یک مرد بی چهره در پشت بام

انجمن مردان بی چهره فرقهٔ مذهبی قاتلینی است که خدای بی نهایت چهره (Many-Faced God) را می‌پرستند. خدای مرگ.

گذشته

این انجمن قبل از پیدایش براووس (Braavos) پدید آمده و ریشه در معادن آتشفشانی والریای (Valyria) قبل از ویرانی(doom) دارد. داستان پیدایش انجمن اشاره به فردی نامشخص دارد که اولین مرد بی چهره بوده است. این مرد دعای برده‌ها را برای خدایان متنوعشان شنید و نتیجه گرفت که این خدایان در حقیقت همه یکی هستند با صدها چهره، و او ابزار این خداست. برای همین او اولین هدیه را به بی چاره ترین برده داد. مرد مهربان این را نیز اشاره کرد که بعدها اولین مرد بی چهره هدیه را به اربابان نیز اعطا کرد.[۱]

مذهب

در خانهٔ سفید و سیاه(House of Black and White)پیروان انجمن لباس‌های سفید و سیاه می‌پوشند و وظایف مذهبی انجمن را انجام می‌دهند. از جمله رسیدگی به مردگان. این خانه یک فواره دارد به همراه شاه نشین هایی با بت‌هایی از خدایان مرگ بسیاری از جمله غریبه در مذهب هفت(Seven)؛ اما سرویس رسمی وجود ندارد. بعضی از پیروان شمع‌هایی برای خدایانشان روشن می‌کنند و سپس به وسیله یک فنجان سیاه رنگ از آب فواره می‌نوشند. آب چشمه را با سمی پر کرده‌اند که منجر به مرگی بی درد می‌شود. این را به عنوان هدیه خدای بی نهایت چهره قلمداد می‌کنند. یک اصطلاح مرتبط به فرقه وجود دارد. «والار مورگولیس» (Valar morghulis)که در زبان والریایی برین(High Valyrian) به معنی همه باید بمیرند است. جواب آن نیز این است. «والار دوهاریس» (valar dohaeris) به معنی همه باید خدمت کنند. مطابق با اعتقاد انجمن این خدا در بسیاری از مذاهب وجود دارد با نام‌هایی متفاوت. در کوهور(Qohor) بز سیاه(Black Goat) در یی تی(Yi Ti) شیر شب(Lion of Night) و در مذهب هفت، غریبه.[۱]

کارهای داخلی و ترورها

پیروان خدای بی نهایت چهره معتقدند که مرگ جزئی طبیعی از هر چیز است و پایانی مهربانانه بر رنج. انجمن در ازای یک بها می‌پذیرد هر کسی را در دنیا بکشد و این پیمان را سوگندی برای خدایشان قلمداد می‌کند. این بها همواره گران یا عزیز است. قیمت بستگی به اهمیت و امنیت فرد هدف بستگی دارد. زمانی که شورای کوچک(small council) در مورد احتما استخدام یک مرد بی چهره برای کشتن دنریس تارگرین(Daenerys Targaryen) بحث می‌کرد پتایر بیلیش(Petyr Baelish) مدعی شد که شورا می‌تواند با نصف پولی که مردان بی چهره برای کشتن یک تاجر مطالبه می‌کنند یک لشکر مزدور استخدام کند؛ و کشتن یک شاهزاده بسیار گران تر است.[۲] در کتاب پنجم مشخص شد که فدیه می‌تواند درآمد فرد یا یک کودک باشد. گروهی زبده از پیروان به نام مردان بی چهره برای انجام دادن این وظیفه آموزش می‌بینند. مردان بی چهره گهگاه (خیلی کم) زن هستند و به ندرت یک کودک را آموزش می‌دهند. آن‌ها که از همهٔ حواسشان استفاده کنند برای دروغ گفتن و مخفی نگه داشتن خود آموزش می‌یابند. تونایی های جادویی به آن‌ها اجازه تغییر چهره را نیز می‌دهد. بخشی از آموزش آن‌ها انکار هویت خود طبق یک روش نهیلیستی است. فکر کردن به این که آن‌ها هیچ کس نیستند. مردان بی چهره در خانهٔ سیاه و سفید تشکیل جلسه می‌دهند. معبد خدای بی نهایت چهره. آن‌ها دور یک میز گرد دربارهٔ کارهای طول ماه و قراردادهای ترور بحث می‌کنند. آن‌ها از روش‌های زیادی برای کشتن اهداف استفاده می‌کنند از جمله سمی مهلک به نام خفه کننده(the strangler)[۳] آن‌ها همچنین چهرهٔ کسانی را که برای مرگ می‌آیند را در خزانه ای نگه می‌دارند. آنها را روی دیوار چون ماسک‌هایی ترسناک آویزان کرده‌اند و از آن‌ها برای تغییر قیافه در هنگام کشتن استفاده می‌کنند. آن‌ها بیش از ماسک هستند. پوست واقعی مرد بی چهره بریده می‌شود و چهره جدید در جای قبل قرار می‌گیرد. مردان بی چهره از ابزار به عنوان بخشی از تغییر قیافه و فریب استفاده می‌کنند. برخلاف جادوی محضی کهملیساندر(Melisandre) و سایر پیروان رلور(R’hllor) استفاده می‌کنند.

[۴]

هویت مردان بی چهره

[۵][۶]

وقایع اخیر

بازی تاج و تخت

شورای کوچک شاه رابرت میخواهد یک مرد بی چهره برای کشتن دنریس تارگرین استخدام کند.

نزاع شاهان

جگن هگار(Jaqen H'ghar) در برابر چشمان آریا تغییر شکل میدهد.

یورش شمشیر ها

در زمان همراهی آریا با گروه برادری بدون پرچم(brotherhood without banners)روح های هارت(ghost of High Heart) به آنها می گوید که "رویای یک مرد بدون چهره را بر روی پلی که تحت تاثیر باد و در حال تاب خوردن است"دیده.بیلون گریجوی(Balon Greyjoy)پس از این پیشگویی در طوفان از روی پلی معلق و در پیچ و تاب در پایک(Pyke)سقوط میکند.

ضیافتی برای کلاغ ها

پت نوآموز سیتادل پس از گاز زدن سکه ای که کیمیاگر به اون داده میمیرد.جگن هگار با چهره ی او با سموئل تارلی در جزیره کلاغ ملاقات میکند. آریا به خانه ی سیاه و سفید براووس میرود و در انجا از مرد مهربان و دختر سرراهی درس یاد میگیرد.

رقص با اژدهایان

نقل قول ها

هیچ فکری برای تامین هزینه اش دارید؟با پولی که اونا برا قتل یک تاجر میگیرن میشه نصف یه ارتش مزدور رو خرید این قیمت برای یه شاهزاده خانم بیشتره.[۲]

پتایر بیلیش به شورای کوچک

زمانی که جگن هگار دست خود را از پیشانی تا چانه صورت خود کشید صورتش تغییر کرد گونه هایش بزرگ شدند چشمانش به هم نزدیک شدند بینی اش عقابی شد و روی گونه ی راستش جای زخمی که قبلا نبود ظاهر شد وموهای ساف سفید و قرمزش به موی فر سیاه تبدیل شد.[۵]

—مشاهدات آریا

اگر ما یک مرد بی چهره به سراغ او فرستاده بودیم هیچ راه فراری از مرگ براش نبود.[۲]

پتایر بیلیش به ادارد استارک

مردان بی چهره یک لیست از قیمت های خود ندارند برای کار با انها باید پیش انها رفته و و بگویید میخواهید کسی را بکشید سپس بر سر قیمت مذاکره کنید،هرچه شخص هدف برجسته تر،راه طولانی تر و کار قاتل سخت تر باشد قیمت انها بیشتر است.

جورج آر.آر مارتین

منابع و یادداشت ها