نايمريا (دايرولف): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای جدید حاوی «{{اطلاعات اشخاص | نام_شخصیت = نایمریا | تصویر = [[پرونده:Nymeria_by_daaria.jpg|راست|3...» ایجاد کرد) |
|||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ابهام زدایی|نایمریا (ابهام زدایی)}} | |||
{{اطلاعات اشخاص | {{اطلاعات اشخاص | ||
| نام_شخصیت = نایمریا | | نام_شخصیت = نایمریا | ||
خط ۱۱: | خط ۱۲: | ||
| نشان = | | نشان = | ||
}} | }} | ||
''' | '''نایمریا''' ، دایرولفی است که به آریا استارک داده شده است. او کمی کوچک تر از برادرانش [[گری ویند]]، [[لیدی]]، [[سامر]]، [[شگی داگ]] و [[گوست]] است. اسم او از نایمریا، ملکه [[روین]] (Rhoyne) آمده است.{{رف|بتت|7}} | ||
==مشخصات ظاهری== | ==مشخصات ظاهری== | ||
نایمریا چشمان طلایی تیره{{رف|بتت|10}} و موهای خاکستری{{رف|بتت|15}} دارد. | نایمریا چشمان طلایی تیره{{رف|بتت|10}} و موهای خاکستری{{رف|بتت|15}} دارد. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۸: | ||
==اتفاقات اخیر== | ==اتفاقات اخیر== | ||
=== بازی تاج و تخت === | === بازی تاج و تخت === | ||
نایمریا همراه برادرانش در کنار جسد | نایمریا همراه برادرانش در کنار جسد مردهی مادرشان در برف، توسط [[جان اسنو|جان اسنو]] و [[راب استارک|راب استراک]] پیدا میشود.{{رف|بتت|1}} آریا تا جایی که ممکن است نایمریا را در کنار خود نگهداری میکند، حتی به دایرولف اجازه میدهد که کنار تخت او، روی زمین بخوابد.{{رف|بتت|7}} نایمریا، آریا را در مسیر [[بارانداز_پادشاه|بارانداز پادشاه]](King's Landing) تا جنوب همراهی میکند. وقتی که [[جافری براتیون|جافری براتیون]] و [[سانسا استارک|سانسا]] به طور اتفاقی به شمشیربازی آریا و دوستش [[میکا]]، برخورد میکنند، جافری، میکا را به مبارزه میطلبد و مایکا در اینکار، زخمهایی برمیدارد. جافری قصد ترحم کردن را نداشت که باعث شد آریا با چوبی که داشت، به او حمله کند. جافری هم در مقابل با شمشیرش به آریا حمله میکند، و نایمریا ناگهان به جافری پریده و او را گاز میگیرد. بعد از اینکه او را رها کرد، آریا و نایمریا به سرعت میگریزند.{{رف|بتت|15}} به دلیل ترس از کشته شدن نایمریا، آریا و جوری مجبور میشوند که او را فراری بدهند. | ||
=== نزاع شاهان === | === نزاع شاهان === | ||
آریا در مسیرش به سمت شمال با [[یارن]](Yoren)، | آریا در مسیرش به سمت شمال با [[یارن]](Yoren)، صحبتهایی در مورد یک گرگ مادهی بسیار بزرگ میشنود که سردسته گلهای در حول و حوش [[چشم خدایان]](Gods Eye) است و از انسانها نمیترسد. لورد [[ویلیام مووتون]](William Mooton) و پسرانش به قصد شکار او میروند، ولی مجبور میشوند برگردند و در این عملیات، سگهای بسیاری را از دست میدهند.{{رف|نش|5}} | ||
=== یورش | === یورش شمشیرها === | ||
آریا در حالیکه به دنبال ریورران است، گله گرگی را میبیند. بزرگترین آنها، وقتی آریا سر آنها فریاد میکشد، زوزه میکشد. بعدها، او خواب میبیند که نایمریا به [[ایگو]] از [[یاران دلیر|یاران دلیر]] و همراهان او حمله میکند و آنها را می کشد.{{رف|یش|3}} | |||
در طول ارتباط [[اسکین چنجر|وارگی]] او با نایمریا، آریا جسد [[کاتلین استارک|کاتلین استارک]] را در رودخانه پیدا | در طول ارتباط [[اسکین چنجر|وارگی]] او با نایمریا، آریا جسد [[کاتلین استارک|کاتلین استارک]] را در رودخانه پیدا میکند. او را به سمت ساحل میکشاند و سعی میکند که او را بیدار کند، ولی متوجه میشود که او مرده است.{{رف|یش|65}} | ||
=== ضیافتی برای کلاغ ها === | === ضیافتی برای کلاغ ها === | ||
از [[براووس|براووس]]، آریا شب ها خواب گرگی(wolf dreams) میبیند که در آن سردسته گروه بزرگی از گرگها در جنگل است.{{رف|ضبک|6}} {{سخ}} | |||
سپتون [[مریبالد]](Meribald) گزارش میدهد که | سپتون [[مریبالد]](Meribald) گزارش میدهد که گلهی بزرگی از صدها گرگ، در [[تریدنت]](Trident) پرسه میزنند.{{رف|ضبک|25}}{{سخ}} | ||
سر [[دانول فری]]، از | سر [[دانول فری]]، از دستهای از گرگ های بی سابقه در [[ریورلندز]](Riverlands) شکایت دارد و به [[جیمی لنیستر|جیمی]] میگوید که دسته گرگها، به بار و بنهی کالسکهی او، وقتی که از [[دوقلوها|تویینز]] حرکت میکند، حمله میکنند.{{رف|ضبک|30}} سر [[درموت]] از رین وود(Rainwood) اطراف [[ریورران]](Riverrun) گشت میزد و گزارش پیدا کردن صدها گرگ که 2 نفر از نگهبانان او را هم کشته اند، داد. یکی از مردان در حال مرگ گفت که این گله توسط " یک گرگ مادهی غول پیکر، دایرولف" ، هدایت میشده است.{{رف|ضبک|44}} | ||
=== رقصی با اژدهایان === | === رقصی با اژدهایان === | ||
{{اسپویلر|[[گوست]] نایمریا را دید که زیر نور مهتاب، | {{اسپویلر|[[گوست]] نایمریا را دید که زیر نور مهتاب، میخواند و صدها قوم و خیش خاکستری کوچک او هم، همراه او میخوانند. او در تپهای ایستاده بود که گرمتر از [[دیوار|دیوار]] بود و پر از غذا. {{رف|ربا|44}} وقتی آریای نابینا، هویت بث(Beth) را دارد، در خواب گرگی، آسمان شب وستروس را میبیند. در طول این خواب، اولین بارش برف در ریورلندز را میبیند و اینکه از زمان شروع آن برف، صید بسیار نایاب شده بود. نایمریا و گروهش، ضیافتی با چوپان، سگ هایش و گلهی او، ترتیب داده بودند. یعضی از اقوام خاکستری کوچک نایمریا، از انسانها میترسیدند، حتی انسانهای مُرده؛ ولی گوشت او، گوشت بود و انسانها صید.{{رف|ربا|45}} }} | ||
== نقل قول هایی در مورد نایمریا == | == نقل قول هایی در مورد نایمریا == | ||
{{نقل قول|ما مجبور شدیم بهش سنگ پرتاب کنیم. من بهش گفتم که فرار کن، برو آزاد باش، که دیگه | {{نقل قول|ما مجبور شدیم بهش سنگ پرتاب کنیم. من بهش گفتم که فرار کن، برو آزاد باش، که دیگه نمیخوامت!. گرگهای دیگهای بودند که او باهاشون بازی کنه، ما صدای زوزهی اونا رو شنیدیم، و جوری گفت که جنگل پر از بازی ـه، خب آهویی رو باید شکار کنه. فقط بازهم داشت دنبال ما میاومد که ما نهایت تصمیم گرفتیم بهش سنگ پرتاب کنیم. من دوبار بهش زدم. اون یه نالهای کرد و به من نگاه کرد و من احساس خیلی شرمندگی میکردم، ولی کار درستی بود، مگه نه؟ ملکه اون رو میکشت.{{رف|بتت|22}} |[[آریا استارک|آریا استارک]] به [[ادارد استارک|ادارد استارک]] بعد از فراری دادن نایمریا}} | ||
{{دایرولف ها}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع|2}} | {{منابع|2}} | ||
[[en:Nymeria_(direwolf)]] | [[en:Nymeria_(direwolf)]] | ||
[[رده:دایرولف]] | [[رده:دایرولف ها]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ اوت ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۴
آریا استارک در حال خداحافظی با نایمریا، اثری از داریا | |
| |
نژاد | دایرولف |
---|---|
تولد | در 298AC در شمال |
کتاب(ها) | بازی تاج و تخت(حضور دارد) نزاع شاهان(اشاره شده) |
نایمریا ، دایرولفی است که به آریا استارک داده شده است. او کمی کوچک تر از برادرانش گری ویند، لیدی، سامر، شگی داگ و گوست است. اسم او از نایمریا، ملکه روین (Rhoyne) آمده است.[۱]
مشخصات ظاهری
نایمریا چشمان طلایی تیره[۲] و موهای خاکستری[۳] دارد.
اتفاقات اخیر
بازی تاج و تخت
نایمریا همراه برادرانش در کنار جسد مردهی مادرشان در برف، توسط جان اسنو و راب استراک پیدا میشود.[۴] آریا تا جایی که ممکن است نایمریا را در کنار خود نگهداری میکند، حتی به دایرولف اجازه میدهد که کنار تخت او، روی زمین بخوابد.[۱] نایمریا، آریا را در مسیر بارانداز پادشاه(King's Landing) تا جنوب همراهی میکند. وقتی که جافری براتیون و سانسا به طور اتفاقی به شمشیربازی آریا و دوستش میکا، برخورد میکنند، جافری، میکا را به مبارزه میطلبد و مایکا در اینکار، زخمهایی برمیدارد. جافری قصد ترحم کردن را نداشت که باعث شد آریا با چوبی که داشت، به او حمله کند. جافری هم در مقابل با شمشیرش به آریا حمله میکند، و نایمریا ناگهان به جافری پریده و او را گاز میگیرد. بعد از اینکه او را رها کرد، آریا و نایمریا به سرعت میگریزند.[۳] به دلیل ترس از کشته شدن نایمریا، آریا و جوری مجبور میشوند که او را فراری بدهند.
نزاع شاهان
آریا در مسیرش به سمت شمال با یارن(Yoren)، صحبتهایی در مورد یک گرگ مادهی بسیار بزرگ میشنود که سردسته گلهای در حول و حوش چشم خدایان(Gods Eye) است و از انسانها نمیترسد. لورد ویلیام مووتون(William Mooton) و پسرانش به قصد شکار او میروند، ولی مجبور میشوند برگردند و در این عملیات، سگهای بسیاری را از دست میدهند.[۵]
یورش شمشیرها
آریا در حالیکه به دنبال ریورران است، گله گرگی را میبیند. بزرگترین آنها، وقتی آریا سر آنها فریاد میکشد، زوزه میکشد. بعدها، او خواب میبیند که نایمریا به ایگو از یاران دلیر و همراهان او حمله میکند و آنها را می کشد.[۶] در طول ارتباط وارگی او با نایمریا، آریا جسد کاتلین استارک را در رودخانه پیدا میکند. او را به سمت ساحل میکشاند و سعی میکند که او را بیدار کند، ولی متوجه میشود که او مرده است.[۷]
ضیافتی برای کلاغ ها
از براووس، آریا شب ها خواب گرگی(wolf dreams) میبیند که در آن سردسته گروه بزرگی از گرگها در جنگل است.[۸]
سپتون مریبالد(Meribald) گزارش میدهد که گلهی بزرگی از صدها گرگ، در تریدنت(Trident) پرسه میزنند.[۹]
سر دانول فری، از دستهای از گرگ های بی سابقه در ریورلندز(Riverlands) شکایت دارد و به جیمی میگوید که دسته گرگها، به بار و بنهی کالسکهی او، وقتی که از تویینز حرکت میکند، حمله میکنند.[۱۰] سر درموت از رین وود(Rainwood) اطراف ریورران(Riverrun) گشت میزد و گزارش پیدا کردن صدها گرگ که 2 نفر از نگهبانان او را هم کشته اند، داد. یکی از مردان در حال مرگ گفت که این گله توسط " یک گرگ مادهی غول پیکر، دایرولف" ، هدایت میشده است.[۱۱]
رقصی با اژدهایان
نقل قول هایی در مورد نایمریا
” ما مجبور شدیم بهش سنگ پرتاب کنیم. من بهش گفتم که فرار کن، برو آزاد باش، که دیگه نمیخوامت!. گرگهای دیگهای بودند که او باهاشون بازی کنه، ما صدای زوزهی اونا رو شنیدیم، و جوری گفت که جنگل پر از بازی ـه، خب آهویی رو باید شکار کنه. فقط بازهم داشت دنبال ما میاومد که ما نهایت تصمیم گرفتیم بهش سنگ پرتاب کنیم. من دوبار بهش زدم. اون یه نالهای کرد و به من نگاه کرد و من احساس خیلی شرمندگی میکردم، ولی کار درستی بود، مگه نه؟ ملکه اون رو میکشت.[۱۴] “ —آریا استارک به ادارد استارک بعد از فراری دادن نایمریا
دایرولف های استارک ها | |
گری ویند | گوست | لیدی | نایمریا | سامر | شگی داگ |
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ بازی تاج و تخت، فصل 7، آریا.
- ↑ بازی تاج و تخت، فصل 10، جان.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ بازی تاج و تخت، فصل 15، سانسا.
- ↑ بازی تاج و تخت، فصل 1، برن.
- ↑ نزاع شاهان، فصل 5، آریا.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 3، آریا.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 65، آریا.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 6، آریا.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 25، برین.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 30، جیمی.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 44، جیمی.
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 44، جان.
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 45، دختر کور (آریا I).
- ↑ بازی تاج و تخت، فصل 22، آریا.