خانه > اخبار > اخبار سریال > نیکولای کاستر والدو می‌گوید مأموریت جیمی لنیستر بعد از دیدن برن استارک در وینترفل تغییر کرد

نیکولای کاستر والدو می‌گوید مأموریت جیمی لنیستر بعد از دیدن برن استارک در وینترفل تغییر کرد

هشدار اسپویل برای کسانی که هنوز قسمت اول را ندیده‌اند.

چند روز پیش قسمت اول فصل هشتم بازی تاج و تخت پخش شد، که بازخورد مثبت هواداران را به همراه داشت. در حالی که ما با تعداد زیادی تجدید دیدار مواجه شدیم، یکی از آن‌ها نسبت به بقیه مهمتر بود. ما درباره تجدید دیدار جیمی لنیستر و برن استارک صحبت می‌کنیم، که به تازگی بازیگر نقش جیمی لنیستر، نیکولای کاستر والدو ، درباره آن صحبت‌هایی کرده.

ما در این قسمت دیدیم که بالاخره جیمی لنیستر به وینترفل رسید، این صحنه شباهت زیادی به رسیدن جیمی لنیستر به وینترفل در فصل یک داشت، و در آخر دیدیم که متوجه شد که برن او را نگاه می‌کند. این اولین تجدید دیدار جیمی و برن پس از حادثه ناگوار میان آن دو بود، زمانی که جیمی برن را از برج پایین می‌اندازد. نیکولای کاستر والدو درباره این صحنه می‌گوید:

«اول از همه، فکر نمی‌کنم ویلچر توی وستروس یک چیز معمولی باشه. فکر می‌کنم که [جیمی] اول با خودش می‌گه «اون دیگه چیه؟» بعدش می‌گه «خدای من، این همون بچه هست.» فکر می‌کنم می‌دونست برن زنده‌ست ولی انتظار نداشت که ببینتش.

ماموریت اون یک بار دیگه عوض شد. اول با خودش می‌گفت «من می‌دونم برادرم، تیریون، اونجاست، می‌رم اونجا و برای نیروهای خوب می‌جنگم» اما بعدش گفت «بدجوری گیر افتادم» چون جیمی فکر می‌کنه که این لرد وینترفل بوده که سعی کرده بکشتش، و مطمئن هست که او می‌خواد انتقام بگیره.»

او همچنین درباره ملاقات جیمی با دنریس تارگرین، کسی که پدرش را کشته، هم صحبت کرد:

«جیمی در نظر گرفته بود که [دنریس] اونجا هست. فکر نمی‌کنم این دلیلی باشه که رفته اونجا. هر دو نفر اون‌ها خیلی خوب احساساتشون رو نسبت به هم مخفی کردن.»

نیکولای همچنین درباره اینکه فصل آخر چگونه هست نظر داد:

«فکر نمی‌کنم [شورانرها] می‌تونستن بهتر از این درست کنن. با این که داستان طبق یک جریان منطقی جلو می‌ره، به هیچ وجه نمی‌شه داستان رو پیش‌بینی کرد، و چند تا غافلگیری بزرگ هم داره.»

۶ دیدگاه

  1. سلام …
    بعیده که جیمی لنیستر از مردن بترسه اما وقتی دستش رو بریدن بیشتر ترسید تا وقتی که به مرگ تهدید شد

    تا بعد از جنگ بزرگ احتمال مرگ جیمی خیلی ضعیفه !!!

    • وقتى دست جیمى را بریدند اصلا نترسید چون انتظارش را نداشت و خیال مى‌کرد دارند بلوف میزنند واسه همین بود که در برابر عمل انجام شده قرار گرفت و کمى طول کشید تا بفهمه چه اتفاقى افتاده :((
      وقتى سرسى به مرگ تهدیدش کرد بیش از اینکه ترسیده باشه، از بابت اینکه دیوار اعتمادش به سرسى فرو ریخته بود متاسف و متاثر شد و در چهره‌اش بیش از حالت ترس، غم سنگینى دیده میشد.

    • در تالار گفتگو هم ضمن بحث پیرامون اپیزود دوم، صحبت از این بود که بخشى از ماجرا داره طبق روالى که در اون سناریوى لو رفته توصیف شده بود، پیش میره. احتمالش وجود داره که در اواخر کار، شاهد صحنه‌اى مشابه چاله اژدها در اون سناریو باشیم.

  2. چقدر پیر و شکسته شده

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*