۱٬۰۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
جیمی در زندان های [[ریورران]] باقی می ماند، در حالی که، [[جنگ پنج پادشاه]] (War of the Five Kings) اطرافش در جریان است. مذاکره برای آزاد کردن او به نتیجه ای نمی رسد. [[تیریون]] در حضور عموم قسم می خورد تا [[آریا]] و [[سنسا استارک]] (Arya and Sansa Stark) را در عوض برادرش تحویل بدهد. با این حال، [[راب استارک]] (Robb Stark) این مبادله را نمی پذیرد. [[کتلین]] (Catelyn) که از خبر مرگ پسرانش [[برن]] (Bran) و [[ریکان]] (Rickon) ناراحت است، از جیمی بازجویی می کند.{{رف|نش|45}} | جیمی در زندان های [[ریورران]] باقی می ماند، در حالی که، [[جنگ پنج پادشاه]] (War of the Five Kings) اطرافش در جریان است. مذاکره برای آزاد کردن او به نتیجه ای نمی رسد. [[تیریون]] در حضور عموم قسم می خورد تا [[آریا]] و [[سنسا استارک]] (Arya and Sansa Stark) را در عوض برادرش تحویل بدهد. با این حال، [[راب استارک]] (Robb Stark) این مبادله را نمی پذیرد. [[کتلین]] (Catelyn) که از خبر مرگ پسرانش [[برن]] (Bran) و [[ریکان]] (Rickon) ناراحت است، از جیمی بازجویی می کند.{{رف|نش|45}} | ||
===توفان شمشیرها === | |||
[[کتلین]] به تنهایی عمل می کند، جیمی را آزاد می کند تا بتواند مبادله ای غیر رسمی برای دخترهایش انجام دهد. جیمی به همراه پسر عمه و اسیرِ همراهش، سر [[کلیوس فری]] (Cleos Frey) و سرباز قسم خورده ی لیدی [[کتلین]]، [[برین از تارت]] (Brienne of Tarth) به سمت [[بارانداز پادشاه]] می روند. جیمی به خاطر یک سال زندانی بودن در [[ریورران]]، وزن زیادی از دست داده و با موهای صورتِ اصلاح نشده اش، شبیه به یک شیر شده است. در حین سفرشان به [[بارانداز پادشاه]] به همراه [[برین از تارت|برین]] و [[کلیوس فری|کلیوس]]، او تصمیم می گیرد موهایش را بزند تا با آن موهای طلایی شناخته نشود، هر چند که ریشش را نگه می دارد. با تاکتیک هوشمندانه ی [[برین از تارت|برین]]، انداختن تخته سنگ بر روی قایقی که آن ها را دنبال می کرد، آن سه توانستند از اسارت مجددشان به دست سر [[رابین رایجر]] (Ser Robin Ryger) بگریزند.{{رف|یش|1}} جیمی هم با تصمیمِ [[برین از تارت|برین]] برای بی اعتنایی به نصیحت های مهمانخانه دارِ، [[مهمان خانه مرد زانو زده]] (Inn of the Kneeling Man) در مورد سفر موافق است، چرا که به او مشکوک است که با راهزن ها متحد باشد.{{رف|یش|11}} سپس، در جاده ی میان [[میدن پول]] (Maidenpool) و [[داسکن دیل]] (Duskendale) [[کلیوس فری|کلیوس]] در کمینِ راهزن ها کشته می شود و هیچ کس برایش عزاداری نمی کند. پس از آن، جیمی شمشیر او را بر می دارد و مدت کوتاهی برای فرار با [[برین از تارت|برین]] مبارزه می کند، ولی هر دوی آن ها بی خبر از اطرافشان دستگیر می شوند و توسط گروه مزدور [[یاران دلیر]] (Brave Companions) به فرمانده ای [[وارگو هوت]] (Vargo Hoat) اسیر می شوند، کسی که به لرد [[تایوین]] خیانت کرده است و به شاه [[راب استارک|رابِ]] تازه تاج گذاری کرده پیوسته است. | |||
[[وارگو هوت]] مشکوک است، که مافوقش، لرد [[روس بولتون]] (Roose Bolton)، پس از پیروزی [[لنیستر]]ها بر [[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) در [[نبرد بلک واتر]] (Battle of the Blackwater)، و اتحادشان با [[خاندان تایرل]، در فکر پیوستن به [[لنیستر|لنیسترهاست]]. او برای جلوگیری از این کار، به [[زولو|یکی از مردانش]] دستور می دهد تا دست شمشیرزنی جیمی را قطع کند، و تصور می کند که گناه آن به گردن [[روس بولتون|بولتون]] می افتد.{{رف|یش|21}} | |||
برای جیمی، از دست دادن دستش و به همراه آن، توانایی جنگیدنش، به معنای نابودیش است. او عمیقاً افسرده می شود و تمایلش به زندگی را از دست می دهد. [[برین از تارت|برین]] به او یادآوری می کند که برای چه چیزی زندگی می کرده، برای خانواده اش و برای انتقام. در مدتی که آن ها در [[هارن هال]] هستند، آن دو در یک حمام، حمام می کنند. جیمی حقایق را در مورد [[غارت بارانداز پادشاه]] برای [[برین از تارت|برین]] فاش می کند، از جمله کوزه های آتش مهارنشدنیِ [[ایریس دوم|ایریس]]. [[برین از تارت|برین]] بعد ها به یاد می آورد . . . | |||
{{نقل قول|حمام مملو از بخار آب بود، و جیمی در میان بخار آب راه می رفت در حالی که مانند روز تولش برهنه بود، همانند نیمی جسد و نیمی خدا به نظر می آمد.{{رف|ضبک|9}}}} | |||
پس از آن، در هنگام شام، لرد [[روس بولتون|بولتون]] می گوید که اگر جیمی گناه او را برای از دست دادنِ دستش را ببخشد، او جیمی را آزاد می کند. جیمی قبول می کند، و لرد [[روس بولتون|بولتون]] به [[والتون پا فولادی]] (Steelshanks Walton) دستور می دهد که جیمی را تا [[بارانداز پادشاه]] همراهی کند. [[برین از تارت|برین]] نیز به عنوان جایزه ای برای لرد [[وارگو هوت|وارگو]]، همان جا می ماند.{{رف|یش|37}} | |||
[[روس بولتون|بولتون]] می رود تا به شاه [[راب استارک|راب]] ملحق شود و جیمی به همراه [[والتون پا فولادی|والتون]] و استاد رانده شده [[کیبورن]] (Qyburn)، سفرش را به [[بارانداز پادشاه]] آغاز می کند. وظیفه ی [[کیبرن]] این است که جیمی را سلامت نگه دارد. وقتی جیمی روی کنده ی یک [[درخت نیایش]] (weirwood stump) می خوابد، رویایی در مورد [[برین از تارت|برین]] می بیند. او که از این رویا شوکه شده است، به [[هارن هال]] باز می گردد و [[برین از تارت|برین]] را از دست [[وارگو هوت]] نجات می دهد.{{رف|یش|44}} | |||
{{اسپویلر|وقتی گروه آن ها به [[قلعه سرخ]] در [[بارانداز پادشاه]] می رسد، آن ها نزد سر [[لوراس تایرل]] (Loras Tyrell) می روند، که حالا عضوی از [[گارد پادشاه]]ی است. [[لوراس تایرل|لوراس]]، [[برین از تارت|برین]] را به خاطر قتلِ [[رنلی براتیون]] (Renly Baratheon) متهم می کند. دوباره جیمی او را نجات می دهد و [[برین از تارت|برین]] را دستگیر می کند، تا اجازه ندهد [[لوراس تایرل|لوراس]] او را بکشد. سپس او به سمت [[سپت اعظمِ بیلور]] (Great Sept of Baelor) می رود تا [[سرسی]] را ببیند. [[سرسی]] در حال عزاداری برای پسرشان [[جافری براتیون|جافری]] است که مُرده، و جنازه اش در حال آماده سازی برای مراسم ختم است. [[سرسی]] و جیمی که از این ماجرا ها درس نگرفته اند، جلوی جنازه ی جافری با یک دیگر معاشقه می کنند.{{رف|یش|62}}}} | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع|2}} | {{منابع|2}} |
ویرایش