وارگو هوت
اثر Amoka | |
| |
القاب | بز ناقص کننده |
---|---|
عنوان | لرد هارن هال |
فرهنگ | کوهور |
مرگ | در در |
کتاب(ها) | بازی تاج و تخت (اشاره شده) نزاع شاهان (ظاهر شده) |
وارگو هوت (Vargo Hoat) رهبر گروه یاران دلیر است، یک دسته ناخوشایند از سربازان مزدور که به نام هنرپیشگان خون خوار هم معروف هستند. هنرپیشگان به عنوان تفاله های جهان شناخته می شوند، مجرمان و رانده شدگانی از ملیت های مختلف؛ و هوت خودش اصالتا اهل کوهور است. او گاهی اوقات به خاطر کلاه خودش که به شکل شاخ های بز ساخته شده است، «بز» نامیده می شود.
شخصیت و ظاهر
- همچنین ببینید: تصاویر وارگو هوت
وارگو بلند قد و لاغر اندام است[۱] و ریش بزی بلندی دارد که چانه نوک تیزش را میپوشاند.[۲]
او زنجیری از سکههای جمعآوری شدهی مکانهایی که در آجا جنگیده را به گردن میاندازد. این سکهها در شکل و اندازههای مختلف هستند و به صورتهای مختلف چکش کاری و قالب ریزی شدهاند و صورت های پادشاهان، جادوگران، خدایان و شیاطین و انواع جانوران خیالی بر روی آنها حک شده است. رف عزیزدردونه زمانی که مردان کوه هارن هال را باز پس گرفتند مدعی این زنجیر شد.[۲] مرکب او یک گوراسب است. نشان او نیز شامل یک بز سیاه کوهور است. او یک کلاخود به شکل سر بز میپوشد.[۱]
تورم دائمی زبانش باعث میشود که او نوک زبانی حرف بزند و آب دهانش را به بیرون پرت کند.با این وجود او حیلهگرتر از آن است که به نظر میرسد، زیرا هیچ مردی از رهبری یاران دلیر جان سالم بدر نمیبرد مگر آن که زیرک و ظالم باشد.
در مقطعی او دچار یک نوع بیماری مقاربتی شد، بنابراین پیش از آنکه به زنان تجاوز کند، به عنوان یک عامل پیشگیری آنها را برای چک شدن نزد کایبورن میفرستاد. او یک سادیست است که زندانیهایش را مکررا با قطع کردن دست و پایشان شکنجه میدهد که همین موضوع موجب شده تا او لقب «ناقص کننده» را بدست بیاورد.
حوادث اخیر
بازی تاج و تخت
لرد تایوین لنیستر (Tywin Lannister) یاران دلیر را به خدمت خود درآورده و در سرزمین های رودخانه رها کرد تا به غارت و سوزاندن بپردازند، به این امید که راب استارک بیرون آمده و دستگیر شود، تا بتوان او را با جیمی لنیستر معاوضه کند. وارگو هوت و دیگر غارتگران هر کدام ۳۰۰ سوارهنظام را رهبری میکردند؛ او احتمالا علاوه بر یاران دلیر سوارهای آزاد دیگری نیز تحت فرمان خود داشته است.[۳]
نزاع شاهان
هرچند وحشت ایجاد شده در اطراف چشم خدا (God's eye) توسط مردان کوه و یاران دلیر نه تنها راب استارک را تحریک نکرد که علیه تایوین لنیستر که هارن هال را به عنوان محل اقامت خود برگزیده بودلشکر کشی کند، بلکه آزادی سر جیمی لنیستر را نیز تامین نکرد اما لرد تایوین لنیستر همچنان وارگو و مردانش را در خدمت خود نگه داشت.
آنها اکثرا مسئول تهیه غذا، آوردن میوههای حاصل از غارتگریهایشان به هارن هال و دوباره به سرعت ترک کردن آنجا بودند. هنگامی که آریا استارک برای اولین بار آنها را دید با خود فکر کرد که لرد تایوین لنیستر چند هیولا دارد.[۱] تنشی که میان نیروهای لنیستر و مردان وارگو وجود دارد، منجر به خشونتهای گاهبهگاه میشود. یکی از این برخوردها توسط یکی از کماندارها از مردان لویس لیدن آغاز میشود که به چند تن از برادران دلیر به علت شکستشان برای دستگیری انجمن برادری بدون پرچم و رهبرشان بریک دانداریون متلک میاندازد که نهایاتا موجب مرگ ملازم سر هریس سویفت میشود. پس از آنکه لرد تایوین کماندار و دو تن از برادران دلیر را به دار میآویزد، سر سویفت و وارگو با یک بوسه آشتی میکنند.[۱]
لرد تایوین دستهی سربازان خود را از هارن هال خارج میکند تا به تعقیب راب استارک که به تاخت و تاز سرزمین های غربی پرداخته، بپردازد و سر آموری لورچ را به عنوان قلعهدار جا میگزارد تا به محافظت ار قلعه بپردازد. هرچند که وارگو و سر آموری از هم متنفرند و همین موجب میشود تا وارگو تصمیم به تغییر وفاداری خود بگیرد. او و مردان دلیر به سمت کمپ لرد روس بولتون میتازند، جایی که وارگو و بولتون توافق میکنند که وارگو و یاران دلیر افتادن قلعه به دستان مردان شمال را ترتیب دهند و در عوض او هنگامی لرد بولتون و مردانش قلعه را ترک کردند، او لرد هارن هال کند.[۴][۵]
به عنوان نتيجهي موافقت، وارگو گروهي از شواليههاي شمالي به رهبري رابرت گلاور و مقداري اموال غارت شده شامل يك قفس خرس بزرگ را به هارن هال ميآورد. او ادعا ميكند كه آنها اسيرهايي هستند كه گروه یاراندلير هنگامي كه تلاش نيروهاي روس بولتون براي عبور از ترايدنت را خنثي كردند، گرفتهاند.به عنوان بخشي از ظاهرسازي شماليها در زنجيرند و لباسهاي پاره پاره پوشيدهاند و تعداد زيادي زخمهاي ساختگي دارند. علي رغم نارضايتياش در مورد عمل به ظاهر بزرگ وارگو، سر آموري لورچ گول ميخورد و بيتوجه به اعتراضات رابرت گلاور كه ادعا ميكند وارگو به آن ها وعدهي رفتار محترمانه داده است، دستور زنداني شدن آنها در سياهچالها را ميدهد.[۴]
قبل از آن که یاران دلیر بتوانند به وعدهی خود درمورد آزاد کردن زندانیها عمل کنند تا بتوانند بر نیروی کوچکی که برای دفاع از هارن هال باقی ماندهاند غلبه کنند،آریا استارک بیخبر از آن چه که در جریان است، با همکاری جیکن هگار، گاز و روگ موجبات رهایی موفق زندانیان را ترتیب میدهد. مردان شمالی و یاران دلیر که اکنون روگ و گاز هم به آن ها پیوستهاند قلعه را تحت کنترل خود در میآورند و عصر روز بعد هم روس بولتون سر میرسد تا جایگاه خود را در هارن هال اشغال کند. وارگو و روس بولتون هنگامی که یاران دلیر سر آموری لورچ را برهنه در حیات به نمایش میگذارند و سپس او را در گودال خرس میاندازند، تماشا میکنند.[۴]
یاران دلیر به وظیفهی خود در جستوجوی غذا برای لرد بولتون به همراه وظیفهی جدید ریشهکن کردن نیروهای لنیستری که با آنها برخورد میکنند، عمل میکنند. وارگو گروهش را به چهار قسمت تقسیم میکند و رهبری بزرگترین آنها را خود به عهده میگیرد. او رهبری قسمتهای باقیمانده را به مورد اعتمادترین فرماندههانش میسپارد تا بتوانند از هر تعدادی روستا که میتوانند بازدید کنند. روش وارگو برای شناسایی خیانتکاران ساده است: او خیلی ساده افرادی را که هنگامی که او در خدمت لرد تایوین لنیستر بود دستگیر میکند و پولی را که برای کمکشان دریافت کرده بودند مصادره میکند، در نتیجه یاران دلیر اغلب با کیف های پر از نقره به هارن هال باز میگردند.[۶]
آریا که اکنون به عنوان پیالهدار لرد بولتون خدمت میکند، متوجه میشود که او قصد ترک هارن هال و نهایتا سپردن کنترل آن به وارگو را دارد و قصد دارد او را در هارنهال باقی بگذارد. با درک این موضوع که پس از ترک افراد بولتون کسی باقی نمیماند تا نظارتی بر خشونت اعمال شده توسط یاران دلیر داشته باشد و این حقیقت که او ممکن است به یک هدف تبدیل شود، به خصوص هدف روگ که بارها او را تهدید به تجاوز کرده است، آریا به همراه هات پای و جندری از هارن هال فرار میکند.[۶][۷]
یورش شمشیرها
هنگامی که سر جیمی لنیستر و برین از تارث توسط مردان او دستگیر میشوند، وارگو دستور میدهد تا دست جیمی را به عنوان پیغامی برای پدرش قطع کنند.[۸]هرچند این موضوع موجب نارضایتی لرد روس بولتون میشود اما وی همچنان قصد دارد تا هارن هال را به وارگو واگذار کند، با آگاهی ار این حقیقت که لرد تایوین لنیستر مقید شده است تا نهایتا قلعه را پس بگیرد و وارگو را تنبیه کند.[۵]
در پی به دست گرفتن کنترل هارن هال و پس از عزیمت لرد بولتون، وارگو سعی میکند تا خود را به برین تحمیل کند اما او گوش چپ او را گاز میگیرد. وارگو او را داخل گودال خرس میاندازد و او را وادار میکند تا با یک شمشیر مسابقه و بدون زره با خرس مبارزه کند. هنگامی که جیمی باز میگردد تا برین را از تجاور احتمالی گروه یاران دلیر نجات دهد، گروه را در حالی مییابد که صحنهی مبارزه را تماشا کرده و لذت میبرند در حالی که وارگو در جایگاه لرد شراب مینوشد. از آن جایی که کایبورن تنها استاد قلعه همراه جیمی و همراهان بولتونش قلعه را ترک کرده بود، گوش چپ وارگو به صورت ناشیانهای بانداژ شده بود. جیمی به وارگو میگوید تا مبارزه را متوقف کند اما وارگو به او میگوید تا در این موضوع دخالت نکند مگر آن که بخواهد دست دیگرش را هم از دست بدهد. جیمی پیشنهاد میدهد که آزادی برین را بخرد اما وارگو میگوید که اگر او را میخواهد باید برود و او را بیاورد. کاری که جیمی انجام میدهد، او به داخل گودال میپرد، سعی میکند با تعدادی استخوان انسان با خرس بجنگد اما گیر میافتد. هنگامی که کمانداران بولتون به دستور والتون دستبند فولادی جانور را میکشند، آن دو نجات مییابند. هنگامی که وارگو به مرگ خرسش اعتراض میکند، والتون او را تهدید میکند که اگر یاران دلیر نگذارند که آنها به همراه برین آن جا را ترک کنند، او هم میمیرد. جیمی به وارگو میگوید که یک لنیستر همیشه دینش را ادا میکند و او نیز اگر بگذارد که آنها بروند، خونبهای هر دوی آنها را دریافت خواهد کرد. وارگو در مییابد که تعداد مردانش کم بوده و همگی مست هستند بنابراین بیتوجه به توصیههای روگ که از این کار پشیمان خواهد شد میگوید که تصمیم گرفته است تا «بخشنده» باشد و به جیمی توصیه میکند تا این را به لرد تایوین بگوید. جیمی میگوید که این کار را میکند در حالی که با خود میاندیشد که این کار چندان کمکی به وارگو نخواهد کرد. پس از آن جیمی، برین و مردان بولتون هارن هال را ترک میکنند.[۹]
گوش وارگو به سرعت عفونت کرده و سیاه میشود و چرک تراوش میکند. ارسویک و روگ با او دربارهی ترک هارن هال صحبت میکنند اما وارگو که باور دارد میتواند به صورت رسمی مقام لرد هارن هال را نگه دارد تحت هیچ شرایطی حاضر به تسلیم قلعه نمیشود و از مردانش میخواهد تا برای او از قلعه دفاع کنند. تقریبا تمامی یاران دلیر نهایتا رهبرشان را ترک میکنند، از هارن هال میگریزند و ناپدید میشوند.[۱۰][۱۱]
مردان کوه تحت فرمان لرد تایوین برای پس گرفتن هارن هال به قلعه می رسند. آشپزی که قبلا در خدمت لیدی ونت بود، دروازهی پشتی را برای آنان باز میکند. سر گرگور کلگان وارگو را در حالی مییابد که تنها و نیمهدیوانه از درد و تب گوش چرک کردهاش، در تالار صد قلب نشسته است. یاران دلیر باقی مانده به قتل میرسند، همه به جز خود وارگو که کوه برایش نقشههای متفاوتی دارد. به تقلید از روش مورد علاقهی وارگو برای شکنجهی افراد، سر گرگور در یک دورهی زمانی طولانی اعضای بدن او را یکی پس از دیگری میبرد در حالی که محل هر عضو قطع شده را پانسمان میکند تا او نمیرد. وارگو ابتدا دستها و پاهایش را از مچ به پایین و سپس کل آن ها را از دست میدهد. اندامهای داخلی او نیز همانند سایر اندامهایش به عنوان گوشت «بز کباب شده» به زندانیان شمالیای که کوه همراه خود به هارن هال آورده از جمله سر ویلیس مندرلی و همچنین به خود وارگو خورانده میشوند.[۱۰][۲][۱۱]
سر جیمی به بارانداز پادشاه باز میگردد و پدرش را مطلع میسازد که وارگو و مردانش مسئول قطع شدن دست شمشیرش هستند. پدر منزجرشدهی او، دربارهی پس گرفتن هارن هال به دست کوه به او میگوید و او را از سرنوشت وارگو آگاه میسازد، علاوه بر این حقیقت که سر گرگور همچنان وارگو را زنده نگه داشته زیرا نوک زبانی حرف زدن وی را سرگرم کننده یافته است. جیمی این حقیقت را که گاز برین وارگو را گیر انداخته خندهدار میداند اما شک دارد که برین هم با او هم عقیده باشد.[۱۱]
سر گرگور فرمانی از سوی سرسی لنیستر دریافت میکند تا به بارانداز پادشاه بیاید و به عنوان قهرمان او در محاکمهی تیریون برای مرگ پادشاه جافری حاضر شود، بنابراین او کار وارگو را تمام میکند و هارن هال را ترک میکند، در این میان رف عزیز دردونه زنجیر سکههای وارگو را صاحب میشود.[۱۰][۲]
ضیافتی برای کلاغ ها
هنگامی که سر جیمی سر راهش برای پایان دادن به دومین محاصرهی ریورران به هارن هال میرسد دستور میدهد تا سر وارگو را نشانش دهند. با آن که بیشتر گوشت فاسد شده و لبها و دماغ و گوشها از بین رفتهاند، جیمی وارگو را به خاطر ریش بزی مشخصش میشناسد.جیمی از مردان کوه میپرسد که بقیهی بدن کجاست. پس از کمی درنگ، گه دهان و رف عزیز دردونه او را از آدمخواری سایر اعضای بدن وارگو مطلع میکنند. آنها به او میگویند که کوه تصمیم داشته است تا آلت وارگو را هم ببرد، اما تصمیم میگیرد که با قطع سرش به شکنجهی او پایان دهد تا بتواند به عنوان قهرمان سرسی لنیستر در محاکمهی به وسیلهی مبارزه ی تیریون لنیستر در بارانداز پادشاه حاضر شود. جزئیات مخوف جیمی را به یاد داستانهایی که در مورد لیدی لاث استون میاندازد، شخصی که ظاهرا در خون حمام میکرده و در دورهی ریاستش در هارن هال جشنهایی با گوشت انسان ترتیب میداده است. پس از آن که انتقام مزهاش را برای جیمی از دست میدهد، سر را برای ملازمش پک پرت میکند و از او میخواهد تا آن را در چشم خدایان بیاندازد. جیمی میاندیشد که آیا زندانیان از آن چه که زمانی به آنها خورانده شده آگاهی دارند یا نه اما بهتر میبیند که جویای این موضوع نشود، هر چند هنگامی که لرد ویلیس مندرلی را با وجود دستگیری طولانیاش همچنان چاق میبیند نتیجه میگیرد که او بیش از حد از «گوشت بز کباب شده» خورده است.[۲]
نقل قول های وارگو
” شاهکش...تو اثیر منی.[۸] “ —وارگو هوت به جیمی لنیستر
” این دختل اندازه یه کیسه یاقوث می الزه.[۱۲] “ —وارگو هوت دربارهی برین از تارث
نقل قول ها درباره ی وارگو
” لرد تایوین چند تا هیولا داره؟[۱] “ —آریا استارک هنگامی که اولین بار وارگو را دید
” هوت از چیزی که به نظر میاد مکارتره. هیچکس نمیتونه یه گروهی مثل یاران شجاع رو برای مدت زیادی رهبری کنه، مگر اینکه برای خودش هوش و ذکاوتی داشته باشه.[۵] “ —روس بولتون خطاب به جیمی لنیستر
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ نزاع شاهان، فصل 30، آریا.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 27، جیمی.
- ↑ بازی تاج و تخت، فصل 69، تیریون.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ نزاع شاهان، فصل 47، آریا.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ یورش شمشیرها، فصل 37، جیمی.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ نزاع شاهان، فصل 64، آریا.
- ↑ نزاع شاهان، فصل 38، آریا.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ یورش شمشیرها، فصل 21، جیمی.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 44، جیمی.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 20، برین.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ یورش شمشیرها، فصل 62، جیمی.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 31، جیمی.