نیریس تارگرین: تفاوت میان نسخهها
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== شخصیت و ظاهر == | == شخصیت و ظاهر == | ||
نایریس تارگرین بسیار زیبا و ظریف بود. او بسیار باریک و کوچک بود و چشمان درشت بنفش و پوستی رنگ پریده و تقریبا شفاف داشت. [[دنریس تارگرین]] شباهت خاصی به او دارد. | نایریس تارگرین بسیار زیبا و ظریف بود. او بسیار باریک و کوچک بود و چشمان درشت بنفش و پوستی رنگ پریده و تقریبا شفاف داشت. [[دنریس تارگرین دوم|دنریس]] (daenerys) شباهت خاصی به او دارد. | ||
== تاریخ == | == تاریخ == | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
بر اساس منابع نیمه معتبر، او تقریبا در گهواره درگذشت و بیشتر عمر خود را مریض بود.او مومن بود و یکبار زمانی که دایرون به دنیا آمد از اگان خواست که او را از نذرش آزاد کند و اجازه دهد که به مذهب بپیوندد و یک سپتا شود ولی اگان از انجام اینکار امتناع کرد. | بر اساس منابع نیمه معتبر، او تقریبا در گهواره درگذشت و بیشتر عمر خود را مریض بود.او مومن بود و یکبار زمانی که دایرون به دنیا آمد از اگان خواست که او را از نذرش آزاد کند و اجازه دهد که به مذهب بپیوندد و یک سپتا شود ولی اگان از انجام اینکار امتناع کرد. | ||
او از ازدواجش ناراحت بود و تنها برادرش ایمون و پسرش دایرون میتوانستند باعث شوند که او لبخند بزند. | او از ازدواجش ناراحت بود و تنها برادرش ایمون و پسرش دایرون میتوانستند باعث شوند که او لبخند بزند. برادر او شاهزاده ایمون از او در برابر تهمت سر [[مورگیل]] (ser Morgil) دفاع کرد. | ||
بعده ها او یک دختر به نام [[دنریس تارگرین اول|دنریس]] (daenerys) به دنیا آورد. | |||
== خانواده == | == خانواده == |
نسخهٔ ۱۷ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۱۵
پرونده:نایریس تارگرین.jpg نایریس تارگرین اثر Amoka | |
| |
عنوان | ملکه |
---|---|
خاندان | تارگرین |
فرهنگ | والریا |
همسر | اگان چهارم معروف به نالایق |
کتاب(ها) | بازی تاج و تخت |
ملکه نایریس تارگرین همسر_خواهر اگان چهارم (Aegon IV) معروف به نالایق، خواهر شاهزاده ایمون شوالیه اژدها (Prince Aemon the Dragonknight) و مادر دایرون اول (Daeron II) بود.
شخصیت و ظاهر
نایریس تارگرین بسیار زیبا و ظریف بود. او بسیار باریک و کوچک بود و چشمان درشت بنفش و پوستی رنگ پریده و تقریبا شفاف داشت. دنریس (daenerys) شباهت خاصی به او دارد.
تاریخ
بر اساس منابع نیمه معتبر، او تقریبا در گهواره درگذشت و بیشتر عمر خود را مریض بود.او مومن بود و یکبار زمانی که دایرون به دنیا آمد از اگان خواست که او را از نذرش آزاد کند و اجازه دهد که به مذهب بپیوندد و یک سپتا شود ولی اگان از انجام اینکار امتناع کرد.
او از ازدواجش ناراحت بود و تنها برادرش ایمون و پسرش دایرون میتوانستند باعث شوند که او لبخند بزند. برادر او شاهزاده ایمون از او در برابر تهمت سر مورگیل (ser Morgil) دفاع کرد.
بعده ها او یک دختر به نام دنریس (daenerys) به دنیا آورد.