خانه > اخبار > اخبار سریال > آنالیز و تحلیل تریلرهای جدید فصل دوم سریال خاندان اژدها

آنالیز و تحلیل تریلرهای جدید فصل دوم سریال خاندان اژدها

تریلر جدید از فصل دوم خاندان اژدها مربوط به تیم سیاه‌ها

⚠️ هشدار: این مقاله حاوی اسپویل فصل دوم و فصول بعدی سریال هاتد است. بنابراین، در صورتی که تمایل به اسپویل ندارید، ادامه این مطلب را نخوانید.

اگر به خاطر داشته باشید، فصل گذشته با اتفاقی تراژیک پایان یافت. شاهزاده لوسریس، پسر دوم ملکه رینیرا تارگرین، در جدالی که با دایی‌ ناتنی خود، ایموند تارگرین، داشت، توسط او و اژدهایش، ویگار، کشته شد.

این تریلر با برگزاری مراسم سوگواری برای لوسریس آغاز می‌شود. ما شاهد حضور ملکه رینیرا، شاهزاده جاکریس و شاهزاده جافری هستیم.

همچنین شاهدخت رینیس، لرد کورلیس، شاهدخت بیلا و رینا نیز در این مراسم حضور دارند. اما جای خالی همسر ملکه رینیرا، شاهزاده دیمون، احساس می‌شود. دیمون یا مشغول انجام کاری دیگر است و یا شاید رابطه‌ی خوبی با همسر سوگوارش ندارد.

زمانی پیش از این سوگواری، رینیرا در ساحلی در نزدیکی استورمزاند فرود می‌آید تا جسد پسرش را بیاید. این تصویر مربوط به تیزر تریلر قبلی است و ربطی به دو تریلر جدید ندارد.

در تریلر سیاه‌ها ما شاهد فرود رینیرا در ساحل استورمزاند هستیم که به همراه اژدهایش، سیراکس، در آن جاست. آیا او توانسته تا جسد لوک را پیدا کند؟

قتل لوسریس از تأثیرگذارترین اتفاقات داستان است و به عنوان بهانه و دلیل آغاز رقص اژدهایان شناخته می‌شود. تا پیش از کشته شدن او، جنگ میان دو جناح سبز و سیاه، قابل اجتناب به نظر می‌رسید، اما با اولین خونی که ریخته شد، ورق برگشته و جنگ آغاز شد.

«پدرم، من، اولین فرزندش، رو به عنوان جانشینش برگزید. او تا زمان مرگش بر این تصمیمش مصمم بود. با این حال پسر آلیسنت روی تخت من نشسته.»

رینیرا که پدر، دختر تازه متولد شده و پسرش، لوک، را به فاصله‌ی تنها چند روز از دست داده است، باید عزاداری را کنار گذاشته تا با برادرش دست و پنجه نرم کند؛

برادری که بلافاصله پس از مرگ پدرشان، تختی که متعلق به او بود را تصاحب کرد.

خواهر و همسر اگان، هلینا، نیز ملکه‌‌ی او خواهد بود.

مادرشان، آلیسنت، به همراه پدرش، اوتو های‌تاور، حامی آن دو هستند.

از طرفی هم برادرشان، ایموند که پیش‌تر لوسریس را به قتل رساند، نیز از آن دو حمایت می‌کند.‌

دشمنی رینیرا با آن‌ها به روشنی در تریلر نمایش داده می‌شود.

همان طور که رینیرا پیش‌بینی کرده بود، آلیسنت و اوتو های‌تاور دسیسه چیده و بلافاصله پس از مرگ پدرش از موقعیت استفاده کرده و جایگاهی که حق او بوده، تخت آهنین، را تصاحب می‌کنند.

سبزها نه تنها اگان را برتخت نشاندند، که پسرش، لوک، را به قتل رساندند. پس او آماده‌ی پس گرفتن تخت و همچنین گرفتن انتقام پسرش است.

در صحنه‌ی دیگری در همان ابتدای تریلر می‌بینیم که بر سر میز شام می‌گوید:

«نیت دارم در این نبرد بجنگم و پیروز شم.»

در صحنه‌‌ی شام شاهد حضور جیس، بیلا و سه شخصیت جدید هستیم. این سه شخصیت به احتمال زیاد سه اژدهاسوار جدید هستند… بذرهای اژدهایی که اژدهایان بی‌سوار را رام می‌کنند تا باعث تقویت جناح سیاه‌ها و رینیرا شوند.

به نظر، نفر سمت چپ تصویر، شخصی که کنار جیس نشسته است، آدام ولاریون، حرامزاده‌ای از خاندان ولاریون، است که سی‌اسموک، اژدهای لینور ولاریون که این باور را دارند که او کشته شده است، را رام می‌کند. نفر سمت راست که کنار بیلا تارگرین نشسته است، نیز هیو همر هست. او ورمیتور، اژدهای شاه جهیریس تارگرین اول که اژدهایی باستانی و غول‌پیکر است، را رام می‌کند.

چون چهره‌ی نفر وسط مشخص نیست، نمی‌توان دقیق گفت، اما به نظر او اولف سپید است. او بعدها سوار سیلوروینگ، اژدهایی که پیش‌تر متعلق به ملکه آلیسانه‌ بود، می‌شود.

این سه اژدهاسوار جدید باعث برتری رینیرا نسبت به رقیب می‌شوند. آن‌ها استراتژی کلیدی رینیرا در جنگ پیش رو و در نهایت پیروزی‌اش در فتح کینگزلندینگ هستند.

اژدهایی که شاهد حضور او در تریلر هستیم، سی‌اسموک است و شاید این همان صحنه‌ای باشد که آدام ولاریون برای رام کردن اژدها اقدام می‌کند.

بلافاصله و بعد از سخنرانی رینیرا سر میز شام، لبخند دیمون را می‌بینیم که به نظر به صحبت‌های همسرش واکنش دارد. اما با توجه به تصویر واضح میز شام، دیمون در آن جا حضور ندارد. پس این تصویر مربوط به صحنه‌ی دیگری است.

«شرایط ما بسیار ساده‌ست. شاه دروغین رو انکار کنید و تسلیمِ ملکه بشید. در غیر این صورت، کل خاندانتون رو می‌سوزونیم.»

طبیعت آشفته‌ی شاهزاده‌ی شریر، همیشه زیر سایه‌ی مسائل سیاسی و وفاداری او به همسر و برادرش سرکوب و رام می‌شد، اما اکنون که برادرش مرده و همسرش اعلام جنگ کرده است، او می‌تواند تبدیل به همان شخصی شود که واقعاً هست.

در بسیاری از صحنه‌های حضور دیمون در تریلر، او را زره‌پوش و سوار بر اژدهایش، کاراکسس، می‌بینیم. در یکی از همین صحنه‌ها، او را در حال مذاکره با گروهی می‌بینیم که به احتمال زیاد فتح هرن‌هال و تهدید دژبان آن، لرد سیمون استرانگ، را نمایش می‌دهد.

این صحنه نیز مربوط به دیمون و تماشای لشکریانش در نزدیکی هرن‌هال است.

این صحنه همان صحنه‌ای است که در Dinorwig Quarry در ولز فیلمبرداری شده بود.

در بخش بعدی می‌بینیم که او با همان زره در داخل دژی است که حدس می‌زنیم هرن‌هال باشد. این صحنه نیز زیر باران است، پس می‌توان نتیجه گرفت که ادامه‌ی صحته‌ی قبلی است.
شاهزاده‌ی شریر، تنها یک مبارز بلندآوازه و مورد احترام نیست. دیمون روابطی با جنایتکاران و مردم نه چندان خوش‌آوازه‌ی کوچه پس کوچه‌های فلی‌باتم در کینگزلندینگ نیز دارد و خیال دارد تا از آن‌ها در جریان رقص استفاده کند. دیمون از هرگونه اقدامی علیه سبزها استقبال می‌کند و ابداً برایش مهم نیست که این اقدام‌ها غیراخلاقی و ناجوانمردانه باشد. همان طور که به احتمال زیاد در آغاز فصل دوم شاهدش خواهیم بود، او دو جنایتکار را استخدام می‌کند که به نام «خون و پنیر» شناخته می‌شوند.

خبر این اقدام دیمون در سراسر کینگزلندینگ پخش شده و تأثیری را بر روی سبزها می‌گذارد که مرگ لوسریس بر روی سیاه‌ها گذاشته بود.به همین خاطر، هر دو طرف مصمم به نابودی دیگری هستند و این جنگ تا پیروزی یکی از جناحین، پایان نمی‌پذیرد.

همان طور که پیش‌تر گفته شد، هرن‌هال نقطه‌ی عطفی در لشکرکشی‌های جناح سیاه است. ما در بخش‌هایی از تریلر شاهد آن بودیم که رینیرا،‌ دیمون را به عنوان نماینده و فرماندهش به آن‌جا فرستاد.

جلوتر او را در چاله‌ای در دراگون‌استون می‌بینیم که نیت سوار شدن بر اژدهایش، سیراکس، را دارد.

لوکیشنی که رینیرا با اژدهایش به آن‌جا‌ رهسپار شده، دریاچه‌ی چشم خدایان است و می‌توانیم دژ هرن‌هال را در تصویر ببینیم. گویا او برای ملحق شدن به همسرش به آن‌جا رفته است تا برای پیشبرد ادامه‌ی نقشه‌‌هایشان اقدام کنند.

«ما برای ملکه‌مون می‌جنگیم.»

قاعدتاً سبزها همین‌طور نمی‌نشینند تا سیاه‌ها به فتح شهرها و دژهایشان ادامه دهند. سبزها ضدحمله‌ای ترتیب می‌دهند که باعث دیدار مجدد برادران دوقلوی کارگایل (اَریک و اِریک) می‌شود.

برای یادآوری: این دو برادر، هر دو، اعضای گارد پادشاهی ویسریس تارگرین بودند و با مرگ شاه ویسریس، اِریک با دزدیدن تاج شاه ویسریس، به جبهه‌ی سیاه‌ها پیوست و به رینیرا اعلان وفاداری کرد و اَریک به اگان دوم وفادار ماند. در این جا دوئل این دو برادر اتفاق خواهد افتاد که هر دو را به کشتن می‌دهد.

و اما مورد بعدی نبردی بسیار مهم، یعنی نبرد در راکزرست، است که دو پرش تصویری را در حین تریلر از این نبرد داریم. یکی، تصویری از لرد گواین های‌تاور و سربازانش که شاهد حضور اژدهایی از بین اژدهایان رقیبشان هستند. و دیگری، تصویری از عبور سربازان در میان جنگل.

ما می‌دانیم که اژدهایی که لرد گواین شاهد حضور اوست، ملیس، اژدهای شاهدخت رینیس است، اما در عوض ما بیلا تارگرین را بر سوار مون‌دنسر می‌بینیم. این مشخص می‌کند که ما شاهد صحنه‌ای دیگر هستیم و بیلا به نظر خشمگین است. اما سؤال اینجاست که آیا او در این نبرد حاضر است و یا پس از این نبرد، به دنبال مادربزرگش و یا دست کم/ بقایای او می‌گردد؟ و یا کلاً به این جنگ بی‌ربط است؟ این چیزی است که باید در خود سریال ببینیم.

ما می‌دانیم چه افراد دیگری در نبرد راکزرست حضور دارند: اژدهای باستانی، ویگار، و سوار نیرومندش، شاهزاده ایموند. البته آن‌ها تنها اژدها و اژدهاسواران این نبرد نیستند و به راحتی و با اطمینان می‌توان گفت که این نبرد از جمله نبردهایی‌ست که برازنده‌ی نام تاریخی «رقص اژدهایان» است.

«اگر مردان، قسم‌هاشون به شاه ویسریس و جانشین راستینش رو به یاد نیارن، خیلی زود سرزمین خودش رو چندپاره می‌کنه.»

با آغاز جنگ، سیاه‌ها برای یافتن متحدانی در سرزمین‌های رودخانه به هرن‌هال لشکرکشی کردند، اما هرن‌هال تنها جایی نبود که در آن به دنبال حامی و متحد بودند. آن‌ها به دیگر سرزمین‌های هفت پادشاهی نیز رفتند. یکی از این سرزمین‌ها، ویلِ ارن بود و در آن زمان، بانو جین ارن بر آن‌ حکومت می‌کرد. رینیرا در فصل گذشته پسرش، جاکریس ولاریون، را به آن‌جا فرستاده بود. اگرچه مادر رینیرا، اِما، یک ارن بود، اما شاهزاده دیمون نیز متهم به قتل همسر اولش، ریا رویس، بود که از بانوان مهم ویل به شمار می‌آمد. از آن جایی که این سرزمین و این خاندان رابطه‌ی پیچیده‌ای با سیاه‌ها دارند، جیس آزمون سختی را در پیش دارد و باید تلاش خود را کند تا برای مادرش نیروهایی را جمع کند.

اما این مأموریت دیپلماتیک، تنها مأموریت جیس نیست و همان طور که در اپیزود پایانی فصل قبلی شاهد بودیم، مادرش او را به سرزمین دیگری نیز فرستاد. کمی بعد، جیس به سوی سرزمین ویژه‌تر و مرموز‌تر دیگری رهسپار شد: شمال.

ما چند پرش‌ تصویری از این سفر جیس به شمال را در تریلر شاهد هستیم. یکی از این تصاویر مربوط به مردانی رداسیاه است که در مسیری دورافتاده در حال حرکت‌اند. از ردای سیاهشان می‌توان حدس زد که از اعضای نگهبانان شب هستند.

اکنون که حرفی از نگهبانان شب زدیم، بد نیست به این صحنه در تریلر هم اشاره کنیم که جیس را بر روی دیوار نشان می‌دهد. شخصی که بر روی برج و باروی دیوار جیس را همراهی می‌کند، به نظر کرگان استارک، لرد وینترفل، است. کرگان استارک اولین شخصیت برجسته‌ی خاندان استارک در این اسپین‌آفِ گات است و نقش پررنگی را در اواخر رقص اژدهایان ایفا خواهد کرد. دوستی او و جیس از جمله چیزهایی است که طرفداران مشتاق تماشای آن هستند.

و اما ولاریون‌ها…

یکی از کلیدی‌ترین شخصیت‌های جناح سیاه، کورلیس ولاریون است که از مشاورهای رینیرا تارگرین است. همان طور که از فصل پیش به خاطر داریم، او به سختی مجروح شده بود و در صحنه‌ای در این تریلر او را عصا به دست می‌بینیم.

«های‌‌تاورها دارن لشکرکشی می‌کنن. باید این هیولا رو از سرش نابود کنید.»

لرد کورلیس به عنوان ارباب کشتی‌های رینیرا به او خدمت می‌کند و تجربه و تخصصش در نبردهای دریایی در فصول آینده بسیار به کمک ملکه می‌آید. اما در این حین کورلیس در استراتژی‌ها و رزم‌آرایی‌ها به او مشاوره می‌دهد. وقتی او به رینیرا نصیحت می‌کند تا ضدحمله‌ای ترتیب دهد و هیولای سبزها را از سرش نابود کند، همسرش به گونه‌ی دیگری به رینیرا مشورت می‌رساند.

 

«از کاری که شروع کردم، می‌ترسم.»

به نظر می‌رسد که شاید به دلیل مشاوره‌ی آگاهانه‌تر رینیس، رینیرا در مورد انتخاب خود برای جنگ با سبزها تردیدهایی دارد. در طول تریلر، می‌توانیم ملکه‌ی سیاه را ببینیم که به اعمال خود و عواقب آن فکر می‌کند.


آنالیز و تحلیل تریلر سبزها

اگر به خاطر داشته باشید، در فصل گذشته ملکه الیسنت خیال می‌کرد که شاه ویسریس در بستر مرگ نظرش در مورد جانشینش تغییر کرده و درخواست می‌کند تا پسرش، اگان، جانشین او باشد. البته ما می‌دانیم که ویسریس به پیش‌بینی شاهزاده‌ی موعود و این که خیال می‌کرد آن شاهزاده، پسر رینیرا است، اشاره داشت.

«همین چند هفته‌ی پیش همسر لردم زنده و سرزمین هم در صلح بود.»

در فصل گذشته، یکی از شخصیت‌های برجسته، بدون شک بانو الیسنت های‌تاور بود که دوستی عمیقی با شاهدخت رینیرا داشت. پدرش، اوتو های‌تاور، مردی مستبد و سختگیر بود و او را مجبور به انجام خواسته‌هایش می‌کرد. خواسته‌های پدرش او را به ازدواج با شاه ویسریس و پایان دوستی‌اش با شاهدخت رینیرا رساند.

هر چه رینیرا قانون‌شکن و سرکش بود، الیسنت پایبند به قوانین و مطیع بود. پدرش، اوتو های‌تاور، در این میان بذر ترس و نفرت را در سینه‌ی او کاشت و گفت که پس از مرگ ویسریس،‌ رینیرا به او و فرزندانش رحم نخواهد کرد و این تفاوت‌ها و این تردیدها باعث قوت گرفتن ترس و نفرت در الیسنت شد. در نهایت در پایان فصل اول شاهد آن بودیم که نفاقی که اوتو باعث شد، نتیجه داد.

«اون توی بسترش پی برد که سرزمین هرگز یه ملکه رو قبول نمی‌کنه. حامیان رینیرا هر چی که بخوان رو باور می‌کنن، اما ویسریس خواست تا اگان جانشینش باشه.»

این برداشت اشتباهی که ملکه‌ی بیوه از آخرین حرف‌های شاه ویسریس داشته، در نهایت به خواسته‌های پدرش،‌ اوتو، که دهه‌ها برای تضعیف مشروعیت رینیرا تلاش می‌کرد، اعتبار می‌بخشد و توجیهی برای جانشینی اگان تارگرین دوم می‌شود. در این صحنه، الیسنت با مشاور نزدیک خود، لاریس استرانگ (شَل‌پا)، لرد هرن‌هال که در این فصلِ پیش رو ارباب نجواهای اگان خواهد شد و به جاسوسان سراسر هفت پادشاهی دسترسی خواهد داشت، صحبت می‌کند. با جانشینی اگان و نشستن او بر تخت، رابطه‌ی میان ملکه‌ی بیوه و شل‌پا از روابط جالب این سریال خواهد بود. باید دید که چه چیزی بین آن دو تغییر می‌کند!

همان طور که گفتیم، در تریلر می‌بینیم که نقشه‌ای که اوتو سال‌ها با آرامش پیش برد، در نهایت نتیجه داد و او با مرگ‌ شاه ویسریس، اگان را به سرعت بر تخت آهنین نشاند.

از فصل پیش به خاطر داریم که اگان تمایلی به پادشاهی نداشت و تنها به وقت تاج‌گذاری‌اش خشنود به نظر می‌رسید و لبخندی زد. اکنون او بر تخت آهنین جلوس کرده و این به آن معنی است که او پادشاه بالفعل وستروس است.

«به اندازه‌ی هر یک از اونا ترسناکم.»

اگان چه نوع پادشاهی خواهد بود؟ خب، هنوز در این مورد، در سریال نمی‌توان نظر قطعی داد، اما فصل اول ثابت کرده است که اگان، جوان بسیار باهوشی است، اما در عین حال قادر به کنترل شهوت و خشم خود نیست. از این نظر، او با مادرش، الیسنت، و همچنین با پدربزرگش، اوتو، بسیار متفاوت است. الیسنت و اوتو به عنوان مشاوران اصلی اگان خدمت خواهند کرد و هر کدام سعی خواهند کرد تا از اگان برای پیشبرد اهداف و جاه‌طلبی‌های خود بهره ببرند. همان طور که در فصل اول شاهد آن بودیم، اوتو و الیسنت همیشه با هم موافق نیستند. اما اگان ممکن است آن‌ها را غافلگیر کند، وقتی که در مقابل این عروسک‌گردانی و کنترل شدن بایستد و در عوض تصمیم بگیرد تا پادشاهی در نوع خودش باشد. زمان نشان خواهد داد که آیا اگان پادشاه بزرگی مانند پدربزرگش جهیریس خواهد شد و یا پادشاهی بسیار شوم‌تر مانند آن پادشاهی که در بازی تاج و تخت شاهد آن بودیم: جافری براثیون.

«علیه شاه توطئه کنن، کاری می‌کنم که صدبرابر بدترش رو ببینن.»

در ادامه‌ی تریلر، اگان را می‌بینیم که یکی از افرادش را تهدید می‌کند که علیه او توطئه نکنند. جالب این‌جاست که اگان در این صحنه کاملاً زره‌پوش است و کلاه‌خود-تاج خود را نیز به همراه دارد. اگان آماده است تا در جنگی که با نام او آغاز شده است، شرکت کند و اژدهایش سان‌فایر نیز به او خواهد پیوست.

سان‌فایرِ طلایی رنگ، باشکوه و ترسناک، یکی از قوی‌ترین اژدهایان جوان است. بدون این که کامل اسپویل کنیم و چیزی از کتاب آتش و خون و از پشت صحنه‌ی فیلمبرداری که درز پیدا کرد، بگوییم، به همین اشاره می‌کنیم که او در فصل دوم در نبرد در راکزرست حضور خواهد داشت.

شهر کینگزلندینگ آیکونیک‌ترین مکان در دنیای بازی تاج و تخت است؛ و قلب تپنده‌ی تمام دسیسه‌های سیاسی آن و خانه‌ی بسیاری از لردها و بانوان جاه‌طلب. اما این شهر فراتر از دیوارهای ردکیپ، شهری شلوغ و پر از مردم عادی‌ است که سال‌هاست با این تفکر زندگی کرده‌اند که ملکه رینبرا وارث تاج، و تخت آهنین است.

اکنون، های‌تاورها، اگان را به تخت نشانده‌اند و باید مردم عادی را متقاعد کنند که او وارث قانونی بوده و توسط ویسریس در بستر مرگ انتخاب شده است. های‌تاورها همچنین باید مردم عادی را متقاعد کنند که ادعای اگان به اندازه‌ی کافی قدرتمند است تا جنگی را که باعث سوزاندن هفت پادشاهی با آتش اژدها می‌شود، توجیه کنند.

جنگ از طریق پروپاگاندا با پرچم‌ها و نمادها آغاز می‌شود. در یکی از صحنه‌های تریلر، پرچم‌های جناح سبز تارگرین‌ها را می‌بینیم که در دروازه‌های ردکیپ برافراشته شده‌اند. بدون شک پرچم‌های مشابهی در سطح شهر برافراشته خواهند شد. البته، پرچم‌ها به تنهایی افراد عادی را متقاعد به حمایت از اگان نمی‌کنند. اگان باید خودش را ثابت کند.

در همین حال، های‌تاورها‌، کینگزلندینگ را برای جنگ پیش رو آماده می‌کنند و اسکورپین‌ها و منجنیق‌هایی را می‌سازند تا اژدهایانِ سیاه‌ها را دفع کنند.

در تریلر، سر اَریک کارگایل (برادر دوقلویش سر اِریک، گارد ملکه رینیرا است)، از اعضای گارد اگان،‌ را می‌بینیم که بر نصب این اسکورپین‌ها نظارت می‌کند.

همچنین سبزها اژدهایان خود را دارند. این جانوران ترسناک که در دراگون‌پیت حضور دارند، دلگرمی سبزها در برابر تهدید بزرگ اژدهایان سیاه‌ها هستند. با وجود دریم‌فایر، سان‌فایر و ویگار باستانی، سبزها امیدوارند تا زمانی که ملکه‌ی سیاه و حامیانش برای حمله‌ی خود آماده می‌شوند، شانس‌ مشابهی را برای دفاع داشته باشند.

«اونا الان دنبالِ صلاح سرزمین نیستن و فقط به فکر رضایت از عطش انتقامشونن.»

در صحنه‌ای از تریلر که اوتو و الیسنت در آن حصور دارند، به نظر می‌رسد که اوتو کسی است که بیش‌تر نگران انتقام اجتناب‌ناپذیر سیاه‌هاست. همان طور که او می‌تواند پیش‌بینی کند و البته به درستی هم پیش‌بینی می‌کند، سیاه‌ها دیگر به صلاح سرزمین اهمیت نمی‌دهند و در عوض، به هر وسیله‌ای به دنبال انتقام خواهند بود. به احتمال زیاد، این صحنه واکنش اوتو و آلیسنت را به خبر شوکه‌کننده‌ی مرگ شاهزاده لوسریس ولاریون، پسر رینیرا،‌ نشان می‌دهد. اوتو می‌داند که سیاه‌ها این قتل را نمی‌بخشند و نمی‌توانند آن را ببخشند، و به دنبال چشم در برابر چشم (پسر در برابر پسر) خواهند بود.

تریلر در جایی دیگر تصویر یک بانوی کامل را از الیسنت به نمایش می‌گذارد: الیسنت همیشه به فکر مذهب هفت هست. تزئین اتاق تخت آهنین در کینگزلندینگ با نمادهای هفت است و او همیشه به پر رنگ کردن نقش سپتون‌ها اهمیت داده است. در تریلر، الیسنت را در حال دعا در سپت می‌بینیم. با تشدید درگیری، الیسنت احتمالاً برای امنیت فرزندان و نوه‌هایش دعا می‌کند، اما امنیت در جنگ، به خصوص در این جنگ و به خصوص برای کودکان، بسیار غیرمتحمل است.
آن دسته از افرادی که کتاب آتش و خون را مطالعه کرده‌اند، شخصیت‌های خون و پنیر را به یاد خواهند آورد که به همسر ملکه رینیرا، شاهزاده دیمون، خدمت می‌کنند. این رویداد به احتمال زیاد در قسمت اول فصل دوم رخ خواهد داد.

در این صحنه ما می‌توانیم خون، یک رداطلایی از اعضای نگهبانان شهر، را ببینیم که توسط شخصی که به نظر شبیه دیمون است و گویا به داخل کینگزلندینگ نفوذ کرده، مورد خطاب قرار می‌گیرد. این احتمالاً آغازی برای انجام آن نقشه‌ی شوم است.

صحنه‌ی دیگری، خون را به همراه پنیر نشان می‌دهد که یا در حال رفتن به ردکیپ هستند و یا به آن جا رسیده‌اند. اولین تیزر_ تریلری که برای فصل دوم منتشر شد، پیش‌تر تصویری از پنیر را به نمایش گذاشته بود.

 

ما در این صحنه پنیر را می‌بینیم که شاهزاده هلینا را گرفته و با چاقو تهدید می‌کند. او مجبور به انتخاب غیرممکنی خواهد شد که هیچ والدینی نباید انجام دهد.

پرش تصویری دیگری که به احتمال زیاد مربوط به ماجرای خون و پنیر است، تصویری است که در آن شاهد حضور یکی از خدمتکاران هستیم که پارچه‌ای خونی را در سالن ردکیپ حمل می‌کند. ما می‌دانیم که این خون متعلق به چه کسی است.

«ما پیروز میشیم و صلح رو به ارمغان میاریم، اما باید بپذیرین که اکنون راه پیروزی، مسیر خشونته.»

این صحنه و این دیالوگ به احتمال زیاد واکنش اوتو به جنایت انجام شده توسط خون و پنیر است.

در تریلر، الیسنت را می‌بینیم که اشک می‌ریزد، در حالی که مردم کینگزلندینگ گلبرگ‌ها را به اطراف او و ملکه هلینا می‌ریزند. بدیهی است که در این بخش از داستان، سیاه‌ها انتقام خود را گرفته‌اند و این مراسم، تشییع جنازه‌ای است که به دنبال جنایت خون و پنیر صورت گرفته است.

خیلی زود در فصل دوم مشخص خواهد شد که هیچ صلح آسانی بین سبزها و سیاه‌ها وجود نخواهد داشت. به این ترتیب، سبزها نیازی به هیچ رحمی ندارند. اوتو معتقد است مسیر پیروزی باید با خشونت طی شود. به نظر نمی‌رسد که این موضوع باعث ناراحتی پادشاه اگان که برای رفتن به جنگ هیجان زده است، باشد. چرا که او می‌گوید:

«عالی، پس پیش به سوی جنگ.»

و اما…

یکی از شخصیت‌های برجسته‌ی فصل اول، شاهزاده‌ی حیله‌گر، ایموند تارگرین، بود. پس از این که توسط برادرش، اگان، و فرزندان رینیرا مورد آزار و اذیت قرار گرفت، دچار خشمی شد که جاه‌طلبی او را برای تبدیل شدن به یک جنگجوی قدرتمند و یک استراتژیست نظامی بیدار و تقویت کرد. این عصبانیت همچنین جای دیگری کار دست او داد و در پایان فصل اول و در رویارویی با لوسریس ولاریون، پسر دوم رینیرا که باعث کور شدنش شده بود، نتوانست اژدهایش را کنترل کند و ویگار در نهایت، لوسریس و اژدهایش، آراکس، را کشت و بدین ترتیب، شاهزاده ایموندِ جوان، تنش‌ها بین سبزها و سیاه‌ها را در نقطه‌ای بازگشت‌ناپذیر قرار داد.

در شروع فصل دوم، ایموند باید با خبرهای بد به کینگزلندینگ بازگردد و به احتمال زیاد خانواده‌ی سلطنتی‌اش اقدامات او را ناامیدی بزرگی قلمداد کنند. هرچند او با وجود اقدامات عجولانه و عواقب وخیم آن، از صندلی کنار میز مشاوره محروم نخواهد شد. سبزها کاملاً به این موضوع آگاهی دارند که ایموند و اژدهایش قدرتمندترین سلاح آن‌ها هستند. با دانستن این موضوع، ایموند به دنبال اثبات دوباره‌ی خود در فصل دوم خواهد بود.

«عموم چالشیه که ازش استقبال می‌کنم؛ البته اگه جرأت کنه باهام رودررو شه!»

ایموند در گفتگویی با لرد فرمانده‌ی گارد پادشاه اگان و همچنین دست پادشاه پس از برکناری اوتو های‌تاور در فصل پیش رو، سر کریستون کول، می‌گوید که آماده‌ی رویارویی با افسانه‌ای‌ترین جنگجوی سیاه‌ها هست: عمویش، شاهزاده دیمون تارگرین.

رقابت بین ایموند و دیمون یکی از داستان‌های مورد علاقه‌ی طرفداران رقص اژدهایان است و به نظر می‌رسد که این رقابت در فصل دوم آغاز خواهد شد. همان‌ طور که در این صحنه در تریلر دیده می‌شود، ما می‌توانیم زنجیرِ مقامِ دست را بر گردن کول ببینیم. پس از مجروح شدن شاه اگان در نبرد راکزرست نیز، ایموند تبدیل به شاهزاده‌ی نایب‌السلطنه می‌شود. این دو موضوع، او و کول را به یک زوج قدرتمند تبدیل می‌کند. در همین حال، سر کریستون کول نیز تلاش خواهد کرد تا خود را در خدمت پادشاه و همچنین ملکه الیسنت که سال‌ها در خدمت او بوده است، ثابت کند. کول برای اثبات خود، ارتش سبز را در لشکرکشی آن‌ها برای بیرون راندن سیاه‌ها از سرزمین‌های‌ رودخانه رهبری می‌کند.

کول در مسیر خود به سمت سرزمین رودخانه‌، در داسکندیل، اقامتگاه لرد گانتور دارکلین که از ملکه‌ی سیاه‌، رینیرا، حمایت کرده است، توقف خواهد کرد. همان طور که در تریلر قبلی دیده بودیم، کول در همین صحنه، لرد دارکلین را گردن می‌زند.

کول پس از داسکندیل و اعدام لرد گانتور، ارتش خود را به سوی یکی دیگر از متحدان رینیرا هدایت می‌کند: لرد استانتون از راکزرست. آن جاست که بزرگ‌ترین نبرد فصل دوم رخ می‌دهد.

ارتش سبز به سمت راکزرست، اقامتگاه خاندان استانتون که در این جنگ‌ها ملکه‌ی سیاه، رینیرا تارگرین، را انتخاب کرده‌اند، پیش می‌رود. راکزرست یک دژ ساحلی در جایی بین سرزمین‌های رودخانه و سرزمین‌های سلطنتی است و بنابراین دقیقاً در وسط مقر ارتش سبز در کینگزلندینگ و ارتش سیاه است که در اوایل فصل دوم در نزدیکی هرن‌هال پیش می‌رود.

همان طور که پیش‌تر ذکر شد، سر کریستون کول رهبری ارتش سبز را بر عهده خواهد داشت. بسیاری از خاندان‌های بزرگ پس از اعلام حمایت خود از پادشاه اگان، به او خواهند پیوست.

این خاندان‌ها شامل لنیسترهای کسترلی‌راک، تایرل‌های های‌گاردن و صد البته، های‌تاورهای اولدتاون خواهد بود. ما می‌توانیم ملاقات لنیسترها با لفوردها را در یکی از نماها ببینیم. چیزی که در آگوست گذشته شاهد فیلمبرداری آن بودیم.

برخی از خاندان‌های کوچک‌تر نیز به نبرد خواهند پیوست. یکی از این خاندان‌ها، خاندان براکن است که حمایت خود را از سبزها و پادشاه اگان اعلام می‌کند. دشمنان ابدی خاندان براکن، خاندان بلک‌وود، از سیاه‌ها و ملکه رینیرا حمایت خواهند کرد.

این منجر به رویارویی بین براکن‌ها و بلک‌وودها می‌شود که نمایی اجمالی از آن را در تصویر قبلی از صحنه‌ای در تریلر می‌بینیم. می‌توانید نماد براکن، اسب قرمز روی یک بک‌گراند زرد که روی زره ​​این سرباز به تصویر کشیده شده است، را ببینید. مخالفان او، پوشش‌هایی به رنگ قرمز و مشکی به تن دارند که دو رنگِ خاندان بلک‌وود است.

در راکزرست، نه تنها ارتش سیاه و سبز، بلکه اژدهایان آن ها را نیز خواهیم دید. ایموند البته با ویگار آن جا خواهد بود، اما او تنها اژدهاسوار سبزها نیست. پادشاه اگان و اژدهایش، سان‌فایر، نیز به نبرد خواهند پیوست. اما در این جا، بیلا و اژدهایش مون‌دنسر را می‌بینیم که در جنگل‌های نزدیک راکزرست فرود می‌آیند.

ما تحلیل و آنالیز تریلر سبزها را با ملکه الیسنت آغاز کردیم و با او هم به پایان می‌رسانیم. او در طول سال‌ها چیزهای زیادی را از دست داده است و در فصل دوم هم بیش‌تر از هر زمان دیگری، چیزی برای از دست دادن دارد. اگرچه او به حضور در جلسات شورای سبز ادامه خواهد داد و اصرار به احتیاط دارد، اما بسیاری از مسائل، دیگر در کنترل او نیستند.

ما‌ می‌توانیم در صحنه‌ی دیگری در تریلر، استرس و فشار روحی الیسنت را ببینیم… زمانی که او حمام می‌کند و خود را در آب فرو می‌برد.

«تو هیچ تصوری از اون فداکاری‌هایی که انجام شده تا تو روی تخت بشینی، نداری.»

به نظر می‌رسد که الیسنت خیلی زود متوجه خواهد شد که علی‌رغم آمادگی‌هایش برای این لحظه، کنترل بسیار کمی بر روی آن دارد. پسرش، پادشاه اگان، خواسته‌های خودش را دنبال می‌کند. پسر دیگرش، ایموند، یا بی‌پروایی جان فرزند رینیرا را می‌گیرد. پدرش، اوتو، به کشیدن نقشه‌هایی که منجر به خشونت اجتناب‌ناپذیر می‌شود، ادامه خواهد داد. دوست پیشینش، رینیرا، مصمم می‌شود تا انتقام بگیرد و خون خانواده‌ی الیسنت را بریزد و شوهر رینیرا، دیمون، قبل از محو شدن الیسنت و خانواده‌اش متوقف نخواهد شد.

الیسنت در گفتگو با اگان، توضیح می‌دهد که فداکاری‌های زیادی برای نشاندن او بر تخت انجام شد، چیزهایی که خود الیسنت فدا کرد. یکی از این فداکاری‌ها، دوستی او با رینیرا بود و دیگری رابطه‌ی جنسی‌اش با شاهی که بسیار بزرگ‌تر از خودش بوده و بیمار هم بوده و این رابطه‌ها بارها در ازدواجش با شاه ویسریس تکرار شده بود. اکنون، تمام فداکاری‌های الیسنت ممکن بود بیهوده باشد، زیرا خانواده‌ی او بی پروا، آن چه را که او برای ساختن آن تلاش کرده است، می‌سوزانند. آیا درخواست او اگان را متقاعد می‌کند تا گوش کند و یا نه؟ باید منتظر بمانیم و ببینیم.

پخش فصل دوم سریال خاندان اژدها از ۲۸ خرداد آغاز می‌شود. امیدواریم از تحلیل و آنالیز تریلرها لذت برده باشید.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*