۲۲۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| تاریخ_انقراض = | | تاریخ_انقراض = | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:0-House Targaryen Family tree.jpg|بندانگشتی|چپ|300px]] | [[پرونده:0-House Targaryen Family tree.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|شجره نامه تارگرین ها]] | ||
'''خاندان تارگرین''' (House Targaryen) یکی از خاندان های نجیب زاده از نژاد [[والریا]] (Valyrian descent) هستند که توانستند از [[نابودی والریا ]](Doom) نجات یابند. آنان سال ها در جزیره [[درگن استون]] (Dragonstone) زندگی می کردند تا این که [[اگان یکم|اگان تارگرین]] (Aegon Targaryen) و خواهرهایش سوار بر اژدهایانشان [[هفت پادشاهی]] را به زیر سلطه خود درآوردند. خاندان تارگرین به مدت سیصد سال به عنوان پادشاهان [[وستروس]] حکومت کردند تا این که در زمان [[شورش غاصب]] (War of the Usurper) سرنگون شدند. مقر آنان شهر مرکزی [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) و قلعه جزیره درگن استون بود.{{رف|بتت|23}} | '''خاندان تارگرین''' (House Targaryen) یکی از خاندان های نجیب زاده از نژاد [[والریا]] (Valyrian descent) هستند که توانستند از [[نابودی والریا ]](Doom) نجات یابند. آنان سال ها در جزیره [[درگن استون]] (Dragonstone) زندگی می کردند تا این که [[اگان یکم|اگان تارگرین]] (Aegon Targaryen) و خواهرهایش سوار بر اژدهایانشان [[هفت پادشاهی]] را به زیر سلطه خود درآوردند. خاندان تارگرین به مدت سیصد سال به عنوان پادشاهان [[وستروس]] حکومت کردند تا این که در زمان [[شورش غاصب]] (War of the Usurper) سرنگون شدند. مقر آنان شهر مرکزی [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) و قلعه جزیره درگن استون بود.{{رف|بتت|23}} | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
شاه ایریس دوم آخرین پادشاه سلسله ای بود که به مدت 300 سال بدون گسستگی فرمانروایی کرده بود. از آن زمان که تارگرین ها حکومتشان را چون نیمه خدایانی دست نایافتنی بر فراز اژدهایانی آتشین دم آغاز کرده بودند، تا کنون قدرت آنان به دلیل جنگ های داخلی و نبردهایی سخت، بسیار کاهش پیدا کرده بود. دیوانگی ایریس نجیب زادگان را به واکنش نشان دادن تحریک کرد، اما در واقع چنین مبارزه طلبی گسترده ای علیه تارگرین ها هرگز اتفاق نمی افتاد اگر اعتبار خاندان آن ها در طول زمان تا این اندازه کاهش پیدا نکرده بود. کاهش نفوذ و برتری آنان بیشتر از همه آن جا آشکار می شود که اگان پنجم به وسیله یک شورا به پذیرفتن مقام پادشاهی دعوت می شود، نه این که خود آن را چون حقی الهی مطالبه کند. [[شورش داسکن دیل]] (The Defiance of Duskendale) که توسط [[خاندان دراکلین]] که یکی از سرسخت ترین متحدان دیرپای تارگرین ها محسوب می شد، به راه اندخته شد، نشانه مهم دیگری بر کاهش اعتبار خاندان تارگرین است. | شاه ایریس دوم آخرین پادشاه سلسله ای بود که به مدت 300 سال بدون گسستگی فرمانروایی کرده بود. از آن زمان که تارگرین ها حکومتشان را چون نیمه خدایانی دست نایافتنی بر فراز اژدهایانی آتشین دم آغاز کرده بودند، تا کنون قدرت آنان به دلیل جنگ های داخلی و نبردهایی سخت، بسیار کاهش پیدا کرده بود. دیوانگی ایریس نجیب زادگان را به واکنش نشان دادن تحریک کرد، اما در واقع چنین مبارزه طلبی گسترده ای علیه تارگرین ها هرگز اتفاق نمی افتاد اگر اعتبار خاندان آن ها در طول زمان تا این اندازه کاهش پیدا نکرده بود. کاهش نفوذ و برتری آنان بیشتر از همه آن جا آشکار می شود که اگان پنجم به وسیله یک شورا به پذیرفتن مقام پادشاهی دعوت می شود، نه این که خود آن را چون حقی الهی مطالبه کند. [[شورش داسکن دیل]] (The Defiance of Duskendale) که توسط [[خاندان دراکلین]] که یکی از سرسخت ترین متحدان دیرپای تارگرین ها محسوب می شد، به راه اندخته شد، نشانه مهم دیگری بر کاهش اعتبار خاندان تارگرین است. | ||
==رویدادهای اخیر== | |||
[[پرونده:John Picacio Daenerys Targaryen.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|[[دنریس]] و سه اژدهایش - اثر جان پیکاسیو]] | |||
===بازی تاج و تخت=== | |||
در آن سوی [[دریای باریک]]، پسر بازمانده [[ایریس دوم|شاه دیوانه]] که خود را [[ویسریس سوم]] (Viserys III) می نامد، مدعی است که تاج و تخت وستروس حق قانونی اوست. او و خواهرش [[دنریس]] که در [[شهرهای آزاد]] سرگردانند، از شاهزادگان تاجر بسیاری برای احیای خاندان تارگرین تقاضای کمک می کنند، اما افراد کمی ادعای او را جدی می گیرند و سایرین او را شاه گدا (Beggar King) می نامند. | |||
در سال 298، ویسریس خواهرش را به نامزدی [[دروگو]] (Drogo)، یک [[کال]] (khal) مقتدر [[دوتراکی]] (Dothraki) در می آورد؛ به این امید که بتواند با استفاده از سواران جنگاور او، هفت پادشاهی را پس بگیرد. ویسریس فرمانروای سواران (the horselord) را با گستاخی خود خشمگین می سازد، و سرانجام کشته می شود. پس از مرگ کال دروگو دنریس رهبری بازماندگان [[کالاسار]] (khalasar) از هم پاشیده او را بر عهده می گیرد؛ و پس از یک و نیم قرن برای نخستین بار موفق می شود که [[اژدهایان]] را از تخم هایشان متولد کند. | |||
در [[دیوار]]، [[استاد ایمون]] برادر [[اگان پنجم]] که نزدیک به یک قرن از عمرش می گذرد، می خواهد [[جان اسنو]] (Jon Snow)ی تازه سرباز را که میان وفاداری به خانواده و وظیفه خود سرگردان است، از خرد خویش بهره مند سازد. | |||
===نزاع شاهان=== | |||
دنریس از اژدهایانش، [[دروگون]] (Drogon)، [[ویسریون]] (Viserion)، و [[ریگال]] (Rhaegal) و نیز مردمانش مراقبت می کند و آنان را از [[بیابان سرخ]] (Red Waste) می گذراند و به شهر بیگانه [[کارث]] (Qarth) می رساند. | |||
===یورش شمشیرها=== | |||
{{اسپویلر|دنریس در طول سفر در شهرهای [[خلیج برده داران]] (Slaver's Bay)، عملیاتی نظامی را برای رهایی بخشی به بردگان این شهرها آغاز می کند. او در این راستا سه شهر [[آستاپور]] (Astapor)، [[یونکای]] (Yunkai)، و [[میرین]] (Meereen) را فتح می کند. اما به نظر می رسد این جنبش آزادی او بیشتر منجر به کشمکش می شود تا این که مشکلی را حل کند؛ بنابراین او تصمیم می گیرد تا برای مدتی در شهر میرین بماند تا راه و رسم فرمانروایی را بیاموزد. | |||
یکی از افسران او به نام [[بن پلام]] (Ben Plumm) ادعا دارد که از دودمان تارگرین هاست. | |||
استاد ایمون جان اسنو را مجبور می کند که فرماندهی [[کسل بلک]] (Castle Black) را در هنگام [[محاصره دیوار]] توسط [[وحشی ها]] برعهده گیرد. متعاقبا جان به عنوان [[لرد فرمانده نگهبانان شب]] انتخاب می گردد.}} | |||
===ضیافتی برای کلاغ ها=== | |||
{{اسپویلر|پس از این که جان اسنو به عنوان لرد فرمانده انتخاب می شود، استاد ایمون را به [[اولدتاون]] (Oldtown) میفرستد تا جلوی جادوگر سرخ، [[ملیساندره]] (Melisandre) را که میخواهد او را به خاطر خون پادشاهی اش در محضر [[رلور]] (R'hllor) قربانی کند، بگیرد. متاسفانه استاد ایمون از این سفر جان سالم به در نمی برد، و مقام استادی نگهبانان شب را بر عهده [[سمول تارلی]] (Samwell Tarly) می گذارد.}} | |||
===رقصی با اژدهایان=== | |||
{{اسپویلر|در حالی که دنریس در تلاش است تا توانایی های رهبری اش را تقویت نماید، او می بایست بتواند رایزنی های خوب را از اشتباه تشخیص بدهد و در میان دوراهی های اخلاقی تصمیم بگیرد. اخیرا او یک پیشنهاد ازدواج را از سوی [[کوئنتین مارتل]] (Quentyn Martell) رد کرده است، کسی که پدرش در گذشته درصدد بوده است تا با ترتیب دادن ازدواج بین ویسریس و دخترش [[آریان مارتل]] (Arianne Martell) با او پیمانی پنهان ببندد. حکمرانی دنریس بر میرین توسط یک اتحاد به رهبری یونکای تهدید می شود. او سوار بر پشت [[دروگون]] از [[چاله دازناک]] (Daznak's Pit) می گریزد و در [[دریای دوتراکی]] (Dothraki Sea) فرود می آید، و در همین هنگام با کالاسار [[کال ژاگو]] (Khal Jhaqo) مواجه می شود. در همین حال، دو اژدهای دیگرش [[ریگال]] و [[ویسریون]] آزاد می شوند و در میرین خرابی هایی به بار می آورند. | |||
ادعا شده است که [[اگان تارگرین (پسر ریگار)|اگان]] پسر ریگار، در غفلت [[لنیسترها]] و با کمک [[واریس]] (Varys) که نوزاد رعیتی را با او جا به جا کرده، از [[غارت بارانداز پادشاه]] (Sack of King's Landing) نجات یافته است. اگان ادعا شده، در آن سوی دریای باریک به وسیله دوست ریگار، [[جان کانینگتون]] (Jon Connington) پرورش یافته است؛ و اکنون با حمایت [[گروه طلایی]] وارد [[استورم لندز]] (Stormlands) شده و خود را [[اگان ششم]] (Aegon VI) می نامد. | |||
در [[آن سوی دیوار]]، [[کلاغ سه چشم]] (three-eyed crow) که در خواب های [[برن استارک]] (Bran Stark) بر او ظاهر می شد، به نظر می رسد کسی جز [[بلاد ریون]] (Bloodraven) که با جادو زنده نگه داشته شده است، نباشد.}} | |||
==گاه شمار== | |||
==خاندان تارگرین در پایان قرن سوم== | |||
===اطرافیان=== | |||
====محافظان شهبانو:==== | |||
====فرماندهان و ناخدایان شهبانو:==== | |||
====دربار میرین:==== | |||
====ندیمه ها و پیشخدمتان شهبانو:==== | |||
===پیروان گریف جوان=== | |||
==نقل قول ها== | |||
ویرایش