۵٬۹۰۷
ویرایش
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
=== رقصی با اژدهایان === | === رقصی با اژدهایان === | ||
{{اسپویلر|تیریون دریافت که [[عمارت ایلیریو]] در انبارش [[شراب]] میر دارد.{{رف|ربا|1}} | |||
[[داووس سی ورث]] در تالار لرد [[گودریک بورل]] در [[سوییت سیستر]] متوجه یک قالی نخ نمای میری بر روی زمین شد.{{رف|ربا|9}} | |||
یکی از آموزش های نیمه حرفه ای [[هالدون]] به [[گریف جوان]] در [[شای مید]] زبان بود، که شامل گویش محلی میر می شد و تیریون متوجه شد که گریف جوان در آن روان است. | |||
[[سلیسوری کوران]] 50 قالی میری در میان محموله اش داشت.{{رف|ربا|27}} | |||
[[داووس سی ورث|داووس]] متوجه یک قالی میری کف اتاق سری [[وایمن مندرلی]] شد، اتاقی که او در آنجا با وایمن و [[رابرت گلاور]] ملاقات کرد.{{رف|ربا|29}} | |||
یک قالی میری کف اتاق خواب فاحشه تیریون در [[سلهوریس]] بود. تیریون مست روی آن استفراغ کرد. قالی شگفت انگیز، ضخیم و آرامش بخش برای خواب بود. | |||
در دیوار، [[جان اسنو]] فکر می کند که شیشه در آنجا مفید خواهد بود. [[کسل بلک]] به باغ شیشه ای خودش احتیاج دارد، شبیه آن چیزی که در [[وینترفل]] بود. او فکر می کند که آن ها می توانند حتی در اوج زمستان نیز سبزیجات پرورش دهند. او به خاطر آورد که بهترین شیشه ها از میر اند، اما یک تکه شیشه خوب و شفاف، معادل وزنش ادویه می ارزد و شیشه زرد و سبز نیز به آن خوبی نیستند. او متوجه شد آن چیزی که آنها بدان احتیاج دارند طلاست. اگر آنها طلای کافی داشته باشند، نگهبانان می توانند شاگردهای شیشه گری بخرند، آن ها را به شمال بیاورند و در آزای آموزش هنرشان به تعدادی از اعضای [[نگهبانان شب]]، آزادیشان را پیشنهاد کنند.{{رف|ربا|35}}}} | |||
== منابع و یادداشت ها == | == منابع و یادداشت ها == |
ویرایش