هشدار اسپویل برای افرادی که قسمت پنجم را ندیدهاند.
آخرین قسمت از بازی تاج و تخت دو روز پیش پخش شد و پر بود از پیچش در داستان.
دو پیچش از همه مهمتر بودند: جان اسنو، دنریس تارگرین را کشت که این موضوع پس از به آتش کشیده شدن کینگزلندینگ در قسمت «ناقوسها» اجتناب ناپذیر بود. اما افراد خیلی کمتری پادشاهی برن را حدس میزدند. برن استارک، برن شکسته، کلاغ سه چشم، پادشاه منتخب جدید وستروس شد.
براساس واکنشها در شبکههای اجتماعی، یک سری از طرفداران هیجانزده شدند. البته خیلیها هم موافق این موضوع بودند.
آیزاک همپسند رایت در زمان فیلمبرداری فصل هشتم، در مصاحبه با «اینترتینمنت ویکلی» گفته بود که:«همه خوشحال نخواهند شد. خیلی سخت است که یک مجموعهی محبوب را بدون آنکه کسی را عصبانی کنی، به پایان برسانی…قلب خیلیها خواهد شکست. پایان همانطور که جورج آر.آر. مارتین میخواست تلخ و شیرین است. این پایان به این حماسه میخورد.» نمیتوان گفت که اشتباه میکرده.
زمانی که پای «پادشاه شدن برن» وسط میآید، خود رایت هم نمیتوانند به راحتی باور کند:
«زمانی که من به داستان قسمت آخر رسیدم و موضوع سرانجام برن را فهمیدم مجبور شدم که بلند شوم و در اتاق راه بروم. من اول فکر کردم که این یک جوک است و شورانرها برای هر کسی فیلمنامهای فرستادند که در آن شخصیت مورد نظر حاکم میشود. با خودم گفتم «آره بامزه بود بچهها» اما ممکنه واقعی باشه؟»
او گفت که از پایان سریال خوشحال است. «فکر میکنم که او پادشاه خوبی شود. شاید گاهی اوقات مانند یک رهبر احساسی نباشد، چراکه گاهی اوقات احساسی شدن برای پادشاه و ملکه لازم است. از طرفی دیگر، شما نمیتوانید با برن بحث کنید چراکه من همه چیز را میدانم.»
همچنین لازم است اشاره کنیم که از آنجا که کلاغ سه چشم فاقد احساسات هست، مانند رابرت براتیون، جافری براتیون، و سرسی لنیستر، به فساد کشیده نخواهد شد. در آخر، سریال کاری کرد که باور کنیم میل به قدرت بالاخره باعث سقوط میشود طوری که دنریس تارگرین را هم به دیوانگی کشاند. این موضوع تأثیری روی برن ندارد، و امیدواریم که برن خردمندانه و با قدرت حکومت کند.
در حال حاضر، هنوز هم طرفداران از قسمت پایانی سریال ناراضی هستند، این نارضایتی تا جایی جلو رفت که درخواستی را مبنی بر بازسازی فصل هشت با نویسندگانی متفاوت امضا کردند. رایت در صحبت با «هالیوود ریپورتر» این کار را «مضحک» خطاب کرد.
«این مسخره هست که مردم میخواهند یک پایان متفاوت ببینند، فقط به خاطر اینکه از این پایان خوششان نمیآمد. میدانم که این اتفاق نباید بیفتند، اما این موضوع به من برخورد. به نظر من پایان فوقالعادهای بود.»
از سویی، او درباره مشکلی که بینندگان با تغییر ناگهانی دنریس به ملکه دیوانه داشتند صحبت کرد:
«دنی یک شخصیت فوقالعاده هست که کارهای خیلی خوبی انجام داده و جان خیلیها را نجات داده. مردم شاکی هستند که برای دیوانه شدنش چیزی از قبل نشان داده نشده بود. اما او گاه به گاه نشان داد که میتواند دیوانه شود. او سالها صبر کرد تا به وستروس برسد و آنچه برای او بود را تصاحب کند. او دیر کرد. او مجبور شد با ارتشی که به معنای واقعی کلمه مرده بودند بجنگد. او جوراه و میساندی را از دست داد، و حالا شخصی که با تمام وجود عاشقش هست با او راحت نیست و تبدیل به تهدیدی برای تاج و تخت او شده. او از این موضوع خسته شد…فکر نمیکنم این یک پیچش داستانی غافلگیرکننده باشد. فکر میکنم این یک رشد شخصیتی هوشمندانه هست.»
در آخر، با گذشت زمان مشخص میشود که پایان سریال رضایتبخش بود یا نه. رایت فکر میکند هر اتفاقی که بیفتد، آنچه سریال به جا گذشته باقی خواهد ماند.
«این سریالی بود که برای هفت یا هشت سال تمام جهان را تسخیر کرده بود، این باعث میشود دربارهی آن زیاد صحبت شود، صبح دوشنبه کلی آدم داشتن کنار آب سرد کن درباره این سریال حرف میزدن. سریال یک بخش مهم و اساسی از تاریخ بود. یک نقطهی کلیدی در تاریخ تلویزیون بود. فکر میکنم مردم آن را اینگونه به یاد داشته باشند. فکر میکنم مردم آن را به عنوان سفری فوقالعاده به بخشی که نظرشان در آخر اهمیتی ندارد، به یاد آورند.»
من اینهمه جو منفی که علیه فیلم شده رو نمیدونم
اقا یه جاهایی گند زده درست ولی بازم هیچ سریالی به گرد پاش نمیرسه
نذارین این جو منفی باعث بشه لذت نبرین از این فیلم من که تا ثانیه اخزش با لذت و حسرت تموم شدنش تماشا کردم و واقعا هم قشنگ بود
شما زیاد فکرتو مشغول این صحبتها نکن
با سلام مجدد .
(هشدار اسپویل برای کسانی که هنوز قسمت آخر را ندیده اند)
هرچند تصور می کنم دیگر همه طرفداران آن را دیده باشند . با اینکه این قسمت آن پایان باشکوه و حماسی که خیلی ها امیدوار بودند نبود ، اما دست کم خوب کارگردانی شده بود و مثل قسمت قبلی پر از اتفاقات غیر منطقی نبود!
به هر حال بنده می خواستم به سه نکته درباره این قسمت آخر اشاره کنم :
اولاً به نظرم برخلاف آنچه سانسا ادعا می کرد ، شمالی ها از نشستن یک استارک بر تخت آهنین استقبال می کردند و ممکن بود در آینده هم با درایت و کاردانی که حکومت جدید از خود نشان می داد دیگر نگران جانشینان برن نمی شدند . واقعیت این است که سانسا حکومت شمال را برای خودش می خواست به هر قیمتی ، فقط تصور کنید اگر برن با درخواست او مخالفت می کرد چه جنجالی به پا می نمود؟!
دوماً شاید در ظاهر به نظر برسد اینکه نیمه استارک ها از شمال تا جنوب وستروس را تحت کنترل خود در آورده اند به معنی صلح و آرامش و دوستی ابدی در این سرزمین باشد ، اما تاریخ ثابت کرده حکمرانان و فرمانروایان در زمان تصمیم گیری منافع حکومت و کشور خود را بر منافع شخصی و روابط خویشاوندی ترجیح می دهند . جورج پنجم پادشاه انگلستان نوه پسری ملکه ویکتوریا بود ، ویلهلم دوم قیصر آلمان نوه دختری ملکه ویکتوریا بود و نیکلای دوم تزار روسیه با الکساندرا دختر گراندوک هسه دانمارک ازدواج کرده بود که او هم نوه دختری ملکه ویکتوریا محسوب می شد . در واقع در سال ۱۹۱۴ تقریباً همه خاندان های سلطنتی اروپا به واسطه ملکه ویکتوریای بارور! با یکدیگر خویشاوند بودند ، این پادشاهان و امپراتوران و تزارها دوران کودکی را با یکدیگر سپری کرده و در جوانی با هم به شکار و تفریح رفته بودند ، اما هیچکدام از اینها باعث نشد که وقتی فرمان بسیج عمومی قوای مسلح در برابرشان قرار گرفت از امضای آن خودداری کنند . احکامی که امضای آنها به معنای آغاز جنگ جهانی اول بود!
اما نکنه سوم و مهمترین نکته ؛ باز شاید به نظر برسد که این پایان برای سریال با پیروزی استارک ها (یا در واقع نیمه استارک ها) همراه بوده است اما در واقع این پایان کار استارک ها بود! آریا که دنبال ماجراجویی بی بازگشت خود رفت . برن هم توانایی فرزند آوری ندارد . سانسا به عنوان ملکه شمال بعد از تجربیات تلخی که داشته اگر حاضر به ازدواج هم شود فرزندانش نام خانوادگی شوهرش را خواهند داشت . جان هم بعد از دو شکست عشقی و سوگندی که خورده ، خیلی بعید است ازدواج کند ، و اگر هم ازدواج کند فرزندانش یا نام خانوادگی اسنو را خواهند داشت یا نام خانوادگی تارگرین را و او هیچگاه از نام استارک استفاده نخواهد کرد . بنابراین یک نسل بعد اثری از استارک ها نخواهد بود! بیایید امیدوار باشیم برخلاف سریال ، در کتاب ریکان زنده بماند!
من از اخرش ناراضی نبودم فقط میتونستن بهتر بسازن :/ پر جزئیات تر چرا برای فصلای قبلی کسی درخواست نداد که دوباره بسازن ?