جرج مارتین ماه گذشته را در تور جزایر بریتانیا گذراند تا در مراسمات، همایشها و جوایز آن حضور یابد و از مکانهای مختلف بازدید کند. او بیشترین وقت خود را در ایرلند شمالی و بلفاست گذراند و در وبلاگ خود در مورد آن نوشت:
«از زمان فیلمبرداری پایلوت سریال بازی تاج و تخت دیگه به اینجا نیومدم. حیرت انگیزه که سریال تا این حد روی اینجا تأثیر گذاشته. کسل وارد، نگهبانان شب خودش رو داشت و موزه سریال هم در استودیو تایتانیک برقرار بود. وقتی هم اونجا بودم کلی غریبه سمتم میومدن و بخاطر شغلشون از من تشکر میکردند. اونا میگفتن که سریال باعث تغییر و تحولات زیادی در شهر و زندگیشون شده. این حقیقتاً خوشحال کننده بود.»
و بله! مارتین وقت خودش را صرف نوشتن بادهای زمستان نکرده که من مطمئنم ذهن بسیاری از طرفداران درگیر آن است. مارتین بارها گفته که او با کامپیوتر سفر نمیکند و وقتی هم در سفر باشد، چیزی نمینویسد. بنابراین او کتاب ششم را در طول این سفر ننوشته است.
اکنون او به خانهاش در سانتافه بازگشته و فرصت نوشتن دارد. به علاوه اینکه او در آنجا از حریم خصوصی بیشتری هم برخوردار است:
«من بعضی از لذتهایی که قبلاً داشتم رو از دست دادم. لذتهایی مثل قدم زدن در اتاق فروش و ورق زدن کتابها و وقت گذراندن با دوستام در بار اما الآن هیچکدوم از اینا برام ممکن نیست. چون مردم میریزن روی سرم و میخوان بهشون امضا بدم یا باهام سلفی بگیرن. همشون خیلی خوبن و اکثراً هم خیلی مؤدب هستن اما من متنفرم که درخواست کسی رو رد کنم و بعد از مدتی کلافه میشم.»
با پایان سریال، بعید است که این فشارها از سر مارتین کم شود. حداقل تا زمانی که کتاب ششم یعنی بادهای زمستان منتشر نشود، این فشارها باقی است. چرا که در مصاحبههای اخیر مارتین متوجه شدیم که تفاوتهای سریال و کتاب محرز است.