جرج مارتین اخیرا با جیمز هیبرد درباره نوشتن آتش و خون مصاحبهای داشته، همچنین او در این مصاحبه نوشتن آتش و خون و بادهای زمستان را با هم مقایسه میکند و میگوید نوشتن آتش و خون بسیار آسان تر بوده است.
او گفت: «تقریبا میتوان گفت به این دلیل است که آتش و خون یک استوری لاین خطی دارد و١۵٠ سال طول میکشد که بسیار ساده است. در بادهای زمستان من چیزی حدوده ١٠ رمان مختلف دارم و در آن زمانبندیهای مختلف به کار برده ام. در کتاب آتش و خون من فقط از یک صدا برای روایت داستان استفاده میکنم که توسط Archmaester gyldayn که صدای خاص خودش را دارد، بازگو میشود اما در بادهای زمستان من هرگاه چپتر را تغییر میدهم، صداها را نیز تغییر میدهم. هر کدام سبک و صدای خودشان را دارند و شخصیتهای پشتیبانی کننده خود را در نقاط مختلف جهان دارند.»
گفته میشود در آتش و خون کمی تغییر صدا وجود دارد. زیرا Archmaester gyldayn مانند هر مورخ دیگری از منابع گوناگون و متضاد از هم استفاده میکند. مارتین میگوید: «من بعضی موارد سرگرم کننده را با ساختن منابع اولیه خیالی، به ویژه در مورد جنگ داخلی تارگرینها رقم میزنم و بعد میتوانم همان رویداد های مختلف را در سه روش مختلف بیان کنم که سرگرم کننده بوده و امیدوارم برای خواننده نیز جذاب باشد.»
همانطور که مارتین اشاره میکند، تارگرین ها موضوعات جالب و منحصر به فردی برای نوشتن هستند، آنها مانند مصریها در تلاشند تا خصلت خون خود را حفظ کنند، همچنین آنها اژدها دارند که هیچ کس دیگری ندارد. مطمئن هستم میتوانم یک کتاب در مورد آنچه برای تایرل ها در هایگاردن اتفاق میافتد بنویسم، اما فکر نمیکنم عنوان جذابی شود.
همچنین مارتین دوباره در مورد اسپین اف بعدی بازی تاج و تخت که هزاران سال قبل از وقایع خط اصلی است، اشاره کرد و گفت: «حدود ده هزار سال در رمان ها ذکر شده است اما شما گاها از بعضی از اساتید میشنوید که میگویند: ‘نه نه، این ده هزار سال نیست. طبق شواهد پنج هزار سال بوده’ باز هم من تلاش میکنم تا چیز های واقعیتر را در آن منعکس کنم. در کتاب مقدس، مردم صد ها سال زندگی میکنند ولی سالها بعد مردم با تحقیقات به یک سری حقایق پی میبرند. در حال حاضر ما قدمت تاریخ را از کانال ها و باستان شناسیها میفهمیم. اما در وستروس همچین چیزی وجود ندارد، آنها هنوز در مرحله (پدر بزرگم به من گفت و پدر بزرگش به او گفت) هستند. بنابر این من فکر میکنم که نزدیک به پنج هزار سال باشد.»
صرف نظر از تاریخ دقیق وقایع که تا قبل از انتشار سریال برای خیلی ها گنگ است، مارتین به ما یادآوری کرده است: «هیچ تخت آهنینی وجود ندارد، هیچ تارگرینی وجود ندارد، والریا تا به حال با اژدها و امپراطوری بزرگ آن ساخته نشده است. ما با یک دنیای قدیمی و متفاوت رو به رو هستیم که امیدواریم بخشی از سرگرمی آن باشد. جین گلدمن یک استعداد فوق العاده است، او به سانتافا پرواز کرد و ما یک هفته در مورد ایده هایش صحبت کردیم. او به قلمرویی میرود که در کتابها زیاد مورد بررسی قرار نگرفته است. در کل او یک نویسنده بزرگ است و من کار او را دوست دارم.»
در نهایت HBO در حال پی ریزی اسپین افهای جذابش است، اما تا آن زمان ما کتاب آتش و خون را داریم که میتواند تا پخش فصل هشتم سریال سرگرممان کند.