چت بات ChatGPT دادههای وسیعی را کاوش میکند (از جمله آثار نویسندگان بزرگی مانند مارتین) آن را تجزیه و تحلیل میکند و بر اساس آن به خواستههای کاربر پاسخ میدهد. مارتین و عدهای از نویسندگان برجستهی دیگر شکایتی را علیه هوش مصنوعی ترتیب دادهاند و به مذاقشان خوش نمیآید که بدون دریافت پاداش آثارشان مورد استفاده قرار گیرد.
یکی از مواردی که شاکیان میخواهند اثبات کنند این است که ChatGPT آثارشان را بدون اجازه مورد استفاده قرار میدهد. مانور بیشتر جورج آر.آر. مارتین بر اساس شکایتنامه، روی کتاب نغمهای از آتش و یخ میباشد.
شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه ChatGPT آثار مارتین را مورد استفاده قرار داده است. در جولای ۲۰۲۳، ChatGPT نسخههایی را از کتابهای بادهای زمستان و رویای بهار (که قرار است دو کتاب پایانی از مجموعهی نغمهای از یخ و آتش باشند) تولید کرد. همچنین وقتی از ChatGPT خواسته شد که کتابهای تمامشدهی مارتین را خلاصه کند، این کار را با نقص کمی انجام داد. علاوه بر کاوش در آثار مارتین، نویسندگان ادعا میکنند که این چتبات آثار مارتین و نویسندگان دیگر را در خود ذخیره میکند.
در این بین ChatGPT میتواند قضیهی استفاده منصفانه را مطرح کند و ادعا کند که قانونی را نقض نکرده است. در واقع نویسندگان زمانی میتوانند درخواست غرامت کنند که اثر ساخته شده توسط ChatGPT بازار اصلی کتاب را خراب کند. اما این اغراقآمیز است. چون داستان ساختهشده توسط ChatGPT پر از وقایع تکراری است و ساختاری خستهکننده دارد و به هیچ وجه نمیتواند خوانندگان را متقاعد کند که آثار مارتین را نخوانند.
در واقع متون حدسزدهشده توسط ChatGPT بیشتر شبیه تئوری است تا یک کتاب واقعی. این قضیه ما را یاد فنفیکشنها میاندازد. فنفیکشنپردازان از روی آثار نویسندگان بزرگ، داستان خود را میسازند و چون قرار نیست مردم آن را بخوانند، نویسندگان آنان را رها میکنند تا کارشان را انجام دهند.
اما آیا فنفیکشن هوش مصنوعی مانند فن فیکشنهای معمولی دیگر است؟
آیا باید بهسادگی از کنار آن رد شد یا برای آن حد و مرز گذاشت؟
اینها مسائلی است که دادگاه باید با آن دست و پنجه نرم کند. باید دید چه اتفاقاتی خواهد افتاد…