روس بولتون: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
خط ۵۶: خط ۵۶:


== نقل قول هایی درباره روس ==
== نقل قول هایی درباره روس ==
{{نقل قول|اون مرد منو می‌ترسونه.{{رف|بتت|55}}|[[راب استارک]] به [[کتلین تالی]]}}
{{نقل قول|'''راب:''' تازه جان گنده فقط پرسروصداترینشونه، ولی بدترینشون نیست. لرد روس حتی یه کلمه حرفم نمی‌زنه، اون فقط نگام می‌کنه، و من فقط به این فکر می‌کنم که اونا تو دردفورت اتاقی دارن که پوست دشمناشونو آویزون میکنن.<br />'''برن:''' این فقط یکی از داستانای ننه پیره، مگه نه؟{{رف|بتت|53}}|[[راب]] و [[برن استارک]]}}
{{نقل قول|لرد روس همیشه می‌گه یه مرد لخت تعداد کمی راز داره، ولی یه مرد پوست کنده، هیچ رازی نداره.{{رف|نش|50}}|[[رمسی اسنو]]، در نقش «ریک»، به [[تیان گریجوی]]}}
{{نقل قول|سکوت بولتون هزار مرتبه ترسناکتر از شرارت [[وارگو هوت]] بود. آن چشم‌ها به رنگ مه صبحگاهی، بیشتر از آنچه می‌گفتند در خود ÷نهان داشت.{{رف|یش|31}}|[[جیمی لنیستر]]}}
{{نقل قول|اون مردی سرده.{{رف|یش|49}}|[[کتلین تالی]]}}
{{نقل قول|
{{نقل قول|
صورتی اصلاح شده و پوستی صاف و معمولی دارد، خوشتیپ نیست، ولی چندان  هم ساده به نظر نمی آید. با وجود شرکت در نبردها، هنوز زخمی برنداشته است. با آنکه چهل سال از سن او می‌گذرد، هنوز چین و چروکی بر چهره‌اش نیست، و به ندرت خطی بر روی صورتش، سن او را نشان می‌دهد. لبانی نازک دارد طوریکه وقتی آن ها را بر هم می فشرد، گویی از صورتش محو می‌شود.
صورتی اصلاح شده و پوستی صاف و معمولی دارد، خوشتیپ نیست، ولی چندان  هم ساده به نظر نمی آید. با وجود شرکت در نبردها، هنوز زخمی برنداشته است. با آنکه چهل سال از سن او می‌گذرد، هنوز چین و چروکی بر چهره‌اش نیست، و به ندرت خطی بر روی صورتش، سن او را نشان می‌دهد. لبانی نازک دارد طوریکه وقتی آن ها را بر هم می فشرد، گویی از صورتش محو می‌شود.
چیزهایی هستند که هیچگاه در او تغییر نمی‌کند، صورتش بی تغییر است و خشم و شادی در ظاهر او تفاوتی ایجاد نمی‌کنند. آنچه که بین او و رمسی مشترک است، چشمانشان است. '''چشمانش به مانند یخ است'''. ریک در عجب است که آیا او تا به حال گریسته است. اگر چنین باشد، آیا اشک‌ها روی گونه‌اش یخ بسته‌اند؟  
چیزهایی هستند که هیچگاه در او تغییر نمی‌کند، صورتش بی تغییر است و خشم و شادی در ظاهر او تفاوتی ایجاد نمی‌کنند. آنچه که بین او و رمسی مشترک است، چشمانشان است. '''چشمانش به مانند یخ است'''. ریک در عجب است که آیا او تا به حال گریسته است. اگر چنین باشد، آیا اشک‌ها روی گونه‌اش یخ بسته‌اند؟  


یکبار پسری که [[تیان گریجوی]] نامیده می‌شد، وقتی که دور میز شورا با [[راب استارک]] نشسته بودند و در حالی که از تمسخر بولتون لذت می‌برد، صدای نازک او را تقلید می‌کرد، و لطیفه‌ای درباره زالو تعریف می‌کرد. '''او باید دیوانه باشد، که چنین مردی را به تمسخر گرفته است'''. کافی است فقط به بولتون نگاه کنید تا بفهمید قساوت کل [[خاندان فری|فری‌ها]] روی هم، انگشت کوچک قساوت او نمی‌شود.
یکبار پسری که [[تیان گریجوی]] نامیده می‌شد، وقتی که دور میز شورا با [[راب استارک]] نشسته بودند و در حالی که از تمسخر بولتون لذت می‌برد، صدای نازک او را تقلید می‌کرد، و لطیفه‌ای درباره زالو تعریف می‌کرد. '''او باید دیوانه باشد، که چنین مردی را به تمسخر گرفته است'''. کافی است فقط به بولتون نگاه کنید تا بفهمید قساوت کل [[خاندان فری|فری‌ها]] روی هم، انگشت کوچک قساوت او نمی‌شود.{{رف|ربا|20}}
}}
|[[تیان گریجوی]]}}
{{نقل قول|[[رمسی بولتون|پسر]] تنها سایه‌ای از پدرش بود.{{رف|ربا|32}}|[[تیان گریجوی]]}}
{{نقل قول|تا آنجا که جان می‌دانست، [[ادارد استارک]] هیچگاه دلیلی برای شکوه از لرد [[دردفورت]] نداشت، اما با وجود این، هیچگاه به او با آن صدای زمزه‌گر و چشمان رنگ‌پریده‌اش اعتماد نداشت.{{رف|ربا|35}}|[[جان اسنو]]}}
{{نقل قول|روس هیچ احساسی نداره، خواهی دید. اون زالوهایی که خیلی دوستشون داره، سال‌ها پیش تمام شور و حرارتشو مکیدن.اون عاشق نمی‌شه، اون متنفر نمی‌شه، اون غمگین نمی‌شه. این بازی اونه، که به آرامی پیش می‌ره. بعضی مردا شکا می‌کنن، بعضیا باز پروش می‌دن، بعضی هم قمار می‌کنن. اما روس با مردم بازی می‌کنه. [[تیان گریجوی|تو]] و [[باربری داستین|من]]، این فری‌ها، [[وایمن مندرلی|لرد مندرلی]]، اون [[والدا فری چاق|زن]] جدید تپلش، حتی [[رمسی اسنو|حرومزادش]]، همه ما چیزیجز مهره‌های بازیش نیستیم.{{رف|ربا|37}}|[[باربی داستین]]، به [[تیان گریجوی]]}}


== خانواده ==
== خانواده ==

نسخهٔ ‏۲ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۴۱

Content.png
این مقاله ناقص است. با توسعه ی آن یا ویرایش متن موجود به دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش کمک کنید.


Bolton crest.png
روس بولتون
Bolton crest.png
Roose Bolton.jpg
اثر Amoka

القاب ارباب زالوها
عنوان لرد دردفورت
خاندان خاندان بولتون
فرهنگ مردم شمال
همسر نام همسر اول اشاره نشده است

بثنی ریسول (دوم)

والدا فری چاق (سوم)
کتاب(ها) بازی تاج و تخت (حضور دارد)

نزاع شاهان (حضور دارد)
یورش شمشیرها (حضور دارد)
ضیافتی برای کلاغ ها (اشاره شده)

رقصی با اژدهایان (حضور دارد)

بازیگر Michael McElhatton
سریال فصل2، فصل3


روس بولتون رئیس خاندان بولتون (House Bolton)، و ارباب دردفورت (Dreadfort) است. او به طور منظم حجامت می کند، چون بر این باور است که حجامت به سلامتیش کمک می کند، همین امرسبب شده است که به او لقب ارباب زالوها (The Leech Lord) بدهند.


ظاهر و شخصیت

روس هر چند در ظاهر آرام و مودب به نظر می‌آید، ولی خونسرد، صبور و حساب‌گر است، و می‌تواند بسیار بی‌رحم باشد. او هم‌چنین یک حیله گر به تمام معناست و مهارت خاصی در طراحی استراتژی داشته و طبع حسابگری دارد. او دارای بدنی صاف و بی‌مو بوده و قدی متوسط و صورتی ساده دارد، بدون ریش و معمولی. تنها نکته‌ی قابل توجه در ظاهر او، چشمان وهم‌آورش است، که همانند دو ماه سفید، رنگ پریده و بسیار عجیب‌اند. به گفته جیمی آنها تیره تر از شیر و کم‌رنگ تر از سنگ هستند. انگشتان قوی و کوتاهی دارد. پوست او رنگ پریده و سفید است، که به احتمال زیاد به سبب حجامت کردن است. به آرامی صحبت می کند و صدایش را به ندرت بالا می برد، به طوری که کسانی که به حرف‌هایش گوش می‌دهند را مجبور می‌کند این کار را به دقت انجام دهند. وقتی روس سخن می گوید، اغلب سکوت حکم‌فرما می‌شود.

روس اغلب زره زنجیری سیاه و ردایی خال‌دار به رنگ صورتی می‌پوشد. وی همچنین یک دست زره صفحه‌ای به رنگ خاکستری تیره دارد، که آن را بر روی ژاکتی که از چرمِ خون‌رنگ دوخته شده می‌پوشد. صفحات گردِ روی این زره با اشکال سر انسانی که دهانش به نشانه عذاب باز شده، تزیین شده است . بر روی کلاه‌خودش نوارهایی از ابریشم قرمز دارد که در باد پرپر می‌زنند. این‌ها معمولا با ردای صورتی پشمینی که روی آن قطرات خون قلاب‌دوزی شده است همراه می‌شوند.

گذشته

روس بولتون، همچنان از امتیاز شب اول (First Night)، که اکنون ممنوع و قدغن شده را استفاده می کند، گرچه در نهایت احتیاط، به خاطر اجتناب از روبرو شدن با خشم خاندان استارک (House Stark)، فعالیتهای خود را انجام میداد. لرد بولتون در نبرد ترایدنت (Battle of the Trident) در طی قیام رابرت مبارزه کرد. وقتی سر باریستان سلمی (Ser Barristan Selmy) به شدت زخمی می شود، قبل از رسیدن رابرت براتیون (Robert Baratheon)، روس پیشنهاد می دهد که او را بکشند، ولی رابرت پیشنهادش را نادیده می گیرد و زندگی او را می بخشد، و نزد استاد خود برای مداوا میفرستد. درست قبل از جنگ پنج پادشاهی (War of the Five Kings)، پسر حقیقی روس، یعنی دومریک بولتون (Domeric Bolton)، تنها کسی که از گهواره زنده بیرون آمد، به خاطر " درد شکم " درگذشت. با توجه به اینکه هیچ وارث حقیقی وجود نداشت، روس بولتون پسر حرامزاده ی خود، یعنی رمسی اسنو (Ramsay Snow) را به درد فورت آورد، و او را وارث غیر رسمی خود کرد.

اتفاقات اخیر

بازی تاج و تخت

روس بولتون به درخواست راب استارک، مبنی بر بستن عهد، برای کمک به پدربزرگش هاستر تالی (Hoster Tully)، و پدرش لرد استارک پاسخ داد. بولتون فرمانی مبنی بر منحرف کردن لرد تایون لنیستر با ارتشی متشکل از شمالی ها و تعدادی اسب، دریافت می کند،آنها در طول شب راهپیمایی می کنند، تا در صبح حمله ای غافلگیر کننده داشته باشند،اما توسط تایوین شکست خوردند. گرچه او ارتش شکست خورده ی خود را در مسیر قبل ازموت کیلین (Moat Cailin) ترمیم کرد.

نزاع شاهان

در طول جنگ، روس برای بار سوم ازدواج کرد، همسر سوم او والدا فری (Walda Frey)، نوه ی لرد والدر فری (Lord Walder Frey) بود و خاندانش از متحدین راب بود. در تلاشی برای کاهش انتخابهای تایوین لنیستر برای لشکرکشی از هارن هال (Harrenhal) به سرزمین های غربی (Westerlands) به منظور روبرو شدن با راب استارک، به دستور ادمور تالی (Edmure Tully)، روس با ملحق شدن به هملن تالهارت (Helman Tallhart) از برج تویینز (Twins) برای بازپس گیری هارن هال حرکت کرد. به امید تصرف قلعه بدون تضعیف ارتشش، روس معامله ای با وارگو هوت (Vargo Hoat)، رهبر گروه یاران دلیر (Brave Companions) که در استخدام لرد تایون بودند، کرد. آنها تظاهر کردن که یک گروه کوچک از افراد بولتون را زندانی کردند، سپس پادگان کوچک لنیستر ها را تصرف کردند و در را بر روی سایر مردان بولتون، باز کردند. این کار با کمک مبهم آریا استارک (Arya Stark)، و جیکن هاگار (Jaqen H'ghar) صورت گرفت. در زمان اقامت در هارن هال، روس بولتون، آریا استارک را که تصور میشد یک دختر روستایی است، به عنوان ساقی خود به خدمت گرفت. پس از سقوط وینترفل (Winterfell) و پیروزی لنیسترها در نبرد بلک واتر (Battle of the Blackwater)، رابطه ی وارگو و روس تیره شد، به طوری که وارگو به این موضوع شک کرد که روس بولتون قصد دارد از راب استارک، رو برگرداند و از لنیسترها حمایت کند. در همین زمان، پسر حرامزاده ی روس بولتون، یعنی رمسی با دونلا هورن وود (Donella Hornwood) ازدواج کرد و او را برای تصرف املاکش به قتل رساند. همچنین رمسی را برای مقابله با دیگر شمالی های خائن، و گرفتن وینترفل که توسط تیان گریجوی تصرف شده بود، می فرستد.

یورش شمشیرها

ضیافتی برای کلاغ ها

رقصی با اژدهایان

بادهای زمستان

نقل قول های روس

نقل قول هایی درباره روس

اون مرد منو می‌ترسونه.[۱]

راب استارک به کتلین تالی

راب: تازه جان گنده فقط پرسروصداترینشونه، ولی بدترینشون نیست. لرد روس حتی یه کلمه حرفم نمی‌زنه، اون فقط نگام می‌کنه، و من فقط به این فکر می‌کنم که اونا تو دردفورت اتاقی دارن که پوست دشمناشونو آویزون میکنن.
برن: این فقط یکی از داستانای ننه پیره، مگه نه؟[۲]

راب و برن استارک

لرد روس همیشه می‌گه یه مرد لخت تعداد کمی راز داره، ولی یه مرد پوست کنده، هیچ رازی نداره.[۳]

رمسی اسنو، در نقش «ریک»، به تیان گریجوی

سکوت بولتون هزار مرتبه ترسناکتر از شرارت وارگو هوت بود. آن چشم‌ها به رنگ مه صبحگاهی، بیشتر از آنچه می‌گفتند در خود ÷نهان داشت.[۴]

جیمی لنیستر

اون مردی سرده.[۵]

کتلین تالی

صورتی اصلاح شده و پوستی صاف و معمولی دارد، خوشتیپ نیست، ولی چندان هم ساده به نظر نمی آید. با وجود شرکت در نبردها، هنوز زخمی برنداشته است. با آنکه چهل سال از سن او می‌گذرد، هنوز چین و چروکی بر چهره‌اش نیست، و به ندرت خطی بر روی صورتش، سن او را نشان می‌دهد. لبانی نازک دارد طوریکه وقتی آن ها را بر هم می فشرد، گویی از صورتش محو می‌شود. چیزهایی هستند که هیچگاه در او تغییر نمی‌کند، صورتش بی تغییر است و خشم و شادی در ظاهر او تفاوتی ایجاد نمی‌کنند. آنچه که بین او و رمسی مشترک است، چشمانشان است. چشمانش به مانند یخ است. ریک در عجب است که آیا او تا به حال گریسته است. اگر چنین باشد، آیا اشک‌ها روی گونه‌اش یخ بسته‌اند؟

یکبار پسری که تیان گریجوی نامیده می‌شد، وقتی که دور میز شورا با راب استارک نشسته بودند و در حالی که از تمسخر بولتون لذت می‌برد، صدای نازک او را تقلید می‌کرد، و لطیفه‌ای درباره زالو تعریف می‌کرد. او باید دیوانه باشد، که چنین مردی را به تمسخر گرفته است. کافی است فقط به بولتون نگاه کنید تا بفهمید قساوت کل فری‌ها روی هم، انگشت کوچک قساوت او نمی‌شود.[۶]

تیان گریجوی

پسر تنها سایه‌ای از پدرش بود.[۷]

تیان گریجوی

تا آنجا که جان می‌دانست، ادارد استارک هیچگاه دلیلی برای شکوه از لرد دردفورت نداشت، اما با وجود این، هیچگاه به او با آن صدای زمزه‌گر و چشمان رنگ‌پریده‌اش اعتماد نداشت.[۸]

جان اسنو

روس هیچ احساسی نداره، خواهی دید. اون زالوهایی که خیلی دوستشون داره، سال‌ها پیش تمام شور و حرارتشو مکیدن.اون عاشق نمی‌شه، اون متنفر نمی‌شه، اون غمگین نمی‌شه. این بازی اونه، که به آرامی پیش می‌ره. بعضی مردا شکا می‌کنن، بعضیا باز پروش می‌دن، بعضی هم قمار می‌کنن. اما روس با مردم بازی می‌کنه. تو و من، این فری‌ها، لرد مندرلی، اون زن جدید تپلش، حتی حرومزادش، همه ما چیزیجز مهره‌های بازیش نیستیم.[۹]

باربی داستین، به تیان گریجوی

خانواده


منابع و یادداشت ها