خدایان قدیم
خدايان قديم فرزندان جنگل(Children of the Forest)، خدايان بی نام سنگ و زمين و درخت هستند، که اين نام توسط پيروان هفت(Seven) به آن ها داده شده. کسانی که مذهبشان در همه جای وستروس(Westeros) به غير از شمال آن جايگزين اين خدايان شده است. خدايان قديم در ميان شمالی ها(Northmen)، مردان مرداب(Crannogmen) و مردمان آزاد(Free Folk) در آنسوی دیوار(Beyonde the Wall) پرستيده می شود. معمولا مردم وستروس با ادیان متفاوت به خدایان جدید و قدیم سوگند میخورند.
خدا شناسی
به نظر می رسد که خدايان قديم گونه اي از يک دين انيميستيک هستند. پیشگو های سبز فرزندان، که گونه اي شمن به حساب می آيند، می گفتند که می توانند با تمام جانوران و پرندگان صحبت کنند، و از طريق چشم درختان نيايششان ببينند و جادوی قوی آن را حس کنند.
هيچ کشيشی، هيچ متن مقدسی، هيچ آوازی و در مجموع هيچ آيين مذهبی در ميان پرستش کنندگان خدايان قديم وجود ندارد. اين يک دين مردمی است که از نسلی به نسل بعد انتقال يافته. نزديکترين چيز به يک مسلک دينی در مورد خدايان قديم، در دعا در مقابل درخت قلب در جنگل خدايان ديده می شود. جنگل خدايان درختستانی است که شامل يک قلعه در مرکز آن می باشد و در سر تا سر هفت پادشاهی(Seven Kingdom) گسترش يافته، و احتمالاً تنها جايی که هنوز می شود درخت نيايش زنده پيدا کرد هم همين مکان می باشد، مگر کسی به آنسوی ديوار برود. گفته می شود که زوزه باد و خش خش برگ ها نشان دهنده اين است که خدايان با دعا کننده صحبت می کنند.
فررندان جنگل باور داشتند که درختان نيايش در واقع همان خدايان هستند و وقتی آن ها می ميرند، بخشی از خداوندی می شوند.[۱]
درختان نیایش(Weirwood) که چهره هايی روی آن ها کنده شده، و به آن ها درخت قلب می گويند، مقدس شمرده می شوند. دعا، عهد و ازدواج گاهاً در برابر درخت قلب انجام می شوند. چهره های موجود بر روی اين درختان توسط فرزندان جنگل کنده شده، اما دليل اين عمل به طور واضح برای انسان ها روشن نيست. زمانی تمام خاندان های اشرافی، يک جنگل خدايان با يک درخت قلب در مرکز خود داشتند. اما بسياری از اين خاندان ها که ديگر به پرستيدن خدايان قديم ادامه ندادند، جنگل خدايان خود را به يک باغ معمولی تغيير دادند. گفته می شود که خدايان قديم تنها در جايی قدرت دارند که صورت های روی درختان قلب می تواند ببيند، و چون بسياری از درختان قلب در جنوب نابود شده است، آن ها در آن جا قدرتی ندارند.
بسياری از اعمال شامل زنای با محارم[۲]، خويشاوندکشی[۳]و بردهداری[۴]، توهين به خدايان محسوب می شود. اين در حالی است کهقانون مهمان نوازی مقدس شمرده می شود[۵]
گذشته
خدايان قديم در اصل از اولين ثبت تاريخ، توسط فرزندان جنگل پرستيده می شدند، يعنی هزاران سال قبل از از راه رسيدن نخستین انسانها(First Men)از شرق. نخستين انسان ها با فرزندان جنگيدند و هر کجا که درخت نيايش می يافتند، آن را قطع ميی کردند. سر انجام نخستين ها با فرزندان صلح کردند و خدايانشان را پذيرفتند.
پرستش خدايان قديم در سر تا سر وستروس ادامه داشت تا اين کههجوم اندال ها(Andals Invation)واقع شد، کسانی که با خود مذهب هفت را از شرق آوردند. اندال ها به تدريج جنوب وستروس را فتح کردند و با قطع کردن درختان نيايش، مذهب خود را جايگزين خدايان کردند. البته به استثنایخاندان بلک وود(Blackwood) ازسرزمین های رودخانه(Riverlands). خدايان قديم هنوز در شمال و در نزد وحشی های آنسوی ديوار پرستيده می شود.
نقل قول ها
” "آنسوی ديوار، آن ها تنها خدايان هستند."[۶] “
” "نگهبانان شب(Night's Watch) اکنون خاندان من است، هفت هرگز جواب دعا های مرا نداد. شايد خدايان قديم بدهند."[۶] “ — سمول تارلی(Samwell Tarly)
منابع
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 36، دنریس.
- ↑ نزاع شاهان، فصل 34، جان.
- ↑ نزاع شاهان، فصل 54، تیریون.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 24، برن.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 57، دنریس.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ بازی تاج و تخت، فصل 53، برن.