۲٬۱۰۱
ویرایش
Howland Reed (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Bran stark dreams by teiiku.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|[[برن استارک]] اسکین چنجر است. © Art by TeiIku]] | [[پرونده:Bran stark dreams by teiiku.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|[[برن استارک]] اسکین چنجر است. © Art by TeiIku]] | ||
خط ۸: | خط ۶: | ||
==توضیحهاتی دربارهی اسکینچنجرینگ == | ==توضیحهاتی دربارهی اسکینچنجرینگ == | ||
خوی جانوران بعقیدهی [[ | خوی جانوران بعقیدهی [[هاگون]] (Haggon): | ||
* پیوند برقرار کردن با سگها آسان است زیرا بسیار شبیه به انسانها و زودباور هستند که این رفتن به جلد یکی از آنها را آسانتر میکند. | * پیوند برقرار کردن با سگها آسان است زیرا بسیار شبیه به انسانها و زودباور هستند که این رفتن به جلد یکی از آنها را آسانتر میکند. | ||
* گرگها سختتر است. برقراری یک پیوند پایدار بسیار شبیه به یک ازدواج است. یک مرد ممکن است با یک گرگ دوست شود یا حتی ذهن یک گرگ را دگرگون کند ولی یک مرد در حقیقت نمیتواند یک گرگ را رام کند. | * گرگها سختتر است. برقراری یک پیوند پایدار بسیار شبیه به یک ازدواج است. یک مرد ممکن است با یک گرگ دوست شود یا حتی ذهن یک گرگ را دگرگون کند ولی یک مرد در حقیقت نمیتواند یک گرگ را رام کند. | ||
* پرندهها بسیار وسوسه انگيز هستند ولی یک وارگ ممکن است پس از مدتی تمایل خود به جهان دنیوی روی زمین از دست بدهد و فقط میل به پرواز داشته باشد. | * پرندهها بسیار وسوسه انگيز هستند ولی یک وارگ ممکن است پس از مدتی تمایل خود به جهان دنیوی روی زمین از دست بدهد و فقط میل به پرواز داشته باشد. | ||
* گربهها جانورانی بی رحم و بی ارزش هستند و به راحتی قابل کنترل نیستند مگر با زور. | * گربهها جانورانی بی رحم و بی ارزش هستند و به راحتی قابل کنترل نیستند مگر با زور. | ||
* گوزن شمالی (Elk) و آهوی کوهی (deer) طعمه هستند؛ رفتن به جلد (ذهن) آنها طولانی | * گوزن شمالی (Elk) و آهوی کوهی (deer) طعمه هستند؛ رفتن به جلد (ذهن) آنها به مدت طولانی حتی شجاعترین مردان را هم ترسو می کند. | ||
به گفتهی هاگون، یک قانون نانوشتهی اخلاقی؛ اسکینچنجرهای [[وحشی ها]] را از: | به گفتهی هاگون، یک قانون نانوشتهی اخلاقی؛ اسکینچنجرهای [[وحشی ها]] را از این موارد منع می کند: | ||
* خوردن گوشت انسان | * خوردن گوشت انسان | ||
* جفت گیری به عنوان گرگ با گرگ | * جفت گیری به عنوان گرگ با گرگ | ||
* بتصرف آوردن جسم انسان (شنیع ترین کار ممکن) | * بتصرف آوردن جسم انسان (شنیع ترین کار ممکن) | ||
==زندگی ثانویه== | ==زندگی ثانویه== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۴: | ||
====استارکها==== | ====استارکها==== | ||
توانایی اسکینچنجرینگ عمدتا در میان نسل فعلی بچههای (خاندان) [[استارک]] دیده میشود. گفته شده همهی بچهها به همراه [[دایرولف|دایرولف]] هایشان تواناییهای مشترک خود رو بروز دادند اگرچه در اکثر موارد کاملا ناخودآگاه بوده و به احتمال زیاد ورود به ذهن حیوان را شامل نمیشد. بچهها وارگهای درست و حسابيای هستند و میتوانند به جلد هر جانوری بروند اما فقط برن در حال کار روی این موضوع است.<ref>Trinoc*Con 8 (Durham, NC; August 3-5, 2007)[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/World_Fantasy_Con_Saratoga_NY_November_1_4_2007 مارتین این چنین گفت ]</ref> | توانایی اسکینچنجرینگ عمدتا در میان نسل فعلی بچههای (خاندان) [[استارک]] دیده میشود. گفته شده همهی بچهها به همراه [[دایرولف|دایرولف]] هایشان تواناییهای مشترک خود رو بروز دادند اگرچه در اکثر موارد کاملا ناخودآگاه بوده و به احتمال زیاد ورود به ذهن حیوان را شامل نمیشد. بچهها وارگهای درست و حسابيای هستند و میتوانند به جلد هر جانوری بروند اما فقط برن در حال کار روی این موضوع است.<ref>Trinoc*Con 8 (Durham, NC; August 3-5, 2007)[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/World_Fantasy_Con_Saratoga_NY_November_1_4_2007 مارتین این چنین گفت ]</ref> | ||
* [[برن استارک]]: بهرغم سن کم، او از همهی برادرها و خواهرهایش اسکینچنجر ماهرتری است. این احتمالا به علت تجربه کردن حالت افزایش یافتهای از خودآگاهی در زمانی است که به علت سقوطش ( از برجی در وینترفل ) در کما بود. در ابتدا او فقط وارد ذهن دایرولفش [[سامر]] در طول خواب و در حالتی که اعتقاد داشت رویای واقعی دارد، میشد. وقتیکه [[جوجن رید]] به [[وینترفل]] رسید و فهمید چه چیزی در حال رخ دادن است، شروع به راهنمایی برن برای کنترل تواناییهایش کرد. پس از این زمان، برن قادر شد در زمان بیداری به جلد گرگش برود و بدنش را بهجای خود گرگ کنترل کند و تجربهی سادهای داشته باشد از چیزهای که یک دایرول انجام میدهد. در طول سفرش برای یافتن [[فرزندان جنگل]] برن و همراهانش توسط تعدادی [[وایت ها|وایت]] (wight) مورد حمله واقع شدند. برای نجات جان خود و همراهانش برن وارد ذهن همراهش [[هودور]] که برای نبرد با وایتها مناسبتر بود، شد. برن تحت آموزش [[کلاغ سه چشم]] یاد گرفت به جلد یک زاغ و سپس [[درخت نیایش]] وینترفل برود. | * [[برن استارک]]: بهرغم سن کم، او از همهی برادرها و خواهرهایش اسکینچنجر ماهرتری است. این احتمالا به علت تجربه کردن حالت افزایش یافتهای از خودآگاهی در زمانی است که به علت سقوطش ( از برجی در وینترفل ) در کما بود. در ابتدا او فقط وارد ذهن دایرولفش [[سامر]] در طول خواب و در حالتی که اعتقاد داشت رویای واقعی دارد، میشد. وقتیکه [[جوجن رید]] به [[وینترفل]] رسید و فهمید چه چیزی در حال رخ دادن است، شروع به راهنمایی برن برای کنترل تواناییهایش کرد. پس از این زمان، برن قادر شد در زمان بیداری به جلد گرگش برود و بدنش را بهجای خود گرگ کنترل کند و تجربهی سادهای داشته باشد از چیزهای که یک دایرول انجام میدهد. در طول سفرش برای یافتن [[فرزندان جنگل]] برن و همراهانش توسط تعدادی [[وایت ها|وایت]] (wight) مورد حمله واقع شدند. برای نجات جان خود و همراهانش برن وارد ذهن همراهش [[هودور]] که برای نبرد با وایتها مناسبتر بود، شد. {{اسپویلر|برن تحت آموزش [[کلاغ سه چشم]] یاد گرفت به جلد یک زاغ و سپس [[درخت نیایش]] وینترفل برود.}} | ||
* [[آریا استارک]]: در طی سفر، آریا رویاهای دایرولفش، [[نایمریا]]، را تجربه کرد که در آن گروهی از گرگها را رهبری کرده و به بعضی از انسانها حمله میکند.این رویدادها با مکانی که گمان میرود نایمریا در آنجا با گروهی گرگ _که روز به روز بزرگتر و جسورتر میشوند_ حضور دارد، مطابقت دارد. | * [[آریا استارک]]: در طی سفر، آریا رویاهای دایرولفش، [[نایمریا]]، را تجربه کرد که در آن گروهی از گرگها را رهبری کرده و به بعضی از انسانها حمله میکند.این رویدادها با مکانی که گمان میرود نایمریا در آنجا با گروهی گرگ _که روز به روز بزرگتر و جسورتر میشوند_ حضور دارد، مطابقت دارد. {{اسپویلر|همچنین در هنگامی که در [[براووس]] است وارد ذهن گربهها میشود.}} | ||
* [[جان اسنو]]: [[وارامیر|وارامیر شش پوسته]] توضیح میدهد که جان اسکینچنجری قدرتمند ولی تعلیم ندیده و بدون آگاهی از تواناییهای حقیقی خود است. وارامیر به محض دیدن جان با یک | * [[جان اسنو]]: [[وارامیر|وارامیر شش پوسته]] توضیح میدهد که جان اسکینچنجری قدرتمند ولی تعلیم ندیده و بدون آگاهی از تواناییهای حقیقی خود است. وارامیر به محض دیدن جان با یک دایرولف بیصدا که در کنار او میخرامید، فهمید که او چهچیزی است. توانایی جان چند بار هنگامی که او برای جاسوسی وحشیها همراه کورین هفهند بود آشکار شد. از میان چشمهای [[گوست]]، او از گروه وحشیها جاسوسی کرد. وقتی که یک عقاب به گوست حمله کرد جان در حالی که جیغ و داد میکرد از خواب بیدار شد. {{اسپویلر|در [[رقصی با اژدهایان]]، جان اغلب رویای گرگی داشت. [[ملیساندر]] برای (کنترل) تواناییهایش پیشنهاد کمک کرد ولی جان تاکنون دستش را رد کرده است.}} | ||
====وحشیها==== | ====وحشیها==== | ||
* [[اورل]] (Orell) مهاجم وحشی و اسکینچنجری است که میتوانست در بدن یک عقاب ساکن شود. این عقاب به کرات جلوی دستهی اصلی وحشیهای مهاجر دیده میشد و اطلاعات دیدهبانی ارزشمندی تهید میکرد. هنگام ساکن بودن در (جسم) عقاب، اورل توسط جان اسنو کشته شد؛ به همین علت عقاب یا باقیماندهی ذهن اورل از جان متنفر است. | * [[اورل]] (Orell) مهاجم وحشی و اسکینچنجری است که میتوانست در بدن یک عقاب ساکن شود. این عقاب به کرات جلوی دستهی اصلی وحشیهای مهاجر دیده میشد و اطلاعات دیدهبانی ارزشمندی تهید میکرد. هنگام ساکن بودن در (جسم) عقاب، اورل توسط جان اسنو کشته شد؛ به همین علت عقاب یا باقیماندهی ذهن اورل از جان متنفر است. | ||
* وارامیر شش پوسته (Varamyr Sixskins) وحشیای است که توسط سه گرگ، یک [[خرس برفی]] و یک [[گربه سایه]] (shadowcat) همراهی میشدد. بنابراین، او مسلما تا جایی که حافظهها یاری میکند بزرگترین اسکینچنجری است که توسط کسی از جنوب [[دیوار]] دیده شده است. بعد از مرگ اورل، وارامیر کنترل عقاب او را به عهده گرفت و از آن برای دیدهبانی در طی [[نبرد کسل بلک]] استفاده کرد. این عقاب در زمانی که وارامیر در (جسم) آن ساکن بود توسط ملیساندر کشته شد به همین دلیل واراویر دیوانه شد. | * وارامیر شش پوسته (Varamyr Sixskins) وحشیای است که توسط سه گرگ، یک [[خرس برفی]] و یک [[گربه سایه]] (shadowcat) همراهی میشدد. بنابراین، او مسلما تا جایی که حافظهها یاری میکند بزرگترین اسکینچنجری است که توسط کسی از جنوب [[دیوار]] دیده شده است. {{اسپویلر|بعد از مرگ اورل، وارامیر کنترل عقاب او را به عهده گرفت و از آن برای دیدهبانی در طی [[نبرد کسل بلک]] استفاده کرد. این عقاب در زمانی که وارامیر در (جسم) آن ساکن بود توسط ملیساندر کشته شد به همین دلیل واراویر دیوانه شد.}} | ||
* هاگون (Haggon) مربی وارامیر شش پوسته بود.{{رف|ربا|مقدمه}} | * هاگون (Haggon) مربی وارامیر شش پوسته بود.{{رف|ربا|مقدمه}} | ||
* [[بوروک]] (Borroq) اسکینچنجری بود که میتوانست در بدن یک گراز ساکن شود.{{رف|ربا|مقدمه}} | * [[بوروک]] (Borroq) اسکینچنجری بود که میتوانست در بدن یک گراز ساکن شود.{{رف|ربا|مقدمه}} | ||
خط ۴۰: | خط ۳۷: | ||
====سایر اسکینچنجرها==== | ====سایر اسکینچنجرها==== | ||
* [[بریندن ریورز]]: [[دست پادشاه]] و [[فرمانده نگهبانان شب|لرد فرماندهی سابق نگهبانان شب]]، حالا کلاغ سه چشم و بخشی از بنیان یک درخت نیایش. او بیشتر در جلد کلاغها و [[زاغ]]ها میرود و همچنین میتواند از طریق درختهای نیایش ببیند. | * {{اسپویلر|[[بریندن ریورز]]: [[دست پادشاه]] و [[فرمانده نگهبانان شب|لرد فرماندهی سابق نگهبانان شب]]، حالا کلاغ سه چشم و بخشی از بنیان یک درخت نیایش. او بیشتر در جلد کلاغها و [[زاغ]]ها میرود و همچنین میتواند از طریق درختهای نیایش ببیند.}} | ||
* [[خاندان فارویند از لونلی لایت]]: ادعا شده که فارویندها اسکینچنجرهایی با توانایی کنترل شیرهای دریایی، فیل دریایی و نهنگ خالدار هستند.{{رف|ضبک|19}} | * [[خاندان فارویند از لونلی لایت]]: ادعا شده که فارویندها اسکینچنجرهایی با توانایی کنترل شیرهای دریایی، فیل دریایی و نهنگ خالدار هستند.{{رف|ضبک|19}} | ||
* [[خاندان مورمونت]]: [[آلیسانه مورمونت]] (Alysane Mormont) به گفتهی [[آشا گریجوی]]،احتملا به شوخی، زنان (خاندان) مورمونت اسکینچنجرهایی هستند که شبها به خرس تبدیل شده و در جنگلها دنبال جفت میگردند.{{رف|ربا|42}} | * [[خاندان مورمونت]]: [[آلیسانه مورمونت]] (Alysane Mormont) به گفتهی [[آشا گریجوی]]،احتملا به شوخی، زنان (خاندان) مورمونت اسکینچنجرهایی هستند که شبها به خرس تبدیل شده و در جنگلها دنبال جفت میگردند.{{رف|ربا|42}} |