داریو ناهاریس

داریو ناهاریس

اثر Amok ©
خاندان	کلاغ‌های طوفان
فرهنگ	تایروشی
کتاب(ها)	یورش شمشیرها (حضور دارد) ضیافتی برای کلاغ‌ها (اشاره شده) رقصی با اژدهایان (حضور دارد)
بازیگر	اد اسکرین ~ فصل سوم مایکل هیوزمن ~ فصل چهارم
سریال	فصل سوم | فصل چهارم

داریو نهاریس ارشد و فرمانده‌ی تایراشی گروهی از مزدوران به نام کلاغ‌های طوفان است. داریو بعد از به قتل رساندن دو فرمانده‌ی قبلی کلاغ‌های طوفان به مقام فرماندهی این گروه رسید.

شخصیت و ظاهر

ریش سه‌شاخه‌ی داریو به همراه موهای مجعدش به رسم مردم تایراش آبی رنگ شده و رنگ چشم‌های او نیز آبی است. سیبیل داریو به رنگ طلایی آرایش شده است و دارای دماغ نوک تیزی است. او لاغر اندام با پوست صاف است، یک دندان طلا دارد و لباس‌هایی با رنگ‌های جیغ و پر زرق و رق می‌پوشد. داریو به عنوان سلاح از یک ارخ دوتراکی و یک دشنه‌ی میری استفاده می‌کند که دسته ی هردو از جنس طلا است و به صورت بدن زنهای برهنه تراش خورده‌اند.

داریو جنگجوی قابلی می‌باشد و مانند اکثر مزدوران دمدمی مزاج، خشن و عاری از حس وفاداری است. خیلی سریع عصبی می‌شود و بی احتیاط است. با وجود تمام این کاستی‌ها به نظر می‌رسد به دنریس تارگرین علاقه ی زیادی دارد.

وقایع اخیر

داریو سر پرندال و سالور را برای دنریس می‌آورد - اثری از Amok ©

یورش شمشیرها

هنگامی که گروه کلاغ‌های طوفان قراردادی را با شهر یونکای امضا کردند تا در مقابل دنریس تارگرین از این شهر دفاع کنند داریو عضو این گروه بود. داریو یکی از ارشدهای کلاغ‌های طوفان بود که با دنریس وارد مذاکره شد. دنریس به آنها طلا و غنائم را پیشنهاد داد در صورتی که کلاغ‌های طوفان برای او بجنگند. این پیشنهاد توسط یکی از فرمانده‌هان این گروه به نام پرندال نا گهزن رد شد.

کلاغ‌های طوفان گروهی تشکیل شده از مردان آزاد بود بنابراین پشت کردن به یونکای باید بین تمامی افراد به رای گذاشته می‌شد. در همین هنگام داریو با کشتن پرندال نا گهزن و فرمانده‌ی دیگر گروه با نام سالور طاس و بردن کلاغ‌های طوفان به جبه ی دنریس اعتماد او را نسبت به خودش بدست آورد.

رقصی با اژدهایان

داریو ناهاریس فرمانده‌ی کلاغ‌های طوفان و معشوق دنریس - اثری از Sardag ©

داریو توسط دنریس به عنوان سفیر با هدف بازگشایی مسیرهای تجاری میرین به لازار فرستاده می‌شود. بلاخره بعد از مدتی دنریس و داریو معشوق یکدیگر میشوند. داریو چندین پیشنهاد برای برقرای صلح در میرین می‌دهد از جمله وصلت دادن دنریس با هیزدار زو لوراک و کشتن تمام اشراف زاده‌های میرین که وفاداری نسبت به دنریس ندارند در شب عروسی توسط مزدوران. این نقشه (که بسیار مشابه واقعه‌ی عروسی سرخ است) دنریس را به وحشت می‌اندازد و از انجام دادن آن خودداری میکند.

داریو وقتی متوجه جدی بودن ازدواج دنریس و هیزدار می‌شود عصبانی شده و او را ترک می‌کند. اون در کنار جاگو، کپتان گرولئو و چندی دیگر به عنوان گروگان نزد اربابان یونکای می‌ماند تا نیت خیر دنریس برای برقراری صلح ثابت شود. وقتی دنریس در گود مبارزه‌ی دازنک همراه دروگون ناپدید می‌شود یونکای حاظر به آزاد کردن گروگان‌ها نمی‌شود تا زمانی که دو اژدهای دیگر کشته شوند، بدین ترتیب داریو همچنان زندانی می‌ماند.

هنگامی که داریو زندانی است فرماندهی کلاغ‌های طوفان بر عهده‌ی ویدوئر و جاکین می‌باشد.

نقل قول‌های داریو ناهاریس

”	من اون روزی رو که توش به زنی عشق نورزم، دشمنی رو نکشم و یه غدای خوب نخورده باشم، جزء زندگی حساب نمی‌کنم.	“

”	شمشیرم از آن توست، زندگیم از آن توست، عشقم از آن توست! خونم، بدنم، ترانه‌هایم تمامی اینها ازآن توست. من به فرمان تو زندگی می‌کنم و می‌میرم ای ملکه‌ی زیبا.	“
—داریو خطاب به دنریس

”	من همون قدری که بتونم آب دهانم رو پرت کنم به افرادم اعتماد دارم.	“

”	بهتره قصاب باشی تا گوشت زیر ساطور. تمام پادشاهان قصاب بودند مگه ملکه‌ها تفاوتی دارند؟!	“
— داریو خطاب به دنریس

”	دنریس: تو همش به رخ دیگران می‌کشی که با صدتا زن مختلف هم‌بستر شدی... داریو: صدتا؟! دروغ گفتم ملکه‌ی زیبا، من با هزارتا زن بودم ولی هرگز با یک اژدها نبودم.	“

”	دنریس: کجا میری؟داریو: میرم تو شهر که یچیزی بخورم و یه دعوایی راه بندازم، اصلا شاید رفتم سراغ خواستگار شما.	“

نقل قول‌ها درباره‌ی داریو ناهاریس

”	داریو...اون داریو رو دوستش داره داریو هم از تو چشم‌های دنریس وقتی بهش نگاه می‌کنه و از صداش وقتی باهاش حرف می‌زنه اینو خونده.	“
—باریستان سلمی

”	عشق دنریس به داریو مثل سمه، سمی که آروم جلو میره ولی در آخر کشندست.	“
—باریستان سلمی

پیوندهای خارجی

• داریو نهاریس در ویکی بازی تاج و تخت.