اژدها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
دنریس و دروگون در چاله ی دازنک - اثر Marc Simonetti
اژدهایان در حال جنگ - اثر Tomasz Jedruszek
یک اژدهای خاندان تارگرین در میدان نبرد رها می شود - اثر Tomasz Jedruszek
دروگون، ویسیریون و ریگال، اژدهایان از تخم درآمده در سریال تلویزیونی
جمجمه های اژدها در سردابه های قلعه ی سرخ - اثر Kim Pope
دنریس و دروگون در سریال تلویزیونی

اژدهایان موجوداتی (Creatures) جادویی اند که در قاره های وستروس (Westeros) و ایسوس (Essos) وجود دارند و تا همین اواخر برای بیش از صد و پنجاه سال منقرض شده، به حساب می آمدند. تنها نشانه ی باقیمانده از اژدهایان، بقایای اسکلتی است و تخم های اژدهایی که تصور می شد به سنگ تبدیل شده اند، تا آنکه دنریس تارگرین (Daenerys Targaryen) توانست سه اژدها از این تخم ها بیرون آورد.

ظاهر

اژدهایان موجوداتی خزنده و فلس دار با دو پا و دو بال هستند[۱] (مثل خفاش ها (Bats)، از بالهایشان به عنوان پاهای جلویی استفاده می کنند، اگرچه بعضی آثار هنری نغمه ای ازآتش و یخ آنها را با چهار پا و یک جفت بال مجزا نشان می دهد). آنها دندان ها و پنجه های تیز، بال های چرم مانند و گردن و دمی بلند دارند با کاکلی خاردار که تا پشتشان امتداد دارد. آنها هنگام از تخم درآمدن، تقریبا به اندازه ی گربه اند ولی می توانند به اندازه ای بزرگ شوند که یک ماموت را یکجا ببلعند. جمجمه های صیقلی اژدهایان تارگرین ها (Targaryen) شبیه اونیکسی درخشنده و دندان هایشان مثل خنجری انحنادار از الماس سیاه است. استخوانهایشان به دلیل میزان بالای آهن ، سیاه اند. استخوان اژدها (Dragonbones) از مواد صنعتگری پرطرفدار است.[۲]

مشخصات

گرمای زیادی از بدن اژدها ساطع می شود، به همین جهت در طول شب های سرد بخار می دهند. آنها با شعله ی بسیار داغی نفس می کشند که از آن برای پختن گوشت قبل از خوردن استفاده می کنند.[۳] اژدهایان ذاتا در برابر آتش ایمن اند.[۴] آنها می توانند دلبستگی شدیدی به انسانی که آنها را بزرگ کرده، داشته باشند. آنها هوش حیوانی نسبتا بالایی دارند و می توانند برای خدمت به عنوان مرکب های نبرد آموزش ببینند و فرمان های صوتی دریافت کنند. گفته شده اژدهایان در طبیعت دمدمی مزاج اند[۵] و حتی اژدهایان دنی (Dany) نیز گاهی با هم دعوا می کنند.

اژدهایان در سراسر زندگی شان رشد می کنند، اما مشخص نیست که چقدر می توانند عمر کنند یا چقدر می توانند بزرگ شوند. بزرگترین و قدیمی ترین اژدهای تارگرین ها، بالریون (Balerion)، نزدیک به 200 سال عمر کرد و می توانست یک ماموت (Mammoth) را یکجا ببلعد، اما تصور می شود اژدهایانی که در اسارت بزرگ می شوند کوچکتر از برادران وحشی شان هستند.[۶]

اژدهایان تمایز جنسیتی معینی ندارند – بنا به گفته های استاد ایمون (Maester Aemon) اژدهایان « یه لحظه یکی اند و لحظه ی بعد یکی دیگه، مثه شعله تغییر می کنند» احتمالا به این معنی است که آنها می توانند از یک جنسیت به دیگری تغییر کنند (change from one sex to the other) و به هر دلیلی دوباره بازگردند.

تیریون لنیستر (Tyrin Lannister) از اژدها سیراکس (Syrax) با عنوان ماده اژدها (she-dragon) یاد می کند[۷] و آخرین اژدهای تارگرین (last Targaryen dragon) نیز که در دوران سلطنت شاه اگان سوم (Aegon III) مرد، به صورت مونث یاد شده است، بنابراین احتمالا بعضی اژدهایان می توانند در یک جنسیت معین یا ثابت بمانند. مشخص نیست آیا دودیسی جنسیتی (Sexual Dimorphism) در اژدهایان وجود دارد یا نه.

بارث (Barth)، مانکون (Munkun) و توماکس (Thomax) عادت های جفتگیری اژدهایان را به شکل کاملا متفاوتی برداشت کرده اند.[۸] اژدهایان تخم های (Eggs) بزرگ فلس داری برای تولید مثل می گذارند.[۹] تخم های باز نشده طی سالیان فسیل می شوند.

باور بر این است که اژدهایان ذاتا با جادو و فصول جهان پیوند دارند. از زمانی که اژدهایان از وستروس (Westeros) منقرض شده اند، قدرت جادو کاهش یافته و زمستان ها سردتر شده اند.

ننه ی پیر (Old Nan) در وینترفل (Winterfell) قصه هایی از اژدهایان یخی با دم سرد تعریف می کرد. مشخص نیست که آیا این اژدهایان تماما خیالی هستند یا نه.[۱۰]

تاریخچه

اژدهایان بومی قاره ی ایسوس (Essos) هستند. دنریس (Daenerys) به خاطر می آورد که شنیده است که اولین اژدهایان از شرق آمده اند، از سرزمین های سایه ی (Shadow Lands) آنسوی آشایی (Asshai) و جزایر دریای یشم (Jade Sea).[۱۱]

اژدهایان حدود پنج هزار سال پیش توسط والریایی ها (Valyrians) در چهارده آتش (Fourteen Fires)، حلقه ای آتشفشانی در شبه جزیره ی والریا کشف شدند. والریایی ها در هنر پرورش اژدها ماهر شدند و از آنها به عنوان ابزار جنگی برای دست یافتن به یک امپراطوری عظیم (Massive Empire) استفاده کردند. پس از سرنوشت شوم والریا (Doom of Valyria)، تنها اژدهایان زنده مانده، سه اژدهای متعلق به تارگرین ها (Targaryens) در دراگون استون (Dragonstone) بودند.

تارگرین ها از آنها برای فتح (Conquer) و ایجاد هفت پادشاهی (Seven Kingdoms) استفاده کردند. طی دوره ای یکصد و پنجاه ساله تارگرین ها به عنوان سمبل قدرت سوار بر اژدهایانشان می شدند. شاه جهیریس اول (Jaehaerys I) شش اژدهایش را با خود برداشت تا به ملاقات محافظ شمال (Warden of the North) برود.[۱۲] آنها در بارانداز پادشاه (King’s Landing) چاله ی اژدها را برای پرورش و منزل دادن به اژدهایانشان ساختند و زمانی حداقل نوزده اژدها داشتند (تعدادی جمجمه اژدها توسط تارگرین ها در سردابه های قلعه ی سرخ انبار شده است).[۲]

در طول قرن ها، اژدهایان تارگرین ها مردند، بیشترشان در جنگ حقوقی تارگرین ها معروف به رقص اژدهایان (Dance of the Dragons) کشته شدند و در نسل های بعدی نیز به اندازه ی والدینشان رشد نکردند. اساتید (Maesters) بر این عقیده اند که اژدهایان به بودن زیر آسمان بیشتر از محبوس بودن در قفس یا سلول های چاله ی اژدها، هرچند عظیم تمایل دارند. هرچند استاد بزرگ ماروین (Marwyn)، دستور اساتید و هدف سریشان برای متوقف کردن جادو را، مسئول انقراض اژدهایان می داند.

آخرین اژدها (last dragon) موجودی از رشد ایستاده، مریض و بدشکل بود و در طول دوره ی سلطنت شاه اگان سوم (Aegon III) قاتل اژدها ، مرد.[۱۳] او اژدهایی مونث، سبز رنگ و از رشد ایستاده با بال های پلاسیده بود. او یک دسته پنج تایی تخم گذاشت[۱۴] که هرگز باز نشدند.[۱۵]

پس از انقراض آنها، تنها پس مانده ی اژدهایان که باقی مانده بود، جمجمه ها و تعداد کمی تخم سنگ شده بود. تخم ها بسیار باارزش بودند، هم برای زیبایی و طبیعت غیرمعمولشان و هم استعدادشان برای از تخم درآوردن اژدها. تلاش های بی ثمر بسیاری برای درآوردن اژدها از تخم های سنگ شده صورت گرفت. تراژدی سامرهال (Tragedy of Summerhall) از تلاش اگان پنجم (Aegon V) به بار آمد. اگان سوم (Aegon III) معروف به قاتل اژدها ، نه جادوگر را از دریای باریک گذراند تا از جادویشان در تلاش برای سر باز کردن تخم ها استفاده کند. بیلور اول (Baelor I) مقدس روش متفاوتی برگزید، او در تلاش برای سر باز کردن تخم ها بر آنها دعا می خواند. هنر اهلی سازی و فرمان دادن به اژدهایان برای سواری به جز چند کتاب بسیار نادر، گمشده به حساب می آید.

سرانجام دنریس تارگرین (Daenerys Targaryen) با قربانی کردن میری ماز دور (Mirri Maz Duur) در هیزم مراسم تدفین شوهرش و قدم گذاشتن به شعله ها توانست سه اژدها از تخم درآورد. با معامله ی زندگی دربرابر زندگی دنریس، نخستین اژدهایان صد سال اخیر به دنیا آمدند.

بنا بر افسانه ها، یک اژدها می تواند با به صدا در آمدن شیپور اژدها (Dragon Horn) رام شود.[۱۶]

اژدهایان دنریس تارگرین

  • دروگون (Drogon)
  • ریگال (Rhaegal)
  • ویسیریون (Viserion)

اژدهایان تاریخی

بر اساس گاه شناسی شناخته شده

در زمان پهلوگیری اگان

در طول سلطنت جهیریس اول

در طول رقص اژدهایان

سیاه ها

سبز ها

تعویض جناح از سیاه ها به سبز ها

بی طرف ها

  • کانیبال (Cannibal)، اژدهایی وحشی بوده و هیچوقت رام نشد. مشهور است که جسد اژدهایان دیگر را می خورده است.
  • گری گوست (Grey Ghost)، اژدهایی وحشی بوده و هیچوقت رام نشد.

در طول دوره ی سلطنت اگان تارگرین سوم و بعد از آن

  • آخرین اژدهای زنده در حدود سال 150 AL زنده بود و یکبار توسط سر آرلان از پنی تری (Arlan of Pennytree) دیده شد؛ او به شکل یک اژدهای نه چندان مناسب برای پیکار توصیف شد و بنابراین یکی از آن اژدهایان قبلا نامگذاری شده نبوده است.

بر اساس گاه شماری نامعلوم یا نامشخص

  • یوراکس (Urrax) (توسط سروین (Serwyn) کشته شد و بنابراین گاه شماریش نامشخص است اما احتمالا در زمانی بین دوره ی سلطنت اگان اول و جهیریس اول می زیسته است.)

تخم های اژدهای شناخته شده

تخم های اژدها (سریال تلویزیونی)
  • تخم اگان پنجم (Aegon V) – چرخش های سفید و سبز[۱۴]
  • تخم ایمون تارگرین (Aemon Targaryen) – می گویند هنوز وجود دارد،[۱۴] اما تاکنون توصیف نشده است
  • تخم اریون تارگرین (Aerion Targaryen) – طلایی و نقره ای با رگه هایی از رنگ های آتشین[۱۴]
  • تخم امبورز باترول (Ambrose Butterwell) – قرمز با فلس های طلایی و حلقه های سیاه[۱۷]
  • تخم ارون گریجوی (Euron Greyjoy) – ارون ادعا می کند که آن را به دریا انداخته است.[۱۸]
  • تخم دروگون (Drogon) {از تخم درآمده} – به سیاهی دریای نیمه شب که با موج ها و چرخش های قرمز روشن زنده شده
  • تخم ریگال (Rhaegal) {از تخم درآمده} – سبز سیر با فلس های برنزی صیقلی
  • تخم ویسیریون (Viserion) {از تخم درآمده} – به رنگ کرمی روشن با رگه های طلایی

کتاب ها و طومارهای مربوط به اژدهایان

نقل قول ها

یکبار مردی اژدهایی در حال پرواز دید، بگذار در خانه بماند و با رضایت به باغچه اش رسیدگی کند، زیرا این جهان وسیع اعجاب بزرگتری ندیده است.[۸]

مرگ از دهان یک اژدها بیرون می آید، اما از آن راه نمی رود.[۱۹]

—سپتون بارث

منابع و یادداشت ها