خانه > اخبار > اخبار سریال > تمام اسپویل‌هایی که از فصل دوم خاندان اژدها می‌دانیم!

تمام اسپویل‌هایی که از فصل دوم خاندان اژدها می‌دانیم!

نبردها! مرگ‌ها! روابط! تمام آن چه که در فصل دوم این سریال مورد انتظار است، و آن‌ چیزهایی که ما می‌دانیم را در ادامه خواهیم گفت. بدون تردید این مطلب حاوی اسپویل سریال است. اگر‌ تمایل به اسپویل شدن ندارید، این مقاله را نخوانید.

فصل دوم خاندان اژدها در راه است. رینیرا تارگرین و برادر ناتنی کوچک‌ترش، اگان، آماده هستند تا بر سر تخت آهنین، با همه‌ی متحدان و اژدهایانشان وارد جنگ شوند. اگر کتاب آتش و خون جرج آر.آر. مارتین را خوانده باشید، می‌دانید که جنگ و خونریزی هیجان‌انگیزی را پیش رو خواهیم داشت.

اما دقیقاً چه اتفاقی قرار است رخ دهد؟

توضیحات گسترده‌ای در آتش و خون ارائه شده، اما سریال در فصل اول تغییرات زیادی به نسبت محتوای اصلی داشته، و بازیگر نقش بیلا تارگرین، بتانی آنتونیو، مدعی شده که تغییرات بیش‌تری هم در راه است. او به «روش‌های روایی جدید» اشاره می‌کند «که امکان ادغام رو می‌سازه و نقش شخصیت‌ها رو، فراتر از مطالب موجود در کتاب گسترش میده.»

بنابراین حتی اگر «آتش و‌ خون» را خوانده باشید، برای همه‌چیز آماده نخواهید بود.

به همین دلیل، ما تمام اسپویل‌هایی را که درباره‌ی فصل آینده جمع‌آوری کرده‌ایم را همراه با برخی شایعات که فکر می‌کنیم شواهد آن را تأیید می‌کنند، بیان می‌کنیم. بدیهی است که اگر می‌خواهید از اسپویل‌ها دوری کنید، نباید این مطلب را مطالعه کنید؛ اما اگر کنجکاو هستید که در فصل دوم چه اتفاقی می‌افتد – و به خاطر داشته باشید که ما همه چیز را نمی‌دانیم – ادامه‌ی مطلب را بخوانید.

بیایید با کلیات شروع کنیم.

فصل دوم خاندان اژدها در روز یکشنبه، ۱۶ ژوئن (۲۷ خرداد- ساعت پخش سریال به گونه‌ای است که در ایران دوشنبه، ۱۷ ژوئن- ۲۸ خرداد، رخ خواهد داد)، و به صورت هفته‌ای یک اپیزود (یکشنبه‌ها- برای ساکنین ایران، دوشنبه‌ها) پخش خواهد شد. این فصل شامل هشت اپیزود است (برخلاف فصل گذشته که شامل ده اپیزود بود):

● اپیزود 1⃣ ۲۸ خرداد – به کارگردانی آلن تیلور (نام این اپیزود «پسر در ازای پسر» (پسر برای پسر) است.)
● اپیزود 2⃣ ۴ تیر – به کارگردانی کلر کیلنر (نام این اپیزود مشخص نشده است.)
● اپیزود 3⃣ ۱۱ تیر – به کارگردانی گیتا پاتل (نام این اپیزود مشخص نشده است.)
● اپیزود 4⃣ ۱۸ تیر – به کارگردانی آلن تیلور (نام این «رقصی با اژدهایان» است.)
● اپیزود 5⃣ ۲۵ تیر – به کارگردانی کلر کیلنر (نام این اپیزود مشخص نشده است.)
● اپیزود 6⃣ ۱ مرداد – به کارگردانی آندری پارک (نام این اپیزود مشخص نشده است.)
● اپیزود 7⃣ ۸ مرداد – به کارگردانی لونی پریستر (نام این اپیزود مشخص نشده است.)
● اپیزود 8⃣ ۱۵ مرداد – به کارگردانی گیتا پاتل (نام این اپیزود مشخص نشده است.)

شاید کمی ناامیدکننده به نظر آید، اما اکنون دست کم ما به قلب ماجرا نزدیک شده‌ایم، اکثر شخصیت‌ها را شناخته‌ایم و با بازیگر آن نقش‌هایی که ندیده‌ایم، نیز آشنا شده‌ایم. این را هم می‌دانیم که دیگر خبری از پرش‌های داستانی که در فصل اول شاهد آن بودیم، نیست. رایان کُندال، شورانر سریال خاندان اژدها، پیش‌تر گفته بود که فصل دوم سریال، بیش‌تر شبیه به سریالِ مادر، بازی تاج و‌ تخت، است تا فصل اول خود خاندان اژدها. ما بازیگرانی را داریم که درگیری‌های مخصوص به خودشان را خواهند داشت. رقص اژدهایان آغاز شده و تا توقف موسیقی، گریزی جز رقصیدن با آن نیست.

کلر کیلنر، از کارگردان‌های خاندان اژدها، وعده‌ی اتفاقات هیجان‌انگیزی را داده است. کیلنر گفته است: «

هشت اپیزود فوق‌العاده وجود داره که تو هر قسمت اتفاقات زیادی میفته، و ما گاهی اوقات مشکل داشتیم که اونا رو به یک ساعت کاهش بدیم. تصمیم رایان این بود که یک سرآغاز و یک پایان خوب داشته باشیم و اونا مملو از رویدادهای احساسی و بصری هیجان انگیز هستن.»

بیایید با آن «سرآغاز خوب» شروع کنیم. خاندان اژدها در این فصل چه چیزی برای ما دارد؟

فصل دوم سریال، حدود ۱۰ روز پس از پایان فصل اول رخ می‌دهد!

اگر هشدار اسپویل را جدی نگرفته‌اید، بهتر است از اینجا به بعد جدی بگیرید. 😁

در پایان فصل اول، ایموند تارگرین، لوسریس ولاریون را به هنگام تعقیب او با اژدهایش، کشت. شاید ناامیدکننده است که همه چیز تا این حد سریع پیش رفته، اما اتفاقی است که رخ داده؛ آخرین چیزی که در فصل اول می‌بینیم، این است که مادر لوک، رینیرا، با خشم به دوربین خیره شده است. پیش از این، او تلاش می‌کرد تا جنگ احتمالی بین خود و برادر ناتنی‌اش، اگان، را تحت کنترل نگه دارد. اما اکنون که برادر اگان، ایموند، خون اول را ریخته، ورق برگشته است.

استیو توسان، بازیگر نقش کورلیس ولاریون و مشاور رینیرا، فاش کرده است که داستان فصل دوم «حدود ده روز» پس از پایان فصل اول رخ می‌دهد. احتمالاً این زمان کافی است تا ایموند به کینگزلندینگ بازگشته و آن چه را که انجام داده، به آلیسنت، اوتو و اگان تارگرین دوم گزارش دهد. در همین حال، رینیرا به دنبال جسد لوک خواهد بود. چه او را بیابد و چه نه، مراسم تشییع جنازه‌ی لوک برگزار می‌شود. در تصویر بالا، رینیرا و پسرانش، جیس و جافری، در سوگ مرگ لوک هستند.

اما آن چه که پس از عزاداری پیش می‌آید، چیزی جز انتقام نیست. رینیرا برای انتقام مرگ پسرش چه خواهد کرد؟

خون و‌ پنیر!

رینیرا قصد دارد تا با برادر ناتنی خود وارد جنگ شده و او را از تخت آهنین کنار زند، که به نظر خودش به اندازه‌ی کافی انتقام به حساب می‌آید.

اما به نظر، این برای شوهرش، دیمون تارگرین، ناپدری لوک، کافی نیست. در کتاب آتش و‌ خون، او نقشه‌ای می‌کشد که در عوض اتفاقی که برای لوک افتاده، یکی از فرزندان پادشاه اگان کشته شود. دیمون به رینیرا قول «پسر در ازای پسر» را می‌دهد که نام اولین اپیزود فصل دوم نیز هست. او با افرادی که در کینگزلندینگ دارد – احتمالاً میساریا، معشوق قدیمی او که در حال حاضر به عنوان جاسوسش کار می‌کند – ملاقاتی می‌کند و سپس دو مزدور را برای نفوذ به ردکیپ فرستاده تا این مأموریت را انجام دهند.

مزدوران، قصاب و موش‌گیری که با نام «خون و پنیر» شناخته می‌شوند، در این مأموریت موفق می‌شوند. پنیر که سال‌ها در ردکیپ کار می‌کرد، به همراه خون از طریق گذرگاه‌های مخفی وارد دژ می‌شود. آن‌ها همسر پادشاه اگان، هلینا، را با مادرش، آلیسنت، و فرزندان هلینا و اگان پیدا می‌کنند: دوقلوها، جهیرا و جهیریس، و همچنین میلور. خون و پنیر آلیسنت را له بند می‌کشند و سپس به هلینا می‌گویند که باید انتخاب کند که کدام یک از پسرانش بمیرند: جهیریس و یا میلور.

هلینا وحشت‌زده در نهایت میلور را انتخاب می‌کند. خون به جای میلور، جهیریس را می‌کشد و سر بریده‌ی پسر را در هنگام خروج از ردکیپ با خود می‌برد.

این صحنه‌ی وحشیانه و وحشتناک در اوایل فصل دوم، چه در اپیزود اول و چه در اپیزود دوم رخ دهد،‌ ما منتظر تفاوت‌هایی به نسبت کتاب هستیم. به عنوان مثال، در حالی که ما می‌دانیم HBO دوقلوی بلوند خردسالی را استخدام کرده است – احتمالاً نقش جهیرا و جهیریس را بازی می‌کنند – این امکان وجود دارد که سریال میلور را کنار بگذارد. بنابراین هلینا ممکن است مجبور شود بین جهیرا و جهیریس یکی را انتخاب کند و نه جهیریس و میلور.

همچنین به نظر می‌رسد که دیمون مستقیماً درگیر این اتفاق خواهد شد. او با خون و پنیر به دژ وارد نمی‌شود، اما ما در صحنه‌ای دیگر دیدیم که او با یک قایق ماهیگیری، به صورت مخفیانه وارد کینگزلندینگ می‌شود؛ احتمالاً با نیت یافتن میساریا و گرفتن کمک برای نقشه‌ی ترور.

رایان کُندال همچنین اشاره کرده است که تیمشان، تحقیقاتی را در مورد موش‌گیرهای قرون وسطایی انجام داده است. این موضوع تلاش برای باورپذیر ساختن پنیرِ موش‌گیر تا حد امکان را نشان می‌دهد. سارا هس، از نویسنده‌‌های خاندان اژدها، زمانی که هنوز مشغول نوشتن این فصل بودند، درباره‌ی خون و پنیر در این صحنه گفت:

«فکر نمی‌کنم شما ناامید بشید.»

عواقب بعدی!

اگر مرگ لوک جرقه‌ای بود که آتش جنگ را روشن کرد، قتل جهیریسِ جوان تمام پل‌های باقی‌مانده را منفجر کرد. پس از این، هیچ بازگشتی وجود ندارد؛ نه برای رینیرا و حامیانش (سیاه‌ها) و نه اگان و دوستدارانش (سبزها). جنگ پیش‌تر به جریان افتاده بود و اکنون نابودگر خواهد شد.

طبیعتاً سبزها پس از مرگ جهیریس، ویران شدند. بر اساس تصاویر تریلرها، به نظر می‌رسد که ایموند گذرگاه مخفی را که خون و پنیر از آن برای ورود مخفیانه به ردکیپ استفاده کرده بودند را پیدا خواهد کرد. طبیعتاً او غمگین است. ما همچنین شاهد مراسم تشییع جنازه در خیابان‌های کینگزلندینگ خواهیم بود که احتمالاً در اپیزود دوم اتفاق می‌افتد. یکی فریاد می‌زند: «جنایت رینیرای بی رحم رو ببینید!» پس این تشییع جنازه فقط فرصتی برای سوگواری جهیریس نیست. سبزها از آن استفاده می‌کنند تا به مردم بفهمانند که رینیرا دشمن آن‌هاست.

با این حال، این ترفند نتیجه‌ای معکوس می‌دهد. زیرا برخی از دهقانان هنگام مراسم حمله کرده، آلیسنت و هلینا را هو و حتی از رینیرا حمایت می‌کنند. پس رینیرا یا پیروان وفاداری در شهر دارد و یا راهی برای جلب نظر برخی افراد پیدا کرده است.

تمام این ماجراها در در دو اپیزود اول رخ می‌دهد. جرج آر. آر. مارتین این دو اپیزود را زودتر تماشا کرده و در ماه دسامبر، در مورد برداشت‌های خود چیزهایی نوشت. او گفت:

«فکر می‌کنم هر دو اپیزود عالی بودند. بسیار تاریک. ممکن است شما را به گریه بیاندازند (من خودم گریه نکردم، اما یکی از دوستانم گریه کرد). قدرتمند، احساسی، دلخراش، دلخراش. دقیقاً همون چیزی که دوست دارم (چه بگویم؟ من متأثر و ملهم شکسپیر هستم و تراژدی‌ها و بازی‌های تاریخ را بیشتر از هر چیزی دوست دارم).»

به هرن‌هال خوش آمدید!

در اپیزود پایانی فصل اول سریال، زمانی که رقص اژدهایان شروع شد، دیمون تارگرین تصمیم گرفت تا پایگاهی برای سیاه‌‌ها در دژ هرن‌هال در ریورلندز ایجاد کند، جایی که فکر می‌کند موقعیت استراتژیک خوبی دارد. او این نقشه را به طور دقیق در فصل دوم انجام می‌دهد و اژدهای خود کاراکسس را به سمت دژ می‌فرستد و تسلیم شدن سر سیمون استرانگ را می‌پذیرد. استرانگ‌ها از نظر فنی با سبزها هستند، اما هرن‌هال در این مرحله قابل دفاع نیست و شما نمی‌خواهید با یک اژدهای گرسنه بحث کنید!

در هرن‌هال دیمون با شخصیت جدیدی به نام آلیس ریورز، خدمتکار و جادوگر محلی آشنا می‌شود که با ادامه‌ی داستان، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. گایل رنکین روایت آلیس را، دست کم در فصل دوم، «بسیار وحشی اما مهارشده» توصیف کرده است.

انتظار داشته باشید که زمان زیادی را در هرن‌هال بگذرانید. در این فصل، دیمون از آن مکان به عنوان پایگاه خود استفاده خواهد کرد، زیرا او خاندان‌های اشرافی در ریورلندز را متقاعد می‌کند تا به رینیرا بپیوندند (و کسانی را که از اگان حمایت می‌کنند، قتل‌عام می‌کند). در دنیای نغمه‌ها، هرن‌هال نفرین شده در نظر گرفته می‌شود و ظاهراً دیمون در حین اقامت در آن جا چیزهای عجیبی را تجربه خواهد کرد. سارا هس به اینترتینمنت ویکلی گفته است:

«اون نمی‌تونه اونجا بخوابه. ما فقط می‌خواستیم چیزای غیرقابل توضیحی داشته باشیم و بعد از اونا به عنوان راهی استفاده کنیم تا اونو (شخصیت دیمون رو) کمی بیش‌تر از اونچه که در زندگی عادی وجود داره، برای بیننده‌ها نمایش بدیم.»

خالی از لطف نیست که بدانیم به وقت ضبط برخی سکانس‌ها جرج مارتین نیز در آن‌جا حضور داشت.

تصویری از جرج مارتین و رایان کُندال در پشت صحنه‌ی فصل دوم خاندان اژدها – دسامبر ۲۰۲۳

ایموند تارگرین با زنی می‌خوابد!
آخرین تریلر فصل دوم خاندان اژدها یک شگفتی برای ما داشت: تصویری از ایموند تارگرین که آخرین بار او را در حال کشتن خواهرزاده‌اش در آسمان دیده بودیم، برهنه و غرق در افکار خود، در آغوش فردی ناشناس.

ایموند مردی بسیار خشن است که در اراده‌ و تمایل رسیدن به قدرت و میراث تقریباً مانک‌گونه (نوعی مبارز مذهبی گوشه‌نشین) عمل می‌کند. سخت است تصور کنیم که او با کسی صمیمی شود و آسیب‌پذیر به نظر بیاید… اما گویا شاهد آن خواهیم بود.

اما ایموند این‌جا با کیست؟ طرفداران کارهای کاراگاهی انجام دادند و دستی را که به دور ایموند پیچیده بود، با هنرپیشه‌ای از سریال، میشل بونارد، تطبیق داده‌اند که در فصل اول نقش صاحب یک روسپی‌خانه را بازی می‌کرد و به وضوح با ایموند آشنا شده بود. به نظر این دو در فصل دوم، کمی بیش‌تر از پیش به هم نزدیک می‌شوند.

نبرد آسیاب سوزان

مرگ پسر رینیرا نقطه‌ای است که رقص اژدهایان از جنگی سرد به یک جنگ گرم، و پس از حادثه‌ی خون و پنیر نیز به جهنم تبدیل می‌شود. با این حال، هیچ یک از این دو، نبرد نیستند. این یک جنگ است، بنابراین ما باید شاهد درگیری ارتش دو جناح در نقطه‌ای باشیم، درست است؟

این اتفاق در نبرد آسیاب سوزان، بین خاندان‌های بلک‌وود و براکن رخ خواهد داد. این دو خاندان در ریورلندز برای قرن‌ها رقیب یکدیگر بوده‌اند، پس وقتی خاندان تارگرین به دسته‌هایی تقسیم می‌شوند که به یکدیگر اعلام جنگ می‌کنند، طبیعتاً بلک‌وودها و براکن‌ها جناح‌های مخالف را انتخاب خواهند کرد: بلک‌وودها برای ملکه رینیرا و براکن‌ها برای پادشاه اگان می‌جنگند. لرد سمول بلک‌وود و سر آموس براکن پیروان خود را در نزدیکی یک آسیاب هدایت می‌کنند که در حال سوختن است. در پایان نبرد، سمول و آموس هر دو مرده‌اند.

نبرد آسیاب سوزان بیش‌تر یک زد و خورد است. با این حال اولین نبردی است که دو گروه برای این موضوع می‌جنگند که آیا رینیرا باید بر تخت آهنین بنشیند و یا اگان،؟ بنابراین نبرد مهمی است. ما شنیده‌ایم که در اوایل فصل دوم این نبرد اتفاق می‌افتد.

بازگشت به شمال (برای اولین بار)

در پایان فصل اول، رینیرا جیس را به یک مأموریت دیپلماتیک اعزام کرد. این وظیفه‌ی اوست که متحدانی را برای ادعای مادر او تضمین کند؛ مأموریتی که او را به وینترفل در شمال می‌کشاند، تا با لرد کرگان استارک، معروف به گرگ جوان، ملاقات کند.

این بدان معناست که ما به شمال بازخواهیم گشت، که از زمان پایان بازی تاج و تخت آن را ندیده‌ایم. جیس در وینترفل توقف خواهد کرد و وفاداری لرد کرگان استارک، با بازی تام تیلور، را به دست خواهد آورد. علاوه بر این، آن‌ها به دیوار سفر خواهند کرد که ما نگاهی اجمالی به آن در تریلرها داشتیم.

جیس و کرگان در آتش و‌خون به دیوار نمی‌روند، اما گفته می‌شود که آن‌ها با هم دوست می‌شوند، بنابراین شاید این بخشی از چگونگی دوستی آن‌ها باشد. یا شاید کرگان می‌خواهد به جیس دیوار و اهمیت نگهبانان شب را نشان دهد، قبل از این‌ که موافقت کند تا ارتش خود را برای ادعای رینیرا بفرستد و این طور او تحت تأثیر قرار دهد. یا شاید نویسندگان فقط بهانه‌ای می‌خواستند تا دوباره این مکان نمادین در بازی تاج و تخت را به نمایش درآورند. هر دلیلی که داشته باشد، بازگشت به آن جا لذت بخش خواهد بود. انتظار داشته باشید که جیس در نیم فصل اول با کرگان در شمال هم‌نشین شود.

ما حتی شایعاتی را شنیده‌ایم که ممکن است وایت‌واکرها ظاهر شوند. به یاد داشته باشید که رقصی با اژدهایان، مدت‌ها قبل از کشتن پادشاه شب توسط آریا استارک رخ داده، بنابراین وایت‌واکرها و وایت‌هایشان هنوز آن‌جا هستند. با این حال، آن‌ها در این داستان نقشی ندارند، بنابراین حتی اگر ما یکی از آن‌ها را ببینیم، فقط با نیت دلخوشی و احترام به طرفداران قدیمی خواهد بود.

بازگشت به ویل (برای اولین بار)

رینیرا همچنین جیس را ملزم به رفتن به دره‌ی ارن و جلب نظر بانوی آن، جین ارن، کرد. این دقیقاً همان کاری است که او در کتاب انجام می‌دهد. سریال نیز در این جا تفاوتی با کتاب ندارد (البته صرفاً در مورد سفر و‌ ممکن است به هنگام پخش سریال در جزئیات تفاوت‌هایی را ببینیم). نقش جین ارن را آماندا کولین، بازیگر سریال دیدنی Raised by Wolves، ایفا کرده است. این سفر نیز احتمالاً در نیم فصل اول و در طول سفر جیس در هفت پادشاهی رخ خواهد داد.

جین ارن نه تنها ارتش خود را در اختیار رینیرا قرار می‌دهد، بلکه برای برخی از افراد جوان‌تر و آسیب‌پذیرتر در زندگی رینیرا،‌ در حالی که جنگ ادامه دارد، پناهگاه امنی را فراهم می‌کند. شنیده‌ایم که در اواخر فصل، دختر دیمون تارگرین، رینا (فیبی کمپبل)، درست مانند کتاب آتش و‌ خون به ویل خواهد رسید. او در ایری، دژ خاندان ارن که در بلندی کوه‌ها قرار دارد، مستقر خواهد شد.

با این حال در سریال، اگان سوم، پسر رینیرا و دیمون، به رینا ملحق خواهد شد. این اتفاق در آتش و‌ خون نمی‌افتد، بلکه اگان سوم سوار بر قایق به مقصد شهر آزاد پنتوس رهسپار می‌شود. قایق در اواسط سفر مورد حمله قرار می‌گیرد و اگان به سختی موفق می‌شود با کمک اژدهای جوان خود، استورم‌کلاود، راه خود را به دراگون‌استون باز کند. مشخص نیست که آیا سریال از این داستان صرف نظر می‌کند و یا فقط آن را برای بعدها ذخیره می‌کند. اما در هر صورت، داستان او در حال تغییر است!

خداحافظ برادرم

در فصل اول، ما با برادران دوقلوی اَریک و اِریک کارگایل (با بازی برادران دوقلوی لوک و الیوت تیتنسور) آشنا شدیم که هر دو از اعضای گارد پادشاه ویسریس تارگرین بودند. در پایان فصل، آن‌ها وفاداری خود را بین دو خواهر و برادر تقسیم کردند: اَریک کارگایل از شاه اگان حمایت کرد و در کینگزلندینگ ماند، در حالی که اِریک به رینیرا وفادار ماند و به دراگون‌استون رفت.

در آتش و خون، سر اوتو های‌تاور در نهایت به این فکر می‌افتد که اَریک کارگایل به دراگون‌استون سفر کند و با تظاهر به این که برادر دوقلویش است، به آن مکان نفوذ کند. مأموریت او این است که رینیرا تارگرین را پیدا کرده و او را بکشد. برادران با یکدیگر برخورد می‌کنند و با یکدیگر وارد نبرد می‌شوند. در پایان، هر دو می‌میرند.

بخش‌هایی از مبارزه‌ی آن‌ها را در تریلرهای مختلف دیده‌ایم. مکس راتسلی، بازیگر نقش شوالیه‌ی گارد ملکه رینیرا یعنی سر لورن ماربراند، پویایی بین دوقلوها را «واقعاً جالب» خواند. امیدواریم این بدان معنا باشد که قبل از کشتن یکدیگر، کمی بهتر با آن‌ها آشنا شویم. اگر سریال به جدول زمانی کتاب پایبند باشد، برادران کارگایل باید حول قسمت سوم مبارزه کنند، اما می‌توان حدس زد که این رویداد به نیمه‌ی آخر فصل کشیده می‌شود.

نبرد در راکزرست

نبرد آسیاب سوزان یک درگیری کوچک به حساب می‌آید. اما در قسمت چهارم فصل دوم، شاهد نبردی مناسب برای رقابت با نبردهای سریال بازی تاج و‌ تخت خواهیم بود؛ یا دست کم می‌توانیم امیدوار باشیم که این طور است.

پس از حادثه‌ی خون و پنیر، پادشاه اگان بیش‌تر تلاش می‌کند تا کنترل هفت پادشاهی را به دست بگیرد. پس او، ایموند و فرمانده‌ گارد پادشاه، کریستون کول (فابین فرانکل)، را به منظور کمین کردن علیه نیروهای حامی رینیرا می‌فرستد. کریستون کول ارتشی را به سمت دژ راکزرست هدایت می‌کند که افراد آن دژ به رینیرا و سیاه‌ها وفادارند. لرد استانتون از راکزرست از رینیرا درخواست کمک می‌کند. پس رینیرا، رینیس تارگرین را به همراه اژدهایش، ملیس، می‌فرستد.

 

معمولاً یک ارتش در برابر اژدها امید چندانی ندارد،‌ اما سبزها آماده هستند. اگان و ایموند، هر دو با اژدهایانشان، سانفایر و ویگار، آن‌جا حضور خواهند داشت. آن‌ها با هم، رینیس و ملیس را می‌کشند.

شما می‌توانید تصاویر زیادی از این مبارزه را در تریلرها مشاهده کنید. به نظر می‌رسد این سکانسی باشد که HBO در این فصل، بیشترین هزینه را برای آن‌‌ کرده است.

یک تفاوت سریال با کتاب در این است که‌ نوه‌ی رینیس، بیلا، به همراه اژدهاهش، مون‌دنسر، در این نبرد حضور خواهد داشت. در کتاب، بیلا واقعاً تا اواخر جنگ درگیر آن نمی‌شود. در سریال، او خیلی زودتر درگیر خواهد شد.

و جالب اینجاست که او از جنگی جان سالم به در می‌برد که مادربزرگش قربانی آن می‌شود.

عواقب بعدی

مانند حادثه‌ی خون و‌‌ پنیر، نبرد راکزرست نیز نقطه‌ی عطفی برای این فصل خواهد بود. این یک پیروزی برای سبزهاست، اما هزینه‌ی بالایی هم دارد: شاه اگان در جنگ به شدت مجروح می‌شود و تا مدتی نمی‌تواند بر تخت آهنین بنشیند. در‌ جایی، مشاور شاه اگان، سر لاریس استرانگ (متیو نیدهام)،‌ پادشاه را با گفتن این جمله دلداری می‌دهد: «تو قبلاً خودت رو به شکل افسانه ثبت کردی، از آتش اژدها جون سالم به در بردی.»

پ.ن: تصویر‌‌ مربوط‌ به شاهدخت رینیس، و پس از سقوطش است.

تا زمانی که پادشاه بهبود می‌یابد، شخص دیگری باید جای او را بر روی تخت آهنین بگیرد. این جایگاه در نهایت به برادر اگان، ایموند، می‌رسد. ممکن است به یاد داشته باشید که قبلاً در فصل اول گفته بود که فکر می‌کند برای این کار بهتر از اگان است. او شانسی را برای اثبات خودش پیدا می‌کند.

با بذرهای اژدها آشنا شوید!

پس از مرگ ملیس در طول نبرد راکزرست، رینیرا و حامیانش موقعیت خود را در جنگ بررسی می‌کنند. در کتاب، جیس پیشنهادی می‌دهد: چندین اژدهای بدون سوار وجود دارند که خانه‌های خود را در جزایر دراگون استون و دریفت‌مارک، که سیاه‌ها آن‌جا را کنترل می‌کنند، می‌سازند. چرا از آن‌ها استفاده نمی‌کنید؟ بنابراین، رینیرا بذرهای‌ اژدها را دعوت می‌کند: به هر کسی که بتواند یکی از این اژدهایان را رام کند، زمین‌ و عناوین اهدا می‌شود، مشروط بر این که در جنگ برای رینیرا بجنگند.

بسیاری سعی می‌کنند تا این اژدهایان بی‌رحم را رام کنند؛ ما برخی از این تلاش‌ها را در تصاویر لو رفته از پشت صحنه‌ی فصل دوم سریال دیدیم.

با این حال، در پایان، فقط چند کاندید موفق می‌شوند تا اژدهایان بدون سوار را رام کنند. آن‌ها عبارتند از:

اولف سپید (تام بنت) با سیلوروینگ، که پیش‌تر اژدهای ملکه آلیسانه تارگرین بود، پیوند می‌خورد.
هیو همر (کیران بیو) ورمیتور را رام‌ می‌کند که پیش از این توسط پادشاه جهیریس تارگرین رام شده بود (همچنین ما در پایان فصل اول دیده‌ بودیم که دیمون به ملاقات ورمیتور می‌رود).
آدام از هال نیز سی‌اسموک را رام‌ می‌کند که پیش‌تر اژدهای لینور ولاریون بود.

این سه، به بذر اژدهایان معروف هستند و به همراه پسر رینیرا، جیس، که بر ورمکس سوار است، به اژدهای رینیرا خواهند پیوست. در تریلرها آن‌ها را دور یک میز دیده‌ایم؛ تصویری که بالاتر دیدیم.

آن‌ها در فصول بعدی سریال، شخصیت‌های مهمی خواهند بود، اما در این فصل به احتمال زیاد، صرفاً معرفی خواهند شد.

لینور، نتلز و ابهام بذرهای اژدها

در مورد بذرهای اژدها ابهاماتی وجود دارد. در آتش و خون، چهارمین بذر اژدها به نام نتلز نیز هست؛ زنی جوان با پوست تیره که بر خلاف سایر بذرهای اژدها، به نظر نمی‌رسد که اصل و نسب والریایی داشته باشد (دست کم با توجه به خصوصیات ظاهری‌اش). او شیپ‌‌استیلر را با دادن وعده‌ی غذایی هر روزه رام‌ می‌کند. بدین صورت که تا زمانی که اژدها به او اعتماد کند، این کار را ادامه می‌دهد. اژدها به جای خون والریایی، به عقل نتلز وابسته می‌شود.

اگرچه هیچ چیز صددرصد نیست، اما بیشتر و بیشتر به نظر می‌آید که نتلز ممکن است از سریال حذف شود؛ یا دست‌کم از فصل ۲. ما اشاره کردیم که بیلا تارگرین در سریال به نسبت کتاب نقش پررنگ‌تری دارد. در تصویری که رینیرا و بذرهای اژدها بودند، بیلا نیز با آن‌ها سر میز نشسته بود و این یعنی که او یکی از اژدهاسواران دخیل در جنگ است، در حالی که نتلز در هیچ‌جای تریلرها نیست.

علاوه بر این، شایعه‌ای را شنیده‌ایم که خواهر بیلا، رینا تارگرین، با شیپ‌استیلر در ویل است، چیزی که در کتاب رخ نمی‌دهد. اگر این درست باشد، بیلا و رینا با هم جای نتلز را در سریال خواهند گرفت.

و باید این را هم گفت که اگر این شایعه حقیقت داشته باشد، بدون شک چیز خوبی نخواهد بود. چرا که هم نتلز شخصیت بسیار جذابی است و هم خط داستانی مهم و تأثیرگذاری را دارد. رابطه‌ی او با دیمون تارگرین یکی از کلیدی‌ترین روایت‌های کتاب است.

یکی دیگر از نکات مبهم در مورد شخصیت لینور ولاریون، پسر کورلیس ولاریون و رینیس تارگرین، است. او اولین شوهر رینیرا تارگرین بود. در آتش و خون، لینور در شرایطی مرموز می‌میرد و اژدهایش، سی‌اسموک، را بدون سوار می‌گذارد. بعدها آدام از هال، سی‌اسموک را رام می‌کند.

اما در خاندان اژدها، لینور زنده است و با معشوقه‌اش، کارل کوری، به ایسوس می‌گریزد. پس سوار سی‌اسموک هنوز زنده است. علاوه بر این، گزارش‌هایی مبنی بر این که جان مک میلان – بازیگر نقش لینور در فصل اول – برای فصل دوم به صحنه‌ی فیلمبرداری بازگشته است، وجود دارد.

آیا این بدان معناست که سی‌اسموک دو سوار خواهد داشت؟ آیا لینور فقط برای مدت کوتاهی ظاهر می‌شود (ما او را در هیچ یک از تریلرها ندیده‌ایم)؟ این موارد نقاط مبهمی هستند که در این فصل باید روشن شوند.

سه‌سالاری برمی‌گردد!

در اوایل فصل اول سریال، کورلیس ولاریون و دیمون تارگرین علیه سه سالاری، اتحادی نظامی بین شهرهای آزاد لیس، میر و تایروش که تجارت در دریای باریک را مختل می‌کرد، جنگیدند. کورلیس و دیمون عامل سه سالاری، کرب‌فیدر، را شکست دادند، اما آن‌ها به طور کامل از بین نرفتند.

در آتش و خون، اتو های‌تاور با گروه سه‌سالاری ملاقات می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد تا به رقص اژدهایان ملحق شده و در کنار سبزها بجنگند. او از تنفر آن‌ها به دلیل شکست سال‌ها قبلشان از کورلیس و دیمون استفاده می‌کند و این ترفند جواب می‌دهد.

ما انتظار داریم که این اتفاق در خاندان اژدها نیز رخ دهد. ما می‌دانیم که تیم سازنده، صحنه‌هایی از سه‌سالاری را فیلم‌برداری کرده است و چند بازیگر در نقش دزدان دریایی سه‌سالاری در آن صحنه‌ها حضور داشتند. شاراکو لوهار، دریاسالاری که ناوگانی از کشتی‌های جنگی سه‌سالاری را در آتش و خون رهبری می‌کند، هم در این فصل ظاهر می‌شود.

کورلیس ولاریون به دست ملکه رینیرا تبدیل می‌شود!

صحبت از کورلیس ولاریون شد…
شاید باید یادآوری کنیم که او ثروتمندترین مرد در هفت پادشاهی در زمان رقص و همچنین مالک بزرگ‌ترین ناوگان دریایی است. این باعث می‌شود که همراهی او برای ادعای رینیرا ضروری باشد. به همین خاطر، رینیرا‌او را دست خود می‌کند و از این رو، او دومین شخص مهم جناح‌ سیاه‌ها خواهد بود. در یکی از تریلرها می‌توانیم سنجاق دست ملکه را روی سینه‌ی او ببینیم.

کورلیس ولاریون با کودکان نامشروعی که از گذشته‌ی خود دارد، ملاقات خواهد کرد!

استیون توسان سال گذشته‌ در مورد فصل جدید صحبت کرد و گفت که کورلیس به یک «سفر بسیار طولانی و احساسی» خواهد رفت.

او می‌گوید: «در ابتدا، قبل از این که فیلمنامه‌ رو ببینم، تصور می‌کردم که اون خیلی سرسخته، اما در واقع، گذشته‌ش بهش بر می‌گرده، و باید خیلی متواضعانه عمل‌ کنه و باهاش روبه‌رو بشه.»

اما دقیقاً چه چیزی از گذشته‌اش باز می‌گردد؟ خب، می‌دانیم که یکی از بذرهای اژدها، پسر نامشروع کورلیس است: آدام از هال. برادر آدام، آلین (ابوبکر سلیم)، نیز نقش مهمی خواهد داشت. هیچ خبری از آدام و آلین تا پس از مرگ همسر کورلیس، رینیس، نمی‌شود. پس احتمالاً واکنش رینیس را نخواهیم دید.

ما احتمالاً نبرد گالت را نخواهیم دید!

اکنون به پایان این فصل می‌رسیم و همه چیز کمی روشن است. در طول فیلمبرداری، چیزهایی شنیدیم مبنی بر این که فصل دوم خاندان اژدها ممکن است یک نبرد دریایی را به نمایش بگذارد. بدون شک ما را به فکر نبردی کلیدی در آتش و خون انداخت: نبرد گالت، جایی که همه‌ی بذرهای اژدها برای مقابله با آن به آسمان می‌روند تا ناوگان سه‌سالاری را منهدم کنند.

همه‌ی شواهد هم‌ حاکی اژ آن است که شاهد این نبرد هستیم، اما ما فکر نمی‌کنیم که واقعاً این نبرد در فصل دوم به‌ نمایش درآید، اگرچه ممکن است برای پایان‌بندی این فصل برنامه‌ریزی شده باشد. در ماه مارس، ددلاین گزارش داد که «بخشی از طرح که در ابتدا برای فصل دوم در نظر گرفته شده بود، شامل یک نبرد بزرگ» به فصل سوم منتقل شده است. ما فکر می‌کنیم که نبرد بزرگِ اشاره شده، نبرد گالت است.

البته ناوگان ولاریون همچنان در فصل دوم خاندان اژدها نقشی خواهد داشت – ما می‌توانیم آن را در تریلرها ببینیم – اما به احتمال زیاد در این فصل نباید منتظر «نبرد گالت» باشیم.

شایعات پایانی

در ابتدا باید بگوییم که قسمت پایانی فصل دوم، اسرارآمیزترین اپیزود تاریخ است. ما نمی‌دانیم که فصل دوم سریال دقیقاً چگونه به پایان می‌رسد، اما شایعات جالبی در مورد کلیات داستان داریم که بد نیست بشنوید. باید گوشزد کنیم که این شایعات متفاوت از منبع اصلی، کتاب آنش و خون، خواهند بود.

اولین مورد: شایعه شده است که رینیرا به هرن‌هال سفر خواهد کرد تا با دیمون و گروهی از لردها گفتگو کند. رینیرا در طول رقص اژدهایان در کتاب آتش و خون، هرگز به هرن‌هال نمی‌رود، اما این دیوانگی نیست که فکر کنیم او ممکن است بخواهد از پایگاه نظامی و جنگی خود در ریورلندز بازدید کند.

شایعه‌ی دیگر، در مورد یک معامله‌ی بزرگ است: آلیسنت های‌تاور در پایان فصل دوم از دراگون استون بازدید می‌کند تا برای کاهش تنش‌ها پیش از مرگ افراد بیشتری با رینیرا گفتگو کند. این ممکن است بسط بخشی از آتش و خون باشد که در آن سبزها از امکان تقسیم هفت پادشاهی بین خود و سیاه‌‌ها می‌گویند: پادشاه اگان بر بخشی از آن و ملکه رینیرا بر بقیه‌ی آن حکومت کند. در کتاب، دو طرف این ایده را بین یکدیگر مورد بحث قرار نمی‌دهند، اما در سریال شاید شاهد این باشیم که آلیسنت این پیشنهاد را در دراگون‌استون می‌دهد.

همانطور که پیشتر گفتیم، ما نمی‌دانیم فصل دوم چگونه به پایان می‌رسد. با این فرض که آن‌ها می‌خواهند با اتفاق بزرگی به این فصل پایان دهند و آن اتفاق بزرگ نبرد گالت نیست، احتمال دیگری که مطرح می‌شود، حمله‌ی رینیرا به کینگزلندینگ خواهد بود که پس از آن، او مدتی بر تخت آهنین می‌نشیند. مطمئناً این یک پایان به یاد ماندنی برای فصل دوم خواهد بود، اما آیا زمانی برای آن وجود خواهد داشت؟

همانطور که در ابتدا گفتیم، ما چیزهای زیادی در مورد فصل دوم می‌دانیم، اما همه چیز را نه! به نظر شما سریال چگونه به پایان خواهد رسید؟

امیدواریم از خواندن این مطلب لذت برده باشید.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*