وقتی که سر داووس و میساندی یکدیگر را در دراگوناستون برای بار اول ملاقات میکنند بنیاف قصد ایجاد رابطهای عاشقانه بین این دو را داشت. مارک مایلد کارگردان موافق این ایده بود در صورتی که کانینگهام با دلیلی قابل درک با این ایده مخالفت کرد. این بازیگر نسبت به اظهار کتاب، زیبایی میساندی را درک کرده است ولی:
«با توجه به پیشینه وی با لیانا مورمونت و شیرین براتیون، شما نمیتوانید این شخص را متقاعد کنید یک زن جوان برایش هیجان انگیز باشد.»
وقتی که به ملاقات با کاراکترهای زن جوان سریال میرسید این بازیگر رفتاری پدرانه داشت. او نگران لکهدار شدن شخصیتش در صورت داشتن احساسات عاطفی برای میساندی بود.
کانینگهام با این جمله مخالفتش با ایده بنیاف را نشان داد:
«قرار نیست شما تلاش و کوشش سختِ من برای ایجادکردن همدلی و علاقۀ مخاطبان به این شخصیت را با حریص نشان دادنش از بین ببرید.»
دلیل قانع کننده کانینگهام کارساز بود و ما در دو فصل پایانی سریال بازی تاج و تخت شاهد رابطه عاشقانهای بین سر داووس و میساندی نبودیم.
درحالیکه میساندی تا قبل از مرگ غمانگیزش عاشق کرم خاکستری ماند، داووس پیش از رسیدن بر مسند ارباب کشتیها در شورای کوچک تیریون لنیستر، تمرکزش را بر خدمتگزاری به جان به کار برد.
با این وجود که میساندی و داووس هرکدام محاسن خودشان را داشتند اما برقراری رابطه احساسی بین این دو اجباری به نظر میرسید.