۸۳۱
ویرایش
King Robert (بحث | مشارکتها) (←تاریخ) |
King Robert (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
سرسی قصد دارد ادارد را مجبور کند که به خیانت اعتراف کند و به جای مرگ اجازه ی پوشیدن [[نگهبانان شب|لباس سیاه]] بیابد، تا بدون آن که ضدیت [[شمال]] (The North) را برانگیزاند او را از عرصه ی سیاست حذف کند. او ترتیب یک اعتراف عمومی را در پله های [[سپت اعظم بیلور]] (Great Sept of Baelor) می دهد، و [[سپتون اعظم]] (High Septon) را قانع می کند که به او پیشنهاد بخشودگی داده شده و زمین مقدس با خون آلوده نخواهد شد. اما سرسی خیره سری و حس بی رحمی جافری را دست کم گرفته بود. جافری احمقانه توصیه ی او را نادیده گرفته و دستور اعدام فوری لرد استارک را می دهد. [[جینوس اسلینت]] (Janos Slynt) و [[ایلین پین]] (Ilyn Payne) قبل از آن که سرسی بتواند مداخله کند دستور شاه را انجام می دهند. با این اقدام علاوه بر آن که به [[مذهب هفت|مذهب]] بی احترامی می شود، صلح بین [[خاندان استارک|استارک]] و [[خاندان لنیستر|لنیستر]] ناممکن می شود. | سرسی قصد دارد ادارد را مجبور کند که به خیانت اعتراف کند و به جای مرگ اجازه ی پوشیدن [[نگهبانان شب|لباس سیاه]] بیابد، تا بدون آن که ضدیت [[شمال]] (The North) را برانگیزاند او را از عرصه ی سیاست حذف کند. او ترتیب یک اعتراف عمومی را در پله های [[سپت اعظم بیلور]] (Great Sept of Baelor) می دهد، و [[سپتون اعظم]] (High Septon) را قانع می کند که به او پیشنهاد بخشودگی داده شده و زمین مقدس با خون آلوده نخواهد شد. اما سرسی خیره سری و حس بی رحمی جافری را دست کم گرفته بود. جافری احمقانه توصیه ی او را نادیده گرفته و دستور اعدام فوری لرد استارک را می دهد. [[جینوس اسلینت]] (Janos Slynt) و [[ایلین پین]] (Ilyn Payne) قبل از آن که سرسی بتواند مداخله کند دستور شاه را انجام می دهند. با این اقدام علاوه بر آن که به [[مذهب هفت|مذهب]] بی احترامی می شود، صلح بین [[خاندان استارک|استارک]] و [[خاندان لنیستر|لنیستر]] ناممکن می شود. | ||
===نزاع شاهان=== | |||
[[تایوین لنیستر|تایوین]] برای آن که بر حماقت های [[جافری براتیون|شاه جافری]] و سرسی پایان دهد تا زمانی که خود بتواند عهده دار وظایف دست پادشاه شود، [[تیریون]] را در این جایگاه منسوب می کند. زمانی که تیریون با نامه ای از جانب پدرشان به [[بارانداز پادشاه]] می رسد، که در آن تیریون به عنوان دست نام گذاری شده است، سرسی به تیریون می گوید که او را به سیاهچال خواهد انداخت. اما تیریون ادعا می کند که می تواند جیمی را آزاد کند و خود را نجات می دهد. تیریون در مقام دست تلاش می کند کنترل امور را از دست سرسی در آورد و در نهایت او را مسموم می کند تا او را چند روزی از سر راه کنار بزند. او بسیاری از اقدامات سرسی را خنثی می کند، از جمله آن که ردا طلایی های را که مامور کشتن حرام زادگان رابرت بودند از ادامه ی کارشان باز می دارد. | |||
در غیاب جیمی، سرسی سایر عشاقش را در بسترش می پذیرد. بعد از آن که تیریون [[وایلار]] (Vylarr) و سایر نگهبان شخصی اش را از او می گیرد، سرسی تلاش می کند سه مزدور به نام های [[اسموند کتل بلک|اسموند]] (Osmund) [[اسنی کتل بلک|اسنی]] (Osney) و [[اسفرید کتل بلک]] (Osfryd Kettleblack) را جانشین آن ها کند، اما تیریون از این تصمیم آگاه شده و وفاداری آن ها را می خرد.{{اسپویلر|این سه در حقیقت به [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) وفادارند ولی نه سرسی و نه تیریون هیچ کدام از این موضوع اطلاعی ندارند.}} | |||
تیریون [[میرسلا براتیون|پرنسس میرسلا]] را به [[سان اسپیر]] (Sunspear) می فرستد تا وفاداری [[خاندان مارتل|مارتل ها]] (Martell) را به دست آورد. ضمن آن که روش هوشمندانه اش باعث می شود تا جاسوس سرسی، استاد اعظم [[پایسل]] (Pycell) افشا و گرفتار شود. بعد از سفر میرسلا، سرسی جز گروهی است که در [[بلوای بارانداز پادشاه]] (Riot of King's Landing) گرفتار می شود. عامل بلوا جمله ی بی فکرانه ای است که سرسی در مورد یک بچه ی مرده به جافری می گوید.{{اسپویلر|جیمی بعد ها شک می کند که واریس (Varys) اطلاعاتی از وقوع این بلوا داشته است، زیرا واریس جز گروه همراه نبوده است.}} | |||
زمانی که شاه [[استنیس براتیون]] به [[بارانداز پادشاه]] نزدیک می شود، سرسی تصمیم می گیرد که پسرش [[تامن براتیون|تامن]] را از شهر خارج کند تا در صورت سقوط شهر در امان باشد،اما مردان تیریون راه را بر همراهان تامن می بندند و تامن را اسیر می کنند. سرسی که از اقدامات تیریون عصبانی شده است، دستور می دهد که [[آلایایا]] (Alayaya)، فاحشه ای را که او فکر می کند با تیرون می خوابد، بازداشت کنند و کتک بزنند، و او را به عنوان در ازای بازگشت تامن گروگان می گیرد. او همچنین سر [[بارس بلونت]] (Boros Blount) را به خاطر عدم مقابله با مردان تیریون از گارد پادشاه اخراج می کند. اگر چه کنار زدن بلونت ترسو از گارد پادشاه معدود اقدامات درست سرسی بود، او ا[[سموند کتل بلک]]، مردی همان قدر تو خالی را جانشین سر بارس می کند. | |||
زمانی که [[نبرد بلک واتر]] (Battle of Black Water) شروع می شود، سرسی میزبان تمامی زنان نجیب زاده در [[قلعه ی سرخ]] (Red Keep) می شود با این ادعا که ذهنشان را از نبرد منحرف کند و به آن ها قوت قلب دهد، اما او [[ایلین پین]] جلاد را در نزدیکی خود نگه می دارد تا در صورت فتح شهر تمام آن ها را بکشد و مانع اسیر شدنشان شود. زمانی که می شود [[دروازه ی لجن]] (Mud Gate) مورد حمله قرار گرفته است، او جافری را به قصر باز می گرداند. فرار پادشاه به قصر باعث تضعیف روحیه ی سربازان و بروز شورش بین آن ها می شود و تقریبا باعث از دستن شهر می شود. این امر موجب خشم [[لنسل لنیستر]] می شود که احساس می کند اگر سرسی شاه را باز نمی گرداند، آن ها می توانستند دروازه را نگه دارند. اگر تایوین لنیستر و [[میس تایرل]] (Mace Tyrell) به موقع نمی رسیدند و به عقب سپاه استنیس حمله نمی کردند، لنیستر ها نبرد را می باختند. با توجه به زخمی شدن تیریون، سرسی می تواند به پدرش دروغ بگوید و خشم او را نسبت به تیریون برانگیزاند، که باعث می شود موقع پایان دوره ی نقاهت تیریون تمام اختیاراتش از او باز ستانده شود. | |||
[[en:Cersei Lannister]] | [[en:Cersei Lannister]] |
ویرایش