ملیساندر: تفاوت میان نسخهها
استاد آمون (بحث | مشارکتها) |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
=== رقصی با اژدهایان === | === رقصی با اژدهایان === | ||
{{اسپویلر|زمانی که [[استنیس براتیون|استنیس]] برای مقابله با [[خاندان بولتون|بولتون ها]] به سمت جنوب لشکر کشید، ملیساندر در [[دیوار]] ماند. قدرت های او در دیوار بسیار قوی تر از قبل بودند. او به طور مداوم در شعله ها بدنبال تصاویری از آینده می گشت. زمانی که او در شعله ها جستجو می کرد، یک صورت چوبی، یک جسد سفید با هزاران چشم سرخ، به همراه پسر بچه ای با صورت گرگ دید. او تصور می کند که آنان خادمان [[آدر بزرگ]] هستند. ملیساندر درخواست دیدن [[آزور آهای]] را کرد و امیدوار بود که استنیس را ببیند اما فقط جان اسنو را دید که با جمجمه هایی محاصره شده بود، چهره ی جان مدام بین انسان و گرگ تغییر می کرد. همچنین زمانی که ملیساندر جان را دید، دشمنان او را نیز دید که در اتاقی تاریک به او خنجر می زدند. او همچنین به جان گفت که خواهر او [[آریا استارک]] را به صورت دختری خاکستری پوش که بر روی اسبی نیمه جان سوار است و از عروسیش فرار کرده و به [[کستل بلک]] می آید دیده است. ملیساندر به طور مستمر تلاش کرد که به جان درباره ی دیده هایش هشدار دهد اما جان از شنیدن آن ها امتناع کرد. دختری که ملیساندر در شعله ها دیده بود به کستل بلک آمد اما آن دختر [[آلیس کاراستارک]] بود نه آریا استارک.}} | {{اسپویلر|زمانی که [[استنیس براتیون|استنیس]] برای مقابله با [[خاندان بولتون|بولتون ها]] به سمت جنوب لشکر کشید، ملیساندر در [[دیوار]] ماند. قدرت های او در دیوار بسیار قوی تر از قبل بودند. او به طور مداوم در شعله ها بدنبال تصاویری از آینده می گشت. زمانی که او در شعله ها جستجو می کرد، یک صورت چوبی، یک جسد سفید با هزاران چشم سرخ، به همراه پسر بچه ای با صورت گرگ دید. او تصور می کند که آنان خادمان [[آدر بزرگ]] هستند. ملیساندر درخواست دیدن [[آزور آهای]] را کرد و امیدوار بود که استنیس را ببیند اما فقط جان اسنو را دید که با جمجمه هایی محاصره شده بود، چهره ی جان مدام بین انسان و گرگ تغییر می کرد. همچنین زمانی که ملیساندر جان را دید، دشمنان او را نیز دید که در اتاقی تاریک به او خنجر می زدند. او همچنین به جان گفت که خواهر او [[آریا استارک]] را به صورت دختری خاکستری پوش که بر روی اسبی نیمه جان سوار است و از عروسیش فرار کرده و به [[کستل بلک]] می آید دیده است. ملیساندر به طور مستمر تلاش کرد که به جان درباره ی دیده هایش هشدار دهد اما جان از شنیدن آن ها امتناع کرد. دختری که ملیساندر در شعله ها دیده بود به کستل بلک آمد اما آن دختر [[آلیس کاراستارک]] بود نه آریا استارک. | ||
زمانی که قرار شد ملیساندر [[منس ریدر]] را به جرم فرار از خدمت بسوزاند، وحشی دیگری به نام [[اسکلت]] (Rattleshirt) را با استفاده از افسون شبیه منس کرد و او را به جای منس سوزاند. سرانجام ملیساندر هویت اسکلت را برای جان فاش کرد، سپس جان منس را برای نجات خواهرش "آریا" (جان نمیدانست که آن دختر [[جین پول]] است نه آریا) به [[وینترفل]] (Winterfell) فرستاد. همچنین ملیساندر پیش بینی مرگ سه تن از پیشرو های [[نگهبانان شب|نگهبانان]] را کرد. }} |
نسخهٔ ۱۹ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۲:۱۷
| در حال ترجمه این موضوع توسط کاربر:استاد آمون در حال ترجمه است. این الگو برای این قرار داده شده است که سایر اعضا به صورت موازی این مقاله را ترجمه نکنند. |
ملیساندر اثر Amoka | |
| |
القاب | کاهنه ی سرخ زن سرخ |
---|---|
خاندان | مذهب رلور |
فرهنگ | آشایی |
تولد | در در آشایی |
کتاب(ها) | نزاع شاهان (حضور دارد) یورش شمشیرها (حضور دارد) |
| |
بازیگر | Carice van Houten |
سریال | | فصل دوم | فصل سوم | فصل چهارم |
ملیساندر کاهنه ی رلور (R'hllor) است و از شهر شرقی آشایی (Asshai) می آید. او به استنیس براتیون (Stannis Baratheon) و یارانش پیوست زیرا اعتقاد دارد که استنیس همان آزور آهای (Azor Ahai) وعده داده شده است و مقدر شده است که آدر بزرگ را شکست دهد. او نفوذ زیادی بر روی استنیس و خانواده ی او دارد.
ظاهر و شخصیت
همچنین این مجموعه از تصاویر را ببینید.
ملیساندر بسیار زیبا است. او مو های بلند براق مسی رنگ و پوستی رنگ پریده و صاف دارد. او باریک اندام و ظریف است و از بسیاری از شوالیه ها بلند قد تر است. او سینه هایی پر، کمری باریک و صورتی قلبی شکل دارد. صدای او پر طنین است و لهجه ای عجیب دارد. طبق سنت کاهنان سرخ مذهبش، او لباس هایی ابریشمی به رنگ سرخ یا قرمز سیر می پوشد. او هیچگاه بدون گردنبند قرمز-طلایی ای که به دور گردنش می بندد، جایی نمی رود. زمانی که او با جادو کاری انجام می دهد، یاقوت روی گردنبندش با درخششی خیره کننده می تابد. ممکن است تولد اژدهایان دنریس (Daenerys) باعث افزایش قدرت او شده باشند.
ملیساندر زنی مرموز است که اعتقاد کاملی به خدایش و تصاویری که به او در آتش نشان می دهد دارد. او با آرامش تمام با کسانی که به او شک دارند برخورد می کند و پیروان خدایان دیگر را مسخره کرده و به آنان فریب خورده می گوید. برخلاف خیلی های دیگر که قدرت پیشگویی دارند، او به تفاسیرش از تصاویری که در آتش می بیند کاملا مطمئن است. او می کوشد خودش را فردی مرموز، ساکت و قدرتمند نشان دهد
اگرچه او واقعا در جادوگری ماهر است، اما تاثیر گزاری کارش را با استفاده از دود زیاد و پودر هایی که در لباسش پنهان می کند، افزایش می دهد. ملیساندر می گوید که میزانی که هنر هایش را تمرین و به آن ها عمل کرده است " خارج از شماره است " و این ممکن است به این معنی باشد که او سن زیادی دارد. او توانایی این را دارد که با درخواست و دعا کردن سایه قاتل (Shadow assassin) را بر علیه دشمنانش بکار گیرد.
دوران جوانی
ملیساندر یک برده بود که او را ملانی (Melony) صدا می کردند و در دوران جوانی اش به معبد سرخ فروخته شد. ملیساندر به یاد می آورد که او را برای فروش به حراج گذاشتند.
ارجاعات در کتاب ها
بازی تاج و تخت
در مهمانخانه ی کراس رود (Crossroads Inn)، تایوین لنیستر (Tywin Lannister) به تیریون لنیستر (Tyrion Lannister) می گوید که یکی از جاسوسان واریس (Varys) در دراگون استون (Dragonstone) به او اطلاع داده است که استنیس براتیون (Stannis Baratheon) یک کاهنه از آشایی (Asshai) آورده است.
نزاع شاهان
ملیساندر به دراگون استون آمد زیرا اعتقاد داشت که استنیس براتیون همان آزور آهای (Azor Ahai) وعده داده شده است و مقدر شده که او با آدر بزرگ (Great Other)، که در مقابل خدای او قرار دارد، مبارزه کرده و او را شکست دهد. او توانست همسر استنیس، بانو سلیس فلورنت (Selyse Florent)، و بسیاری از اعضای شورای استنیس را از اعتقاد به مذهب هفت (Faith of the Seven) برگردانده و به خدای سرخ خود معتقد سازد. ترس از نفوذ ملیساندر و قدرت غیر طبیعی او باعث شد که استاد استنیس، کرسن (cressen)، در صدد قتل او برآید و سعی کرد که به او سم بدهد ولی او شکست خورد. پس از مشاهده قدرت و مقاومت ملیساندر در برابر سم، استنیس مذهب او را پذیرفت و متقاعد شد که تمام مجسمه هایی که از هفت در دراگون استون وجود دارد را بسوزاند، اگرچه اعتقاد استنیس به خدای سرخ کمتر از اعتقاد همسر و برخی از اعضای شورایش است. ملیساندر ادعا کرد که استنیس همان آزور آهای وعده داده شده است و استنیس شمشیری مشتعل را از درون مجسمه های هفت بیرون کشید و ملیساندر اعلام کرد که این شمشیر همان لایت برینگر (Lightbringer) افسانه ای است.
برادر دیگر استنیس، رنلی براتیون (Renly Baratheon)، نیز ادعای تخت آهنین را کرده و سپاه بسیاری را نیز جمع آوری کرده است، به همین دلیل استنیس به سمت جایگاه باستانی خاندانشان، استورمز اند (Storm's End)، لشکر می کشد. پس از آنکه رنلی از زانو زدن در برابر برادر بزرگترش استنیس امتناع کرد، ملیساندر با کمک جادو سایه ای قاتل را برای کشتن او فرستاد و او را به قتل رساند. حتی پس از مرگ رنلی نیز افراد تحت فرمان او به نگه داشتن قلعه استورمز اند ادامه دادند. پس از آنکه سر کورتنی پنروز (Cortnay Penrose)، کسی که قلعه را نگه داشته بود، از تسلیم شدن امتناع کرد، داووس سی ورث (Davos Seaworth) ملیساندر را با یک قایق به زیر قلعه برد. در آنجا ملیساندر یک سایه قاتل دیگر را بدنیا آورد و آن را برای کشتن سر کورتنی فرستاد. پس از آن، ملیساندر به دراگون استون بازگردانده شد و در جریان نبرد بلک واتر حاضر نبود.
یورش شمشیرها
پس از شکست استنیس در نبرد بلک واتر، او به دراگون استون بازگشت. در آنجا داووس نقشه ای برای کشتن ملیساندر کشید زیرا اعتقاد داشت که او مسئول شکستشان در بلک واتر است. ملیساندر ادعا می کند که بواسطه شعله ها از نقشه داووس باخبر شده است و سپس دستور دستگیری او را می دهد. همچنین ملیساندر از استنیس درخواست کرد که ادریک استورم، پسر نامشروع رابرت براتیون، را به او بدهد زیرا معتقد بود که در خون پادشاه قدرتی وجود دارد و به همین دلیل می توان با قربانی کردن ادریک اژدهایان سنگی را بیدار کرد. اما استنیس از انجام دادن این کار امتناع کرد. هرچند ملیساندر توانست مقداری از خون ادریک را بوسیله زالو ها بگیرد سپس استنیس در حالی که نام سه پادشاه دروغین، بیلون گریجوی (Balon Greyjoy)، راب استارک (Robb Stark) و جافری براتیون (Joffrey Baratheon)، را بر زبان می آورد، زالو ها را در آتش انداخت.