آیا این سکانس‌ها باید از فصل هشتم حذف می‌شدند؟!

پس از جشنواره امی شاهد اپلود شدن فیلمنامه اپیزود «تخت آهنین» بودیم که نشان می‌داد در لحظات پایانی چگونه برخی از دیالوگ‌ها کات شده‌اند. مدتی بعد فیلمنامۀ تمام شش اپیزود در دسترس قرار گرفت و در این میان “کیم رنفرو” نویسنده راهنمای غیر رسمی بازی تاج و تخت با بررسی کردن آن‌ها به هفت مورد متفاوت و جذاب رسید که امروز قرار است نگاهی به آنها داشته باشیم.

۱- یورون،هری استریکلند و دیگر وقایع

در اپیزود اول فصل، «وینترفل» شاهد دیدار کوتاه یورون و یارا در کشتی سکوت و قبل از نجاتش توسط تئون بودیم. فیلمنامه تقریباً در این سکانس تفاوت چندانی نداشت بجز آنکه در آخر یورون لب‌های یارا را می‌بوسد. همچنین یکسری دیالوگ بین یورون و هری استریکلند، فرمانده گلدن کمپانی وجود داشت که یورون در آنجا به خوابیدن با ملکه اشاره می‌کند که هری در پاسخ می‌گوید:

«جیمی از این کار خوشش نمیاد»

و یورون در پاسخ می‌گوید:

سرسی می‌تونه اون زمان به جیمی فکر بکنه.

۲- نقشی بزرگتر برای آلیس کاراستارک

در اوایل فصل هفتم جان تصمیم گرفت تا آلیس کاراستارک و ند امبر را درحالی ببخشد که لردهای شمالی خواستار مجازات آنها بودند. در فیلمنامه دومین اپیزود فصل هشتم «شوالیه هفت پادشاهی» آلیس تلاش می‌کند که با ایستادن درکنار برن و تئون در زمان حمله شاه شب دین خود را ادا کند. در اپیزود سوم نیز آلیس و افرادش با ایستادن درکنار برن به مقابله با ارتش مردگان می‌پردازند که در یک سکانس با فرار کردن وی و افرادش آخرین سکانس وی رقم می‌خورد. هرچند در سریال شاهد رفتن آلیس به جنگل درکنار برن بودیم اما آرک این کرکتر به سرانجام نرسید.

۳- تیریون و سانسا، قهرمانان اکشن!

حرف از نمردن شخصیت‌های اصلی در نبرد شد بهتر است نگاهی به سرداب وینترفل داشته باشیم که در آن هیچ شخص با “اسمی” درزمان بیرون آمدن استارک‌های مرده کشته نشد. بهترین بخش این سکانس را شاید بتوان زمانی دانست که تیریون و سانسا با نگه داشتن دست‌های یکدیگر به این موضوع فکر می‌کردند که این ممکن است پایانشان باشد. در فیلمنامه قضیه یکم متفاوت‌تر رغم می‌خورد. میسنادی، گیلی و سم کوچک با مخفی شدن پشت مجسمه لیانا استارک سعی در مخفی شدن از دست وایت‌ها می‌کنند که سم کوچک ناخواسته و با گریه کردن توجه وایت‌ها را به سمت خودش جلب می‌کند اما پیش از حمله آنها تیریون و سانسا با نابود کردن وایت‌ها توسط دراگون گلس جان آن دو را نجات دادند.

۴- میساندی، گری وُرم و حس تنهایی دنریس

هرچند در اپیزود دوم فصل هشتم شاهد پرداختن سریال به رابطه میساندی و گری وارم بودیم اما در فیلمنامه «آخرین استارک‌ها» شاهد محتوایی نسبتاً بهتر دراین خصوص هستیم. همانطور که می‌دانید در سکانس معروف جشن پس از پیروزی علیه شاه شب میساندی و گری وُرم حضور نداشتند اما در فیلمنامه دنریس با متقاعد کردن گری وُرم که در نبرد به خوبی جنگیده به وی اجازه استراحت می‌دهد. پس از رفتن گری وُرم میساندی نیز خطاب به دنریس از وی می‌خواهد که اجازه دهد وی نیز به دیدن گری وُرم برود و در این میان سردرد و حال ناخوش را بهانه می‌کند. دنریس که از اصل ماجرا خبر دارد با لبخند وی را مرخص می‌کند و به نوعی برای دوست خود خوشحال است. اما با نگاه کردن به جان مجدداً لبخند روی صورتش از بین می‌رود و خودرا فردی تنها می‌داند.

۵- مهارت اژدها سواری جان

زمانی که تیریون از اصالت واقعی جان باخبر می‌شود آن موضوع را به واریس می‌گوید. در این میان واریس نسبت به اطلاعات شک دارد که تیریون در پاسخ می‌گوید: «اون سوار اژدها شده» و تیریون در پاسخ می‌گوید که: «تاحالا شخصی غیر تارگرین اژدها سواری کرده؟»

۶- بوسه ای که کینگزلندینگ را نابود کرد

در اپیزود «ناقوس‌ها» پس از اعدام واریس و قبل از حمله به پایتخت، جان و دنریس گفتگویی کوتاه درخصوص حمله دارند. در این سکانس دنریس تقریباً اعصاب خود را از دست داده و تقریباً قانع شده که مردم پایتخت وی را دوست ندارند و تنها عنصر ترس را در دستانش دارد. در فیلمنامه این سکانس دیالوگ‌های بیشتری وجود دارد و دنریس با پرسیدن درخصوص قصد واقعی واریس جان را مجبور می‌کند که بگوید: «واریس می‌خواست که من به تخت پادشاهی برسم» همچنین در این میان دنریس با بوسیدن جان می‌گوید: «این کار حالت رو بهم میزنه» و سکانس با جمله «بزار ترس باشه» به پایان می‌رسد.

۷- نشان دادن دنریس درزمان نابودی پایتخت

همانطور که می‌دانیم چنان نمایی از چهره دنریس از زمان آغاز سوزاندن پایتخت تا اتمام اپیزود نشان داده نمی‌شود اما در فیلمنامه در یک سکانس دیگر شاهد نمایش دادن وی هستیم. زمانی که دنریس به رد کیپ می‌رسد و با دیدن آنجا و تخت آهنینی که توسط اجداد خودش ساخته شده و آنرا سمبل تمام چیزهایی که از وی گرفته شده می‌بیند، خشمگین‌تر از گذشته می‌شود که با فروریختن دیوارهای کاخ سکانس پایان می‌یابد.