۵٬۹۰۷
ویرایش
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
== نقل قول ها == | == نقل قول ها == | ||
{{نقل قول|بادهای سرد می وزند و آدم ها از آتش فاصله می گیرند و هرگز برنمی گردند ... یا اگه برگردند، دیگه انسان نیستند، تنها وایت هستند، با چشمانی آبی و دستانی سیاه و سرد. فکر میکنی چرا با [[استیو]] (Stiv) و [[هالی]] (Hali) و بقیه اون احمق ها به جنوب فرار می کردم؟{{رف|بتت|53}}|[[اوشا]] (Osha) به [[برن استارک|برن]] (Bran)}} | |||
{{نقل قول|چشمانش همچنان باز بود. همچون دو یاقوت آبی به آسمان زل زده بودند.{{رف|بتت|52}}|[[جان اسنو]]، در حال مشاهده ی جسد [[آتر]]}} | |||
{{نقل قول|دنیا در دو ستاره ی آبی، دردی درهم شکننده و وحشتناک و سرمایی چنان شدید که اشک را در چشمانش منجمد می کرد، خلاصه شد.{{رف|یش|46}}|[[سمول تارلی]] در حال خفه شدن توسط وایتی که [[پاول|پاول کوچیکه]] بود.}} | |||
== منابع و یادداشت ها == | == منابع و یادداشت ها == | ||
{{منابع|3}} | {{منابع|3}} |
ویرایش