در پایان اپیزود هشتم فصل دوم، ما یک شات از اُتو میبینیم و برای بسیاری ممکن است کمی غافلگیرکننده بوده باشد. او در اُلدتاون با دیگر هایتاورها و یا در هایگاردن با تایرلها نیست، بلکه در سلولی نسبتاً تنگ زندانی شده است. اُتو درمانده و ژولیده به نظر میرسد و گویی گیج هم شده است. شاید او هم به اندازهی ما نمیداند اسیر چه کسانی است!
این شات بسیار مختصر است و نمیتوان تشخیص داد که او دقیقاً کجاست، حتی نمیتوان تشخیص داد که در سلول زندانی معمولی در یک ساختمان است و یا در قفسی که پشت یک واگن در حال حرکت است؟
چرا اتو هایتاور در یک سلول زندانی شده است؟
این سوال اصلی است، اینطور نیست؟ چه کسی اُتو را به اسارت گرفتهاند و چه مدت او در اسارت بوده است؟
در ابتدا، مروری از گذشته داشته باشیم: پس از خلع او توسط اگان دوم در اپیزود دوم، اُتو تصمیم میگیرد تا به طور کلی کینگزلندینگ را ترک کند و به سمت جنوب، به سمت پایگاه اصلی هایتاورها، اُلدتاون، برود. البته در کتاب او هرگز کینگزلندینگ را ترک نمیکند.
اُتو به الیسنت میگوید: «به اُلدتاون برمیگردم. هایتاورها هنوز هم قدرت دارن و تو پسری در اونجا داری که با مهربانی بیشتری درس میگیره. دیرون ممکنه در هفتههای آتی به ما کمک کنه.»
الیسنت پاسخ میدهد: «به هایگاردن برو، تایرلها رو باید کنترل کرد… پرچمداران اونا در حال حرکتن.»
و این آخرین باری است که اُتو را تا شات او در سلول و در اپیزود پایانی میبینیم. اما آخرین باری نیست که از او چیزی میشنویم. کمی بعد، الیسنت فاش میکند که نامههای او به پدرش بیپاسخ مانده است. و بعدتر، ایموند از لاریس میخواهد که اُتو را بیابد تا بتواند مقام خود را به عنوان دست از سر بگیرد. سؤال اینجاست که چه اتفاقی برای او افتاده است؟
با توجه به اینکه او با الیسنت که رابطهی خوبی هم در آخر با هم داشتند، ارتباطی برقرار نکرده، مفهوم این است که او هرگز به هایگاردن/اُلدتاون نرسیده است. ما متوجه میشویم که خاندان بیزبری برای انتقام لردشان، در حال جنگ با هایتاورها هستند، بنابراین به نظر میرسد که به احتمال زیاد اتو در مسیر توسط آنها و یا یکی از متحدین آنها، دستگیر شده است. این دلیل غیبت او را توجیه میکند.
اما یک گزینهی دیگر نیز وجود دارد؛ شاید تنها گزینهی دیگر؟
شاید لاریس استرانگ به نوعی در ربوده شدن او نقش داشته باشد. او از متحدین نزدیک اگان دوم است، بنابراین غیرممکن نیست که فکر کنیم او میتوانست به جای اجرای دستور ایموند برای آوردن او به کینگزلندینگ، ترتیبی دهد که اُتو دستگیر شود. به خصوص اینکه اُتو رقیب او به حساب میآمده و ما میدانیم لاریس برای رسیدن به قدرت حتی برادر و پدر خود را نیز کشته است. شاید سلولی که اُتو در انتهای آن قرار دارد، حتی یک قفس باشد که با همان کاروانی که لاریس و اگان دوم سوار آن به سوی ایسوس در حرکتند، همراه است؟