۲٬۱۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
پرنس '''ریگار تارگرین'''، بزرگ ترین پسر [[ | پرنس '''ریگار تارگرین'''، بزرگ ترین پسر [[ایریس دوم]] (Aerys II)، و به عنوان وارث اصلی، پرنس [[درگون استون]] (Dragonstone) بود. ریگار در طول زندگی اش بین [[مردم عامه]] (smallfolk) محبوبیت داشت، اما در [[شورش رابرت]] (Robert’s Rebellion)، که تا اندازهای به خاطر ربودن [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) توسط او به راه افتاده بود، کشته شد.{{رف|بتت|3}} | ||
وفاداران تارگرینها از او به عنوان یک قهرمان یاد میکنند.[۱] | وفاداران تارگرینها از او به عنوان یک قهرمان یاد میکنند.[۱] | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
افراد بسیاری برای ریگار احترام قائل بودند، حتی [[ادارد استارک|ند استارک]](Ned Stark)، بهترین دوست رابرت. [[جیمی لنیستر|جیمی]] (Jaime) هنوز آهنگ آهنین صدای ریگار را به خاطر میآورد.[۲] ریگار بلند قد و خوشقیافه بود، چشمان یاسی تیره (darklilac eyes) و موهای نقره ای تارگرینها را داشت. اغلب خواهر او دنریس تارگرین (Daenerys) را با مقایسه با ریگار میستایند. | افراد بسیاری برای ریگار احترام قائل بودند، حتی [[ادارد استارک|ند استارک]](Ned Stark)، بهترین دوست رابرت. [[جیمی لنیستر|جیمی]] (Jaime) هنوز آهنگ آهنین صدای ریگار را به خاطر میآورد.[۲] ریگار بلند قد و خوشقیافه بود، چشمان یاسی تیره (darklilac eyes) و موهای نقره ای تارگرینها را داشت. اغلب خواهر او دنریس تارگرین (Daenerys) را با مقایسه با ریگار میستایند. | ||
== زندگی == | == زندگی == | ||
پرنس ریگار پسر نخست شاه | پرنس ریگار پسر نخست شاه ایریس دوم (Aerys II) و ملکه [[ریلا تارگرین|ریلا]] (Rhaella) بود. تولد او در ۲۵۹ سال بعد از فتح اگان (۲۵۹AL)، و درست در روز [[تراژدی سامرهال]] (Tragedy at Summerhall) واقع شد. او به عنوان یک کودک، بیش از حد مطالعه می کرد، تا آن جا که شوخیهایی دربارهی روحیات او ساخته شده بود. ریگار بعد از آن تبدیل به جنگجوی برجستهای شد، اگر چه در ابتدا به نظر نمیرسید تمایلی به روحیات جنگی داشته باشد. ظاهراً او به دلیل موضوعی که خوانده بود به این زمینه علاقمند شد.[۳] | ||
ریگار در ۱۷ سالگی شوالیه شد، و طبق همهی اشارات به جنگجوی بسیار ماهر و توانایی تبدیل شد که همیشه خود را در تورنومنتها متمایز میکرد. اما به ندرت در میدان رقابت ظاهر میشد. مردم میگفتند ریگار بیشتر از آنکه به نیزهاش علاقمند باشد، چنگش را دوست دارد. | ریگار در ۱۷ سالگی شوالیه شد، و طبق همهی اشارات به جنگجوی بسیار ماهر و توانایی تبدیل شد که همیشه خود را در تورنومنتها متمایز میکرد. اما به ندرت در میدان رقابت ظاهر میشد. مردم میگفتند ریگار بیشتر از آنکه به نیزهاش علاقمند باشد، چنگش را دوست دارد. | ||
او اغلب علاقه مند بود تا از ویرانههای [[سامرهال]] (Summerhall) بازدید کند آن هم در حالی که تنها چنگش را به همراه داشت،. و هرگاه باز میگشت نغمههایی چنان زیبا مینواخت که چشم بانوان را تر میکرد. با وجود این که ریگار اغلب سرسخت و خوددار بود و برخوردی رسمی داشت در میان مردم بسیار محبوب بود، [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) اشاره میکند که مردم عامه (smallfolk) لرد [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) را دوبرابر بیش تر از شاه | او اغلب علاقه مند بود تا از ویرانههای [[سامرهال]] (Summerhall) بازدید کند آن هم در حالی که تنها چنگش را به همراه داشت،. و هرگاه باز میگشت نغمههایی چنان زیبا مینواخت که چشم بانوان را تر میکرد. با وجود این که ریگار اغلب سرسخت و خوددار بود و برخوردی رسمی داشت در میان مردم بسیار محبوب بود، [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) اشاره میکند که مردم عامه (smallfolk) لرد [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) را دوبرابر بیش تر از شاه ایریس دوم (Aerys II) تشویق کردند، اما صدای این تشویق نصف صدایی که برای تشویق ریگار بلند شد نبود. جیمی لنیستر (Jaime Lannister) هم هنوز فکر میکند که ریگار میتوانست پادشاه خوبی شود. [[باریستان سلمی]] (Barristan Selmy) که به سه شاه خدمت کرده است، معتقد است ریگار میتوانست پادشاه بهتری از ترکیب هرسهی آن ها با هم باشد. | ||
ملازمان ریگار [[میلس موتون]] (Myles Mooton) و [[ریچارد لونموث]] (Richard Lonmouth) بودند، و بعد از این که ریگار آنها را شوالیه کرد، همراهان نزدیک او باقی ماندند. لرد جان کانینگتون (Jon Connington) هم دوست نزدیک ریگار بود، اما صمیمیترین و قدیمیترین دوست ریگار، سر [[آرتور دین]] (Arthur Dayne) بود. پادشاه ایریس، وقتی هنوز چندان دیوانه نبود، بزرگترین پسر عمویش [[استفان باراتیون]] (Steffon Baratheon) را در جستجوی عروسی برای ریگار، که خواهری نداشت تا با او ازدواج کند، روانه کرد. ماموریت او بی ثمر ماند. بعدها ریگار با پرنسس الیا مارتل (Elia Martell) دورنی ازدواج کرد، کسی که از صاحب دو فرزند شد : یک دختر، رینیس (Rhaenys)، و یک پسر، اگان تارگرین (Aegon Targaryen). | ملازمان ریگار [[میلس موتون]] (Myles Mooton) و [[ریچارد لونموث]] (Richard Lonmouth) بودند، و بعد از این که ریگار آنها را شوالیه کرد، همراهان نزدیک او باقی ماندند. لرد جان کانینگتون (Jon Connington) هم دوست نزدیک ریگار بود، اما صمیمیترین و قدیمیترین دوست ریگار، سر [[آرتور دین]] (Arthur Dayne) بود. پادشاه ایریس، وقتی هنوز چندان دیوانه نبود، بزرگترین پسر عمویش [[استفان باراتیون]] (Steffon Baratheon) را در جستجوی عروسی برای ریگار، که خواهری نداشت تا با او ازدواج کند، روانه کرد. ماموریت او بی ثمر ماند. بعدها ریگار با پرنسس الیا مارتل (Elia Martell) دورنی ازدواج کرد، کسی که از صاحب دو فرزند شد : یک دختر، رینیس (Rhaenys)، و یک پسر، اگان تارگرین (Aegon Targaryen). | ||