وال: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹: خط ۱۹:
| سریال      =  
| سریال      =  
}}
}}
'''وال''' یک [[وحشی ها|وحشی]] است. او خواهر [[دالا]]، همسر [[منس رایدر]] است.{{رف|یش|7}}
'''وال''' یک [[وحشی ها|وحشی]] است. او خواهر [[دالا]]، همسر [[منس ریدر]] است.{{رف|یش|7}}


== شخصیت و ظاهر ==
== شخصیت و ظاهر ==
وال زنی زیبا با موهای بلوند است{{رف|یش|7}} که گاهی آن را به صورت بافته روی یکی از شانه‌هایش می‌اندازد.{{رف|ربا|7}} او چشمانی روشن و گونه‌هایی برجسته دارد؛ اما هنگامی که از ماموریتش برای تورموند بازمی‌گردد، چشمانش آبی توصیف می‌شود.او لاغر اندام با سینه‌های درشت است.{{رف|یش|73}} او مبتکر، شجاع و تواناست.
:''همچنین ببینید:''[[:رده:تصاویر وال|تصاویر وال]]
 
وال زنی زیبا با موهای بلوند است{{رف|یش|7}} که گاهی آن را به صورت بافته روی یکی از شانه‌هایش می‌اندازد.{{رف|ربا|7}} او چشمانی روشن و گونه‌هایی برجسته دارد، اما هنگامی که از مأموریتش برای تورموند بازمی‌گردد، چشمانش آبی توصیف می‌شود.او لاغر اندام با سینه‌های درشت است.{{رف|یش|73}} او مبتکر، شجاع و تواناست.


== حوادث اخیر ==
== حوادث اخیر ==
[[پرونده:Mance Abel Val.jpg|بندانگشتی|300px|چپ|[[منس رایدر|منس]] در حال نواختن و وال در پس زمینه. اثر Amok]]
[[پرونده:Val by amok.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|وال اثر Amok]]
=== یورش شمشیرها ===
=== یورش شمشیرها ===
وال، [[جارل]]، تکاوری وحشی را «می‌دزدد». وقتی [[جان اسنو]] به [[منس ریدر]]، [[پادشاه آنسوی دیوار]] معرفی می‌شود، وال نیز در آن چادر حضور دارد.{{رف|یش|7}} وقتی ارتش وحشی‌ها به [[ کسل بلک]] حمله می‌کند، وال در وضع حمل [[شاهزاده وحشی|فرزند دالا]] کمک می‌کند.{{رف|یش|73}} وقتی وحشی‌ها شکست می‌خورند، او نیز اسیر می‌شود. {{اسپویلر|درصورتی که جان بپذیرد که لرد [[وینترفل]] شود،{{رف|یش|73}} پادشاه [[استنیس براتیون]] ازدواج با وال را به او پیشنهاد می‌دهد.{{رف|یش|76}}}}


=== ضیافتی برای کلاغ‌ها ===
=== ضیافتی برای کلاغ‌ها ===
{{اسپویلر|[[سمول تارلی]] فکر می‌کند که وال حلقه‌ی اتصالی است که طبق نقشه استنیس صلح را بین [[مردم آزاد]] و [[شمال]] خواهد آورد.{{رف|ضبک|5}}}}


=== رقصی با اژدهایان ===
=== رقصی با اژدهایان ===
{{اسپویلر|بسیاری از مردان [[نگهبانان شب]] و ارتش استنیس شیفته‌ی زیبایی وال شده‌اند. مردان [[هفت پادشاهی]] او را پرنسس وحشی‌ها می‌دانند، در حالی که در میان [[مردمان آزاد]] او تنها خواهر [[دالا]] است.{{رف|ربا|3}} در جریان سوزاندن [[استخوان پوش|منس رایدر]]، وال هدبند برنزی ساده‌ای به همراه ردایی از پوست قاقم به تن دارد.{{رف|ربا|10}} جان وال را به ماموریتی برای بردن پیام صلح به [[تورموند غول کش]] می‌فرستد. او پیش از رفتن، فرزند [[گیلی]] را [[هیولای کوچک]] می‌نامد.{{رف|ربا|39}}
وقتی وال با تورموند بازمی‌گردد، جان تحت تاثیر قرار می‌گیرد، چرا که بسیاری از تکاوران کارآزموده در یافتن وحشی‌ها شکست خورده بودند. او وال را از [[برج پادشاه]] به طبقه فوقانی [[برج هاردین]] منتقل می‌کند، چرا که اولی را ملکه [[سلیس فلورنت]] اشغال کرده و دومی توسط غول [[وون وون]] حفاظت می‌شود. وال به سلیس و دخترش [[شیرین براتیون|شیرین]] معرفی می‌شود. وال از دیدن شیرین به خاطر [[گری اسکیل]]ش نگران می‌شود و به جان می‌گوید که این بچه ناپاک و شوم است و باید کشته شود. این باعث وحشت جان می‌شود که از اینکه نه سلیس و نه هیچکدام از [[مردان ملکه]]‌اش حرف‌های وال را نشنیده‌اند، شکرگذار است.{{رف|ربا|53}} سلیس تصمیم می‌گیرد تا وال را به ازدواج سر [[پاتریک از پادشاه کوهستان]] درآورد ولی شوالیه به دست وون وون کشته می‌شود.{{رف|ربا|69}}}}
== نقل‌قول‌های وال ==
{{نقل قول|من یه بانوی [[جنوبی]] نیستم، من یه زن [[مردمان آزاد|آزادم]]. من [[جنگل اشباح|جنگل]] رو بهتر از همه‌ تکاورای ردا سیاه شما می‌شناسم. این جنگل برای من هیچ شبحی نداره.{{رف|ربا|39}}|وال به [[جان اسنو]]}}
{{نقل قول|[[جان اسنو|لرد کلاغ]] هر وقت که دلش بخواد می‌تونه تخت منو بدزده. اگه اخته بشه، عمل به اون قسم‌ها براش راحتتر می‌شه.{{رف|ربا|53}}|وال به [[جان اسنو]]}}
== نقل‌قول‌ها درباره وال ==
{{نقل قول|وال نیازی نداره لبخند بزنه؛ اون هر جایی از دنیا می‌تونه سر مردا رو به سمت خودش بچرخونه.{{رف|ربا|10}}|[[جان اسنو]]، در حال فکر کردن به وال}}
{{نقل قول|آن‌ها یک هدبند از برنز تیره بر سرش گذاشته بودند، حال او در برنز شاهانه‌تر از [[استنیس براتیون|استنیس]] در طلا بود.{{رف|ربا|10}}}}
{{نقل قول|وال تماما سفیدپوش بود؛ شلوار پشمی سفید که در پوتین‌های بلند چرمی سفید کرده بود، ردای پوست خرس سفید که روی شانه‌ها با یک صورت حکاکی شده‌ی [[ویروود]] نگه داشته شده بود، و نیم‌تنه سفید که با استخوان بسته شده بود. نفسش هم سفید بود...اما چشمانش آبی بودند با گیسوی بافته شده‌ی بلندش به رنگ عسل و گونه‌هایش که از سرما سرخ شده بود. مدت زمان زیادی بود که جان اسنو چنین منظره‌ی دلنشینی ندیده بود.{{رف|ربا|53}}|[[جان اسنو]]، در حال فکر کردن به وال}}


== منابع و یادداشت‌ها ==
== منابع و یادداشت‌ها ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۰۸

وال
Welcome back princess by denkata5698.jpg
وال اثر Denkata5698©

القاب پرنسس وحشی‌ها
لیدی وال
فرهنگ مردم آزاد
کتاب(ها) یورش شمشیرها (حضور دارد)
ضیافتی برای کلاغ‌ها (اشاره می‌شود)
رقصی با اژدهایان (حضور دارد)

وال یک وحشی است. او خواهر دالا، همسر منس ریدر است.[۱]

شخصیت و ظاهر

همچنین ببینید:تصاویر وال

وال زنی زیبا با موهای بلوند است[۱] که گاهی آن را به صورت بافته روی یکی از شانه‌هایش می‌اندازد.[۲] او چشمانی روشن و گونه‌هایی برجسته دارد، اما هنگامی که از مأموریتش برای تورموند بازمی‌گردد، چشمانش آبی توصیف می‌شود.او لاغر اندام با سینه‌های درشت است.[۳] او مبتکر، شجاع و تواناست.

حوادث اخیر

منس در حال نواختن و وال در پس زمینه. اثر Amok
وال اثر Amok

یورش شمشیرها

وال، جارل، تکاوری وحشی را «می‌دزدد». وقتی جان اسنو به منس ریدر، پادشاه آنسوی دیوار معرفی می‌شود، وال نیز در آن چادر حضور دارد.[۱] وقتی ارتش وحشی‌ها به کسل بلک حمله می‌کند، وال در وضع حمل فرزند دالا کمک می‌کند.[۳] وقتی وحشی‌ها شکست می‌خورند، او نیز اسیر می‌شود.

ضیافتی برای کلاغ‌ها

رقصی با اژدهایان

نقل‌قول‌های وال

من یه بانوی جنوبی نیستم، من یه زن آزادم. من جنگل رو بهتر از همه‌ تکاورای ردا سیاه شما می‌شناسم. این جنگل برای من هیچ شبحی نداره.[۸]

—وال به جان اسنو

لرد کلاغ هر وقت که دلش بخواد می‌تونه تخت منو بدزده. اگه اخته بشه، عمل به اون قسم‌ها براش راحتتر می‌شه.[۹]

—وال به جان اسنو

نقل‌قول‌ها درباره وال

وال نیازی نداره لبخند بزنه؛ اون هر جایی از دنیا می‌تونه سر مردا رو به سمت خودش بچرخونه.[۷]

جان اسنو، در حال فکر کردن به وال

آن‌ها یک هدبند از برنز تیره بر سرش گذاشته بودند، حال او در برنز شاهانه‌تر از استنیس در طلا بود.[۷]
وال تماما سفیدپوش بود؛ شلوار پشمی سفید که در پوتین‌های بلند چرمی سفید کرده بود، ردای پوست خرس سفید که روی شانه‌ها با یک صورت حکاکی شده‌ی ویروود نگه داشته شده بود، و نیم‌تنه سفید که با استخوان بسته شده بود. نفسش هم سفید بود...اما چشمانش آبی بودند با گیسوی بافته شده‌ی بلندش به رنگ عسل و گونه‌هایش که از سرما سرخ شده بود. مدت زمان زیادی بود که جان اسنو چنین منظره‌ی دلنشینی ندیده بود.[۹]

جان اسنو، در حال فکر کردن به وال

منابع و یادداشت‌ها