ریکان استارک

**ریکان استارک**
	; ریکان و شگی داگ، اثر Amoka
عنوان	پرنس
خاندان	خاندان استارک
فرهنگ	شمالی
تولد	در سال 295 پس از ورود اگان در وینترفل
کتاب(ها)	بازی تاج و تخت (ظاهرشد); نزاع شاهان (ظاهر شد); یورش شمشیرها (یاد شد); ضیافت کلاغ ها (یاد شد); رقصی با اژدهایان (یاد شد)
بازیگر	آرت پارکینسون
سریال	فصل اول \| فصل دوم \| فصل سوم

ریکان و شگی داگ- اثر Mark Evans

ریکان استارک جوانترین فرزند ادارد (Eddard) و کتلین (Catelyn) است که در آغاز مجموعه تنها سه سال دارد. ریکان ذاتا کودکی ستیزه جو و با اراده است، اما جوانی اش، کنار آمدن با تغییرات سختی که در خانواده و زندگی اش به وجود آمده، را مشکل می سازد. او معمولا همراه دایرولفش (Direwolf)، شگی داگ (Shaggydog) است. در سریال تلویزیونی، آرت پارکینسون نقش ریکان را بازی می کند.^[۱]

ظاهر و شخصیت

ریکان بسیار جوان است، چشمانی روشن دارد و در ظاهر به مادرش کشیده است.^[۲] پس از آنکه مادرش به جنوب سفر کرد، ریکان از کوتاه کردن موهایش خودداری نمود. به همین دلیل مویی بلند و آشفته دارد.^[۳] جوانی اش کنار آمدن با تغییرات سختی که جنگ بر زندگی او و خانواده اش تحمیل کرده، را مشکل کرده است، به طوری که این دشواری در دایرولف (Direwolf) همراهش به نام شگی داگ بازتاب می کند.

تاریخچه

ریکان سومین پسر و پنجمین فرزند لیدی کتلین و لرد ادارد استارک، رئیس خاندان استارک (House Stark) و محافظ (Warden) شمال (North) است. او در وینترفل (Winterfell) به دنیا آمد و بزرگ شد. ریکان دو برادر بزرگتر به نام های راب (Robb) و برن (Bran) و دو خواهر بزرگتر به نام‌های سانسا (Sansa) و آریا (Arya) دارد. او یک برادر ناتنی و حرامزاده (Bastard) به نام جان اسنو (Jon Snow) نیز دارد. ریکان سه ساله است، اما در سن خود درنده خو و قوی است.

بازی تاج و تخت

ریکان سرپرستی یکی از دایرولف هایی که استارک ها یافته بودند را قبول کرده و نامش را شگی‌داگ می گذارد. مدت کوتاهی پس مرگ ادارد در بارانداز پادشاه (King’s Landing)، برن و ریکان هردو تصویری از روح پدرشان را در سردابه‌ها دیدند. ^[۲]

نزاع شاهان

از آنجا که جنجال مرگ ادارد خانواده را تکان داد، ریکان تا حد زیادی بی سرپرست شد، زیرا برادر بزرگتر و مادرش برای جنگ خانه را ترک کردند و خواهرانش در بارانداز پادشاه اسیر شده بودند. ریکان تنها با برادر معلولش، برن در وینترفل خلقی سرکش و معمولاً خشن از خود بروز داد. ترس و خشم او در دایرولفش، شگی‌داگ بازتاب می یافت که بسیار وحشی شد و پیش از آنکه مهار شود به چند نفر حمله کرد. چندین مرتبه، دایرولف برن، سامر (Summer) مجبور شد برای فرمانبرداری با شگی‌داگ دعوا کند. ریکان با والدر بزرگ (Big Walder) و والدر کوچک (Little Walder) دوست شد.^[۴]

وقتی تیان گریجوی (Theon Grayjoy) وینترفل را گرفت، ریکان گروگان او شد. بعدها او به همراه برادرش، برن، هودور، رید‌ها و زن وحشی (Wilding)، اُشا (Osha)، فرار کرد و در سردابه‌های زیر قلعه پنهان شد.^[۵] پس از آنکه وینترفل به دست رمسی اسنو (Ramsay Snow) غارت و سوزانده شد، گروه بیرون آمده و وینترفل را مخروبه می یابند. آن‌ها استاد لوین (Maester Luwin) را با زخمی کشنده پیدا می کنند در حالی که به آن‌ها می گوید که برن و ریکان باید از هم جدا شده و پنهان شوند. اُشا موافقت می کند که از ریکان مراقبت کند و او و شگی‌داگ را به جایی ناشناس می برد.^[۶]