با سلام خدمت همهی دوستان عزیز وستروس، با تحلیلی دیگر از تریلر جدید مجموعهی خاندان اژدها در خدمتتان هستیم.
اول بابت تأخیر در انتشار این مطلب عذر میخوایم؛ بابت یه سری مشکلات فنی نمیشد زودتر این کار رو کرد. دوم اینکه قابل حدس بود که احتمالاً ما بعد از کلی ویدئو از پشت صحنه و عکس، شاهد یه چیز بزرگتر مثل تریلر سریال خواهیم بود. پس دیگه تا بیشتر از این از دهن نیفتاده بریم سراغ تحلیلهای اختصاصی وستروس.
سکانس اول با نزدیک شدن رینیرا تارگرین به دیمون تارگرین که روی تخت آهنین نشسته شروع میشه.
بعد شاهد صدای ویسریس تارگرین هستیم که داره بلند میگه:
«رؤیا، واضحتر از خاطره بود. و صدای رعدآسای سمها، پارگی سپرها و زنگ شمشیرها را شنیدم. و من وارثم را بر تخت آهنین گذاشتم و تمام اژدهاها مثل هم غرش کردند.»
نکتهی جالبی که وجود داره اینه که بین تارگرینها چیزی وجود داره و اون هم اینه که گویا خواببینی و رویابینی دارن. مثل دنیس تارگرین ملقب به «دنیس رویابین» که خواب نابودی والریا رو دیده بود و خاندانش رو به دراگوناستون برد. یا دنریس بازی تاج و تخت که همیشه رویاهای نبوی میدید. که به لطف سازندگان سریال هیچوقت این خوابها یا این توانایی دنریس به نمایش گذاشته نشد. ولی گویا در مجموعهی خاندان اژدها این اتفاق قراره بیفته که این عنصر جادویی خاندان تارگرین هم به نمایش گذاشته بشه. ولی نکتهی جالب اینه که در کتاب «آتش و خون» که مرجع ساخت این سریاله، هیچ حرفی در مورد این تواناییها زده نشده چون برعکس «نغمهی یخ و آتش» این کتاب بیشتر شبیه یه کتاب تاریخچه است تا یک کتاب کامل در خصوص یک اتفاق و یک موضوع.
اما وقتی که ویسریس داره صحبت میکنه یه سری تصاویر هم بهصورت پیشفرض نمایش داده میشه که خیلی به صحبتهای اون نزدیکه.
دو نفر سوار بر اسب توی جنگل. یکی شبیه شوالیه گارد پادشاهی و یکی هم بهنظر میرسه موهای سفید والریایی داره و لباس مشکی بر تن داره. بر اساس نماهای بعدی، احتمالاً کریستون کول و رینیرای جوان هستن.
در نمای بعد شاهد مبارزهی دیمون تارگرین و کریستون کول در تورنمنت برای الحاق پادشاه ویسریس هستیم. این تورمنت در سال ۱۰۴ بعد از ورود اگان در میدنپول برگزار شد. در اصل این تورمنت بهخاطر جانشینی ویسریس برگزار شده بود.
در تصویر بعدی رینیرا کسی رو تماشا میکنه که از زرهی که از تن در آورده، شمشیر خودش را بیرون میکشه. اول بهنظر میرسه که این دیمونه، اما از اونجایی که بهنظر میرسه لباس رینیرا با لباسی که بعداً در تریلر در صحنهای که با کریستون کول پوشیده بود، مطابقت داره، به این نتیجه میرسیم که این لباس کریستونه.
ویسریس دست خودش رو بر دستهی تخت آهنین که انگشتش رو بریده و قطرهی کوچکی از خونش روی اونه، قرار میده. به این میشه گفت نمادگرایی.
یکی از بخشهای جالب این تریلر استفاده از عکسهای واید از مناظر و نماهای شهری فوقالعادهی وستروس بود. که به خوبی زیبایی این قلمروها رو ۲۰۰ سال قبل از بازی تاج و تخت نشون میده.
یک کاروان سلطنتی از طریق کینگزلندینگ حرکت میکنه و از کنار مجسمه ابسیدین زیبای یه اژدها میگذره. همچنین، زنی وجود داره که چتر آفتابی حمل میکنه، که فکر نمیکنیم اون رو در بازی تاج و تخت ندیده باشیم. هیچچیز مهمی در موردش وجود نداره؛ صرفاً بهش اشاره کردیم.
و بعد در نگاهی اجمالی به یکی از جلسات شورای کوچک میرسیم که رینیرای جوان بهعنوان حامل جام توی اون شرکت میکنه. ویسریس یه سنگ مرمر به اندازهی توپ بیسبال رو روی یه بشقاب با فرورفتگی جزئی در مرکز قرار میده. و میگه:
«هر کسی که سنگ مرمر را در دست دارد، حق حرف زدن دارد.»
اما بعد از اون در نمای گستردهتر میبینیم که همه یکی از این سنگ مرمرها کنارشون هست.
بههرحال، ما یه گفتگوی کامل رو بین اعضای شورای کوچک میبینیم. اتو هایتاور میگه: «من این موضوع را اضطراری میدانم، موضوع جانشینی شما را.»
لیونل استرانگ میپرسه: «چه کس دیگری مدعی است؟»
اتو پاسخ میده: «فرزند اول.»
«رینیرا؟» لیونل خاطر نشان میکنه که هیچ ملکهای هرگز بر تخت آهنین ننشسته.
کورلیز ولاریون میگه: «پادشاه یک وارث دارد، دیمون تارگرین.»
ویسریس تأکید داره: «من مجبور نخواهم شد بین برادرم و دخترم یکی را انتخاب کنم. حتماً جان.»
این دیالوگ روی چند نما از یه زمین مسابقه در «دراگون پیت» پخش میشه.
دیمون تارگرین بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، زرهی میپوشه که هم خبیثانهس هم احمقانه. همچنین، میبینید که زره اسب طوری طراحی شده که اون رو مثل یک اژدها تجهیز کنه.
رینیرای جوان نگاه میکنه. تدوین نشون میده که اون در حال برانداز کردن دیمونه و چیزی رو که میبینه دوست داره. آیا اون گردنبندی رو میپوشه که بعداً در تریلر بهش میده؟ شاید.
رینیرا و لینور با هم در ساحل قدم میزنن. از قبل برای لینور احساس بدی داریم. تصور کنید نامزدتون بیشتر از شما، عموش رو بخواد… نه اینکه صرفاً اون رو هم بخواهد.
دیمون از خود راضی به نظر میرسه و اطراف اون رو افراد اسمال فولک احاطه کردهن.
یه نمای بسته از چهرهی دیمون داریم. او به شنل طلاییهای خودش نگاه میکنه و گویا فقط میخواد دندونهای بعضی از اعضای اسمال فولک رو از دهنشون بیرون بکشه.
شنل طلاییها مثل برادرانشون به سینهشون میکوبن. جالب اینه که در این بخش از تریلر، یه بینندهی از همهجا بیخبر احتمالاً تصور میکنه که درگیری اصلی در فصل اول بین رینیرا و دیمونه، که اونها برای تاج و تخت رقابت میکنن. این یه اشتباهه که با هوشمندی از سوی سازندگان تریلر به مخاطب القا میشه.
رینیرا و شوالیهای از گارد پادشاهی در بالکن مشرف به حیاطی ایستادهاند که کریستون کول به همراه چندین شوالیهی دیگه به نمایندگی از خاندانهای کارون، آرین (یا احتمالاً مالیستر؟)، کوربری، تارت، کراکهال و تارلی ایستادهن. یکی از جزئیات عجیب اینه که رینیرا مجسمههای کوچکی از سیجیلهای مربوط به این مردان رو روی تختهای در کنار خود داره.
همچنین میخوایم در همین بخش اشاره کنیم، در ثانیهی ۵۷ تریلر، یه موتیف موسیقایی کاملاً جدید شروع به پخش میکنه که به نسخهی تابدار تم Winterfell خیلی شباهت داره. ما دهها بار این لحظهی تریلر رو تماشا کردیم و هنوز نمیتونیم اون را درک کنیم. زیباست، اما چرا اون را تداعی میکنه؟
بر اساس کلیپهایی از تیزر، این تصویر دیمون و میساریاست که در حال نزدیک شدن به اتو هایتاور روی پلههای دراگون استون هستن.
در اینجا یه نما از یه اژدهای در حال پرواز به سمت اژدهای دیگهای داریم. اون هم در دراگون استون. نمیشه اژدهاسوار را تشخیص داد.
رینیس به کورلیس میگه:
«جانشینی رینیرا به چالش کشیده خواهد شد. چاقوها بیرون خواهند آمد.»
دیمون تارگرین موکوتاه با تاجی از خودش و چکشی در دست راستش به اتاق تخت میره. این چکش احتمالاً یه جایزهس که از یه دشمن شکست خورده گرفته شده، که بعداً در تریلر میبینیم. حداقل سه شوالیهی گارد پادشاهی شمشیرهای خود رو روی دیمون بیرون میکشن. ازدحام تماشاگران شامل رینیرای جوان و مردیه که اونقدر شبیه تئون گریجویه که ما در حد چند صدم ثانیه بهطور غیرمنطقی هیجان زده شدیم.
دیمون به سمت نوک شمشیر جلو میره. دشواره که از این کلیپ بسیار کوتاه تشخیص بدیم که آیا دیمون در حال حرف زدن با هارولد وسترلینگ (نگهبان پادشاه) هست یا نه. مثلاً «میخواهی چهکار کنی؟ من رو بکشی؟ من برادر شاه هستم!» یا اگه وسترلینگ از شمشیر برای عقب روندن اون استفاده میکنه، همچین چیزی: «نه، دیمون، واقعاً این بار به مشکل برخوردی.» در هر صورت، ما از روی تیزر قبلی میدونیم که دیمون موکوتاه توسط گارد پادشاهی مورد حمله قرار میگیره. این ممکنه آغاز اون سکانس باشه.
چند تصویر از آلیسنت هایتاور دریافت میکنیم، در حالی که رینیرا (نه، آلیسنت نیست؛ رینیراست، در کمال تعجب) به ویسریس در پسزمینه میگه:
«شما پادشاهید. وظیفهی شما این است که همسر جدیدی بگیرید.»
شاه ویسریس با شمشیر در دست روی تخت آهنین مینشینه و به دیمون میگه: «تصمیم گرفتهام که وارث جدیدی را انتخاب کنم.»
دیمون پاسخ میده: «من وارث شما هستم.»
و بعد یه تصویر مهآلود از دراگون استون میبینیم، از دروازههای اون در پایین پلههای مارپیچ که به قلعه منتهی میشه.
و سپس نگاهی دقیق به اون بن بست بین دیمون (که یه تخم اژدها در دست داره) و اتو هایتاور و همراهانش، در حالی که لینور ولاریون در پسزمینه به ما میگه که «جنگ در راه است».
رینیرای جوان (با پوشیدن لباسی که مطمئنیم وقتی کریستون شمشیر خود رو از زره بیرون کشید، پوشیده بود) از کریستون کول میپرسه:
«آیا تابهحال به این فکر کردهای که قلمرو من را بهعنوان ملکهی خود بپذیرد؟»
رینیرای جوان توی اون لباس باشکوه الهام گرفته از بیزانس که توی تیزر دیدیم ایستاده، در حالی که مردان در مقابل اون زانو زده و به وفاداری خود سوگند یاد میکنن.
در باغهای رد کیپ، رینیس به رینیرای جوان (که احتمالاً همون گردنبندی رو که در تورنمنت به تن داشت، پوشیده) میگه:
«یک زن تخت آهنین را به ارث نمیبرد، زیرا این خلاف نظم است.»
و سپس… بوم؛ رینیرای مسنتر پاسخ رینیرای جوان رو میده، همونطور که رینیرای جوانتر در پسزمینه پاسخ میده، صدایی بسیار شبیه به دنریس امیلیا کلارک میگه:
«وقتی ملکه شوم، نظم جدیدی ایجاد خواهم کرد.»
شنیدید بچهها؟ رینیرا میخواد چرخ رو بشکنه!
رینیرا بر فراز ابرها بر روی Syrax پرواز میکنه، به اندازهای با دو عکس دیگهی اژدهاسواری مطابقت داره که بهنظر ما اینها همه بخشهایی از یه صحنه هستن.
شخصی به نام رجیو هاراتیس میگه: «خانوادهی شما دارای اژدها هستند.»
در نماهای وحشتناکی از میدان جنگ در استپ استونز دیمون رو در حال ضربه زدن به شخصی از لیزن یا تیروشی میبینیم.
همونطور که ویسریس در پسزمینه میگه:
«آنها آدمهای قدرتمندی هستند که هرگز نباید از آنها غافل شد.»
سپس نمایی از کباب شدن تخم اژدها میبینیم. احتمالاً همون تخمی که دیمون دزدیده.
در صحنهی دیگهای شاهد این هستیم که دیمون در حال تعلیم دادن کراکس هست.
ایموند، هنوز با دو چشم (اما نه برای مدتی طولانی) شبی در ساحل ایستاده که اژدهایی غولپیکر در شنها فرود میاد، در حالی که بین پنجههاش تارهای سفیدی قرار گرفته. این باید ویگار (بزرگترین اژدهای بازمانده) باشه که زمانی توسط ویسنیا در طول فتح سواری داده شده بود. و ایموند قراره بهخاطر این ملاقات در دریفت مارکت عواقب وحشتناکی رو طلب کنه.
در اینجا نمایی از مردی در دهانهی غاری داریم که توسط آتش اژدها شکل گرفته. ممکنه دیمون باشه که به دنبال سرقت تخم اژدها در دراگون استونه، اما حدس میزنیم که این یه دریاسالار اهل میر باشه که دیمون در نبردی سرنوشتساز در استپ استونز، با چکش اون رو خواهد کشت.
آلیسنت و رینیرا در کنار تخت آهنین ایستادهن، آلیسنت با لباس سبز و رینیرا با لباس مشکی. نمیدونیم این اتفاق در روز اون تورنمنت اتفاقیه که باعث شده سبزها و سیاهها اسم خودشون رو از اون بگیرن یا نه.
آلیسنت به کسی که قطعاً اگان هست، میگه:
«اگر رینیرا به قدرت برسد، میتواند هر چالشی را برای جانشینی خود قطع کند.»
احتمالاً از همین الان به پسرش داره میگه باید آمادهی جنگ باشه.
و سپس نمایی دیدنی از رینیرا سوار بر سیراکس
نمایی دیگه از تریلر قبلی که دیمون و شنل طلاییهاش حضور دارن رو میبینیم.
رینیرا در حالی که به تاج پدرش نزدیک میشه، در پسزمینه میگه:
«من باید تخت آهنین را به ارث ببرم.»
رینیرا به دیمون میگه: «او راه من را خواهد بست.»
و اگه مطمئن نبودید منظورش از «او» کیه، یه نمای سریع از آلیسنت رو میبینیم.
چیزی که جالبه اینه که میدونیم بینندگان کاملاً بیخبری که به تماشای این تریلر نشستن، چه نوع سفر احساسیای داشتن. همونطور که گفتیم، با تدوین باعث شدن که ابتدا به نظر برسه که درگیری بین رینیرا و دیمون بوده، اما تا اینجا مشخصه که بین رینیرا و آلیسنته.
بالاخره نگاهی به مبارزهی ایموند یک چشم با کریستون کول میندازیم. کریستون سپر ایموند رو میشکنه همونطور که در تورنمنت مال دیمون رو شکست.
در پس زمینه اتو هایتاور میگه: «قلبهای ما یکی میماند.»
نمایی از آلیسنت و رینیرای جوان که با هم دعا میکنند رو میبینیم.
اما آلیسنت کمی بعد عکس حرف پدرش رو میزنه. در نمایی که آلیسنت و رینیرا که بزرگ شدهن و دور از هم نشستهن، جواب میده:
«قلبهای ما هرگز یکی نبود.»
این تصویر به شدت شبیه یکی از طراحیهای «داگ ویتلی» در کتاب آتش و خون هست.
کورلیس وارد نبرد میشه و یه سرباز لایسنی یا تایروشی رو از پا در میاره.
آلیسنت با دستمالی در دهان و بینیش میایسته. رینیس از آلیسنت می پرسه: «هرگز خودت را روی تخت آهنین تصور نکردی؟»
آلیسنت این رو رد نمیکنه. ما از این ایده خوشمون میاد که آلیسنت بهجای ادعای تاج و تخت پسرش، خودش انگیزهای برای قدرت داره. بعد از بازی تاج و تخت میتونیم از زنانی که مادر بودن رو تنها دلیل وجود خودشون میدونن، فاصله بگیریم.
سپس یه نما از یه اژدها میبینیم که در حال پروازه و اوتو هایتاور و همراهانش رو هنگام رویارویی با دیمون و میساریا غافلگیر میکنه. اگه اژدها بیشتر شبیه سیراکس باشه تا کاراکس، این خیلی خوبه که رینیرا به کمک دیمون و میساریا بیاد.
عقبنشینی اسب باراتیون رو هم میبینیم (تداوم حرکت با عکس قبلی اژدها).
سپس نمایی جالب از عواقب جنگ استپ استونز رو میبینیم. مردان در ساحلی پر از خرچنگ بسته شدهن و در انتظار جزر و مد هستن در حالی که مردی بدون پیراهن کسی رو به چوبی در زمین میخکوب میکنه. این شخص کراگاس درهار، یک دریاسالار اهل میر هست که از سه سالگی در جنگهای استپ استونز بوده. غرق کردن مردان به آرامی پس از نبرد، وظیفهی اونه. همونطور که قبلاً در تریلر دیدیم، دیمون چکش خودش رو بعد از این که کراگاس دیگه بهش نیازی نداره بهدست میاره.
یک اژدها با سوارش سربازهایی رو در صخرهای نزدیک اقیانوس میسوزونه، احتمالاً این نبرد در استپ استونز در حال انجامه.
مرد و زنی در مقابل آتشی بزرگ ایستادهن. راستش این میتونه آلیسنت و ویسریس باشه، یا رینیرا و دیمون، یا شاید رینیس و کورلیس. مطمئن نیستیم.
در تصویر بعدی مردی رو میبینیم که ماسک عجیبی به چهره زده. این در اصل کراگهاس درهاره که کراگهاس کرابفدر نامیده میشه. یه شاهزادهی دریاسالار از میر.
نمایی از دیمون میبینیم که یکی از افراد اسمال فولک رو میزنه در حالی که شنل طلاییها دستهاش رو گرفتهن و اون رو نگه داشتهن؛ سپس بعد از ضربه دیمون اون رو به عقب میکشه.
آلیسنت خنجر بدنام Catspaw رو از غلافش بیرون میکشه و به سمت رینیرا حمله میکنه. یا حداقل، رینیرا راه اون رو میبنده. آلیسنت احتمالاً پسر رینیرا، لوسریس رو هدف گرفته.
نمایی نزدیک از ایموند یک چشم که الان میتونیم ببینیم چقدر ظاهر عجیبی داره. دوباره به درگیری با خنجر Catspaw برمیگردیم. آلیسنت از رینیرا میپرسه:
«وظیفه کجاست؟ ایثار کجاست؟»
ما بسیار کنجکاویم که انگیزهی آلیسنت رو در این صحنه بدونیم، چون این دقیقاً رینیرا نیست که با زیر پا گذاشتن فرمانی سلطنتی (یعنی وظیفه و فداکاری) باعث شروع رقص میشه.
دیمون یک گردنبند (شاید همون گردنبندی که در تورنمنت برنده شده) رو از دستهای رینیرای جوان میدزده. مطمئنیم که این صحنهای جالب بین عمو و برادرزادهس.
تا قبل اینکه این نما رو ببینیم، تصور میکردیم که دیمون در تمام صحنههاش با رینیرای جوان موهای کوتاهی خواهد داشت. مثل اینکه، او از غیبت طولانیش با موهای بلند برمیگرده و با رینیرا که حالا نقشش توسط اما دارسی بازی میشه، متحد میشه. واضحه که اینطور نخواهد بود، پس الان در تعجبیم که دیمون چه زمانی موهاش رو بلند میکنه و چرا.
نمایی نزدیک از رینیرا رو داریم. در ابتدا فکر کردیم ممکنه عکسی از او باشه که خنجر Catspaw رو کنار خودش نگه داشته، اما همونطور که در نمای بعدی میبینیم، هیچ آتشی در این صحنه وجود نداره. بنابراین نمیدونیم این چه چیزی میتونه باشه.
در این تصویر گسترده از رینیرا و آلیسنت که با هم دست و پنجه نرم میکنن، میتونیم ببینیم که چه چیزهای دیگهای در صحنه میگذره؛ چند مرد با پیراهنهاشون در اطراف ایستادهن، انگار تازه از رختخواب بیرون اومدهن. Corlys Velaryon محافظ در مقابل اعضای خانوادهش ایستاده. یه نفر طوری روی پلهها نشسته که انگار هل داده شده. بهنظر میرسه کریستون کول و دیمون در حال رویارویی خاص خودشون هستن و دو شنل سفید برای بیرون کشیدن کریستون نزدیک میشن.
رینیرا از آلیسنت دفاع میکنه و زمزمه میکنه:
«حالا تو را همانطور که هستی میبینند».
آخرین شات تریلر، نمای نزدیک از اژدهاییه که حاضریم شرط ببندیم که سیراکس، اژدهای رینیراست.
خب به پایان بررسی این تریلر رسیدیم. امیدوارم از خوندنش لذت برده باشید. تا سی روز دیگه که اولین قسمت بیاد ما رو پرکارتر از قبل خواهید دید. پس منتظر باشید و کلی خبر باحال رو از دست ندید.
همچنین برای کسانی که پادکست رو دنبال میکنن یه خبر خوب داریم، تا ده روز آینده رادیو وستروس با قسمت جدیدی دوباره برمیگرده.