در بیستم نوامبر جرج آر.آر مارتین، نویسنده سری نغمه هایی از یخ و آتش، با کتاب آتش و خون که جلد اول تاریخچه دو جلدی تارگرینهاست، خوانندگان را به وستروس باز میگرداند.
مارتین با آوردن نام تاریخچه چهارجلدی پلانتاژنتها اثر توماس بی.کستین این چهارگانه را الهام بخش خود معرفی کرد و توضیح داد که آتش و خون حتی برای افرادی که با دیگر آثار او آشنایی ندارند، قابل فهم است:
«طبیعیه اگه شما چیزی از داستانهای قبلی بدونید، فهمش راحت تره اما چون شروع و میانه و پایان داره، شما راحت میتونید دنبالش کنید. این چیزیه که من توی این کتاب تلاش کردم تا بهش برسم. مطالعه این باعث میشه کمی با تاریخچه آشنا بشین، به ویژه تاریخچه های محبوب. در عین حال یک نویسنده در داستان هست که من در هنگام خلق اون بسیار سرگرم شدم. میستر بزرگ گیلدین که نظرات خودش رو درباره این شخصیت ها میگه و مرد محترمی هم هست. گاهی کاملا سلایق شخصیش رو در قضاوت هاش میشه دید. اون در مورد شخصیتهایی صحبت میکنه که بعضی هاشون هزاران سال پیش از اون زندگی میکردند اما سرگرم کنندست و به نظرم برای خوانندگانی که این سبک تاریخ رو دوست دارن، جذاب باید باشه.»
مارتین همچنین گفت که در معنای اصلی، آتش و خون یک رمان محسوب نمیشود اما بسیار سرگرم کننده است. البته امیدوار است: «با اینحال نمیخوام اینو بخرن و فکر کنن که نسخه بعدی یخ و آتش رو خریدن.» آتش و خون بیشتر شبیه ضمیمه های کتاب ارباب حلقه های جِی.آر.آر تالکین است که مارتین به شوخی آن را جی.آر.آر ماریلیون میخواند.
در هر حال جهان آتش و یخ تنها جهانی نیست که مارتین آن را خلق کرده است و شبکه SyFy رمان Nightflyers او را نیز به صورت سریالی خواهد ساخت. مارتین این پروژه را به طور جدی پیگیری نکرده اما اشاره کرده که شبکه SyFy تغییراتی اساسی را نسبت به رمان اصلی ایجاد کرده است.
او گفت:«این بخشی از دنیای هزارانِ من نیست. بلکه در فضاست و بیشتر فضایی رو در آیندهای نزدیک در منظومه شمسی نشون میده که تعداد بیشتری بازیگر و شخصیت رو داراست. بنابراین راه خیلی دوری نسبت به کتاب داره اما خوشبختانه تمش با کتاب یکیه و تعدادی از شخصیتهای اصلی رو هم حفظ کرده و منم برای دیدنش هیجان زدهام.»
دنیای هزارانِ مارتین نیز شامل رمانها و داستانهای کوتاه بسیاری است که او آنها را در طی سالیان دراز نوشته است. اما تفاوت میان نوشتن وستروس و اسوس با دنیای هزاران او چیست؟
«وستروس و به طور کل دنیای آتش و یخ، دنیاییه سنتی و ثانویه و متعلق به گذشته هاست، همانند دنیای ارباب حلقههای تالکین. این لازمه جزئیات زیاده. توجه زیادی رو نیاز داره. دنیای هزاران اما در واقع اسمیه که برای جهانی علمی تخیلی ازش استفاده میکنیم. یعنی تاریخ آینده! و این کمتر اهمیت لازم داره. چرا که در اون چند شخصیت وجود داره و سالیان نوری از هم فاصله دارن و این باعث شده که سنتهای اونها کاملا با هم فرق داشته باشه. مردمان متفاوتی داشته باشن. تا جایی که علاقهای به نزدیکی و تعامل با هم، طوری که در وستروس شاهد اون هستیم، رو ندارن.»