۵٬۹۰۷
ویرایش
(←تعالیم) |
(←گذشته) |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
مذهب هفت در [[تپه آندلوس]](Hills of Andalos) و در ميان [[اندال]]ها(Andals) به وجود آمد. گفته مي شود که هفت در هيئت انسان بر روی تپه اندلوس راه رفتند. با استناد به ستاره هفت پر، پدر، هفت ستاره از بهشت را به همراه خود پايين آورد و بر پيشانی [[هوگور اف ده هیل]](Hugor of the Hill)، اولين پادشاه اندال ها قرارداد تا تاجش را شکل دهد. همينطور دوشيزه دختری، با پوستی به نرمی پنبه و چشمانی مانند آبگير های عميق آبی به همراه آورد، تا به اولين همسر هوگور تبديل شود. مادر به آن زن قدرت باروری داد، که با توجه به پيشگويی پيرزن، بتواند بری هوگور چهل و چهار پسر زورمند به دنيا آورد. جنگجو به هر پسر قدرت جنگ آوری داد و آهنگر برای هرکدام شمشير آهنی مهيا نمود.{{رف|ربا|5}} | مذهب هفت در [[تپه آندلوس]](Hills of Andalos) و در ميان [[اندال]]ها(Andals) به وجود آمد. گفته مي شود که هفت در هيئت انسان بر روی تپه اندلوس راه رفتند. با استناد به ستاره هفت پر، پدر، هفت ستاره از بهشت را به همراه خود پايين آورد و بر پيشانی [[هوگور اف ده هیل]](Hugor of the Hill)، اولين پادشاه اندال ها قرارداد تا تاجش را شکل دهد. همينطور دوشيزه دختری، با پوستی به نرمی پنبه و چشمانی مانند آبگير های عميق آبی به همراه آورد، تا به اولين همسر هوگور تبديل شود. مادر به آن زن قدرت باروری داد، که با توجه به پيشگويی پيرزن، بتواند بری هوگور چهل و چهار پسر زورمند به دنيا آورد. جنگجو به هر پسر قدرت جنگ آوری داد و آهنگر برای هرکدام شمشير آهنی مهيا نمود.{{رف|ربا|5}} | ||
مذهب در شش هزار سال قبل، توسط اندال ها که از [[ | مذهب در شش هزار سال قبل، توسط اندال ها که از [[ایسوس]](Essos) هجوم آوردند، به وستروس آمد. زمانی که اين قاره تا حدود زيادی از پرستش کنندگان خدايان قديم پر شده بود. شهر [[اولد تاون]](Old Town)، مرکز مذهب هفت شد، و برای هزاران سال، [[سپت پر ستاره]](Starry Sept)، مقر استقرار سپتون اعظم تايين گردید. تا اين که تارگريان ها از راه آمدند. | ||
زمانی که [[اگان تارگرین اول|اگان فاتح]](Aegon the Conqueror)، به وستروس حمله برد، او هفت را پذيرفت و از طرف سپتون اعظم حمايت شد. خود او ادعا کرد که مذهبيون متعصب، در برابر تارگريان ها کوتاه آمده اند. گرچه، اين وضعيت زمانی که اگان مرد و حکومتش به پسرش، [[اینیس تارگرین اول|اینیس اول]](Aenys I) رسيد، تغيير کرد. مذهب دست از حمايت از تارگريان ها برداشت و مذهبيون متعصب، از لرد هايی حمايت کردند که بر عليه آن ها بلند شده بودند. | زمانی که [[اگان تارگرین اول|اگان فاتح]](Aegon the Conqueror)، به وستروس حمله برد، او هفت را پذيرفت و از طرف سپتون اعظم حمايت شد. خود او ادعا کرد که مذهبيون متعصب، در برابر تارگريان ها کوتاه آمده اند. گرچه، اين وضعيت زمانی که اگان مرد و حکومتش به پسرش، [[اینیس تارگرین اول|اینیس اول]](Aenys I) رسيد، تغيير کرد. مذهب دست از حمايت از تارگريان ها برداشت و مذهبيون متعصب، از لرد هايی حمايت کردند که بر عليه آن ها بلند شده بودند. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
سپتون اعظم و ديندارترين به مرکز جديد مذهب هفت، يعنی بارنداز شاه منتقل شدند. پس از مرگ شاه [[دیرون تارگرین اول|دیرون اول]](Daeron I)، [[بیلور تارگرین اول|بیلور اول]](Baelor I)، که خود يک سپتون بود به پادشاهی رسيد و سپت اعظم بيلور را بر روی [[تپه ی ويسینیا]](Visenya's hill) ساخت. بيلور تصميم گرفت که مذهب را با اسلحه مسلح نکند، چرا که باور داشت که تنها اسلحه ی يک مومن، دعای او است. در دوران حکومت او، يک بنا به مقام سپتون اعظم رسيد. مردی که به قدری تراشيدن کار های سنگی را زيبا انجام مي داد که بيلور باور کرد که او آهنگر در جلد انسان است. گرچه اين سپتون جديد، علی رقم استعدادش در تراشيدن سنگ، نمي توانست بخواند،بنويسد و يا دعايی را از بر باشد. بعد ها شايعه شد که دست بيلور، سپتون را مسموم کرد تا بيش از اين باعث شرمندگی ملت نشود. سپس بيلور يک پسر هشت ساله را به عنوان سپتون اعظم معرفی کرد، او ادعا کرد که پسر ميتواند معجزه کند. گرچه اين بچه نتوانست پادشاه را از مرگ نجات دهد{{رف|ضبک|28}}. تاريخ مي گويد که بيلور در حالی که مي خواست با روزه گرفتن، خود را از گناهانش پاک کند، از گرسنگی مرده است.{{رف|یش|59}} | سپتون اعظم و ديندارترين به مرکز جديد مذهب هفت، يعنی بارنداز شاه منتقل شدند. پس از مرگ شاه [[دیرون تارگرین اول|دیرون اول]](Daeron I)، [[بیلور تارگرین اول|بیلور اول]](Baelor I)، که خود يک سپتون بود به پادشاهی رسيد و سپت اعظم بيلور را بر روی [[تپه ی ويسینیا]](Visenya's hill) ساخت. بيلور تصميم گرفت که مذهب را با اسلحه مسلح نکند، چرا که باور داشت که تنها اسلحه ی يک مومن، دعای او است. در دوران حکومت او، يک بنا به مقام سپتون اعظم رسيد. مردی که به قدری تراشيدن کار های سنگی را زيبا انجام مي داد که بيلور باور کرد که او آهنگر در جلد انسان است. گرچه اين سپتون جديد، علی رقم استعدادش در تراشيدن سنگ، نمي توانست بخواند،بنويسد و يا دعايی را از بر باشد. بعد ها شايعه شد که دست بيلور، سپتون را مسموم کرد تا بيش از اين باعث شرمندگی ملت نشود. سپس بيلور يک پسر هشت ساله را به عنوان سپتون اعظم معرفی کرد، او ادعا کرد که پسر ميتواند معجزه کند. گرچه اين بچه نتوانست پادشاه را از مرگ نجات دهد{{رف|ضبک|28}}. تاريخ مي گويد که بيلور در حالی که مي خواست با روزه گرفتن، خود را از گناهانش پاک کند، از گرسنگی مرده است.{{رف|یش|59}} | ||
== وقايع اخير == | == وقايع اخير == | ||
===== بازی تاج و تخت ===== | ===== بازی تاج و تخت ===== |
ویرایش