۵٬۹۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←طوفان شمشیرها) |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[پرونده:511px-Flawed_by_algesiras.jpg |بندانگشتی|چپ|300px|ازدواج بی عشق تیریون و [[سانسا استارک]] اثر algesiras]] | [[پرونده:511px-Flawed_by_algesiras.jpg |بندانگشتی|چپ|300px|ازدواج بی عشق تیریون و [[سانسا استارک]] اثر algesiras]] | ||
تیریون چند هفته پس از نبرد به طور کامل بهبود | تیریون چند هفته پس از نبرد به طور کامل بهبود می یابد، تنها به این خاطر که متوجه شود، لرد [[تایوین]] تمامی افتخارات و مقام [[دست پادشاه|دست]] را بدست آورده است . تیریون خود را در حالی میابد که تنزل مقام یافته و به عنوان [[ارباب سکه]] (Master of Coin)، جایگزین [[پتایر بیلیش]] شده است و مجبور است در طی یک ازدواج سیاسی با [[سانسا استارک]] ازدواج کند به این خاطر که از ازدواج او با [[ویلاس تایرل]] (Willas Tyrell) جلو گیری کنند.{{رف|یش|19}} | ||
ازدواج او با [[سانسا]] به سرعت برگزار شد ، اگر چه که تیریون تصمیم میگیرد از رسومات سرپیچی کند و ازدواجشان را کامل نکند، تیریون میگوید که او را لمس نخواهد کرد تا زمانی که خود [[سانسا]] نیز او را بخواهد. پدرش به او فشار میاورد که ازدواجش با [[سانسا]] را کامل کند برای اینکه به صلاح خاندانشان است اما تیریون هرگز اینکار را انجام نمیدهد – تصمیمی که موجب تمسخر وی در دربار میشود.{{رف|یش|28}} ازدواج برای تیریون هیچ شادی در پیش نداشت، [[سانسا]] توسط او دفع شد و [[شی]] نیز بی اعتنا باقی ماند.{{رف|یش|32}} | ازدواج او با [[سانسا]] به سرعت برگزار شد ، اگر چه که تیریون تصمیم میگیرد از رسومات سرپیچی کند و ازدواجشان را کامل نکند، تیریون میگوید که او را لمس نخواهد کرد تا زمانی که خود [[سانسا]] نیز او را بخواهد. پدرش به او فشار میاورد که ازدواجش با [[سانسا]] را کامل کند برای اینکه به صلاح خاندانشان است اما تیریون هرگز اینکار را انجام نمیدهد – تصمیمی که موجب تمسخر وی در دربار میشود.{{رف|یش|28}} ازدواج برای تیریون هیچ شادی در پیش نداشت، [[سانسا]] توسط او دفع شد و [[شی]] نیز بی اعتنا باقی ماند.{{رف|یش|32}} | ||
{{اسپویلر|در ضیافت عروسی [[جافری براتیون|شاه جافری]]، تیریون با [[جافری]] وارد مجادله لفظی میشود، و کمی پس از آن شاه به قتل میرسد، عملی به این خاطر که تیریون به ناحق توسط [[سرسی]] متهم شناخته بشود و دستگیر شود.{{رف|یش|60}} تیریون بار دیگر در محاکمه ای قرار میگیرد که در آن بی گناه است، در طول محاکمه، [[سرسی]] سر [[اوسمند کتل بلک]] (Ser Osmund Kettleblack) را میاورد، کسی که به دروغ میگوید [[جافری]] معتقد بوده که تیریون قصد دارد او را بکشد، [[استاد اعظم پایسل]] نیز ادعا میکند که تیریون از او زهر دزدیده، [[سرسی]] [[شی]] را نیز | {{اسپویلر|در ضیافت عروسی [[جافری براتیون|شاه جافری]]، تیریون با [[جافری]] وارد مجادله لفظی میشود، و کمی پس از آن شاه به قتل میرسد، عملی به این خاطر که تیریون به ناحق توسط [[سرسی]] متهم شناخته بشود و دستگیر شود.{{رف|یش|60}} تیریون بار دیگر در محاکمه ای قرار میگیرد که در آن بی گناه است، در طول محاکمه، [[سرسی]] سر [[اوسمند کتل بلک]] (Ser Osmund Kettleblack) را میاورد، کسی که به دروغ میگوید [[جافری]] معتقد بوده که تیریون قصد دارد او را بکشد، [[استاد اعظم پایسل]] نیز ادعا میکند که تیریون از او زهر دزدیده، [[سرسی]] [[شی]] را نیز قبل از دادگاه برای تحقیر او می آورد . پس از روز اول شرایط او نا امید کننده بود، اما تیریون پس از آنکه شاهزاده [[ابرین مارتل]] (Prince Oberyn Martell) در زندان او را ملاقات میکند و به او پیشنهاد میدهد که حاضر است به عنوان مبارز تیریون در محاکمه شرکت کند، او بار دیگر درخواست محاکمه از طریق مبارزه میکند. در مبارزه، شاهزاده [[ابرین مارتل]] در مقابل سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) قرار میگیرد، گر چه که در ابتدا او به [[گرگور کلگان|گرگور]] زخم هایی کشنده وارد میکند، اما با این حال در کسب پیروزی نا کام می ماند.{{رف|یش|70}} | ||
مرگ [[ | |||
تیریون این موضوع را یک خیانت نابخشودنی | مرگ [[ابرین مارتل|ابرین]] تیریون او را محکوم کرد، اما در شب قبل از اعدام، او توسط برادرش [[جیمی]] و [[واریس]] از سلول زندانش آزاد شد. در طول فرارشان، [[جیمی]] آشکار میسازد که پدرشان او را مجبور کرده بود راجع به روسپی بودن [[تایشا]] به او دروغ بگوید، و او تنها یک دختر دهقان بوده که حقیقتاً تیریون را دوست داشته است. | ||
قبل از ترک [[قلعه سرخ]]، تیریون به اتاق پدرش | |||
تیریون این موضوع را یک خیانت نابخشودنی می بیند، [[جیمی]] را ترک می کند و قول می دهد که تلافی کند. | |||
قبل از ترک [[قلعه سرخ]]، تیریون به اتاق پدرش می رود و [[شی]] را در تخت او می بیند، تیریون [[شی]] را خفه می کند سپس با پدرش رو در رو می شود و از او می خواهد بگوید چه بلایی به سر [[تایشا]] آمده است. | |||
[[تایوین]] به او میگوید: {{نقل قول|او همان جایی رفت که روسپیان میروند}} | [[تایوین]] به او میگوید: {{نقل قول|او همان جایی رفت که روسپیان میروند}} | ||
تیریون پدرش را | تیریون پدرش را می کشد و سپس فرار می کند.{{رف|یش|77}} او از طریق [[دریای باریک]] (The Narrow Sea) به مقصدی نامعلوم که [[واریس]] برای او انتخاب کرده بود می رود. پس از فرار او، [[سرسی]] اعلام می کند که به هر فردی که تیریون را برایش بی آورد مقام لردی اعطا می کند.}} | ||
===ضیافتی برای کلاغها === | ===ضیافتی برای کلاغها === |
ویرایش