جورج آر.آر. مارتین اخیراً از جسی و لئونارد ملتین، مجریان پادکست Maltin on Movies دعوت کرد تا در تالار سخنرانی سینمای Jean Cocteau در نیومکزیکو که متعلق به خود مارتین است، با او مصاحبه کنند. این مصاحبه دربارۀ مسیر کاریِ مارتین، آیندۀ صنعت سرگرمی و اینترنت بود.
گفتگوی آنها حدود یک ساعت و نیم طول کشید و موضوعات مختلفی را پوشش داد. البته مارتین و ملتینها تصمیم گرفته بودند که به مناقشههای پیرامون فصل هشتم سریال بازی و تاج و تخت توجهی نکنند. با این حال مارتین دربارۀ این موضوع صحبت کرد که اینترنت فرهنگِ علاقمندان یک موضوع و مباحثات آنها را نسبت به آنچه که خود او در جوانی در آنها شرکت میکرده، تغییر داده است.
«اینترنت مسموم کننده است، به طرزی که مجلات و انجمنهای طرفداران آثار کمیک و فانتزی در آن روزها اصلاً اینطور نبودند…
بله خیلی مخالفت و اختلاف نظرها وجود داشت، خیلی دشمنی وجود داشت ولی اصلاً شبیه به جنونِ افسارگسیختهای که الآن در اینترنت میبینید نبود.»
اما از اینها که بگذریم بیشتر مصاحبۀ مارتین فضای مثبتی داشت. مارتین توضیح داد که چطور در ۳۲ سالگی تصمیم گرفت که به یک نویسندۀ تمام وقت تبدیل شود. او دربارۀ طبیعتِ بی ثبات و غیرقابل پیشبینیِ نویسندگی برای تلویزیون گفت و به موضوعِ همیشگیِ همۀ نویسندگانی که آثارشان تبدیل به فیلم سینمایی یا سریال میشوند، پرداخت: اقتباس.
مارتین توضیح داد که نغمۀ یخ و آتش از نظر وسعت و اندازه بسیار بزرگتر از آن است که بتوان آن را یکراست به شکل تلویزیونی تبدیل کرد.
«با اینکه در ساختِ سریال بازی تاج و تخت خیلی ولخرجی کردند ولی بازهم نمیتوانستند به همۀ شخصیتها بپردازند.»
در ادامه مارتین حذف، خلاصه سازی و ادغام شخصیتها را با حذف شدن دو فرزند اسکارلت اوهارا در فیلم بر باد رفته مقایسه کرد.
«اسکارلت اوهارا چند فرزند داشت؟ چه جوابی باید به این سؤال داد؟
در رمان سه فرزند داشت ولی در فیلم یکی. پس شما میتوانید داستان را آنطور که دوست دارید با یک و یا با سه فرزند روایت کنید. هیچ جواب درست یا غلطی وجود ندارد، تا زمانی که شما بتوانید ماهیت و جوهرۀ اصلی داستان را دریافت کنید.»