مت اسمیت تاکنون در چند سریال معروف نقشهای اصلی را ایفا کرده است. از جمله نقش پرنس فیلیپ در سریال تاج (The Crown) نتفلیکس و یازدهمین دکتر در دکتر هو (Doctor Who). پس انتظار میرود برای شهرت جهانی که خاندان اژدها برای او به دنبال داشته آماده بوده باشد. اسمیت در این باره به لسآنجلس تایمز گفت:
«فشار دکتر هو خارقالعاده بود. تو این [نقش] رو با حدود ده بازیگر دیگه شریکی. دکتر هو، دکتر هوئه. هملت هملته، میدونی؟ من ۲۶ ساله بودم و فکر نمیکنم دیگه هیچوقت اونجور فشاری رو دوباره حس کنم. بههرحال تو بریتانیا تمرکز روی اون کار خیلی زیاده. خاندان اژدها یه مجموعهی خیلی بزرگ جهانیه، یا حداقل به من اینطور گفتن، اما من فقط تو یه استودیو تو واتفورد کار میکنم و سعی میکنم دیالوگها رو به ترتیب درست بگم. فکر کنم هر کسی که دکتر هو رو ترک میکنه همیشه دلش برای دکتر هو تنگ میشه. چون از اون بهتر وجود نداره. دکتر هو باشکوهترین کاراکتره. زندگی با ایدهی داشتن توانایی سفر در زمان شگفتانگیزه. بدون محدودیته. نقشیه که ترک کردنش سخته.»
به نظر میرسد بعد از دکتر هو که او را در جوانی به شهرت زیادی رساند، نقش دیمون تارگرین بهنظر مت اسمیت خیلی قدم بزرگی نیست. اما گویا او خیلی از ایفای این نقش لذت میبرد:
«من فکر میکنم اون از خیلی جهات یه عامل هرجومرجه. من سعی میکردم زیادی سیاه یا سفید نبینمش.»
اسمیت ادامه داد:
«موقع بازی در نقش دیمون تارگرین، مجبوری اخلاقیات مدرن رو کنار بذاری. انجام این کار میتونه سخت باشه، وقتی کاراکترت داره کارهایی مثل اغوا کردن برادرزادهی خودش رو انجام میده. این زمانی متفاوته. یه داستانه و داستان مستلزم اینه که این دو کاراکتر اون کار رو انجام بدن. پس انجامش میدی. اما من فکر میکنم شانس آوردیم که کلر کیلنر کارگردان [قسمت سوم: پادشاه دریای باریک، قسمتی که در آن دیمون سعی داشت رینیرای جوان را اغوا کند] بود. اون صحنههای رابطهی جنسی رو به بهترین شکلی که تا به حال دیدم مدیریت کرد. تصور میکنم بعضیها [اون صحنهها رو] تماشا کردن و بیشتر میخواستن و بعضیها فکر کردن زیادیه. من واقعاً خودم رو در این مورد درگیر نمیکنم. مدیریتش با کارگردانه. ما برای صحنههای نزدیکی، یه هماهنگکنندهی عالی داریم. من و میلی [الکاک، بازیگر نقش رینیرای جوان] خیلی عالی با هم کنار اومدیم و تمام مدت کار روی اون صحنه میخندیدیم. به نظر خیلی جدی میاد، اما من و میلی تمام مدت داشتیم شلوارمون رو خیس میکردیم، میخندیدیم و میگفتیم: «این همه آدم لخت اینجاست، ما داریم چی کار میکنیم؟» سعی کردیم اون تنش عجیب رو با شوخی کردن بشکنیم.»
در طول مصاحبه این را خیلی از مت اسمیت میشنویم که بعد از بازی صحنهها، او کنترل دیمون را به دنیا واگذار میکند:
«فقط انجامش میدی و اجازه میدی دیگران رمزگشاییش کنن. هدف اینه که اختیار رو به تماشاگر بدی و بذاری اونها انتخاب کنن چی به چیه. ما فقط حامل هستیم. واقعاً نمیتونی نظر خیلی شخصیای در مورد آدمی مثل دیمون داشته باشی، در غیر این صورت هیچ وقت نمیتونی منصفانه نمایشش بدی، چون خیلی کارهای بد انجام میده.»
با این وجود اسمیت معتقد است دیمون نوعی قطبنمای اخلاقی دارد که شاید فقط برای خودش قابل درک باشد:
«من فکر میکنم اون نسبت به خانوادهاش احساس وظیفه داره. به طرز عجیبی فکر میکنم حاضره به خاطر برادرش یا رینیرا از جونش بگذره. یه قطبنمای اخلاقی عجیب داره، منحرف و عجیب و غریبه، اما بااینحال، یه مجموعه قوانین هدایتش میکنن. تو اون مسیر باریک آشوب و هیجان و دیوانگی اساس زنده بودن میکنه. همیشه روی لبهی تیغ زندگی میکنه.»
فصل اول خاندان اژدها فقط بخش آغازین جنگ داخلی تارگرینها، مشهور به رقص اژدهایان را پوشش داد و زمان معلوم خواهد کرد که آیا این سریال به شهرتی که بازی تاج و تخت بهخاطر کیفیتش داشت میرسد، یا شهرتی که به خاطر پایان ضعیفش پیدا کرد.
مت اسمیت معتقد است هواداران در مورد پایان سریال بازی تاج و تخت سختگیری میکنند.
اسمیت گفت:
«به نظرم [تماشاگرها] خیلی بهشون سخت گرفتن. پایان دادن به هر داستانی سخته. فکر میکنم بدنهی کاری که تمام بازیگرها و فیلمسازها تولید کردن به شکل غیرقابل انکاری خارقالعاده است. اون پایان من رو اذیت نکرد و فکر میکنم خاندان اژدها یه چیز مستقله و نباید مقایسهش کرد. نمیتونی زیادی به این چیزها توجه کنی.»
و در نهایت مت اسمیت به مهمترین سؤال مصاحبه، این که چطور دیمون توانسته در طول حدود ۲۰ سالی که در فصل اول گذشته همچنان همان سنی که در قسمت اول داشت به نظر برسد؟ اینگونه پاسخ داد:
«اون همیشه سبزیجاتش رو میخوره، زیاد میخوابه و هیچ چیز هم به هیچ جاش نیست.»
جواب سوال آخرش واقعا منو تحت تاثیر قرار داد