اولنا ردواین

در حال ترجمه این موضوع توسط کاربر:Samiano در حال ترجمه است. این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند.

اولنا ردواین (Olenna Redwyne) بیوه لرد لوتور تایرل (Luthor Tyrell) و مادر لرد میس تایرل (Mace Tyrell) می باشد. او به خاطر زبان تیز و گزنده اش به عنوان «ملکه خار ها» (Queen of Thorns) شناخته می شود.

اولنا ردواین

اولنا اثر Amoka©
القاب	ملکه خار ها
خاندان	خاندان ردواین خاندان تایرل
تولد	در سال 248 پس از ورود اگان
همسر	لرد لوتور تایرل
کتاب(ها)	یورش شمشیر ها (حضور دارد) ضیافتی برای کلاغ ها (حضور دارد)
بازیگر	Diana Rigg
سریال	فصل سوم

شخصیت و ظاهر

بانو اولنا سالخورده و دارای مو های سفید و کوتاه می باشد. او دستانی لطیف و خال خالی به همراه انگشتانی نازک و نحیف دارد. اولنا نفس ترش پیر زنان را دارد، او حتی از هاستر تالی (Hoster Tully) هم سالخورده تر می باشد. او دندان هایش را از دست داده است. اولنا با کمک عصا راه می رود و ادعا می کند که گوش هایش سنگین است، اما هر دو اینها می تواند تنها جزئی از نقشه او برای ضعیف وانمود کردن باشد.

اولنا از بیان کردن نظراتش ابایی ندارد. او به عنوانی زنی چروکیده، حیله گر همراه با حس شوخ طبعی شریرانه که زبانی تند و تیز دارد توصیف می شود. بر اساس گفته های نوه اش مارجری، او زن شکیبایی نیست. اگر چه او به طور مرتب اعضای خانواده اش را مسخره می کند، اما با این حال او حامی ای سرسخت برای منافع خاندان تایرل (House Tyrell) می باشد.

تاریخچه

در جوانی اش، نزدیک بوده است که او را به ازدواج یکی از خاندان تارگرین (House Targaryen) در بیآورند، اما اولنا همه کار می کند تا این وصلت شکل نگیرد. او همسرش لوتور (Luthor) را به اندازه کافی دوست می داشت، چرا که او مهربان بود و در بستر هم بی مهارت نبود، اما با این حال اولنا او را یک ساده لوح می داند. او متاسف است از این که نمی توانسته پسرش میس (Mace) را در کودکی کتک بزند، چرا که معتقد است این کار موجب می شده پسرش در بزرگسالی بیشتر به توصیه های او گوش دهد.

وقایع اخیر

نزاع شاهان

پس از مرگ رنلی براتیون (Renly Baratheon)، پتایر بیلیش (Petyr Baelish) به هایگاردن (Highgarden) فرستاده می شود تا مقدمات اتحاد خاندان تایرل (House Tyrell) با خاندان لنیستر (House Lannister) را فراهم نماید، همچنین پیشنهاد ازدواج پادشاه جافری براتیون با بیوه رنلی، مارجری تایرل (Margaery Tyrell)، را ارائه دهد. در طی مذاکرات، بانو اولنا از لیتل فینگر در مورد خلق و خوی پادشاه می پرسد.

لیتل فینگر به ستایش پادشاه می پردازد، اما به طور مخفیانه با کمک همراهانش شایعاتی را راجع به جافری در هایگاردن پخش می کند. نتیجه این اقدام او ایجاد شک و تردید در مورد گفته های پیشین او می شود.