خانه > اخبار > اخبار سریال > بررسی نظرات منتقدین درباره اپیزود چهارم فصل هشتم

بررسی نظرات منتقدین درباره اپیزود چهارم فصل هشتم

هشدار اسپویل برای افرادی که قسمت چهارم را تماشا نکرده‌اند.

برای فصل پایانی مجموعه‌ی پرطرفدار شبکه‌ی اچ‌بی‌او یعنی «بازی تاج و تخت»، ما نظرات و نقدهای نویسندگان حرفه‌ای تلویزیون را برای هر اپیزود جمع آوری کرده‌ایم، و این مجموعه را با نقدهای مطرح شده در مورد اپیزود نسبتاً طولانی «آخرین استارک‌ها» به کارگردانی «دیوید ناتر» ادامه می‌دهیم.

این کالکشن، امتیاز مشخص و کلی را برای هر اپیزود مشخص نمی‌کند، بلکه شامل سه بخش نقدهای کاملاً مثبت، نیمه‌مثبت، میانه، و کاملاً منفی می‌شود. فقط در نقدهایی امتیاز مشخصی می‌بینید که خود منتقد آن را مطرح کرده و این امتیازات از ۰ تا ۱۰۰، در مواقعی که مقیاس لازم است، رده بندی می‌شوند.

نقدهای کاملاً مثبت:

سارا هیوزگاردین

شب طولانی و جنگ‌های گسترده را فراموش کنید، این یک قسمت فوق‌العاده به معنای واقعی کلمه بود: احساسی و تنش برانگیز، پر از حس تعلیق و احساس قابل پیش‌بینی بودن و در عین حال سکانس‌های پایانی شوکه‌کننده که هر دو مرگ تلخ و ناراحت‌کننده بودند.

ورن گینیوزدی

با وجود این‌که دو قسمت به پایان مانده، «بازی تاج و تخت» شبیه به چیزی نیست که پرونده‌اش در حال بسته شدن باشد، بلکه در آستانه‌ی چیزی جدید است، چیزی هیجان‌انگیز.

جیکوب هالاسلش‌فیلم

این همان «بازی تاج و تخت» من است. این همان چیزی‌ست که من را از اول عاشق سریال کرد، نه جنگ و غول‌ها، بلکه دو آدم که در یک اتاق تاریک راجع به خیانت صحبت می‌کنند.

دنیل دیاداریوورایتی

«بازی تاج و تخت» در فصل آخرش یک گام رو به جلو برداشته، و در قسمت چهارم فصل آخر که سومین قسمت از آخر است، توانایی‌اش را ثابت می‌کند و نشان می‌دهد هنوز هم با وجود این‌که تعداد کمی شخصیت اصلی و خطوط داستانی باقی‌مانده، کشمکش و تغییر فاز بین شخصیت‌ها را به خوبی انجام می‌دهد.

نقدهای نیمه‌مثبت:

اسپنسر کورنهابرآتلانتیک

این قسمت بعضی از خصوصیات کلاسیک بازی تاج و تخت را دوباره به کار گرفت. با نابود شدن ارتش مردگان، در قسمت‌های پایانی، سریال به چیزی بازگشته که از ابتدا هم آن را تبدیل به چیزی عظیم کرد: درگیری‌های پر تنش.

جیمز وایتامپایر

بازگشت به مود پردیالوگ سریال حرکت هوشمندانه‌ای بود و به خوبی انجام شد؛ در حالی که عده‌ای به جنگ‌های بزرگ چنگ می‌زنند، نگه داشتن شخصیت‌های اصلی در مرکزیت داستان است که اهمیت دادن ما را حاصل می‌شود.

لورا پرادومآی‌جی‌ان

از بسیاری جهات، قسمت چهارم فصل آخر از نوع کلاسیک بازی تاج و تخت بود، پر از بازی‌های سیاسی و درِ گوش حرف‌زدن‌ها. از طرفی دیگر سریال از نوع داستان‌گویی‌ای که در این فصل در پیش گرفته رنج می‌برد. (و به طور کلی از وقتی سریال از کتاب‌های مارتین جدا شد این اتفاق رخ داد.)

نقدهای میانه:

دنت چاوزای‌وی کلاب

نوع کشته‌شدن میساندی و همینطور ریگال، به نوعی شبیه به برداشتن و حذف کردن مهره‌های شطرنج از روی صفحه بود. آن‌ها لیاقتشان بیشتر از این بود که صرفاً فقط تمام شوند، حتی در سریالی مثل بازی تاج و تخت که مرگ را به بازی می‌گیرند.

استفان کلیبی‌بی‌سی

این سرعت ناپایدار روایت می‌تواند بهانه‌ها و دلایلی داشته باشد، و آن هم این است که قسمت‌های کمی باقی مانده (و همینطور بودجه) و سازندگان سریال (بنیوف و وایس) مجبور بودند که بعضی چیزها را محدود کنند. اما با تمام این تفاسیر نمی‌شود منکر شد که حس درستی نمی‌دهد و یک جای کار می‌لنگد.

نیک هیلتونایندیپندنت

قسمت چهارم روایت عجیب‌غریبی دارد و خیلی لذت‌بخش نیست تماشا کردنش، اما این‌که نیروها و در طرف را در جایگاه‌های مشخصی قرار می‌دهد شاید منجر به درامی برای دو قسمت پایانی شود.

استیو گرینایندی‌وایر

در بازی تاج و تخت واقعی، یک قدم رو به جلو، دو قدم رو به عقب را به همراه دارد. و این قسمت از سریال با پتانسیل بالایی که داشت، می‌توانست نشان دهد که بعد از جنگ برای زندگی چه چیزی رخ می‌دهد اما انگار از آن فقط برای ایجاد کنجکاوی برای پایان سریال استفاده شده.

شین تی‌کالینزرولینگ استون

جلوه‌های ویژه‌ی سریال بسیار فراتر و دور از دسترس نقد هستند، برخلاف ریگال که در دسترس کمان بود. با اتفاقات قسمت سوم و قسمت چهارم که سمفونی تاریکی و دود جایش را به دیوانگی در روز روشن داده، از منظر تئوری سریال چیزی از دست نداده، از یک جنگ که مقابل نابودی تمام بشریت بود و با وجود روبرو شدن با آن و دیدن آن، حالا دوباره آدم‌ها روبروی هم قرار گرفته‌اند. و تمرکز در این رودررویی برو روی دوستی، خانواده و عقش است. بازی اینطور انجام می‌شود.

نقدهای کاملاً منفی:

آلیسون کینکولایدر

برای بازی تاج و تخت با این نوع روایت آن هم فقط با باقی ماندن دو قسمت، این وضعیت جالب نیست و به سختی می‌شود سریال را درون آن پیدا کرد… حتی وقایع مربوط به شخصیت‌های مهم که لحظات بزرگ سریال در گذشته را رقم می‌زنند، حالا بخاطر داستان‌گویی ناهموار خراب شده است.

دیوید سیمزآتلانتیک

با تمام شدن قسمت پلات درجای درستی قرار دارد، یک درگیری و خشم میان سرسی و دنریس. اما چگونگی رسیدن به آن ایراداتی دارد مثل ظهور جادویی یورون در آن لحظه و اتفاقات بعد از آن.

آرون بدی لس‌آنجلس ریوو آو بوکز

بهترین چیزی که راجع به این قسمت از سریال می‌شود گفت این است که وقایع تاج و تختی‌ای رخ دادند، مثل آریا که کارهای آریاگونه کرد و هاوند که حرف‌های مختص خودش را زد، به جز این باقی قسمت چیزی جز گند زدن نبود.

هیو سوندرزکالچرد والچرز

این نگاه صنعتی به سریال از وقتی بیشتر شد که سریال از کتاب جلو زد و دیگر اقتباس از روی آن نبود، اما حالا دیگر به نظر می‌رسد اجباری بوده. اگر قبل از این می‌گفتم که دیگر چیز ارزش‌مندی برای ادامه دادن باقی نمانده، حالا وضعیت بدتر هم شده، از آن‌جایی که همه‌ی شما احتمالاً با خبر هستید در قسمت چهارم یک لیوان قهوه در صحنه دیده شد. اما مشکل فیلمنامه است، آه فیلمنامه، بهترین چیزی که می‌شود برای توصیف‌اش گفت این است که دیگر با «بازی تاج و تخت» روبرو نیستیم، بلکه با یک شوی تلویزیونی روبرو هستیم که از روی کتاب بزرگ درام سازی HBO ساخته شده. که دوباره برای مدتی سر زبان‌ها باشد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*