زمستان در راه است (سریال): تفاوت میان نسخه‌ها
(صفحه‌ای جدید حاوی «یک نگهبان شب فراری در بیرون از وینترفل تعقیب شده است، که باعث اجرای سریع عد...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
یک نگهبان شب فراری در بیرون از [[وینترفل]] تعقیب شده است، که باعث اجرای سریع عدالت توسط لرد [[ادارد استارک]] "ند" شد و تمام نگرانی هایش را به سوی سرزمین های بی قانون بالای دیوار جلب کرده است. در بازگشت به خانه، همسر ند یعنی [[کتلین]] به ند می گوید که جان آرین مربی اش در پایتخت مقر فرمانروایی مُرده است، و شاه [[رابرت]] در راه شمال است تا به او سِمَت [[دست پادشاه]] را پیشنهاد کند. | یک نگهبان شب فراری در بیرون از [[وینترفل]] تعقیب شده است، که باعث اجرای سریع عدالت توسط لرد [[ادارد استارک]] "ند" شد و تمام نگرانی هایش را به سوی سرزمین های بی قانون بالای دیوار جلب کرده است. در بازگشت به خانه، همسر ند یعنی [[کتلین]] به ند می گوید که جان آرین مربی اش در پایتخت مقر فرمانروایی مُرده است، و شاه [[رابرت براتیون]] در راه شمال است تا به او سِمَت [[دست پادشاه]] را پیشنهاد کند. | ||
در همین حال در سراسر دریای Narrow در Pentos [[ویسریس تارگرین]] دارد برای پس گرفتن تخت نقشه می کشد، که این مستلزم اتحاد با جنگجویان عشایری [[دوتراکی]] و دادن خواهرش [[دنریس تارگرین]] به [[کال دروگو]] رهبر [[دوتراکی]] ها است. | در همین حال در سراسر دریای Narrow در Pentos [[ویسریس تارگرین]] دارد برای پس گرفتن تخت نقشه می کشد، که این مستلزم اتحاد با جنگجویان عشایری [[دوتراکی]] و دادن خواهرش [[دنریس تارگرین]] به [[کال دروگو]] رهبر [[دوتراکی]] ها است. | ||
رابرت با همسرش ملکه سرسی، برادر دوفلوی سرسی یعنی [[جیمی لنیستر]]، [[تیریون لنیستر]] برادر کوچک تر آن ها، [[جافری]] پسر بزرگ سرسی و بقیه ی خانواده ی لنیستر به وینترفل می رسند. | رابرت با همسرش ملکه سرسی، برادر دوفلوی سرسی یعنی [[جیمی لنیستر]]، [[تیریون لنیستر]] برادر کوچک تر آن ها، [[جافری براتیون]] پسر بزرگ سرسی و بقیه ی خانواده ی لنیستر به وینترفل می رسند. | ||
نسخهٔ ۲ سپتامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۸:۳۴
یک نگهبان شب فراری در بیرون از وینترفل تعقیب شده است، که باعث اجرای سریع عدالت توسط لرد ادارد استارک "ند" شد و تمام نگرانی هایش را به سوی سرزمین های بی قانون بالای دیوار جلب کرده است. در بازگشت به خانه، همسر ند یعنی کتلین به ند می گوید که جان آرین مربی اش در پایتخت مقر فرمانروایی مُرده است، و شاه رابرت براتیون در راه شمال است تا به او سِمَت دست پادشاه را پیشنهاد کند. در همین حال در سراسر دریای Narrow در Pentos ویسریس تارگرین دارد برای پس گرفتن تخت نقشه می کشد، که این مستلزم اتحاد با جنگجویان عشایری دوتراکی و دادن خواهرش دنریس تارگرین به کال دروگو رهبر دوتراکی ها است. رابرت با همسرش ملکه سرسی، برادر دوفلوی سرسی یعنی جیمی لنیستر، تیریون لنیستر برادر کوچک تر آن ها، جافری براتیون پسر بزرگ سرسی و بقیه ی خانواده ی لنیستر به وینترفل می رسند.