پرش به محتوا

استنیس براتیون: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
حذف اسپویلر
جز (حذف اسپویلر)
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
| تاجگذاری = 298AL
| تاجگذاری = 298AL
| سایر_عناوین = ارباب کشتی ها (سابقا){{سخ}}لرد [[دراگون استون]]{{سخ}}لرد پارامونت [[سرزمین های طوفان]]{{سخ}}شاه [[وستروس]]
| سایر_عناوین = ارباب کشتی ها (سابقا){{سخ}}لرد [[دراگون استون]]{{سخ}}لرد پارامونت [[سرزمین های طوفان]]{{سخ}}شاه [[وستروس]]
| القاب = شاه دریای باریک{{سخ}}{{اسپویلر|شاه روی دیوار}}
| القاب = شاه دریای باریک{{سخ}}{شاه روی دیوار
| نام_کامل =شاه استنیس براتیون اولین با نام او
| نام_کامل =شاه استنیس براتیون اولین با نام او
| شاه_قبلی = [[رابرت براتیون]]
| شاه_قبلی = [[رابرت براتیون]]
خط ۲۶: خط ۲۶:
| فرهنگ =
| فرهنگ =
| نشان =  
| نشان =  
| کتابها = بازی تاج و تخت (اشاره شده){{سخ}}نزاع شاهان (حضور دارد){{سخ}}یورش شمشیر ها(حضور دارد){{سخ}}ضیافتی برای کلاغ ها(اشاره شده){{سخ}}رقصی با اژدهایان(حضور دارد){{سخ}}باد های زمستان(حضور دارد)
| کتابها     =بازی تاج و تخت(حضور دارد){{سخ}}نزاع شاهان(حضور دارد){{سخ}}یورش شمشیر ها(حضور دارد){{سخ}}ضیافتی برای کلاغ ها(حضور دارد){{سخ}}رقصی با اژدهایان(حضور دارد){{سخ}}بادهای زمستان (حضور دارد)
| بازیگر = استفن دیلان
| نشان  =
| سریال = فصل دوم{{سخ}}فصل سوم
| بازیگر   = [[استیفن دیلین]]
| سریال     = [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 2|فصل دوم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 3|فصل سوم]]{{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 4|فصل چهارم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 5|فصل پنجم]]
}}
}}
'''استنیس براتیون''' (Stannis Baratheon) لرد [[دراگون استون]] (Dragon Stone) است. و بین دو برادر جوان تر شاه [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon)،استنیس از [[رنلی براتیون]] (Renly Baratheon) بزرگ تر است. استنیس به عنوان [[ارباب کشتی ها]] (Master of Ships) در [[شورای کوچک]] (Small Counsil) [[رابرت براتیون|رابرت]] خدمت می کرد. پدر و مادر او لرد [[استفن براتیون]] (Steffon Baratheon) و [[کاسانا استرمونت]] (Cassana Estermont) بودند. در سریال تلویزیونی نقش استنیس را استفن دیلان بازی می کند.
'''استنیس براتیون''' (Stannis Baratheon) لرد [[دراگون استون]] (Dragon Stone) است. و بین دو برادر جوان تر شاه [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon)،استنیس از [[رنلی براتیون]] (Renly Baratheon) بزرگ تر است. استنیس به عنوان [[ارباب کشتی ها]] (Master of Ships) در [[شورای کوچک]] (Small Counsil) [[رابرت براتیون|رابرت]] خدمت می کرد. پدر و مادر او لرد [[استفن براتیون]] (Steffon Baratheon) و [[کاسانا استرمونت]] (Cassana Estermont) بودند. در سریال تلویزیونی نقش استنیس را استفن دیلان بازی می کند.


خط ۶۷: خط ۶۷:
[[پرونده:Stannis_Baratheon_by_henning.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|استنیس اثر henning]]
[[پرونده:Stannis_Baratheon_by_henning.jpg|چپ|بندانگشتی|250px|استنیس اثر henning]]


بعد از مرگ [[جان ارن]]، استنیس به [[دراگون استون]] گریخت تا نیرو جمع آوردی کند و برای قدم های بعد خود برنامه بریزد.{{رف|بتت|20}} [[ادارد استارک]] که از نبود استنیس در دربار شگفت زده شده بود، گمان می برد علت آن اطلاع یافتن استنیس از طریقه ی مرگ [[جان ارن]] باشد. او خبر نداشت که استنیس از تصمیم رابرت برای انتخاب [[ادارد]] به عنوان [[دست پادشاه|دست جدید پادشاه]] دلسرد شده است. هنگامی که ادارد علت مرگ [[جان ارن]] را وا کاوی می کرد، او در یافت که استنیس و جان مدت زمان زیادی را در کنار هم سپری می کرده اند. زمانی که دانست استنیس و جان ارن از فاحشه خانه ای در پایتخت دیدار کرده اند، جایی با خصوصیت پرهیزکاری سخت گیرانه ی استنیس تناقض داشت، او به حقیقت نزدیک تر شد.{{رف|بتت|27}} رابرت بعد از یک شکار گراز مرد، و وارثش [[جافری براتیون]] (Joffrey Baratheon) بر تخت نشست.{{رف|بتت|49}} ادارد به عنوان نایب السلطنه سعی کرد به شاه حقیقی، استنیس کمک کند، ولی بیوه ی رابرت، سرسی لنیستر پیش دستی کرد و او را به زندان انداخت. جافری شاه بچه دستور اعدام ادارد را داد.{{رف|بتت|65}}
بعد از مرگ [[جان ارن]]، استنیس به [[دراگون استون]] گریخت تا نیرو جمع آوری کند و برای قدم های بعد خود برنامه بریزد.{{رف|بتت|20}} [[ادارد استارک]] که از نبود استنیس در دربار شگفت زده شده بود، گمان می برد علت آن اطلاع یافتن استنیس از طریقه ی مرگ [[جان ارن]] باشد. او خبر نداشت که استنیس از تصمیم رابرت برای انتخاب [[ادارد]] به عنوان [[دست پادشاه|دست جدید پادشاه]] دلسرد شده است. هنگامی که ادارد علت مرگ [[جان ارن]] را واکاوی می کرد، دریافت که استنیس و جان مدت زمان زیادی را در کنار هم سپری می کرده اند. زمانی که دانست استنیس و جان ارن از فاحشه خانه ای در پایتخت دیدار کرده اند، جایی که با خصوصیت پرهیزکاری سخت گیرانه ی استنیس تناقض داشت، او به حقیقت نزدیک تر شد.{{رف|بتت|27}} رابرت بعد از یک شکار گراز مرد، و وارثش [[جافری براتیون]] (Joffrey Baratheon) بر تخت نشست.{{رف|بتت|49}} ادارد به عنوان نایب السلطنه سعی کرد به شاه حقیقی، استنیس کمک کند، ولی بیوه ی رابرت، [[سرسی لنیستر]] پیشدستی کرده و او را به زندان انداخت. جافری پادشاه بچه دستور اعدام ادارد را داد.{{رف|بتت|65}}


===نزاع شاهان===
===نزاع شاهان===
خط ۸۵: خط ۸۵:
با تصرف استورمز اند استنیس به بارانداز پادشاه [[نبرد بلک واتر|حمله ور]] می شود. جایی که [[آتش وحشی]] (Wildfire)، یک زنجیر مسدود کننده در ابتدای رودخانه و سایر تجهیزات دفاعی در برابر استنیس ایستادگی می کنند تا آن که با رسیدن قوای متحد [[خاندان لنیستر|لنیستر]] و [[خاندان تایرل|تایرل]]، که شبح رنلی آن ها را فرماندهی می کند استنیس شکست می خورد. البته در حقیقت شبح، سر [[گارلان تایرل]] (Garlan Tyrell) است که با پوشیدن زره رنلی، خود را به شکل او در آورده است.
با تصرف استورمز اند استنیس به بارانداز پادشاه [[نبرد بلک واتر|حمله ور]] می شود. جایی که [[آتش وحشی]] (Wildfire)، یک زنجیر مسدود کننده در ابتدای رودخانه و سایر تجهیزات دفاعی در برابر استنیس ایستادگی می کنند تا آن که با رسیدن قوای متحد [[خاندان لنیستر|لنیستر]] و [[خاندان تایرل|تایرل]]، که شبح رنلی آن ها را فرماندهی می کند استنیس شکست می خورد. البته در حقیقت شبح، سر [[گارلان تایرل]] (Garlan Tyrell) است که با پوشیدن زره رنلی، خود را به شکل او در آورده است.


===طوفان شمشیر ها===
===یورش شمشیر ها===


استنیس بعد از [[نبرد بلک واتر]] (Battle of Blackwater)، با لشکری در هم شکسته به [[دراگون استون]] بر می گردد.{{رف|یش|10}} او دستور زندانی کردن دست خود، [[آلستر فلورنت]] (Alester Florent) را می دهد، که تلاش کرده بود صلحی را با لنیستر ها بر قرار کند و پیش نهاد گروگانی دادن [[شیرین براتیون]]، دختر استنیس را به آن ها داده بود.{{رف|یش|25}}
استنیس بعد از [[نبرد بلک واتر]] (Battle of Blackwater)، با لشکری در هم شکسته به [[دراگون استون]] بر می گردد.{{رف|یش|10}} او دستور زندانی کردن دست خود، [[آلستر فلورنت]] (Alester Florent) را می دهد، که تلاش کرده بود صلحی را با لنیستر ها بر قرار کند و پیشنهاد گروگان دادن [[شیرین براتیون]]، دختر استنیس را به آن ها داده بود.{{رف|یش|25}}


{{اسپویلر|


[[پرونده:Stannis_and_his_sword.jpg|چپ|بندانگشتی|300px|استنیس و شمشیرش]]
[[پرونده:Stannis_and_his_sword.jpg|چپ|بندانگشتی|300px|استنیس و شمشیرش]]


زمانی که [[داووس سی ورث]] به [[دراگون استون]] بر می گردد، ابتدا به زندان انداخته می شود. سپس استنیس او را به نزد خود می خواند، تا پیش نهاد [[اکسل فلورنت]] را برای حمله به [[جزیره ی پنجه]] (Claw Isle) و در هم شکستن آن، در تلافی تسلیم شدن لرد آن، [[آردریان سلتیگار]] (Ardrian Celtgar) در برابر شاه [[جافری براتیون|جافری]]، بشنود. داووس این نظر را شیطانی خوانده، می گوید مردم عادی جزیره ی پنجه خیانتکار نیستند. استنیس نظر او را تایید کرده [[داووس سی ورث]] را دست پادشاه می کند، زیرا او از معدود افرادی است که شجاعت آن را داشته که به شاهش حقیقت را بگوید، حتی اگر این حقیقت خلاف نظر شاه باشد.{{رف|یش|36}}
زمانی که [[داووس سی ورث]] به [[دراگون استون]] بر می گردد، ابتدا به زندان انداخته می شود. سپس استنیس او را به نزد خود فرا می خواند، تا پیشنهاد [[اکسل فلورنت]] را برای حمله به [[جزیره ی پنجه]] (Claw Isle) و در هم شکستن آن، در تلافی تسلیم شدن لرد آن، [[آردریان سلتیگار]] (Ardrian Celtgar) در برابر شاه [[جافری براتیون|جافری]]، بشنود. داووس این نظر را شیطانی خوانده، می گوید مردم عادی جزیره ی پنجه خیانتکار نیستند. استنیس نظر او را تایید کرده [[داووس سی ورث]] را دست پادشاه می کند، زیرا او از معدود افرادی است که شجاعت آن را داشته که به شاهش حقیقت را بگوید، حتی اگر این حقیقت خلاف نظر شاه باشد.{{رف|یش|36}}


[[ملیساندر]] سه زالو را وارد خون [[ادریک استورم]]، حرام زاده ی رابرت می کند و استنیس با خواندن نام شاهان غاصب [[جافری براتیون]]، [[راب استارک]] و [[بیلون گریجوی |بالون گریجوی]] (Balon Greyjoy) آن ها را در آتش می اندازد. ملیساندر معتقد است که خون ادریک که همخون با شاه سابق است، قدرت های خاصی دارد. کمی بعد هر سه شاه به روش های مختلف می میرند. ملیساندر سپس از استنیس می خواهد تا [[ادریک استورم]] را قربانی کند تا جادویی را که مدعی است از سنگ اژدها بر می خیزاند کامل کند. جادویی که قدرتی برتر به استنیس می دهد. استنیس هر چند در ابتدا مخالفت می کند،{{رف|یش|36}} اما در یک قدمی پذیرش این خواسته است تا آن که داووس قاچاقی پسرک را فراری داده، از استنیس می خواهد به شمال برود و از [[دیوار]] (The Wall) دفاع کند.{{رف|یش|63}}
[[ملیساندر]] سه زالو را وارد خون [[ادریک استورم]]، حرام زاده ی رابرت می کند و استنیس با خواندن نام شاهان غاصب [[جافری براتیون]]، [[راب استارک]] و [[بیلون گریجوی |بالون گریجوی]] (Balon Greyjoy) آن ها را در آتش می اندازد. ملیساندر معتقد است که خون ادریک که همخون با شاه سابق است، قدرت های خاصی دارد. کمی بعد هر سه شاه به روش های مختلف می میرند. ملیساندر سپس از استنیس می خواهد تا [[ادریک استورم]] را قربانی کند تا جادویی را که مدعی است از سنگ اژدها بر می خیزاند کامل کند. جادویی که قدرتی برتر به استنیس می دهد. استنیس هر چند در ابتدا مخالفت می کند،{{رف|یش|36}} اما در یک قدمی پذیرش این خواسته است تا آن که داووس قاچاقی پسرک را فراری داده، از استنیس می خواهد به شمال برود و از [[دیوار]] (The Wall) دفاع کند.{{رف|یش|63}}


استنیس با قوایش به شمال می رود. او [[سلیس فلورنت|سلیس]] و [[شیرین براتیون|شیرین]] را در [[ایست واچ]] (East Watch-by-the-sea) باقی می گذارد و خود در طول دیوار به غرب لشکر می کشد. قوای او درست به موقع می رسد و لشکر [[وحشی ها]]ی (Wildings) [[منس رایدر]] (Mance Ryder) را در [[نبرد کسل بلک]] (Battle of Castle Black) در هم می شکنند.{{رف|یش|73}} او در برج پادشاه (King's Tower) کسل بلک اقامت می گزیند، تا با وحشی ها کند. و به [[جان اسنو]] (Jon Snow)، حرام زاده ی [[ادارد استارک]] پیش نهاد می کند که او را در ازای حمایت از سلطنت استنیس مشروع کند و به مقام لرد [[وینترفل]] (Winterfell) برساند.{{رف|یش|76}} با این وجود با رسیدن جان به مقام [[لرد فرمانده نگهبانان شب]] (Lord Commander of the Night's Watch) پیش نهاد استنیس نیز رد می شود.{{رف|یش|79}} استنیس سپس تلاش می کند حمایت شمال را به روش های دیگر به دست بیاورد.}}
استنیس با قوایش به شمال می رود. او [[سلیس فلورنت|سلیس]] و [[شیرین براتیون|شیرین]] را در [[ایست واچ]] (East Watch-by-the-sea) باقی می گذارد و خود در طول دیوار به غرب لشکر می کشد. قوای او درست به موقع می رسد و لشکر [[وحشی ها]]ی (Wildings) [[منس رایدر]] (Mance Ryder) را در [[نبرد کسل بلک]] (Battle of Castle Black) در هم می شکنند.{{رف|یش|73}} او در [[برج پادشاه]] (King's Tower) کسل بلک اقامت می گزیند، تا با وحشی ها مذاکره کند. او به [[جان اسنو]] (Jon Snow)، حرام زاده ی [[ادارد استارک]] پیشنهاد می کند که او را در ازای حمایت از سلطنت استنیس مشروع کرده و به مقام لرد [[وینترفل]] (Winterfell) می رساند.{{رف|یش|76}} با این وجود با رسیدن جان به مقام [[لرد فرمانده نگهبانان شب]] (Lord Commander of the Night's Watch) پیشنهاد استنیس نیز رد می شود.{{رف|یش|79}} استنیس سپس تلاش می کند حمایت شمال را به روش های دیگر به دست آورد.


===ضیافتی برای کلاغ ها===
===ضیافتی برای کلاغ ها===


{{اسپویلر|استنیس از دیوار نامه هایی را برای سراسر لرد های شمال می فرستد و از آن ها می خواهد که تحت فرمانش در آیند. تنها جواب او سکوت و مخالفت از جانب برخی از لردهاست، و تنها [[آرنولف کاراستارک]] (Arnulf Karstark) قلعه بان [[کارهولد]] (Karhold) پیش نهاد او را می پذیرد.{{رف|ضبک|5}}{{رف|ربا|3}}}}
استنیس از دیوار نامه هایی را برای سراسر لرد های شمال می فرستد و از آن ها می خواهد که تحت فرمانش در آیند. تنها جواب او سکوت و مخالفت از جانب برخی از لردهاست، و تنها [[آرنولف کاراستارک]] (Arnulf Karstark) قلعه بان [[کارهولد]] (Karhold) پیش نهاد او را می پذیرد.{{رف|ضبک|5}}{{رف|ربا|3}}


===رقصی با اژدهایان===
===رقصی با اژدهایان===


{{اسپویلر|طبق نظر [[گنجشک اعظم|سپتون اعظم جدید]] استنیس از حقیقت [[مذهب هفت]] روی برگردانده و [[رلور|اهریمن سرخ]] را پرستش می کند، و مذهب دروغین او جایی در هفت پادشاهی ندارد.
طبق نظر [[گنجشک اعظم|سپتون اعظم جدید]] استنیس از حقیقت [[مذهب هفت]] روی برگردانده و [[رلور|اهریمن سرخ]] را پرستش می کند، و مذهب دروغین او جایی در هفت پادشاهی ندارد.


[[پرونده:The_bones_of_winter_by_cj_ludd18-d55080f.png|چپ|بندانگشتی|300px]]
[[پرونده:The_bones_of_winter_by_cj_ludd18-d55080f.png|چپ|بندانگشتی|300px]]


استنیس [[داووس سی ورث]] را به [[وایت هاربر]] (White Harbor) فرستاده، تا از جانب او با لرد [[وایمن مندرلی]] (Wyman Manderly) مذاکره کند.{{رف|ربا|15}} استنیس از جانب لرد های شمالی مخالفت های بسیاری را شنیده، اگر چه او توانسته بخشی از قوای [[خاندان آمبر]] (House Umber) را به فرماندهی [[مورس آمبر]] (Mors Umber) از آن خود کند. استنیس منس رایدر، [[پادشاه آن سوی دیوار]] (King-Beyond-the-Wall) را به جرم ترک [[نگهبانان شب]] (Night's Watch) سوزاند.{{رف|ربا|10|صفحه های 134 تا 138}} او سپس به باقی ماندگان [[مردم آزاد]] (Free Folk) حق انتخاب داد، زانو زدن یا برگشتن به طبیعت وحشی آن سوی دیوار. وحشی ها از تهدید [[آدرها]] (Others) در آن سوی دیوار وحشت زده بودند، لذا نه نفر از هر ده نفر آن ها حاضر به زانو زدن می شوند.{{رف|ربا|10}} منس رایدر سوخته بر خلاف تصور استنیس در حقیقت [[رتل شرت]] (Rattleshirt) تغییر شکل یافته بود.{{رف|ربا|31|صفحه های 418-419}}
استنیس [[داووس سی ورث]] را به [[وایت هاربر]] (White Harbor) فرستاده، تا از جانب او با لرد [[وایمن مندرلی]] (Wyman Manderly) مذاکره کند.{{رف|ربا|15}} استنیس از جانب لرد های شمالی مخالفت های بسیاری را شنیده، اگر چه او توانسته بخشی از قوای [[خاندان آمبر]] (House Umber) را به فرماندهی [[مورس آمبر]] (Mors Umber) از آن خود کند. استنیس منس رایدر، [[پادشاه آن سوی دیوار]] (King-Beyond-the-Wall) را به جرم ترک [[نگهبانان شب]] (Night's Watch) سوزاند.{{رف|ربا|10|صفحه های 134 تا 138}} او سپس به بازماندگان [[مردم آزاد]] (Free Folk) حق انتخاب داد، زانو زدن یا برگشتن به طبیعت وحشی آن سوی دیوار. وحشی ها که از تهدید [[آدرها]] (Others) در آن سوی دیوار وحشت زده بودند، لذا نه نفر از هر ده نفر آن ها حاضر به زانو زدن می شوند.{{رف|ربا|10}} منس رایدر سوخته بر خلاف تصور استنیس در حقیقت [[رتل شرت]] (Rattleshirt) تغییر شکل یافته بود.{{رف|ربا|31|صفحه های 418-419}}


[[آرنولف کاراستارک]] به استنیس پیش نهاد می دهد تا با به هم پیوستن قوایشان به [[درد فورت]] (Dreadfort)، قلعه ی [[محافظ شمال|محافظ جدید شمال]] (Warden of The North)، روس بولتون حمله کنند. استنیس موافقت می کند و برنامه می ریزد، زمانی که [[رمسی بولتون]] (Ramsay Bolton) با قوایش به جانب [[موت کیلین]] (Moat Cailin) که در اختیار [[آیرن بورن|آیرن بورن ها]] (Ironborn) حرکت می کنند، حمله را شروع کند. استنیس نمی داند که آرنولف کاراستارک در حقیقت تحت اختیار [[روس بولتون]] است، و خواهان به تله انداختن اوست. با این وجود زمانی که لرد فرمانده [[جان اسنو]] ار نقشه خبر دار می شود، به استنیس توصیه می کند که برنامه اش را متوقف کند، زیرا می داند [[درد فورت]] حتی با یک ساخلوی کوچک چقدر مستحکم است.{{رف|ربا|17}}
[[آرنولف کاراستارک]] به استنیس پیشنهاد می دهد تا با به هم پیوستن قوایشان به [[درد فورت]] (Dreadfort)، قلعه ی [[محافظ شمال|محافظ جدید شمال]] (Warden of The North)، روس بولتون حمله کنند. استنیس موافقت می کند و برنامه می ریزد، زمانی که [[رمسی بولتون]] (Ramsay Bolton) با قوایش به جانب [[موت کیلین]] (Moat Cailin) که در اختیار [[آهن زاده|آهن زادگان]] (Ironborn) است، حرکت می کند، حمله را شروع کند. استنیس نمی داند که آرنولف کاراستارک در حقیقت تحت اختیار [[روس بولتون]] است، و خواهان به تله انداختن اوست. با این وجود زمانی که لرد فرمانده [[جان اسنو]] از نقشه خبر دار می شود، به استنیس توصیه می کند که برنامه اش را متوقف کند، زیرا می داند [[درد فورت]] حتی با یک پادگان کوچک چقدر مستحکم است.{{رف|ربا|17}}


در عوض، استنیس به غرب حرکت می کند تا [[دیپ وود موت]] را از چنگال [[آیرن بورن]] هایی که آن را در تصرف دارند، در آورد. جان اسنو به او پیش نهاد می دهد از دل کوهستان بگذرد تا حمایت [[قبایل کوهستان شمال|قبایل کوهستان]] (Mountain Clans) از جمله [[خاندان فلینت از کوهستان|فلینت ها]] (Flints)، [[خاندان وول|وول ها]] (Wulls)، [[خاندان نوری|نوری ها]] (Norreys) و [[خاندان لیدل|لیدل ها]] (Liddles) را به دست آورد. قبایل کوهستان عمیقا به [[ادارد استارک]] وفادارند و از دیدار یک شاه خشنود و مغرور خواهند شد. استنیس حمایت بسیاری از روسای قبایل از جمله [[تورگن فلینت|تورگن فلینت پیر]] (Old Torghen Flint) و [[هوگو وول|هوگو وول "گنده جعبه"]] (Hugo "Big Bucket" Wull) را جلب کند. با سه هزار نفر جدیدی که به استنیس می پیوندند، او می تواند [[دیپ وود موت]] را [[باز پس گرفتن دیپ وود موت|باز پس]] بگیرد.{{رف|ربا|26}} استنیس چندین نفر از آیرن بورن ها، از جمله [[آشا گریجوی]] (Asha Greyjoy) را اسیر می گیرد و [[دیپ وود موت]] را به [[خاندان گلاور]] (House Glover) باز می گرداند. اقدامی که موجب محبوبیت او در شمال می شود و حمایت [[خاندان گلاور|گلاور ها]] و [[خاندان مورمونت]] (House Mormont) را برایش به ارمغان می آورد. همچنین تعدادی از بازماندگان [[غارت وینترفل]] (Sack of Winterfell)، که در [[جنگل گرگ ها]] (Wolfswood) پنهان شده اند به استنیس می پیوندند.{{رف|ربا|35}} او به سمت [[وینترفل]]  لشکر می کشد و قوای [[مورس آمبر]] و [[آرنولف کاراستارک]] نیز به او می پیوندد. طوفان شدید سرعت حرکت آن ها را کند می کند.{{رف|ربا|37}}{{رف|ربا|42}} جان که به وسیله [[آلیس کاراستارک]] (Alys Karstark) از خیانت [[آرنولف کاراستارک|آرنولف]] مطلع می شود، پیکی را به جانب استنیس گسیل می کند. در نزدیکی وینترفل، [[مورس آمبر]] [[تیان گریجوی]] (Theon Greyjoy) و "[[جین پول|آریا استارک]]" ("Arya Stark") را که از [[وینترفل]] فرار کرده اند، پیدا کرده به همراه یک بانکدار [[براووس|براووسی]] (Braavosi) که از دیوار به ملاقات استنیس آمده، به جانب او می فرستد.
در عوض، استنیس به غرب حرکت می کند تا [[دیپ وود موت]] را از چنگ [[آهن زاده|آهن زادگانی]] که آن را در تصرف دارند، در آورد. جان اسنو به او پیشنهاد می دهد از دل کوهستان بگذرد تا حمایت [[قبایل کوه نشین شمالی|قبایل کوهستان]] (Mountain Clans) از جمله [[خاندان فلینت از کوهستان|فلینت ها]] (Flints)، [[خاندان وول|وول ها]] (Wulls)، [[خاندان نوری|نوری ها]] (Norreys) و [[خاندان لیدل|لیدل ها]] (Liddles) را به دست آورد. قبایل کوهستان عمیقا به [[ادارد استارک]] وفادارند و از دیدار یک شاه خشنود و مغرور خواهند شد. استنیس حمایت بسیاری از روسای قبایل از جمله [[تورگن فلینت|تورگن فلینت پیر]] (Old Torghen Flint) و [[هوگو وول|هوگو وول «سطل گنده»]] (Hugo "Big Bucket" Wull) را جلب کند. با سه هزار نفر جدیدی که به استنیس می پیوندند، او می تواند [[دیپ وود موت]] را [[باز پس گیری دیپ وود موت|باز پس]] بگیرد.{{رف|ربا|26}} استنیس چندین نفر از آهن زادگان، از جمله [[آشا گریجوی]] (Asha Greyjoy) را اسیر می گیرد و [[دیپ وود موت]] را به [[خاندان گلاور]] (House Glover) باز می گرداند. اقدامی که موجب محبوبیت او در شمال می شود و حمایت [[خاندان گلاور|گلاور ها]] و [[خاندان مورمونت]] (House Mormont) را برایش به ارمغان می آورد. همچنین تعدادی از بازماندگان [[غارت وینترفل]] (Sack of Winterfell)، که در [[جنگل گرگ ها]] (Wolfswood) پنهان شده اند به استنیس می پیوندند.{{رف|ربا|35}} او به سمت [[وینترفل]]  لشکر می کشد و قوای [[مورس آمبر]] و [[آرنولف کاراستارک]] نیز به او می پیوندد. طوفان شدید سرعت حرکت آن ها را کند می کند.{{رف|ربا|37}}{{رف|ربا|42}} جان که به وسیله [[آلیس کاراستارک]] (Alys Karstark) از خیانت [[آرنولف کاراستارک|آرنولف]] مطلع می شود، پیکی را به جانب استنیس گسیل می کند. در نزدیکی وینترفل، [[مورس آمبر]] [[تیان گریجوی]] (Theon Greyjoy) و «[[جین پول|آریا استارک]]» ("Arya Stark") را که از [[وینترفل]] فرار کرده اند، پیدا کرده به همراه یک بانکدار [[براووس|براووسی]] (Braavosi) که از دیوار به ملاقات استنیس آمده، به جانب او می فرستد.


طبق [[نامه ی حرام زاده|نامه ی توهین آمیزی]] که رمسی بولتون به جان می فرستد، استنیس و اکثر قوایش در جریان [[محاصره ی وینترفل]] (Winterfell) کشته شده اند.{{رف|ربا|69|صفحه های 907-908}} آخرین موقعیت استنیس روستایی پر از برف، در فاصله ی سه روزی غرب [[وینترفل]] است.{{رف|ربا|42|صفحه ی 561}}{{رف|ربا|51|صفحه ی 677}}{{رف|ربا|62}} مشخص نیست که استنیس واقعا مرده، یا آن که نامه تنها دروغی از جانب رمسی بوده است.}}
طبق [[نامه ی حرام زاده|نامه ی توهین آمیزی]] که رمسی بولتون به جان می فرستد، استنیس و اکثر قوایش در جریان [[محاصره ی وینترفل]] (Winterfell) کشته شده اند.{{رف|ربا|69|صفحه های 907-908}} آخرین موقعیت استنیس روستایی پر از برف، در فاصله ی سه روزی غرب [[وینترفل]] است.{{رف|ربا|42|صفحه ی 561}}{{رف|ربا|51|صفحه ی 677}}{{رف|ربا|62}} مشخص نیست که استنیس واقعا مرده، یا آن که نامه تنها دروغی از جانب رمسی بوده است.


===بادهای زمستان===
===بادهای زمستان===
خط ۱۴۵: خط ۱۴۴:
{{نقل قول|پادشاه ها دوستی ندارند، فقط رعیت و دشمن دارند.{{رف|نش|31}}|استنیس به [[کتلین تالی]]}}
{{نقل قول|پادشاه ها دوستی ندارند، فقط رعیت و دشمن دارند.{{رف|نش|31}}|استنیس به [[کتلین تالی]]}}


{{نقل قول|من پرستش خدایان را روزی ترک کردم که [[باد سرفراز]] (Windproud) در داخل خلیج شکست. هر خدایی که این قدر هیولاست که مادر و پدرم رو غرق می کنه، هرگز پرستش من رو نخواهد داشت. سپتون اعظم پیشم وراجی می کرد که چطور تمام عدالت و خوبی ها از خدایان نشات گرفته، اما تمام چیزی که من از این دو دیدم، به دست بشر صورت گرفته بود.{{رف|نش|10}}|استنیس به [[داووس سی ورث|داووس]]}}
{{نقل قول|من پرستش خدایان را روزی ترک کردم که [[شکوه باد]] (Windproud) در داخل خلیج شکست. هر خدایی که این قدر هیولاست که مادر و پدرم رو غرق می کنه، هرگز پرستش من رو نخواهد داشت. سپتون اعظم پیشم وراجی می کرد که چطور تمام عدالت و خوبی ها از خدایان نشات گرفته، اما تمام چیزی که من از این دو دیدم، به دست بشر صورت گرفته بود.{{رف|نش|10}}|استنیس به [[داووس سی ورث|داووس]]}}


{{اسپویلر|
{{نقل قول|من هرگز این رو نخواستم، همین طور که هرگز نمی خواستم شاه بشم. با این وجود آیا می تونم بهش بی اعتنا باشم؟ ما سرنوشت خودمون رو انتخاب نمی کنیم. با این وجود ما باید...باید وظیفه مون رو انجام بدیم، نه؟ بزرگ و کوچک، ما باید وظیفه مون رو انجام بدیم.{{رف|یش|54}}|استنیس به [[داووس سیورث|داووس]]}}
{{نقل قول|من هرگز این رو نخواستم، همین طور که هرگز نمی خواستم شاه بشم. با این وجود آیا می تونم بهش بی اعتنا باشم؟ ما سرنوشت خودمون رو انتخاب نمی کنیم. با این وجود ما باید...باید وظیفه مون رو انجام بدیم، نه؟ بزرگ و کوچک، ما باید وظیفه مون رو انجام بدیم.{{رف|یش|54}}|استنیس به [[داووس سیورث|داووس]]}}
{{نقل قول|من هرگز این تاج رو نخواستم. طلا سرده و روی سر سنگینه، اما تا زمانی که من شاهم، وظایفی دارم... اگه من باید [[ادریک استورم|یک کودک]] رو قربانی آتش کنم تا یک میلیون کودک رو از تاریکی نجات بدم... قربانی... هرگز آسان نیست داووس، در غیر این صورت یک قربانی واقعی نیست.{{رف|یش|63}}|استنیس به [[داووس سی ورث|داووس]]}}


{{نقل قول|مساله خواستن نیست. به عنوان وارث رابرت، تخت مال منه. این قانونه.{{رف|یش|36}}|[[استنیس به داووس سی ورث|داووس]]}}
{{نقل قول|مساله خواستن نیست. به عنوان وارث رابرت، تخت مال منه. این قانونه.{{رف|یش|36}}|[[استنیس به داووس سی ورث|داووس]]}}


{{نقل قول|من شاهم. خواستن دخیل نیست. من وظیفه ای نسبت به دخترم دارم. نسبت به مملکت. و حتی نسبت به رابرت. او من رو خیلی کم دوست داشت، می دونم، با این وجود او هنوز برادرم بود. [[سرسی|زن لنیستری]] به او یک جفت شاخ داد و یک دلقک کامل از او ساخت. ممکنه حتی اونو کشته باشه، همون طوری که [[جان ارن]] و [[ند استارک]] رو کشت. برای چنین جنایاتی باید عدالت برقرار بشه. شروعش با سرسی و فرزندان پلیدشه. اما فقط شروعش. من می خوام دربار رو تمیز کنم. همون طور که رابرت باید بعد از ترایدنت این کار رو می کرد.{{رف|یش|36}}|استنیس به [[داووس سی ورث|داووس]]}}
{{نقل قول|من شاهم. خواستن دخیل نیست. من وظیفه ای نسبت به دخترم دارم. نسبت به مملکت. و حتی نسبت به رابرت. او من رو خیلی کم دوست داشت، می دونم، با این وجود او هنوز برادرم بود. [[سرسی|زن لنیستری]] به او یک جفت شاخ داد و یک دلقک کامل از او ساخت. ممکنه حتی اونو کشته باشه، همون طوری که [[جان ارن]] و [[ند استارک]] رو کشت. برای چنین جنایاتی باید عدالت برقرار بشه. شروعش با سرسی و فرزندان پلیدشه. اما فقط شروعش. من می خوام دربار رو تمیز کنم. همون طور که رابرت باید بعد از ترایدنت این کار رو می کرد.{{رف|یش|36}}|استنیس به [[داووس سی ورث|داووس]]}}
}}


{{نقل قول|رابرت می تونست توی یک فنجون بش...ه و مردم به اون بگن شراب، ولی من بهشون آب سرد تمیز پیش نهاد می دم و اونا با شک اخم می کنند و به هم می گن چقدر مزه ی عجیبی می ده.{{رف|نش|42}}|استنیس به [[داووس سی ورث|داووس]]}}
{{نقل قول|رابرت می تونست توی یک فنجون بش...ه و مردم به اون بگن شراب، ولی من بهشون آب سرد تمیز پیش نهاد می دم و اونا با شک اخم می کنند و به هم می گن چقدر مزه ی عجیبی می ده.{{رف|نش|42}}|استنیس به [[داووس سی ورث|داووس]]}}


{{اسپویلر|
{{نقل قول|به نظر می رسه ازدواج خطرناک تر از جنگیدن شده.{{رف|یش|63}}}}
{{نقل قول|به نظر می رسه ازدواج خطرناک تر از جنگیدن شده.{{رف|یش|63}}}}


{{نقل قول|[[آدر ها|اهریمن هایی از برف و یخ و سرما]]، دشمن قدیمی، تنها دشمنی که اهمیت داره.{{رف|یش|78}}}}
{{نقل قول|[[آدرها|اهریمن هایی از برف و یخ و سرما]]، دشمن قدیمی، تنها دشمنی که اهمیت داره.{{رف|یش|78}}}}


{{نقل قول|برادرانت خوششون نخواهد اومد، همون طور که لرد های پدرت خوششون نخواهد اومد، اما من می خوام به وحشی ها اجازه بدم که از دیوار بگذرند... اون هاییشون که به من سوگند وفاداری بخورند، تضمین بدند که صلح و عدالت پادشاه رو حفظ می کنند، و لرد روشنایی رو به عنوان خدا بپذیرند. حتی غول ها (Giants) اگه زانو های غول پیکرشون بتونه خم بشه. زمانی که من [[هدیه]] (The Gift)، رو از چنگ لرد فرمانده ی جدیدتون در آوردم، اونها رو توش سکنا میدم. زمانی که باد های سرد بوزند، ما با هم زنده خواهیم موند یا با هم می میریم. وقتشه که در برابر دشمن مشترکمون متحد بشیم.{{رف|یش|76}}|استنیس به [[جان اسنو]]}}
{{نقل قول|برادرانت خوششون نخواهد اومد، همون طور که لرد های پدرت خوششون نخواهد اومد، اما من می خوام به وحشی ها اجازه بدم که از دیوار بگذرند... اون هاییشون که به من سوگند وفاداری بخورند، تضمین بدند که صلح و عدالت پادشاه رو حفظ می کنند، و لرد روشنایی رو به عنوان خدا بپذیرند. حتی غول ها (Giants) اگه زانو های غول پیکرشون بتونه خم بشه. زمانی که من [[هدیه]] (The Gift)، رو از چنگ لرد فرمانده ی جدیدتون در آوردم، اونها رو توش سکنا میدم. زمانی که باد های سرد بوزند، ما با هم زنده خواهیم موند یا با هم می میریم. وقتشه که در برابر دشمن مشترکمون متحد بشیم.{{رف|یش|76}}|استنیس به [[جان اسنو]]}}
}}


{{اسپویلر|
{{نقل قول|کاش تمام لرد های هفت پادشاهی یه گردن داشتند...<ref>[http://www.georgerrmartin.com/excerpt-from-the-winds-of-winter/ سایت رسمی جرج آر. آر. مارتین]</ref>}}
{{نقل قول|کاش تمام لرد های هفت پادشاهی یه گردن داشتند...<ref>[http://www.georgerrmartin.com/excerpt-from-the-winds-of-winter/ سایت رسمی جرج آر. آر. مارتین]</ref>}}


خط ۱۷۶: خط ۱۶۸:


{{نقل قول|ما همه می دونیم اگه [[رابرت براتیون|برادرم]] بود چی کار می کرد. رابرت تنهایی به طرف دروازه های وینترفل می تاخت، با پتک جنگیش در هم خوردشون می کرد به داخل خرابه ها می رفت و [[روس بولتون]] رو با دست چپش و [[رمسی بولتون|حرامزاده]] رو با دست راستش می کشت. من رابرت نیستم. ولی ما لشکر خواهیم کشید، و [[وینترفل]] رو آزاد می کنیم... یا در این راه کشته می شیم.{{رف|ربا|42}}}}
{{نقل قول|ما همه می دونیم اگه [[رابرت براتیون|برادرم]] بود چی کار می کرد. رابرت تنهایی به طرف دروازه های وینترفل می تاخت، با پتک جنگیش در هم خوردشون می کرد به داخل خرابه ها می رفت و [[روس بولتون]] رو با دست چپش و [[رمسی بولتون|حرامزاده]] رو با دست راستش می کشت. من رابرت نیستم. ولی ما لشکر خواهیم کشید، و [[وینترفل]] رو آزاد می کنیم... یا در این راه کشته می شیم.{{رف|ربا|42}}}}
}}


==نقل قول های در مورد استنیس==
==نقل قول های در مورد استنیس==
خط ۱۸۴: خط ۱۷۵:
{{نقل قول|استنیس پادشاهی مخوف خواهد شد، نه این که احتمال داره بشه. مردان به استنیس احترام می گذارند، حتی ازش می ترسند، ولی عده ی خیلی کمی دوستش دارند.{{رف|نش|22}}|[[رنلی براتیون]]}}
{{نقل قول|استنیس پادشاهی مخوف خواهد شد، نه این که احتمال داره بشه. مردان به استنیس احترام می گذارند، حتی ازش می ترسند، ولی عده ی خیلی کمی دوستش دارند.{{رف|نش|22}}|[[رنلی براتیون]]}}


{{نقل قول|ند تصور کردن چیزی که بتواند استنیس را بترساند سخت یافت، کسی که با خوردن موش و چرم کفش، استورمز اند را یک سال در زیر محاصره حفظ کرده بود، در حالی که لرد تایرل و ردواین با لشکر هایشان در بیرون قرار گرفته بودند، و در زیر دید دیوار ها جشن می گرفتند.{{رف|بتت|58}}|[[ادارد استارک]]}}
{{نقل قول|ند تصور کرد خیلی سخت میشه چیزی را پیدا کرد که بتواند استنیس را بترساند، کسی که با خوردن موش و چرم کفش، [[استورمز اند]] را یک سال در زیر محاصره حفظ کرده بود، در حالی که لرد تایرل و ردواین با لشکر هایشان در آنسوی دیوار های قلعه قرار گرفته بودند، و در زیر دید آن ها جشن می گرفتند.{{رف|بتت|58}}|[[ادارد استارک]]}}


{{نقل قول|هیچ موجودی در جهان نیست که نصف یک مرد عادل واقعی وحشتناک باشد.{{رف|بتت|58}}|[[واریس]]}}
{{نقل قول|هیچ موجودی در جهان نیست که بتواند اندازه ی نصف یک مرد عادل واقعی، وحشتناک باشد.{{رف|بتت|58}}|[[واریس]]}}


{{نقل قول|من هرگز فکر نمی کردم که این قدر باهوش باشی، استنیس.اگه این موضوع درست بود، تو قطعا وارث رابرت می شدی.{{رف|نش|22}}|[[رنلی براتیون]] به استنیس در مورد کشف زنای [[سرسی]] و [[جیمی]]}}
{{نقل قول|من هرگز فکر نمی کردم که این قدر باهوش باشی، استنیس. اگه این موضوع درست بود، تو قطعا وارث رابرت می شدی.{{رف|نش|22}}|[[رنلی براتیون]] به استنیس در مورد کشف زنای [[سرسی]] و [[جیمی]]}}


{{نقل قول|وقتی میس تایرل استورمز اند رو محاصره کرد، استنیس ترجیح موش بخوره ولی دروازه هاش رو باز نکنه.|[[ماتیس رووان]] (Mathis Rowan)}}
{{نقل قول|وقتی میس تایرل [[استورمز اند]] رو محاصره کرد، استنیس ترجیح داد موش بخوره ولی دروازه هاش رو باز نکنه.|[[ماتیس رووان]] (Mathis Rowan)}}


{{نقل قول|او استنیس براتیونه، مردی که تا پایانی تلخ خواهد جنگید.{{رف|یش|72}}|[[تایوین لنیستر]]}}
{{نقل قول|او استنیس براتیونه، مردی که تا پایانی تلخ خواهد جنگید.{{رف|یش|72}}|[[تایوین لنیستر]]}}


{{نقل قول|استنیس دوست [[ادارد استارک|تو]] نیست، دوست من هم نیست. حتی برادراش هم نمی تونند تحملش کنند. این مرد آهنه، سخت و انعطاف نا پذیر. او مطمئنا به ما یک [[دست پادشاه|دست جدید]] و یک [[شورای کوچک|شورای جدید]] می دهد. شکی نیست که به خاطر تخت ات تشکر می کنه، ولی به خاطرش دوستت نخواهد داشت. پادشاهی استنیس به معنی جنگه. او نمی تونه روی تخت بشینه تا زمانی که سرسی و حرام زاده هاش بمیرند.
{{نقل قول|استنیس دوست [[ادارد استارک|تو]] نیست، دوست من هم نیست. حتی برادراش هم نمی تونند تحملش کنن. این مرد آهنه، سخت و انعطاف نا پذیر. او مطمئنا به ما یک [[دست پادشاه|دست جدید]] و یک [[شورای کوچک|شورای جدید]] میده. شکی نیست که به خاطر [[تخت آهنین|تخت]] ازت تشکر می کنه، ولی به خاطرش دوستت نخواهد داشت. پادشاهی استنیس به معنی جنگه. او نمی تونه روی تخت بشینه تا زمانی که [[سرسی]] و حرام زاده هاش بمیرند.{{سخ}}
فکر می کنی لرد [[تایوین لنیستر|تایوین]] وقتی که سر دخترش برروی نیزه زده بشه، بی کار می شینه؟ [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) قیام خواهد کرد، و نه به تنهایی. رابرت در خودش دید که میتونه مردانی رو که به شاه [[ایریس تارگرین دوم|ایریس]] خدمت می کردند، را تا زمانی که بهش وفادار بمونند ببخشه. استنیس کم تر بخشنده است. او محاصره ی [[استورمز اند]] رو فراموش نخواهد کرد، و لرد [[میس تایرل|تایرل]] و پاکستر [[ردواین|ردواین]] جرات نمی کنند فراموش کنند. هر مردی که زیر [[خاندان تارگرین|پرچم اژدها]] جنگیده یا همراه با [[بیلون گریجوی]]، [[قیام گریجوی|قیام]] کرده دلیل خوبی برای ترسیدن خواهد داشت. استنیس رو روی تخت بنشون و بهت قول می دم، مملکت به خون کشیده خواهد شد.{{رف|بتت|47}}|[[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[ادارد استارک]]}}


فکر می کنی لرد [[تایوین لنیستر|تایوین]] بی کار می شینه وقتی که سر دخترش بر سر نیزه زده بشه؟ [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) قیام خواهد کرد، و نه به تنهایی. رابرت تو خودش دید مردانی رو که به شاه [[ایریس تارگرین دوم|ایریس]] خدمت کردند، تا زمانی که بهش وفادار بمونند ببخشه. استنیس کم تر بخشنده است. او محاصره ی [[استورمز اند]] رو فراموش نخواهد کرد، و لرد [[میس تایرل|تایرل]] و پاکستر [[ردواین|ردواین]] جرات نمی کنند فراموش کنند. هر مردی که زیر [[خاندان تارگرین|پرچم اژدها]] جنگیده یا با [[بیلون گریجوی]] [[قیام گریجوی|قیام]] کرده دلیل خوبی برای ترسیدن خواهد داشت. استنیس رو روی تخت بنشون و بهت قول می دم، مملکت به خون کشیده خواهد شد.{{رف|بتت|47}}|[[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) به [[ادارد استارک]]}}
{{اسپویلر|
{{اسپویلر|
{{نقل قول|
{{نقل قول|'''وایمن''': [[راب استارک]] لرد بالا دست من بود، این مرد، استنیس کیه؟ چرا مزاحم ما شده؟ تا جایی که من یادم می آد، او قبلا هیچ وقت نیازی به سفر به شمال احساس نکرده بود. اما الان مثل یک سگ کتک خورده اومده، کلاهخودش تو دستشه و صدقه گدایی می کنه.{{سخ}}
'''وایمن''': [[راب استارک]] لرد بالا دست من بود، این مرد استنیس کیه؟ چرا مزاحم ما شده؟ او هیچ وقت قبلا نیازی به سفر به شمال احساس نکرده بود، تا جایی که من یادم می آد. اما الان مثل یک سگ کتک خورده اومده، کلاهخودش تو دستشه و گدایی صدقه می کنه.
'''داووس''': او اومده که از مملکت دفاع کنه، سرورم، که از زمین های شما در برابر [[وحشی ها]] و [[آهن زاده|آهن زاده ها]]  دفاع کنه.{{رف|ربا|19}}|[[داووس سی ورث|داووس]] به [[وایمن مندرلی]]}}
 
'''داووس''': او اومده که از مملکت دفاع کنه، سرورم، که از زمین های شما در برابر [[وحشی ها]] و آیرن بورن ها دفاع کنه.{{رف|ربا|19}}|[[داووس سی ورث|داووس]] به [[وایمن مندرلی]]}}
}}
}}


==خانواده==
==خانواده==
{{الگو:شجره نامه براتیون}}


==منابع==
==منابع==
خط ۲۱۲: خط ۲۰۲:
[[en:Stannis Baratheon]]
[[en:Stannis Baratheon]]


[[رده:خاندان براتیون]] [[رده:اشراف]] [[رده:شخصیت های سرزمین های طوفان]] [[رده:حکام]] [[رده:اعضای شورای کوچک]] [[رده:خویشاوند کش ها]]
[[رده:خاندان براتیون]] [[رده:نجیب زادگان]] [[رده:شخصیت های سرزمین های طوفان]] [[رده:حکام]] [[رده:اعضای شورای کوچک]] [[رده:خویشاوند کش ها]]