این هفته دنریس تارگرین طرفداران را با تغییر به ملکه دیوانه و آتش زندن پایتخت شوکه کرد. خیلی ها نسبت به این تغییر ناراحت هستند و زمان سختی را با این فکر که چرا دنریس اینگونه تغییر کرد میگذرانند. در این میان یکی از روانشناسان بالینی به نام جانینا اسکارلت نظر متفاوتی را ارائه میدهد. لازم به ذکر است اضافه کنیم که خانوم اسکارلت در روانشناسی از یک چیز عجیب استفاده میکند. وی کرکترهای تلویزیون،فیلم و کمیک هارا به عنوان نمونهای برای کمک به بیمارانش استفاده میکند که به اصطلاح «قهرمان درمانی» نامیده میشود. اسکارلت واکنشها به رفتار دنریس را از زاویه parasocial relationship با کرکتر توضیح میدهد. این یک نوع رابطه است که معمولا ما با کرکترهای خیالی و سلبریتی ها داریم که میتوانیم خودمان را در آنها ببینیم. پس بنابراین وقتی یک کرکتر تصمیمی ترسناک میگیرد میتواند واقعا صدای آنها را در آورد.
«روابط فرا اجتماعی میتواند به طرفداران این کمک را بکند که کم تر در سلامت روانی خود احساس تنهایی بکنند. مبارزه و سروکله زدن واقعا میتواند امید ببخشد و یک دیالوگ درخصوص بهبود سازی بسازد. دیدن کسی که از یک دوران کودکی آزار دهنده آمده و خشونت را تجربه کرده. تراژدی میتواند این حس را به آسیب دیدگان مخصوصا مونث ها برساند که آسیب خودشان را بهتر بشناسند و آن را تجربه کنند.»
طبق چیزی که اسکارلت گفته کاملا با عقل جور در میآید که طرفداران زیادی تحت تاثیر اقدام دنریس در سوزاندن مردم بیگناه قرار گرفته شوند و برای خیلی ها این اقدام وی خارج از کرکتر دنریس بود. زنی که آنها برای هفت فصل گذشته دنبالش میکردند. اسکارلت ادامه میدهد:
«برای طرفداران زیادی مخصوصا خانومها که دنریس را به عنوان یک بازمانده شناختهاند. این اتفاق ناگهانی میتواند هم گیج کننده باشد و هم غمناک باشد. چنین خط داستانی میتواند چنین بنظر برسد که سایر کسانی که با رابطه فرا اجتماعی خود را درمان میکنند چالش برانگیز باشد.»
البته اسکارلت امیدوار است در آینده سریالهای تلویزیونی و نویسندگان آنها اهمیت بیشتری به چنین اتفاقاتی بدهند که میتواند تاثیر احساسی روی برخی از بینندگان داشته باشد. همچنین میتوان درنظر گرفت که سریال اتفاقات بدتری را برای پایان خود درنظر گرفته که باید دید.