ایلیریو موپاتیس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۷: خط ۲۷:


==تاریخچه==
==تاریخچه==
در جوانی،ایلیریو یک براوو فقیر بوده که با شمشیرش زندگی میکرده است.بعد از اینکه واریس جوان وارد پنتوس شد،این دو با هم دوست شدند و باهم کار کردند و بسیار ثروتمند شدند.ایلیریو احترام زیادی بدست آورد و تبدیل به شخص محترمی شد و با دختر باکره ی یکی از خویشاوندان [[شاهزاده ی پنتوس]](Prince of Pentos) ازدواج کرد.فقط با کمک واریس بود که او به چنین موقعیتی رسید که دختر یک ارباب تمایل به ازدواج با او داشته باشد.{{رف|چگم|}}بعد ازاینکه همسر اولش مرد او حداقل یکبار دیگر ازدواج کرد،با [[سرا]](Serra) یک دختر لایسنی که در یک فاحشه خانه کار میکرد.این موضوع باعث خشم شاهزاده شده و ورود ایلیریو به کاخ را برای همیشه منع کرد.ایلیریو با سرا بسیار خوشحال بود،تا زمانیکه یک [[کشتی تجاری براووسی]](Braavosi trading galley) ،ناقل بیماری،در پنتوس لنگر انداخت.بیاری بوسیله ی موشها از کشتی خارج شد و باعث مرگ دوهزار نفر گشت که سرا هم دربین آنها بود.ایلیریو یک لاکت با عکس سرا و دستهای اورا بعنوان یک یادآوری ازعشق از دست رفته اش نگه میدارد.{{رف|ربا|5}}
در جوانی،ایلیریو یک براوو فقیر بوده که با شمشیرش زندگی میکرده است. بعد از اینکه واریس جوان وارد پنتوس شد، این دو با هم دوست شدند و باهم کار کردند و بسیار ثروتمند شدند.ایلیریو احترام زیادی بدست آورد و تبدیل به شخص محترمی شد و با دختر باکره ی یکی از خویشاوندان [[شاهزاده ی پنتوس]](Prince of Pentos) ازدواج کرد. فقط با کمک واریس بود که او به چنین موقعیتی رسید که دختر یک ارباب تمایل به ازدواج با او داشته باشد.{{رف|چگم|}}بعد ازاینکه همسر اولش مرد او حداقل یکبار دیگر ازدواج کرد، با [[سرا]](Serra) یک دختر لایسنی که در یک فاحشه خانه کار می کرد.این موضوع باعث خشم شاهزاده شده و ورود ایلیریو به کاخ را برای همیشه منع کرد. ایلیریو با سرا بسیار خوشحال بود، تا زمانیکه یک [[کشتی تجاری براووسی]](Braavosi trading galley)، ناقل بیماری، در پنتوس لنگر انداخت. بیماری به وسیله ی موشها از کشتی خارج شد و باعث مرگ دوهزار نفر گشت که سرا هم دربین آنها بود.ایلیریو یک لاکت با عکس سرا و دستهای اورا بعنوان یک یادآوری ازعشق از دست رفته اش نگه می دارد.{{رف|ربا|5}}
 
حتی چندین دهه بعد از رفتن واریس برای خدمت در [[وستروس]]،این دو هنوز ارتباط نزدیکی با هم دارند.ایلیریو تارگرین های باقیمانده را در خانه اش تحت حفاظتش نگه داشته است.دنریس و ویسریس تارگرین به مدت نیمی از سال تا زمان ازدواج دنی با کال دروگو در خانه ی او اقامت داشتند.ایلیریو در ابتدا تحت تاثیر زیبایی بسیار دنریس قرار گرفت و به از سر راه برداشتن ویسریس و به همسری گرفتن دنریس فکر کرد،ولی به سرعت از این ایده دست کشید به این دلیل که باور داشت که دخترک خیلی ترسو،خجالتی و وحشت زده است و ازدواج با او هیچ لذتی برای او بهمراه نخواهد داشت.اوادعا میکند بخاطر قولی که ویسریس به او داده بوده که بمحض بدست آوردن [[تخت آهنین]] او را [[ارباب سکه ها]] (Master of Coin) میکند از این دو حفاظت کرده است.{{رف|ربا|5}}


حتی چندین دهه بعد از رفتن واریس برای خدمت در [[وستروس]]،این دو هنوز ارتباط نزدیکی با هم دارند.ایلیریو تارگرین های باقیمانده را در خانه اش تحت حفاظتش نگه داشته است. دنریس و ویسریس تارگرین به مدت نیمی از سال تا زمان ازدواج دنی با کال دروگو در خانه ی او اقامت داشتند. ایلیریو در ابتدا تحت تاثیر زیبایی بسیار دنریس قرار گرفت و به از سر راه برداشتن ویسریس و به همسری گرفتن دنریس فکر کرد، ولی به سرعت از این ایده دست کشید به این دلیل که باور داشت که دخترک خیلی ترسو، خجالتی و وحشت زده است و ازدواج با او هیچ لذتی برای او به ممراه نخواهد داشت. اوادعا میکند بخاطر قولی که ویسریس به او داده بوده که به محض بدست آوردن [[تخت آهنین]] او را [[ارباب سکه ها]] (Master of Coin) میکند از این دو حفاظت کرده است.{{رف|ربا|5}}


==رویدادهای اخیر==
==رویدادهای اخیر==
'''بازی تاج و تخت'''
'''بازی تاج و تخت'''
[[پرونده:Illyrio Dragon Eggs.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|ایلیریو و تخم های اژدها اثر Amok]]ظاهرا علاقه ی ایلیریو به تارگرین ها به دلایل صرفا مالی است،اوانتظار دارد زمانیکه تارگرین ها دوباره به قدرت رسیدند برای سپاس گذاری و حق شناسی به او ثروت زیادی بدهند.او همچنین با گفتن اینکه مردم وستروس منتظر پادشاه برحقشان هستند و اینکه مردان به سلامتی او مینوشند و زنان پنهانی پرچم های اژدها میدوزند،حس جاه طلبی ویسریس را تحریک و شعله ورترمیکند.
[[پرونده:Illyrio Dragon Eggs.jpg|بندانگشتی|چپ|250px|ایلیریو و تخم های اژدها اثر Amok]]ظاهرا علاقه ی ایلیریو به تارگرین ها به دلایل صرفا مالی است، اوانتظار دارد زمانیکه تارگرین ها دوباره به قدرت رسیدند برای سپاسگزاری  و حق شناسی به او ثروت زیادی بدهند. او همچنین با گفتن اینکه مردم وستروس منتظر پادشاه برحقشان هستند و اینکه مردان به سلامتی او مین وشند و زنان پنهانی پرچم های اژدها می دوزند،حس جاه طلبی ویسریس را تحریک و شعله ورتر می کند.




ایلیریو ترتیب ازدواج دنریس با کال دروگو را داد تا از [[کالاسار]] قدرتمند دروگو برای تهاجم به وستروس استفاده کنند.او هم چنین با واریس،ارباب زمزمه های پادشاه رابرت(Robert Baratheon) کار میکرد،برای ایجاد یک دوره ی ضعف و عدم ثبات استراتژیک و آماده سازی زمینه ی تهاجم تارگرین ها به وستروس.او به دنریس در روز عروسی اش سه تخم اژدهای سنگ شده هدیه داد،و انتظار نداشت که این تخم ها توسط دنریس شکسته شوند و تبدیل به جوجه اژدها شوند.و این اژدهایان ارزش بسیار بیشتری از آنچه که ایلیریو امید داشت از دنریس بعد از رسیدنش به تاج تخت دریافت کند، داشتند.{{رف|بتت|3}}{{رف|بتت|72}}
ایلیریو ترتیب ازدواج دنریس با کال دروگو را داد تا از [[کالاسار]] قدرتمند دروگو برای تهاجم به وستروس استفاده کنند.ا و هم چنین با واریس،ارباب زمزمه های پادشاه رابرت(Robert Baratheon) کار می کرد، برای ایجاد یک دوره ی ضعف و عدم ثبات استراتژیک و آماده سازی زمینه ی تهاجم تارگرین ها به وستروس. او به دنریس در روز عروسی اش سه تخم اژدهای سنگ شده هدیه داد، و انتظار نداشت که این تخم ها توسط دنریس شکسته شوند و تبدیل به جوجه اژدها شوند. و این اژدهایان ارزش بسیار بیشتری از آنچه که ایلیریو امید داشت از دنریس بعد از رسیدنش به تاج تخت دریافت کند، داشتند.{{رف|بتت|3}}{{رف|بتت|72}}




پیش از آن زمانیکه ادارد استارک(Eddard Stark) به پادشاه رابرت براتیون گفت که او نمیتواند به دنریس تارگرین آسیبی برساند ،رابرت به او گفت:
پیش از آن زمانیکه ادارد استارک(Eddard Stark) به پادشاه رابرت براتیون گفت که او نمی تواند به دنریس تارگرین آسیبی برساند، رابرت به او گفت:




{{نقل قول|یه پنتوشی آبله رو تاجر پنیر،اون و برادرش و در ویلای خودش با خواجه ها در هر طرف تحت محافظت داشت و حالا اونارو تحویل دوتراکیها داده.باید سالها پیش که دست یافتن بهشون آسون بود،ترتیب کشتنشون رو میدادم،اما جان به بدی تو بود.نشانه ی حماقت منه که به حرفش گوش کردم.{{رف|بتت|12}}}}
{{نقل قول|یه پنتوسی آبله رو تاجر پنیر،اون و برادرش رو در ویلای خودش با خواجه ها در هر طرف تحت محافظت داشت و حالا اونارو تحویل دوتراکیها داده. باید سالها پیش که دست یافتن بهشون آسون بود، ترتیب کشتنشون رو میدادم،اما جان به بدی تو بود. نشانه ی حماقت منه که به حرفش گوش کردم.{{رف|بتت|12}}}}


[[پرونده:Illyrio Targaryens.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|ایلیریو بهمراه دنریس و ویسریس تارگرین در پنتوس]]رابرت خبر نداشت که ایلیریو از طرف دوستش واریس،ارباب زمزمه ها ی خود پادشاه رابرت، تارگرین های باقیمانده را تحت حفاظت گرفته.
[[پرونده:Illyrio Targaryens.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|ایلیریو به ممراه دنریس و ویسریس تارگرین در پنتوس]]رابرت خبر نداشت که ایلیریو از طرف دوستش واریس،ارباب زمزمه ها ی خود پادشاه رابرت، تارگرین های باقیمانده را تحت حفاظت گرفته.


'''نزاع شاهان'''
'''نزاع شاهان'''




ایلیریو همچنان به مراقبت از دنریس ادامه داد،برای او [[بلواس نیرومند]](Strong Belwas) و ملازمش [[آرستان ریش سپید]](Arstan) را بهمراه سه کشتی فرستاد تا او را به پنتوس برگردانند.{{رف|نش|63}}
ایلیریو همچنان به مراقبت از دنریس ادامه داد، برای او [[بلواس نیرومند]](Strong Belwas) و ملازمش [[آرستان ریش سپید]](Arstan) را به ممراه سه کشتی فرستاد تا او را به پنتوس برگردانند.{{رف|نش|63}}


'''یورش شمشیرها'''
'''یورش شمشیرها'''




به یکی از کشتی های ایلیریو توسط [[سالادور سان]](Salladhor Saan) ،که بعنوان لرد [[خلیج بلکواتر]](Blackwater Bay) نامیده شده بود،حمله شد و این کشتی مصادره شد.
به یکی از کشتی های ایلیریو توسط [[سالادور سان]](Salladhor Saan)، که بعنوان لرد [[خلیج بلک واتر]](Blackwater Bay) نامیده شده بود، حمله شد و این کشتی مصادره شد.


'''رقصی با اژدهایان'''
'''رقصی با اژدهایان'''


{{اسپویلر|بعد از اینکه تیریون لنیستر محکوم به خیانت بخاطر مسموم کردن پادشاه [[جافری براتیون]](Joffrey Baratheon) شد،واریس ترتیب خروج مخفیانه و قاچاقی او را از [[قدمگاه پادشاه]](King's Landing) داد و او را تحت حفاظت ایلیریو قرار داد.وقتی تیریون به پنتوس رسید ایلیریو به او خوشامد گفت،او از تیریون میزبانی کرد و به راهی برای لرد کسترلی راک شدن پیشنهاد کرد.او درباره ی دنریس تارگرین با تیریون صحبت کرد.تیریون هر چند با بی میلی و محتاطانه ولی این رو شانسی برای بدست آوردن حق طبیعی خودش دید و پذیرفت که به سوی دنریس سفر کند.ایلیریو هم چنین فاش کرد که بخاطر ارباب سکه های هفت پادشاهی شدن از تارگرین ها حمایت میکند.
{{اسپویلر|بعد از اینکه تیریون لنیستر محکوم به خیانت بخاطر مسموم کردن پادشاه [[جافری براتیون]](Joffrey Baratheon) شد،واریس ترتیب خروج مخفیانه و قاچاقی او را از [[بارانداز پادشاه]](King's Landing) داد و او را تحت حفاظت ایلیریو قرار داد.وقتی تیریون به پنتوس رسید ایلیریو به او خوشامد گفت،او از تیریون میزبانی کرد و به راهی برای لرد کسترلی راک شدن پیشنهاد کرد.او درباره ی دنریس تارگرین با تیریون صحبت کرد. تیریون هر چند با بی میلی و محتاطانه ولی این رو شانسی برای بدست آوردن حق طبیعی خودش دید و پذیرفت که به سوی دنریس سفر کند.ایلیریو هم چنین فاش کرد که بخاطر ارباب سکه های هفت پادشاهی شدن از تارگرین ها حمایت میکند.


زمانیکه تیریون بخاطر شکش سوالات بیشتری راجع به انگیزه ی واقعی ایلیریو برای کمک به ملکه دنریس میپرسد،ایلیریو گفت:
زمانیکه تیریون بخاطر شکش سوالات بیشتری راجع به انگیزه ی واقعی ایلیریو برای کمک به ملکه دنریس می پرسد،ایلیریو گفت:


{{نقل قول|همه ی کارهایی که یه مرد میکنه برای سود و منفعت نیست،اگر میخواهی باور کن یا نه،ولی احمق های پیر و چاقی مثل من هم دوستانی دارند،و محبت هایی که باید جبران بشن.{{رف|ربا|5}}}}
{{نقل قول|همه ی کارهایی که یه مرد میکنه برای سود و منفعت نیست،اگر میخواهی باور کن یا نه، ولی احمق های پیر و چاقی مثل من هم دوستانی دارند،و محبت هایی که باید جبران بشن.{{رف|ربا|5}}}}


ایلیریو و تیریون در یک تخت روان سفر کردند تا بالاخره به یکی دیگر از گروه های همکار ایلیریو رسیدند{{رف|ربا|1}}.ایلیریو،تیریون را به هالدون(Haldon) و رولی داکفیلد(Rolly Duckfield) سپرد،تا سفرشان را از راه دریا به ولانتیس(Volantis)ادامه دهند.
ایلیریو و تیریون در یک تخت روان سفر کردند تا بالاخره به یکی دیگر از گروه های همکار ایلیریو رسیدند{{رف|ربا|1}}.ایلیریو،تیریون را به هالدون(Haldon) و رولی داکفیلد(Rolly Duckfield) سپرد،تا سفرشان را از راه دریا به ولانتیس(Volantis)ادامه دهند.
ایلیریو برای آنها آرزوی یک سفر خوشایند میکند و به پنتوس و خانه اش بازمیگردد.[[گریف]](Griff) میگوید که ایلیریو آنقدربه تریارک نیسوس واسار (Triarch Nyessos Vhassar) از حزب فیل پول داده است که کاملا به او مسلط شده.{{رف|ربا|18}}
ایلیریو برای آنها آرزوی یک سفر خوشایند میکند و به پنتوس و خانه اش بازمیگردد.[[گریف]](Griff) میگوید که ایلیریو آنقدربه تریارک نیسوس واسار (Triarch Nyessos Vhassar) از حزب فیل پول داده است که کاملا به او مسلط شده.{{رف|ربا|18}}


تریستان ریورز(Tristan Rivers) که ایلیریو ،به [[گروهان طلایی]](Golden Company) این تصور نادرست را داده که خواهر [[پادشاه گدا]](the Beggar King) ،دنریس،یک ملکه خردسال انعطاف پذیر و آسیب پذیر است.{{رف|ربا|24}}}}
تریستان ریورز(Tristan Rivers) که ایلیریو ،به [[گروهان طلایی]](Golden Company) این تصور نادرست را داده که خواهر [[پادشاه گدا]](the Beggar King)، دنریس، یک ملکه خردسال انعطاف پذیر و آسیب پذیر است.{{رف|ربا|24}}}}


==نقل قول ها==
==نقل قول ها==
خط ۹۵: خط ۹۴:


==منابع==
==منابع==
{{منابع|10}}
{{منابع|2}}
[[رده:کارکتر های پنتوس]][[رده:شهرهای آزاد]][[رده:بازرگان]]
[[رده:کارکتر های پنتوس]][[رده:شهرهای آزاد]][[رده:بازرگان]]
[[en:Illyrio Mopatis]]
[[en:Illyrio Mopatis]]
۵۳۷

ویرایش