stone) را برخیزاند. [[داووس سی ورث]] (Davos Seaworth) پیش از قربانی شدنش او را قاچاقی از دراگون استون خارج کرد.  
[[ملیساندر]] (Mellisandre)، ساحره ی سرخ می خواست با استفاده از خون او اژدهاهای [[دراگون استون]] (Dragon Stone) را برخیزاند. [[داووس سی ورث]] (Davos Seaworth) پیش از قربانی شدنش او را قاچاقی از دراگون استون خارج کرد.  


* دوقلو های بی نام، [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) اشاره می کند که رابرت از یک زن خدمتکار در کسترلی راک (Casterley Rock) صاحب دوقلو هایی می شود. ماموران سرسی آن دو را مخفیانه می کشند.{{رف|بتت|35}}  
* دوقلو های بی نام، [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) اشاره می کند که رابرت از یک زن خدمتکار در کسترلی راک (Casterley Rock) صاحب دوقلو هایی می شود. ماموران سرسی آن دو را مخفیانه می کشند.{{رف|بتت|35}}  
خط ۱۲۵: خط ۱۲۶:
{{نقل قول|لعنت بر خدایان.یک پیروزی تو خالی به من اعطا کردند. یک تاج... به خاطر [[لیانا استارک|دختره]] بود که من دعا می کردم. خواهرت، امن ... و دوباره متعلق به من، همون طوری که قرار بود باشه، من از تو می پرسم، ند، چه نفعی توی داشتن تاج سلطنتی است؟ خدایان دعا های شاهان و گاوچرون ها رو مثل هم مسخره می کنند.{{رف|بتت|12}}|رابرت به [[ادارداستارک]]}}
{{نقل قول|لعنت بر خدایان.یک پیروزی تو خالی به من اعطا کردند. یک تاج... به خاطر [[لیانا استارک|دختره]] بود که من دعا می کردم. خواهرت، امن ... و دوباره متعلق به من، همون طوری که قرار بود باشه، من از تو می پرسم، ند، چه نفعی توی داشتن تاج سلطنتی است؟ خدایان دعا های شاهان و گاوچرون ها رو مثل هم مسخره می کنند.{{رف|بتت|12}}|رابرت به [[ادارداستارک]]}}


{{نقل قول|'''ادارد''':تو خیلی برای زرهت چاقی، رابرت.
{{نقل قول|'''ادارد:''' تو خیلی برای زرهت چاقی، رابرت.
'''رابرت''': چاق؟ چاق، این طوریه؟ این طوری با پادشاهت صحبت می کنی؟ آه، لعنت به تو ند، چرا همیشه حق با توه؟{{رف|بتت|30}}|رابرت به [[ادارد استارک]]}}
'''رابرت:''' چاق؟ چاق، این طوریه؟ این طوری با پادشاهت صحبت می کنی؟ آه، لعنت به تو ند، چرا همیشه حق با توه؟{{رف|بتت|30}}|رابرت به [[ادارد استارک]]}}


{{نقل قول|این دیوانگی را تمام کنید، به نام پادشاهتان.{{رف|بتت|30}}|رابرت به [[سندور کلگان]] و [[گرگور کلگان]]}}
{{نقل قول|این دیوانگی را تمام کنید، به نام پادشاهتان.{{رف|بتت|30}}|رابرت به [[سندور کلگان]] و [[گرگور کلگان]]}}
خط ۱۳۴: خط ۱۳۵:
{{نقل قول|من هر تارگرینی که دستم بهش برسه می کشم، تا وقتی که نسلشون مثل اژدهاهاشون منقرض بشه، بعد رو قبرشون می شاشم.{{رف|بتت|12}}|رابرت خطاب به [[ادارد استارک]]}}
{{نقل قول|من هر تارگرینی که دستم بهش برسه می کشم، تا وقتی که نسلشون مثل اژدهاهاشون منقرض بشه، بعد رو قبرشون می شاشم.{{رف|بتت|12}}|رابرت خطاب به [[ادارد استارک]]}}


{{نقل قول|سرسی: من ای را به عنوان نشانی از افتخار حمل خواهم کرد.
{{نقل قول|'''سرسی:''' من ای را به عنوان نشانی از افتخار حمل خواهم کرد.
رابرت: در سکوت حملش کن، وگره دوباره مفتخرت می کنم.{{رف|بتت|39}}|رابرت زمانی که به [[سرسی لنیستر]] سیلی می زند.}}
'''رابرت:''' در سکوت حملش کن، وگره دوباره مفتخرت می کنم.{{رف|بتت|39}}|رابرت زمانی که به [[سرسی لنیستر]] سیلی می زند.}}


==نقل قول های در مورد رابرت==
==نقل قول های در مورد رابرت==