لنسل لنیستر

در حال ترجمه این موضوع توسط [[کاربر:Stannis Baratheon (بحث)]] در حال ترجمه است. این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند.

لنسل لنیستر

عنوان	سر لرد دری
خاندان	خاندان لنیستر از کسترلی راک خاندان لنیستر از دری پسران جنگجو
تولد	در سال 283 پس از ورود اگان
همسر	امری فری
کتاب(ها)	بازی تاج و تخت(حضور دارد) نزاع شاهان(حضور دارد) یورش شمشیر ها(حضور دارد) ضیافتی برای کلاغ ها(حضور دارد) رقصی با اژدهایان(حضور دارد)
بازیگر	یوجین سایمونز
سریال	فصل اول | فصل دوم

لنسل لنیستر فرزند ارشد سر کوان لنیستر می باشد.

ظاهر

لنسل مردی جوان، قوی، خوش قیافه و با موهای بلوند است و گفته می شود که بسیار به پسر عموی خود جیمی لنیستر شباهت دارد. او چشم هایی سبز و موهایی به رنگ ماسه و شانزده سال سن دارد. همچنین این مجموعه از تصاویر را ببینید.

اتفاقات اخیر

بازی تاج و تخت

لنسل همراه پسر عمویش تایرک لنیستر به عنوان ملازم پادشاه رابرت براتیون خدمت می کند و مستقیما مسوول مرگ او می باشد : بر اساس خواسته ی ملکه سرسی لنیستر، هنگامی که رابرت قصد دنبال کردن مسیر یک گراز بزرگ را هنگام شکار در جنگل شاهی دارد، لنسل برای او مقدار زیادی شراب بسیار قوی تدارک می بیند. در نتیجه گراز رابرت را به قتل می رساند.

نزاع پادشاهان

در ازای خدماتی که انجام داده بود، سرسی به لنسل نشان شوالیه داد و او را به تخت خودش برد. اگر چه این ماجرا سبب بروز احساسات قوی ای از سوی لنسل شد، سرانجام سرسی خسته شد و او رد کرد. تیریون لنیستر به این معاشقه مظنون شده بود و لنسل را مجبور کرد که اقرار کند و او را تهدید کرد تا برای او جاسوسی سرسی را بکند . لنسل در نبرد بلک واتر جنگید و شدیدا مجروح شد. او برای خدماتش لرد جدید دری در سرزمین های رودخانه نامیده شد.

طوفان شمشیر ها

لنسل از جراحت هایی که در جنگ متحمل شده بود بهبود پیدا می کند ولی ظاهر او طی فرایندی اساسا دچار تغییر می شود . نه چندان خوش منظر ، او مقداری مسن تر به نظر می رسد و موهای او سفید و شکننده می شود . سپتون اعظم در بهبود یافتن لنسل بسیار سودمند عمل می کند و لنسل اعتقاد بیشتری به مذهب هفت پیدا می کند . بر اساس بخشی از پیمان بین لرد تایوین لنیستر و لرد والدرفری در مورد توافق برای خیانت به راب استارک ، لنسل باید با امری فری نوه ی والدر ازدواج کند.

ضیافتی برای کلاغ ها

لنسل لردی خود بر سرزمین دری را کسب کرده و در مورد شایعاتی که در مورد همسر جدیدش در مورد بی بند و باری وی گفته می شود دمدمی مزاجانه عمل می کند . جیمی لنیستر لنسل را در قلعه ی دری ملاقات می کند و لنسل تحت پرسش های وی اقرار می کند که با سرسی خوابیده است و همچنین برای رابرت براتیون شراب بسیار قوی تدارک دیده بوده است .کمی پس از ان لنسل همسر و قلعه ی خودش را ترک می کند تا برای خدمت در بخشی از گروه تازه اصلاح شده ی جنگ طلبان با ایمان سوگند بخورد.

رقصی با اژدهایان

سر لنسل لنیستر

به نظر می رسد لنسل به پسران جنگجو که قسمتی از شوالیه های اصیل زاده ای هستند که خود را وقف هفت کرده اند و تحت فرماندهی تیودان راستگو هستند ملحق شده است . او در اسکورت سرسی در پیاده روی شرمساری او نقش دارد .

نقل قول هایی درباره لنسل

”	بهش نگاه کن. انقدرها هم بلند قد نیست و قیافه شم چندان عالی نیست، موهاشم بجای طلایی، ماسه ای رنگه. با این حال حتی یک کپی ضعیف از جیمی شیرین تر از یک تخت خالیه.	“
— تیریون لنیستر

”	شوالیه کردن او یک اشتباه بود و خوابیدن با او یک اشتباه بزرگ تر.	“
— سرسی لنیستر در حال فکر کردن به لنسل

”	کوتوله دروغ می گفت. سرسی داشتن جنازه ی رابرت بین پاهاشو به احمق پرهیزکاری مثل لنسل ترجیح میده. تیریون، توی حرومزاده ی عوضی، حتما راجع به یه چیزی دروغ گفتی.	“
— جیمی