فصل آخر سریال بازی تاج و تخت، خشمِ خیلی از طرفداران را به علت نویسندگیِ ضعیفش برانگیخت. ولی اغلبِ ستارگانِ سریال از فیلمنامه و نویسندگانِ سریال دفاعِ جانانهای کردند. مِیسی ویلیامز، بازیگر نقش آریا استارک اینبار یک قدم جلوتر رفته است و اخیراً در مصاحبهای گفته است که فیلمنامههای دیگرِ مطرح شده، در مقایسه با فیلمنامۀ فصل پایانی «مزخرف» هستند.
مِیسی ویلیامز در مصاحبه با مجلۀ اس.اف.ایکس گفته است که فیلمنامههای دیگری که خوانده است در مقایسه با فیلمنامۀ اصلی، بسیار ضعیف هستند.
«من فیلمنامههای دیگه رو خوندم و پیش خودم گفتم که اینها مزخرف هستند. داستانهاشون هیچ پیچیدگی ندارن و بعضی وقتها شما بعد از خوندنِ ۳۰ صفحۀ طولانی با خودتون میگین که هنوز هیچ پیچ و تابی در این داستان نیست.
واقعاً سخته که از اتفاقی شگفت زده بشید. من فکر میکنم سریال این کار رو به بهترین نحو انجام داد.»
مِیسی ادامه داده است که سریال به خاطر فیلمنامۀ خوب و نویسندگیِ قویاش، خیلی فوق العاده بوده است.
«شما نمیتوانید به این خوبی بنویسید مگر اینکه نویسندۀ ماهری باشید. چون در غیر این صورت فیلمنامه به نوعی مهمل و بی معنی میشود و شما فقط سعی میکنید یک داستان عجیب و تکان دهنده بنویسید صرفاً به خاطر اینکه عجیب و تکان دهنده باشد، به جای اینکه داستانی بنویسید که منطقی، باورکردنی و قابل قبول باشد»
خب! ما دقیقاً نمیدانیم که آیا شما با مِیسی موافق هستید یا نه و فقط نظرِ میسی را باهم دیدیم. نظرِ شما چیست؟
«شما نمیتوانید به این خوبی بنویسید مگر اینکه نویسندۀ ماهری باشید. چون در غیر این صورت فیلمنامه به نوعی مهمل و بی معنی میشود و شما فقط سعی میکنید یک داستان عجیب و تکان دهنده بنویسید صرفاً به خاطر اینکه عجیب و تکان دهنده باشد، به جای اینکه داستانی بنویسید که منطقی، باورکردنی و قابل قبول باشد»
لعنتی چه خوب فصل ۷ و ۸ توصیف کرده ک واسه ایجاد شوک هر بی منطقی ک تونستن دراوردن:/
……..
خودشونم خوب فهمیدن بد خراب کردن
معلوم نیست با خودش چند چنده.
اینا رو مثلا در دفاع از دو کله پوک گفته
در حالی که همانطور که محمد هم گفت، این حرفای طرف دقیقا توصیف گندی است که دو کله پوک به داستان زدند.
به هر حال، دیگه اهمیت خاصی نداره که این ویلیامز یا برن یا سانسا و امثالهم چی میگن یا نمیگن
ضمنا چون سناریوهای دیگر را مزخرف خوانده، باید گفت سناریوهای دیگر، مزخرف نبودند بلکه مزخرف، مغز پوسیده و علیل و معیوب خودشه
نه باریکلا نه باریکلا
شما که پولتو گرفتی و تموم شد . امیدوارم بیست ساله دیگه دوباره این سریال ساخته بشه یا حتی فیلمش . اون موقع باید اون آریا و اون پایان بندی رو نشونت داد قیافت دیدنیه میشه اون موقع
آنهایی که استخوان خرد کردهاند و سرد و گرم روزگار چشیدهاند از قبیل لینا هدی و چارلز دنس و یان گلن و کانلث هیل و آیدان گیلن و… حاضر نشدند که به قیمت خراب کردن خودشون از گندکاریهای پت و مت تعریف و تمجید کنند.
واسه همین بود که پت و مت رفتند سراغ بچهها که احساساتی هستند و آنها را جلوی طرفداران معترض قرار دادند و آنها را خراب کردند مثل آیزک همپستد رایت و حالا هم این یکی.
حتی کمی بزرگترها مثل کیت و امیلیا هم وقتی دیدند هوا پسه، خودشونو خراب نکردند و حتیالمقدور بی سر و صدا از کنار جریان گذشتند.
اما این بچهها از سر نادانی و بیتجربگی و جوزدگی و بخصوص تحت تاثیر پت و مت دارند اینطور سماجت به خرج میدهند و آخرش هم خودشون متضرر میشن چون خودشونو با این حرفهای صد تا یه غاز از چشم مخاطب میندازند.
اتفاقا منم داشتم به همین موضوع فکر میکردم که گفتی. تقریبا همه مقصر اصلی رو D&D می دونن ولی با این توهین ها ( ترنر و همپستد) و دفاع خندهدار ویلیامز تنها چیزی که برای خودشون می مونه خراب کردن آینده شغلیشونه. به لحاظ عادی مردم دوست ندارن بازی بازیگران فیلم یا سریال مورد علاقشون رو در یک نقش دیگه ای ببینن حالا تنفر نسبی رو هم به این موضوع اضافه کنید. مطمئتاً هیچکسی دنبال حاشیه برای فیلم یا سریال جدید و پا نگرفتش نیست که بیاد سراغ کسایی که … .
کلا چیزی نگن بهتره. چون هر چقدر دفاع کنی و بخوای توجیه کنی، ماجرا بدتر میشه.
موافقم. دقیقا همینطوره که شما گفتید.
به مناسبت دیگرى در سایت دیگرى نوشته بودم که زحمات بازیگرا و سایر عوامل تولید به جاى خودش شایسته احترام و قدردانى است و ایرادى متوجه آنها نیست چون این خرابکارى نتیجه حماقت و منفعتطلبیهاى خودخواهانه وایس و بنیاف بوده و این که اچ.بى.او. دست این دو نفر را خیلى باز گذاشته بود..
این دو تا کودن حتى در توجیه کشته شدن ریگال گفته بودند دنى یادش رفته بود که ناوگان آهنین وجود داشته! و یا درباره سوزانده شدن تخت آهنین توسط دروگون گفته بودند دروگون با خودش حساب کرده که چون تخت آهنین تیزتر از جان اسنو است پس لابد کشتن دنى هم کار تخت آهنین بوده!
بعد از این که با چنین حرفهایى خودشون رو مفتضحتر از قبل کردند، دنبال سپر بلا راه افتادند تا از شدت انتقادها به خودشون کم کنند. حالا این وسط، کسانى فرضا مثل پیتر دینکلج یا لینا هدى انقدر تجربه دارند و فهمشون کار میکنه که تشخیص بدهند اعتراضات و انتقادات، وارد و برحق هستند. اما بچه استارکها با وجود این که تازه به سن قانونى رسیده و بزرگسال محسوب میشوند اما در قیاس با امثال دینکلج و هدى هنوز بچه به حساب میایند و در این میان براى دو تا کودن، بچهها بهترین سپر بلا هستند و دو تا کودن هم از همین سادگى و جوگیر بودن این بچهها براى کم کردن بار فشار بر خودشون استفاده کردند.
بین بچهها هم مىبینید که فرضا بلا رمزى یا کرى اینگرام خودشونو زیاد قاطى نمیکنند اما چون با توجه به اهمیت نقش بچه استارکها در سریال، ماجرا براشون به نوعى شخصى و حیثیتى شده (در عوالم خودشون)، در نتیجه اینطور سماجت به خرج میدهند.
به قول شاعر: سخن مثل تیرى است که وقتى از کمان رها شد دیگه برگرداندنش امکانپذیر نیست. این بچهها هم وقتى که کمى بزرگتر بشن میفهمند که موضعگیرى باید عاقلانه باشه نه از سر جوگیرى و احساسزدگى.