آریا استارک مانند عروس در فیلم «بیل را بکش» لیستی دارد که اسامی زیادی از آن خط خورده. او همه آنها را خودش نکشته، گاهی دنیای خشنوتبار بازی تاج و تخت خودش به حساب بعضیها رسیده، مانند مسموم شدن جافری براتیون به دست اولنا تایرل، و کشته شدن توروس از میر در آنسوی دیوار بخاطر ضربه یک خرس وایت.
چه کسانی هنوز در لیست آریا هستند که کشته نشدهاند؟ تا به اینجا هاوند، ملیساندر، بریک دانداریون، کوه(که به نوعی نیمه زنده است)، ایلین پین (جلاد ند استارک)، و سرسی لنیستر زنده هستند.
ممکن است آریا بریک ( و شاید ملیساندر) را بخاطر آنکه در کنار خانوادهاش در برابر وایتوالکرها متحد شدهاند، ببخشد. از طرفی ممکن است که آنها از جنگی که در راه است جان سالم به در نبرند. ایلین پین دیگر در داستان ظاهر نشد و احتمال حضور دوبارهاش بسیار کم است و بعید به نظر میرسد که آریا سر هاوند را ببرد.
با اینکه سرسی و کوه در صدر فهرست آریا است، او در حال حاضر در حالت تدافعی است، و خود را آماده میکند تا به خانوادهاش کمک کند که شاه شب را شکست دهند. از آنجا که آریا یک استاد آدم کشتن است که در خانه سیاه و سفید تعلیم دیده، میخواهد مخفیانه و بدون دیده شدن به روش خودش عمل کند. او میتواند در کنار دیگر سربازان شمالی بایستد، اما مهارت بهخصوص او ممکن است در ماموریت متفاوتی بیشتر به درد بخورد.
پس حرکت بعدی آریا چیست؟
نخستین اولویت آریا حفاظت از خانوادهاش است
آریا چندین بار گفته که خانوادهاش برای او حکم همه چیز را دارد، و ما حرف او را باور داریم. در این نقطه از داستان شاه شب با اختلاف بزرگترین تهدید برای خانواده او محسوب میشود؛ او در لیست آریا نیست، اما ممکن است قرار بگیرد، چرا که ناخودآگاه تبدیل به تمام هم و غم او میشود.
ممکن است ببینیم که آریا از وینتفرل خارج میشود و با نادیده گرفتن قدرت فرابشری برن و شاه شب یک وایت کمتر آسیب دیده را بگیرد، و با دزدیدن چهره او خود را به شاه شب برساند.
جکن هگار استاد نقشه کشیدن است
ما همه دیدیم که وقتی آریا میخواست فرقه مردان بیچهره را ترک کند، جکن هگار با حالتی مرموز تنها کمی لبخند زد. آیا ما این مرد را میشناسیم؟ اگر او به رازآلودترین و تاریکترین رازهای دنیا دسترسی داشته باشد، تمام این کارها را کرده که بگذارد آریا به راحتی بگذارد و برود؟
جکن هگار از قدرت بالقوه آریا خبر دارد، و میدانست که او قادر به رها کردن هویت خودش نیست. او میدانست که آریا روزی براووس را ترک میکند، و میدانست روزی به وینترفل میرسد و با ارتش وایتوالکرها روبرو میشود. پس جکن هگار، شخصی که مانند بقیه میخواهد از زمستان جان سالم به در ببرد، میخواست چه کند؟ او آریا را به یک بمب اتم تبدیل کرد تا شاه شب و ارتشش را با یک انفجار نابود کند.
برن به آریا یک خنجر والریایی داد چون میدانست که به کارش میآید
بیایید با این حقیقت روبرو شویم، که پسر احساساتیای که روزی برندون استارک نام داشت رفته است، و تا حد زیادی تبدیل به یک موجود مرموز به نام کلاغ سه چشم شده است. برن وقتی خنجر والریاییای که لیتل فینگر به او داده بود، را به آریا هدیه داد گفت که خنجر «پیش یک فلج حرام میشود»، و مشخص است که آریا به خوبی میتواند از یک خنجر خوب در کارش به عنوان یک قاتل استفاده کند.
اما این هدیه بیشتر از این حرفها مهم است. برن نمیخواهد سبزبینی را کنار بگذارد تا این هدیه را بدهد؛ او میداند که آریا برای شکست وایتوالکرها به این خنجر نیاز دارد. آیا او از این خنجر در جنگ استفاده میکند؟ خیر؛ او از این برای بریدن صورت یک وایت استفاده میکند تا مستقیم به شاه شب برسد، و برن این را میداند.
آریا از گندری خواست که سلاح ویژهای با شیشه اژدها بسازد
آریا در قسمت «وینترفل» از گندری خواست که سلاح خاصی برای او بسازد. به نظر میرسد که این سلاح یک نیزه چند کاربردی باشد، که تیغی از جنس شیشه اژدها دارد. بهترین راه برای رسیدن به شاه شب استفاده همزمان از فولاد والریایی و شیشه اژدها است، و آریا میخواهد هر دو سلاح را به گونهای با هم ترکیب کند تا با استراتژی و شیوه جنگیدنش همخوانی داشته باشد.
اما چرا نیزهای که میتواند به دو بخش مجزای کوچکتر تقسیم شود؟ تا اگر نتوانست از نزدیک با شاه شب روبرو شود، نیزه را به سمتش پرتاب کند،و اگر با او روبرو شد و بتواند از تیغ کوچکتری استفاده کند.
احتمال این وجود دارد که با کشتن شاه شب، ارتش مردگان نابود شوند.
وقتی در قسمت «آنسوی دیوار» جان اسنو یک افسر وایتوالکر را که مشغول گشتزنی بود کشت، تمام وایتهای تحت فرمان او به جز یکی از بین رفتند. بریک دانداریون به این نتیجه رسید که وایتهای مرده به وسیله آن وایتوالکر زنده شدهاند، پس قدرت حرکتشان به او بستگی داشته. پس با کشتن هر وایتوالکر، تمام مردههایی که تبدیل به وایت کرده هم نابود میشوند.
پس ممکن است که شاه شب مسئول زنده بودن تمام ارتشش باشد. اگر شاه شب بمیرد، تمام ارتش نابود میشود. همیشه کشتن فرمانده در میدان نبرد کار مهمی محسوب میشود، اما در اینجا به نظر میرسد که این یک کار ضروری است، و شما برای انجام آن به یک قاتل فوقالعاده نیاز دارید.
چرا آریا چنین ماموریت خطرناکی را به عهده گرفته؟
نابودی یک ارتش با کشتن یک نفر کار جذابی برای یک قاتل حرفهای محسوب میشود. لازم به گفتن نیست که این دختر تعلیم دیده مصمم است که از خانوادهاش محافظت کند. از آنجا که شاه شب همیشه در میان ارتش و فرماندهان وایتوالکرش قرار گرفته، هدف دشواری است؛ او همچنین دارای یک قدرت فرابشری است که ممکن است با آن بتواند حضور یک بیچهره را که در کنارش است احساس کند.
هیچ کدام از این خطرات نمیتواند آریا را از رسیدن به هدفش بازدارد. آیا او زنده میماند؟ تمام کاری که باید بکند این است که نفوذ کند و به شاه شب هجوم ببرد، چرا که اگر موفق شود شاه شب را بکشد نیازی نیست برای برگشتنش راه خود را از میان ارتش مردگان باز کند، زیرا ما انتظار داریم با کشته شدن شاه شب تمام ارتش او به استخوانهای بی جان تبدیل شود.
آریا دیگر از مرگ نمیترسد، پس مشکلی با کشته شدن در این ماموریت ندارد. ما همه امیدواریم موفق شود، بالاخره یک نفر باید باشد که سرسی لنیستر را بکشد.
واقعا تئوری دیوانه واری .
ممنون از تهیه این مطلب.
جسارت نباشه اما خیلی چرت بود
جسارت نباشه درست از آب دراومد
جسارت نباشه بو میاد
جسارت نباشه ر ی د ه شد بهت???
قبلا ک ده تئوری رو مطرح کردین این قضیه تو ذهنم بود شاید کسی ک نایت کینگ رو میکشه آریا باشه
هرچند احتمالا جان و دنریس به کمک اژدها هاشون شاه شب رو میکشن
فکر نکنم نایت کینگ رو با آتش اژدها بشه کشت! بعدشم اگرم بکشن از اون جذابیت می افته! نایت کینگ رو یه نفر، یه انسان باید تن به تن بکشه و احتمالا تنها چیزی که در نایت کینگ اثر بکنه والرین استیل باشه، چون دراگون گلس که فکر نکنم اثرکنه چون تو بدنش یکی داره! آتش هم ک دیدیم بارها اثر نداره و بهش ک میرسه سرد و خاموش میشه حتی آتش اژدها. فقط میمونه والرین استیل. البته تو کتاب و افسانه شب طولانی آزورآهای با لایت برینگر کشتش، یه شمشیر خاص که قطعا خوندی در موردش که چه اتفاقایی افتاد و چند وقت روش کار کرد و چه کارهایی کرد که تبدیل به لایت برینگر شد، ولی تو سریال دیگه فکر نکنم به این موضوع بپردازن و فقط والرین استیل بهش اثر کنه، و یا شایدم همون خنجر آریا که عکسشم تو کتاب قدیمی بود. خنجری با تیغه والرین استیل و دسته ی دراگون گلسی.
احتمالش خیلی بالاست که اریا شاه شب رو بکشه یا حداقل سعی خودشو برای کشتنش بکنه. ممنون بابت تئوری که خیلی احتمالش بالاست
سمول تارلی همون آزور آهای و گیلی هم نیسا نیسا است. بعد از ایثار و جان باختن قهرمانان محبوب، شاه شب در نهایت شوک و ناباوری برای خودش و بینندگان، به دست سم نابود میشه. نشانههای آزور آهای بودن سم در این اپیزود اخیر هم بود اما هیچکی بهشون توجهی نکرد.
جالب بود
آریا یکی از بهترین کاراکترهای سریاله من از فصل دوم همیشه نگران بودم کشته بشه . خوشحالم تا اینجا رسیده. این چهار قسمت هم دوام بیاره و نمیره. خیلی خوب مشه
بدم نمیاد آریا در حال تلاش برای کشتن نایت کینگ کشته بشه
اما اینکه بتونه اونو بکشه قابل قبول نیست
درواقع از ازرشهای نایت کینگ کم میشه. اینجوری انقدر راحت بمیره
اما بنظر من تو این قسمت یعنی قسمت۳ فصل۸ شاه شب ارتش جان و دنریس رو شکست میده و نمی میره و جان و اونایی که زنده موندن مجبور میشن به سمت جنوب فرار کنن بعد تو قسمت ۴یا ۵ سرسی کشته میشه و احتمالا گولدن کمپانی هم به ارتش جان می پیونده تا ارتش مردگانو نابود کنن و درهمین اپیزود برن می فهمه چطور باید شاه شبو کشت و ارتش مردگان نابود میشه و شاه شب می میره وکسی که شاه شبو می کشه دقیق نمی دونم و بنظر من اگه سرجیمی از جنگ وینترفل زنده بمونه شمیرشو وارد قلب سرسی میکنه اینطوری هم والونکار به وقوع می پیونده و هم ازور اهای حالا ببینمیم
امیدوارم شاه شب نمیره!
خیلی دوستش دارم
جدی میگم
همه جذابیت سریاله
بقیه بمیرن، مخصوصا سانسا و آریا
افسانه ی آزور آهای و شمشیر لایت برینگر را به یاد بیاورید، در کنار موزیک تیتراژ پایانی قسمت دوم بگذارید (Jenny of Oldstone)، آیا جان اسنو و دنریس تارگرین افسانه ی شمشیر لایت برینگر را از نو زنده خواهند کرد؟
دنریس نمیذاره اژدهاهاش به شاه شب نزدیک بشن اون قبلا با یه نیزه ویسیریون رو گرفته. من با این تئوری موافقم به نظرم جواب میده
اگر هم قرار باشد که آریا شاه شب را در نبرد وینترفل بکشد (که بعید می دانم) هیچ نیازی به کشتن یک وایت دیگر برای دزدن چهره اش ، یا حتی نفوذ به لشگر مردگان ندارد ، شاه شب در میان لشگرش نیست! او سوار بر اژدهای یختی به وینترفل خواهد آمد!
خب این هم از این نبرد وینترفل که انقدر منتظرش بودیم و براش تئوریپردازی میکردیم. یعنی قشنگ فلان شد به تمام تصورات و انتظاراتم. حالا کافیه اون تئوری را که یادمه چندی پیش یکی از دوستان بهش اشاره کرده بود اجرا کنند و آخرش سرسی با فداکاری و از خودگذشتگی ستودنی مردم را نجات بده تا سریال بطور کامل نور علی نور بشه :((
فقط میتونم بگم مسخره بود
از لحاظ سینمایی فیلمبردای و تدوین و کارگردانی میشه گفت شاهکار بود
ولی بشدت مضحک و مسخره و ضدحال بود. شیوه نابودی نایت کینگ به این راحتی !!!!!!!!!!
این همه تو فصل های قبلی زمینه سازی کرده بودن که نایت کینگ چه قدرتی داره و چه کارهایی که انجام میده. این همه هم تو همین اپیزود نشون دادن قدرتش رو. ولی آخرش به این مضحکی تموم شد واقعا !!!!!!!!!!!!!!! چی بود آخه این ؟ !!!!
تازه بگذریم از این موضوع که آریا چطور از بین این همه وایت و وایت واکری که پشت سر نایت کینگ بودن رد شد.
نایت کینگ خیلی راحت از همون عقب میتونست جنگ رو کنترل کنه و پیش ببره. همونطور که تو فصل های قبلی جنگ رو پیش می برد. همونطور که تو اوایل همین اپیزود داشت این کار رو می کرد. نایت کینگ شخصیتی بود که تو درجه اول خیلی کاراش رو با درایت و صبر جلو می برد و تو درجه دوم باهوش بود. نمونش رو زمانی که اژدهای دنریس رو اون سمت دیوار تصاحب کرد دیدیم. این همه مدت تو فصل های قبلی با تدبیر و صبر زیاد از اون سمت دیوار خودش رو رسوند به دیوار و با اژدهایی که گرفت دیوار رو نابود کرد. بعد تو این اپیزود الکی میاد خودش رو اینطوری شتاب زده (تاکید میکنم شتاب زده) تو تله میندازه و اینطوری مضحک نابود بشه ؟ یعنی زررررررررررررررررررررررت !!!!!!
کار آریا مثال بارزه یه جور امداد غیبی بود که تو فیلمای ابرقهرمانی و بالیوودی می بینیم.
در کل نایت کینگ فدای این شد که میخواستن سریال رو جمع کنن و بس !!!
جان اسنو یه دیالوگ داره تو اپیزود یک همین فصل که بعد از اژدهاسواری به دنریس میگه
you have completely ruined horses for me
دقیقا این جا هم بصراحت میتونم به عوامل سریال بگم
you have completely ruined the game of thrones for me.
یه چیز رو هم بگم
اصلا کاری به درست بودن یا غلط بودن تئوری ندارم. چون اصلا اینکه فلان تنوری درست باشه یا غلط باشه زیاد اهمیت نداره. شیوه اجرای اون تئوری هستش که باید منطقی باشه و به دل بشینه.
نتیجش این بود که آخر این داستان ضدحال و nonsense بود.
مهمتر از همه اینا از همه عوامل سایت وستروس و گردانندگان پادکست خیلی ممنونم برای وقت و تایمی که میزارین. براستی که کارتون ارزشمند و قابل تقدیره. کاری که از دل برآید به دل نشیند.
مشکل از ما یک کینگ نیست بیچاره یه لشکر آدم دورش بودن مشکل بی منطق بودن نویسنده است که آریا یهویی از غیب ظاهر شد . بیچاره ماست کینگ توقع همچین نامردی از نویسنده ها نداشت ???
انصافا که اوللا دمتون گرم با این تئوری که به حقبقت تبدیل شد، دوم اینکه منم با اون دوستمون موافقم واقعا گند زدن به ابهت شاه شب، خیلی خیلی احمقانه. و بلاکباستری ترتیب شاه شب رو دادن . هشت سال انتظار برای یک حرکت رزمی!! ضد حال خوردم
من نگفته بودم که با اون خنجر والریایش میکتشش
برعکس دوستان که با کشته شدن نایت کینگ مشکل داشتن من خوشحال شدم مرد. دیشب داشتم ارباب حلقه ها رو میدیدم تا بتونم راجب بقیه سریال یه حدسایی بزنم ولی واقعا مضحک میشد اگه مثل اون تموم میشد. چون هم داستانش مسخره و تخیلی تموم میشد ( یجورایی فیلم هندی بزک شده ) ، هم تکراری میشد. ولی الان خوشحالم خط داستان برگشت به انسان ها. بنظرم دیالوگ ها و خط داستان سریال تا فصل چهارم عالی بود تا اینکه همه رفتن جنوب و بقیه داستان.
بنظرم درسته نایت کینگ خیلی خفن بود ولی توش خفقان و ترس و نفرت نبود. برخلاف رمزی و جافری و فری. نایت کینگ مثل شخصیت جوکر بود ولی موضوع داستان انسان ها هستن مثل هاروی دنت.
من به شدت علاقه دارم ببینم این همه کینه و کدورت و دیوانگی چطور بین این ادما تموم میشه.
اصلا متوجه منظور نشدى عزیز کسى با کشته شدن نایتکینگ مشکلى نداره. برعکس، مدتها انتظار کشیدیم تا شاهد لحظه نابود شدنش باشیم.
چیزى که باهاش مشکل داریم بلکه بهش آلرژى پیدا کردیم، قضیه بسیار رایج گاو انگاشتن مخاطب است. حداقل، از سازندگان این سریال انتظارشو نداشتیم. البته مقصر هم خودمون بودیم که ازشون انتظار نابجا داشتیم.
خب همه منتظر بودن که نایت کینگ از بین بره ولی اختلاف سر شکلش بود. هر کسی یه تئوری میداد که چطوری میمیره. ولی من میگم اگر با لایت برینگر و شخصیت موعود میمرد میشد مثل ارباب حلقه ها . اخرشم لابد اونایی که موندن به هم تعارف میزدن شما بفرما بشین اون یکی هم میگفت راه نداره شما حق پدری داری برو بشین.. خیلی مسخره و تکراری میشد.
به نظر من کارگردانی ضعیفه. مثل قسمتی که نایت کینگ اژدها رو برای خودش کرد یا قسمتی که دنریس با سه تا اژدها از دست جنوبی ها فرار کرد ( قسمت ۹ فصل ۴ فک کنم ) و همین قسمت که تو بعضی جاهاش برای هیجان واقعا گنده گوزی میکرد( بجز اریا که بنطرم هیچ کس شد و به نایت کینگ نزدیک شد)ولی با این حال من از اینکه روند داستان تغییر کرد خوشحالم و منتظرم ببینم سه قسمت نسبتا طولانی بدون نایت کینگ چطوری پیش میره به خصوص که مفهوم داستان هم قراره برملا شه.
متوجهم که عدهاى از علاقهمندان از جمله خود شما این صحنه را مخصوصا با توجه به این که به نوعى جنبه ساختارشکنى و غافلگیرى هم داشته پسندیدید. اتفاقا خود وایس و بنیوف هم در صحبتهایشان درباره این صحنه بر همین جنبه ساختارشکنى و غافلگیر کردن مخاطب خیلى تاکید داشتند. اما به هر حال، سلیقهها فرق میکنه دیگه. در هر موردى، به ویژه موارد خیلى مهم و حساس، عدهاى از مخاطبان با ایده سازندگان همراه مىشوند و عدهاى هم نمىشوند. هر دو گروه از دوستان هم دلایل خودشان را در تاپیکى که به همین اپیزود سوم اختصاص یافته، بطور مفصل مطرح کرده و به بحث و بررسى گذاشتهاند. راستش سه قسمت بعدى براى من و خیلى از دوستان، دیگر اهمیت آنچنانى نداره. به قول یکى از دوستان که در همان تاپیک، قریب به این مضمون نوشته بود: دیگه چه نیاز به این همه دردسر؟ کافى است آریا را بفرستند با دو تا حرکت از همین نوعى که دیدیم، شر سرسى و یورون و کایبرن را بکنه و سرهاى آنان را تحفه بیاره.
با عرض پورش در پیام دو روز پیش به خاطر شدت ناراحتى در مورد کار سازندگان یه مقدار تند صحبت کردم. هرچند از دستشان خیلى مکدر هستم اما اگر همان مطلب را الان میخواستم بنویسم، آن تعبیر را به کار نمىبردم. سپاس
کاری به سریال ندارم . ولی جوکر انسان نبود ??? انسان ترین شخصیتیه که تا حالا تو فیلما دیدم البته مشخصا نه به معنای خوبش
دوستان این سریال بر اساس کتابش نوشته شده و همه اتفاقات بر اساس اون هستش، یعنی تو کتابشم همینجوری نوشته که تله میذارن و اریا میکشه شاهدشب رو
سریال مدتهاست که از کتاب جلو زده. وانگهی در کتاب اصلا شخصیتی به شکل این شاه شب که در سریال میبینید وجود نداره بلکه یک شخصیت مبهمی به عنوان شاه نگهبانان شب مطرح میشه که اون هم صرفا در قصه های عامیانه ای که مستخدم پیر برن براش تعریف میکرده، دربارهاش صحبت شده.
داداش اعتماد بنفستمثال زدنیه. اینجا اکثرا کتاب رو خوندن تا جایی که من خوندم سریال دیگه تقریبا هیچ ربطی به کتاب نداره .
همینجوری آبدوخیاری هم نیومد یه دخترک شاه شب رو بکشه. این همه فصل سرگذشت آریا رو نشون دادن. رفت سمت اسوس و فیسلس شد و … کور شد. شیکمش و پاره کردن. کلی زجر کشید. از مرگ فرار کرد تا به اینجا رسید.
هرچند من هم موافقم که ابرقهرمان ها الکی ساعت ها میون مردگان دووم آوردن. یا باید طوری صحنه ها رو پیاده سازی می کردن که شخصیت های اصلی بین مرده ها گیر نیوفتن و ارتش مردگان نتونه مستقیما وارد وینترفل بشه تا شاه شب اینجوری بره سراغ برن. اینکه مثلا سم و هاوند و تورموند و … ساعتها بین ارتش مردگان موندن و نمردن یه ذره ضایع بود.
اما نسبت به مردن شاه شب بهتون بگم که آریا انگار از بالای درخت پرید. نکته بعدی اینکه تکنیکی که آریا در کشتن شاه شب به کار برد رو قبلا نشون داده بودن که این یه شگرده براش و با همین شیوه برین رو توی مبارزه تمرینی شکست داده بود.
صد درصد صد درصد این فصل افت کرده و اصلا انتظارات رو برآورده نکرده اما اینکه بگیم کشتنه شدن نایت کینگ به اون شکل به دست آریا خیلی گاو فرض کردن مخاطبه کاملا اشتباهه. اتفاقا تو فیلم های بلک باستر و بالیوود و … موقعی که قهرمان با ضد قهرمان روبروی هم قرار میگیرن قهرمان تا سرحد مرگ از دست ضد قهرمان کتک می خوره و یهو که صحنه آهسته میشه از جا بلند میشه و زارت میزنه ضد قهرمان رو می کشه. اما اینجا دنیای یخ و آتشه.
ند استارک که همه منتظر یه سوپر هیرو بودیم بیاد نجاتش بده زارت سرش قطع شد.
پس از شکست رمزی در نبرد حرامزاده ها انتظار داشتیم داخل حیات وینترفل یه نبرد تن به تن نفسگیر از جان و رمزی ببینیم اما رمزی اونقدر مشت و کتک خورد که نیمه جون شد.
اینجا هم به جای اینکه جان و نایت کینگ حرکات جومونگی و جوجیتسو و کونگ فو بهم بزنن نایت کینگ هم دو تا زخم به حان بزنه جان بی افته زمین و یهو یه نگاه عاشقانه به دنریس بکنه و انرژی بگیره بزنه سر جان نایت کینگ و قطع کنه، نایت کینگ در لحظه ای که فکر می کرد کل لشکرش دور و برشن و هیچ خطری تهدیدش نمی کنه و دیگه تمومه ماجرا آریا از راه رسید و نایت کینگ هم با یه دست دست چپ آریا رو گرفت و با یه دست هم گردنش رو. آریا که این رو پیش بینی میگرد طبق شگردش خنجر و با دست چپ گرفت که بعدن رها کنه و با دست راستش بگیره و تمام.
اینکه بگیم صددرصد این صحنه بی نقصه خوب اینطور نیست. اما اینکه بگیم افتضاحه نه به اون افتضاحی هم نیست. سریال داره تموم میشه. همه مون دلمون داره براش تنگ میشه هنوز تموم نشده. واسه همین بهونه جویی می کنیم. مثل دو تا عاشقی که قراره از هم جدا بشن.
با عرض پورش در پیام دو روز پیش به خاطر شدت ناراحتى در مورد کار سازندگان یه مقدار تند صحبت کردم. هرچند از دستشان خیلى مکدر هستم اما اگر همان مطلب را الان مىخواستم بنویسم، آن تعبیر را به کار نمىبردم.
میدونید درباره تئورىهاى مختلف براى نابودى شاه شب (که از ابتدا اینطور به ما تلقین کرده بودند که قرار است نقطه اوج کل ماجرا باشد) خیلى گمانهزنى کرده بودیم. تئورىهاى فنها الان هم در فورومهاى مختلف وجود داره و انصافا هر کدامشان هم اگر پیاده میشد به نظر من به مراتب بهتر از این ایده دى اند دى از آب درمىآمد. تا حد زیادى بحث سلیقه است دیگه. به هر حال، چیزیه که شده و کاریش نمیشه کرد.
دوست عزیز شما توهینی نکردی و فقط نظرت رو گفتی. نیازی به معذرت خواهی از کسی نداری. هر چند مچکرم از لطف شما.
اما سر داستان من حدس میزدم جان اسنو جونش رو میده تا لایت برینگر بوجود بیاد تا دنیا رو نجات بده. به خصوص که اون مردن و زنده شدنش مثل داستان مسیح بود. من میخواستم ببینم کی با اون شمشیر قراره بجنگه. اما فیلم رو یه طوری درست کردن که من واقعا فکر کردم جان اسنو و دنریس مردن.کسی هم تو وینترفل زنده نمیمونه. به خاطر همین نایت کینگ که داشت نزدیک برن میشد ، پیش خودم فکر میکردم که الانه برن وارگ کنه یا پرواز کنه یا بلند شه وایسه یه کاری کنه یا اصلا معلوم شه خودش نایت کینگه. ولی اریا کشتش.
نایت کینگ الان شد یه چیزی مثل رمزی یا تایوین که فقط جادو داشت. از این نظر موافقم که ما خودمون هم مثل نایت کینگ پر پر شدیم ولی از یه طرف خیلی مشتاقم ببینم چی میشه؟ هر کس دیگه بود نایت کینگ رو علم میکرد تا فصل ۲۰ داستان رو کش میداد ولی اینا جرات کردن مهمترین شخصیت رو همین اپیزود کشتن. پس یعنی حرفی برای گفتن هست. از طرف دیگه زیبایی این سریال تا فصل ۴ بود. همه احساس ها رو درک میکردن و خودشون رو جای ادما میزاشتن ولی از فصل ۵ که جادو و اینا پاش باز شد فقط کشته شدن جان و اژدهای دنریس یکم به سریال جون داد. به خاطر همین دو دلیل از کشته شدن نایت کینگ بدم نیومد به شرط اینکه جادو ها از بین برن و داستان برگرده به دنیای ادم ها. اونجا مفهوم مرده و زنده معلوم شه.
در اخرم بگم ابدا من از کارگردان طرفداری نمیکنم چون از فصل هفت زیبایی رو فدای منطق کردن. از اینکه این قسمت مرده ها دیده نمیشدن و فقط چشماشون معلوم بود خیلی خوشم اومد ولی سر اینکه اژدهایی که دیوار رو خراب کرده بود نمیتونست جان رو که پشت سنگ قایم شده بود ، بکشه، خیلی تو ذوقم زد.
اما به هر حال جنگ تو کتاب فقط جوهره ولی تو سینما ۷-۸ ماه زحمته