ادامهی این متن فقط وقایع قسمت اول سریال را اسپویل میکند.
رایان کُندال، گردانندهی سریال، به ET Online گفت که قصد دارد تا حد امکان به اثر مارتین وفادار بماند:
فکر میکنم با توجه به این که این یه اقتباس از یه کتاب تاریخیه، سریال نیازهای متفاوتی داره. اما نه، برنامه اینه که تاریخ جورج رو دقیقا همونطور که تو متن ارائه شده، وفادارانه بازسازی کنیم.
در سریال، میلور وجود ندارد. کُندال به هالیوود ریپورتر گفت:
ما به دنبال این نبودیم که از کتاب بهتر عمل کنیم، بلکه بیشتر به جنبهی عملی بودن داستان بر اساس جایی که هستیم، توجه کردیم. تا زمانی که فصل اول، دورهی تاریخی رو پوشش میداد، باز هم یه دورهی زمانی فشرده بود، کتاب بیش از ۳۰ سال رو پوشش میداد و ما اون رو به ۲۰ سال فشرده کردیم. یکی از عوارض جانبی اینه که بچههای رینیرا و دیمون خیلی جوونتر از کتاب هستن، همینطور بچههای هلینا و اگان. اونا به اندازهی کافی با هم نبودن که دو نسل بچه داشته باشن. پس میلور هنوز وجود نداره و ما فقط دوقلوها رو داریم.
بنابراین، با شروع از اون نقطه، فقط میخواستیم که خون و پنیر رو به یه سکانس تلویزیونی تاثیرگذار تبدیل کنیم. تصمیم گرفتیم که داستان رو از دید اونها تعریف کنیم و اون رو شبیه یه سرقتِ به هم ریخته نشون بدیم. در حالی که تو کتاب، صرفا از دید هلینا و الیسنت توصیف میشه. خون و پنیر به هلینا برمیخورن و اون در واقع بخش سوم داستانشونه. ایده این بود که با جستجوی ایموند، که دیمون به عنوان هدف تعیین میکنه، تعلیق و ترس رو ایجاد کنیم، بعد شما دو تا جنایتکار رو تو موقعیتی با طلای فراوان جلوی روشون قرار میدید و اوضاع میتونه به هم بریزه.
از کُندال همچنین در مورد اینکه چرا دقیقا نشنیدیم که دیمون، چه دستوراتی به خون و پنیر داده، سوال شد.کُندال در این باره گفت:
ما عمداً اون لحظه رو قطع کردیم. چون عاشق مت اسمیت هستم و نگاهی که بهشون میکنه من رو آزار میده. قطعاً بهشون یه دستوری داده بود و تا حدی میشنویم که تو اتاق در موردش بحث میکنن؛ این که اون گفته بود باید یه سر بیاریم. پسر در ازای پسر. میتونید تصور کنید شاید دیمون بهشون گفته باشه، دست خالی برنگردید. اما ما این موضوع رو برای تفسیر باز گذاشتیم.