کری در سریال صحنههای بسیاری برای بازی دارد، منتها نقطه کانونی چند قسمت اول بر روی رابطه رو به وخامت آلیسنت با دوستش رینیرا تارگرین بوده که پدرش، پادشاه – شوهر آلیسنت – او را وارث تخت آهنین نامیده است. برخی در شورا ترجیح میدهند به جای رینیرا، پسر تازه متولد شده آلیسنت وارث باشد. پیچیده است!
کری در مورد این دوستی میگوید:
«من فکر میکنم نحوه برخورد اونا با این دوستی در سریال، اول از همه، با کتاب [آتش و خون، نوشته جرج آر.آر. مارتین] بسیار متفاوته. البته من کتاب رو برای دانش پیشزمینهای خودم مطالعه کردم و از اینکه دیدم وقتی صحبت از دوستی اونا شد، در اون رابطه [اطلاعات] زیادی وجود نداشت، تعجب کردم. چون عمیق نبود و در واقع فاصله سنی زیادی بین دو دختر در کتاب وجود داشت.»
من فکر میکنم که داشتن این رابطه بهطور باورنکردنی نزدیک بین آن دو، چیزی است که از بین رفتن دوستی را بسیار دلخراشتر میکند، و اگر منطقی باشد، خیلی چیزهای بیشتری در خطر است. البته وقتی صحبت از تاج و تخت می شود، همیشه چیزهایی در خطر است، اما ما از احساسات صحبت می کنیم، ما از احساسات واقعی و خام دو زن جوان صحبت می کنیم.
درست است که خاندان اژدها رابطه بین رینیرا و آلیسنت را بسیار تقویت کرده است؛ در کتاب مارتین، آنها اساساً آشناهایی هستند که تا زمانی که آلیسنت شروع به بچه دار شدن با پادشاه میکند، به خوبی با هم کنار میآیند. چون در این مرحله او شروع به اصرار میکند تا پسر اولش، اگان، جانشین ویسریس شود، آن وضعیت تغییر میکند. در سریال، شاهد پیچیدگی احساسی بسیار بیشتری هستیم.
کری گفت:
«بازی کردن در کنار این دوستی بسیار سرگرم کننده بود و من میلی [الکاک، بازیگر نقش رینیرای جوان] رو در پشت صحنه هم ستایش میکنم و بنابراین همه چیز بسیار واقعی جلوی دوربین اتفاق میفته. تماشای نابودی این رابطه بسیار دلخراشه، یا حداقل باید اینطور باشد، هردوی اونا گاهی اوقات انتخابهای مشکوکی میکنن، اما نکته اینجاست که اغلب اوقات این انتخابها طوری انجام میشه که به نظر میرسه توسط اونا انجام شده، اما هرگز اینطور نیست. واقعاً انتخاب اونا نیست، زندگی اونا توسط پدران و مردان اطرافشون دیکته میشه. این همون چیزیه که تماشای اونو بسیار دشوار میکنه، چون هیچکدوم از اونا در طول سفرشون اصلاً کنترلی در دست ندارند، چه زمانیکه بهطور باورنکردنی نزدیک باشند و چه زمانی که شروع به فاصله گرفتن از هم و دشمنی با هم میکنن.»
در این سریال تاریخ وستروس را تحریف کردهاند
در تاریخ اصلا کوچکترین اشارهای نشده که رینیرا و آلیسنت هیچوقت با همدیگه دوست بوده باشند. نه ماشروم چنین چیزی نوشته و نه استاد مانکان و نه سپتون یوستاس
همه این چیزهایی که در سریال نشان دادند یک مشت تخیلات و تحریفات هستند
ما با تحریف تاریخ مخالفیم و به احدی اجازه چنین کاری را نمیدهیم
احدی حق نداره برای تامین منافع خودش تاریخ را تحریف کنه حتی اگر جرج مارتین باشه
تاریخ باید همانطور که در منابع متقن و موثق تاریخی آمده روایت بشه
سریال باید بر اساس منابع تاریخی ساخته بشه
منابع تاریخی برای رقص اژدهایان هم معلوم هستند:
۱. گواهی ماشروم
۲. اثر استاد مونکان
۳. اثر سپتون یوستاس
اصلا صحیح نیست که چیزهایی را بسازند که در هیچکدام از این منابع وجود نداره و تایید نشده. مارتین هم حق چنین کاری را نداره. مارتین حق تحریف این منابع تاریخی را نداره
این سریال آشکارا زنگ خطر را به صدا درآورده
علاقهمندان و اشخاص جویای حقیقت نباید اجازه بدهند که HBO یا هیچ کانال دیگری به هدف جلب مخاطب مرتکب تحریف حقایق تاریخی بشه
لابد فردا تصمیم میگیرند شورش بلکفایر را هم مثل رقص اژدهایان تحریف کنند. باید از همین الان جلوی چنین کاری گرفته بشه:
باید یک پتیشن جهانی امضا بشه و به صراحت اعلام بشه که ما برای ریشهیابی علل و عوامل شورش بلکفایر هیچ منبعی غیر از منبع موثق تاریخی یعنی “زندگی چهار پادشاه” (اثر معتبر استاد کیث) را قبول نمیکنیم. سازندگان هر سریالی درباره شورش بلکفایر باید به این منبع تاریخی اکیداً پایبند باشند و در صورت تحریف تاریخ باید مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند