خانه > مقالات > سبزها در برابر سیاه‌ها

سبزها در برابر سیاه‌ها

حق با چه کسی است؟

الویت جانشین ذکور: طبق قوانین وستروس، فرزند ذکور ارشد یک لرد/پادشاه جانشین او خواهد بود. از طرفی ذکور بودن، بر فرزند بودن اولویت دارد و اگر لرد/پادشاه فرزند ذکور نداشته باشد، اولویت با برادر، برادرزاده، خواهرزاده، عموزاده و… است. در نهایت و اگر جانشین ذکوری وجود نداشته باشد، جانشینی به زنان نیز خواهد رسید. آیا استثنائی وجود دارد؟

بله، در دورن. در دورن فرزند ارشد برای جانشینی انتخاب می‌شود و جنسیت او فاقد اهمیت است. همچنین بارها پیش آمده تا لرد/پادشاهی جانشین دیگری را برای خود تعیین کند.

جانشین از پیش تعیین شده: طبق قوانین وستروس انتخاب جانشین با لرد نیست (هرچند بودند لردهایی که جانشین خود را برگزیده باشند)، اما در مورد پادشاه نمی‌توان چنین چیزی را قطعی گفت. چرا که پادشاه شخص اول، و برتر از قانون سرزمین است. با این حال در وستروس هر گاه پادشاهی برخلاف رسوم، جانشینی را برگزیده، منجر به یک جنگ داخلی شده است. نکته اینجاست که پادشاه تا زمانی که زنده است، قدرت دارد و پس از مرگ دستوراتش جدی گرفته نمی‌شود. اما تعیین جانشین توسط پادشاه از نظر قوانین وستروس خالی از اشکال است.

پس، از این نظر هر دو جناح حق دارند تا مدعی باشند. اگان با در نظر گرفتن قوانین وستروس ارجحیت دارد. از طرفی، رینیرا پس از تولد برادرش، جانشین ماند و همچنین، اگر بنا بود تا قوانین جدی گرفته شود، دیمون کسی بود که باید پیش از تولد اگان، جانشین برادرش می‌بود.

اما می‌دانیم در این مباحث کسی پیروز است که قدرتمندتر است و نه اینکه آیا حق با اوست و یا نه. برای مثال، طبق قوانین وستروس میگور تارگرین اول نباید پادشاه می‌شد، اما او کسی بود که بر تخت آهنین نشست. چرا؟ چون شمشیر و اژدهای فاتح را داشت و در نبرد نیز هماورد نداشت.

البته قدرتمند بودن به داشتن اژدها و شمشیر پادشاه و توانمندی‌های رزمی خلاصه نمی‌شود. یک پادشاه/ملکه باید مقبولیت نیز داشته باشه و بتواند حمایت خاندان‌های دیگر وستروس را به دست بیاورد. چیزهایی که به مرور باعث ضعف میگور تارگرین شدند.

همانطور که می‌دانید و در سریال بارها به آن اشاره شده، طبق قوانین وستروس ادعای اگان تارگرین دوم ادعای محکم‌تری است، اما در جریان رقص، به نظر ادعای رینیرا محکم‌تر می‌آمد. چرا؟

قدرت و مقبولیت

خب اینجا به موضوع قدرت و مقبولیت می‌رسیم. رینیرا تارگرین نه تنها بین لردهای وستروسی، که بین اهالی کینگزلندینگ هم بسیار محبوب بود و او را «موهبت سرزمین» نامیده بودند. اگان هرگز چنین محبوبیتی را در بین مردم نداشت. همچنین، ۵۲ خاندان از رینیرا حمایت کردند، درحالی‌که خاندان‌های حامی اگان به ۲۹ خاندان خلاصه می‌شد (البته از هر دو طرف چند خاندان تغییر جناح دادند).

 

کدام جناح قدرتمندتر است؟

همانطور که پیش‌تر اشاره شد، ۵۲ خاندان حامی رینیرا تارگرین بودند:

ارن، بارامون، بیزبری، بیگل‌استون، بلک‌وود، براکن (البته براکن‌ها در ابتدا سبز بودند و پس از فتح استون‌هج توسط سیاه‌ها تسلیم شدند)، بورل، برون از براون‌هالو، برون از دایر دن، باکلر، بیرچ، کسول، سلتیگار، کروین، کاستاین، چمبرز، چارلتون، کوربری، کراب، دارکلین، دری، ددینگز، داستین، فل، فلینت، فوتلی، فری، گری، گریجوی، گریم، هارت، هی‌فورد، هورن‌وود، مالیستر، مندرلی، مسی، مری‌ودر، مالن‌دور، پرین، پایپر، روت، رووان، رویس، اسمال‌وود، استارک، استانتون، ساندرلند، تارلی، تالی (لرد المو در ابتدا اعلام کرد که با سبزها هستند، اما نوه‌اش برای سیاه‌ها جنگید)، ونس، وایپرن و وود بلک ترومبو.

و ۲۹ خاندان حامی اگان تارگرین:

آمبروس، براثیون، بورنی (در ابتدا سیاه و در طول نبرد تامبلتون اول تغییر جناح دادند)، باترول (در ابتدا سیاه و پس از دستگیری لرد باترول و تهدید به مرگ، جناحشان را تغییر دادند و به سبزها پیوستند)، کریک‌هال، فاسووی، گریس‌فورد، های‌تاور، لنیستر، لفورد، لی‌گود، موتون (موتون‌ها تقریباً تا آخر با سیاه‌ها بودند و وقتی ملکه رینیرا دستور قتل نتلز را صادر کرد، چون به ملکه خیانت کرده و از او اطاعت نکردند، بنر سبزها را برافراشتند)، نورکراس، پیک، ردواین، رین، رایسلی، رودن، راسبی (در ابتدا سیاه بودند وپس از اینکه کریستون کول دست شد و تصمیم داشت خائنین به اگان را اعدام کند، جناح خود را تغییر دادند)، راکستون، استوک‌وورث (در ابتدا سیاه بودند و لردشان از ترس جان خود تغییر جناح داد- ماجرای استوک‌وورث‌ها و تغییر جناحشان ادامه‌دار است)، استرانگ، سوان، سویفت، تاربک، ثورن، ونس، ولاریون (در ابتدا سیاه بودند، اما پس از فتح کینگزلندینگ توسط ملکه رینیرا و آن چه متعاقباً برای کورلیس ولاریون رخ داد، تغییر جناح دادند)، وایلد و البته سه سالاری (که جزو خاندان‌های وستروس نبودند).

همانطور که متوجه شدید، مقبولیت رینیرا در هفت پادشاهی بیشتر از رقیبش، اگان، بود. البته چرخش  جناح‌ها میان خاندان‌ها در جریان رقص بارها و بارها رخ می‌دهد.

محبوبیت و شهرت

های‌تاورها حامیان اصلی مذهب بودند. چرا که استاری‌سپت که مرکز مذهب هفت به حساب می‌آمد، در شهر اُلدتاون واقع بود. از این نظر مذهب حامی اگان تارگرین بود. برای مثال در زمان حکمرانی رینیرا در کینگزلندینگ و برای دشمنی با ملکه، چوپان ظهور کرد و باعث هرج و مرج شد. هرچند دشمنی گوسفندانِ حامی چوپان، با بازگشت اگان ادامه یافت. اما همه می‌دانند که چوپان به واسطه‌ی لاریس استرانگ قدرت گرفته بود و با اعدام او توسط اگان، مشروعیتی تازه به اگان بخشیده می‌شد.

اما همانطور که پیشتر گفته شد، محبوبیت رینیرا به صورت کلی در میان مردم، لردها و لیدی‌های وستروسی بیشتر بود. به علاوه، دیمون تارگرین نیز به دلیل پیروزی در نبردهای بسیاری، از جهاتی دیگر محبوبیت داشت. هرچند، باید یادآوری شود که دیمون تارگرین دشمنان زیادی هم داشت، اما بسیاری از لردها، دوستی با رینیرا را بر دشمنی با دیمون ترجیح می‌دادند. البته این موضوع در آغاز رقص بود و کم‌کم محبوبیت رینیرا کم می‌شود.

تخت آهنین

اگان تارگرین برتری بزرگی داشت، او تاج‌گذاری خود را در کینگزلندینگ انجام داد و بلک‌فایر را نیز در اختیار داشت. نشستن بر تخت آهنین که جایگاه پادشاهان تارگرینی وستروس بود، به ادعای اگان مشروعیت می‌بخشید.

دراگون‌استون

کینگزلندینگ هر چه قدر هم مهم باشد، چیزی از اهمیت دراگون‌استون کم نمی‌شود؛ جایگاه خاندان تارگرین، حتی پیش از ورود به وستروس. از طرفی اژدهایان بیشتری را می‌توان در آن‌جا یافت که در آینده به جناح سیاه کمک بسیاری می‌کنند.

نیروی دریایی

این برتری از آنِ سیاه‌هاست. بزرگترین ناوگان دریایی متعلق به خاندان ولاریون و به واسطه‌ی دوستی این خاندان، متعلق به سیاه‌هاست. سبزها برای مقابله با این مشکل مجبور به معامله‌ی با یکی از دشمنان وستروس، سه سالاری، می‌شوند. سه‌سالاری تشنه‌ی انتقام از ولاریون‌ها و شاهزاده دیمون نیز هستند.

ثروت

تا زمانیکه کورلیس ولاریون با ملکه همراه باشد، رینیرا مشکلی در این باره نخواهد داشت. اما از جایی، او حمایت ولاریون‌ها را از دست می‌دهد. لرد لنیستر که خزانه‌دار کینگزلندینگ بود، ثروت تخت آهنین را منتقل می‌کند. بنابراین در بحث ثروت اگان دست پیش را دارد.

اژدهایان

اژدهایان جناح سیاه: سیراکس، کراکسس، ورمکس، مون‌دنسر، ملیس و استورم‌کلاود هستند.

پس از سقوط ملیس، سیاه‌ها صاحب اژدهایان دیگری می‌شوند: ورمیتور، سی‌اسموک، سیلوروینگ و شیپ‌استیلر.

و اژدهایان سبزها: ویگار، سان‌فایر، تساریون و دریم‌فایر.

بعدها و پس از خیانت اُلف سفید و هیو همر، سیلوروینگ و ورمیتور به سبزها ملحق می‌شوند.

 

کدام جناح را پیروز رقص بدانیم؟

نام ثبت شده در تاریخ

در کتاب‌های تاریخ وستروس، نام اگان تارگرین دوم به عنوان پادشاه ثبت شده است و حتی نقل قول معروفی را از استنیس براثیون داریم که رینیرا را غاصب و خائن می‌بیند و برادرش، اگان، را پادشاه بر حق:

خائنین همیشه بهای کارهایشان را با جانشان پرداخت کرده‌اند، حتی رینیرا تارگرین. او دخترِ یک پادشاه و مادر دو شاه دیگر بود، اما چون می‌خواست تاج و تخت برادرش را غصب کند، به مرگ خائنین مرد. این قانون است، داووس… قانون! ظالمانه نیست.

پیش‌تر در مورد حق جانشینی صحبت کرده‌ایم، اما آیا این موضوع اگان را پیروز جنگ می‌کند؟ و چرا از رینیرا به عنوان ملکه یاد نشده است؟ بهتر است پیش از پاسخ به این سؤالات، موضوع بعدی را بررسی کنیم:

خط خونی پادشاهان تارگرینی

همانطور که می‌دانید نسل تارگرین‌های بعدی از ملکه رینیراست. اگان سوم که در نهایت و پس از رقص اژدهایان بر تخت نشست، پسر ارشد رینیرا از دیمون تارگرین است. بنابراین چرا در منابع ترجیح داده نشده تا نام مادر خود را به عنوان ملکه در تاریخ ثبت کنند؟ ساده است! موضوع بر سر آغاز و پایان حکومت است؛ درست مثل مسئله‌ی میگور تارگرین پیش از این. میگور غاصب بود، اما او بود که با نشستن بر تخت آهنین سلطنتش را آغاز کرد و او بود که با کشتن رقیب(ان) خود، تا روز مرگش بر تخت نشسته بود. در تاریخ از اگان بی‌تاج و یا برادر دیگرش به عنوان پادشاه یاد نمی‌کنند، بلکه میگور را پادشاه می‌دانند. در مورد اگان تارگرین دوم نیز اتفاقی مشابه می‌افتد. او با نشستن بر تخت آهنین سلطنت خود را آغاز کرد و رقیب خود را نیز به قتل رساند و تا مرگ نیز در کینگزلندینگ بود و عنوان پادشاه را داشت. تاریخ با حقایق نوشته می‌شود و نه علایق. اینکه آیا او غاصب بود و یا نه، اهمیتی ندارد. دست کم در مورد میگور می‌دانیم که غاصب بود و در عین حال، در تاریخ از او به عنوان پادشاه یاد می‌شود.

و اما سؤال اصلی!

آیا اگان پیروز این نبرد بود؟

بدون شک نه. اگان نه تنها جانشینی نداشت، بلکه پس از قتل خواهرش نیز نتوانست مدت زمانی طولانی حکومت کند. اما این موضوع رینیرا را نیز پیروز جنگ نکرد. درست است که دو تن از فرزندان رینیرا از این جنگ جان سالم به در برده و بر تخت آهنین می‌نشینند، اما به چه قیمتی؟ در واقع، تارگرین‌ها به طور کلی بازنده‌ی این جنگ بودند، چرا؟

انقراض اژدهایان

تارگرین‌ها برای همیشه بزرگترین سلاح خود را از دست دادند. اژدهایان منقرض شدند و تا دویست سال بعد اثری از هیچ اژدهایی نبود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*