آریا استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
(نقل قول ها)
(نقل قول ها)
خط ۱: خط ۱:
{{اطلاعات اشخاص
| نام_شخصیت =[[پرونده:House Stark.PNG|50px|راست]] آریا استارک [[پرونده:House Stark.PNG|50px|چپ]]
| تصویر          = [[پرونده:John_Picacio_Arya.jpg|300px]]
| توضیح_عکس  = آریا اثر John_Picacio
| القاب    = آریای صورت اسبی{{سخ}}آریای زیر پا{{سخ}}اری{{سخ}}صورت لامپی\کله لامپی{{سخ}}سمور{{سخ}}نایمریا\نن{{سخ}}{{اسپویلر|سالتی{{سخ}}گربه کانال ها{{سخ}}بت}}
| عنوان    = پرنسس وینترفل
| خاندان  = [[خاندان استارک]]{{سخ}}{{اسپویلر|[[مردان بی چهره]]}}
| فرهنگ    = [[مردم شمال]]
| تاریخ_تولد = 289Al در [[وینترفل]]
| کتابها  = [[بازی تاج و تخت]](شخصیت اصلی){{سخ}}[[نزاع شاهان]](شخصیت اصلی){{سخ}}[[یورش شمشیرها]]{{سخ}}[[ضیافتی برای کلاغ ها]](شخصیت اصلی){{سخ}}[[رقصی با اژدهایان]](شخصیت اصلی){{سخ}}[[بادهای زمستان]](شخصیت اصلی)
| نشان      =
| بازیگر  =[[میسی ویلیامز]]
| سریال    = [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 1|فصل اول]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 2|فصل دوم]] {{!}} [[سریال بازی تاج و تخت - فصل 3|فصل سوم]]
}}


'''آریا استارک''' فرزند سوم و دختر دوم لرد [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) و بانو [[کتلین تالی]] (Catelyn Tully) است. آریا در ابتدای کتاب [[بازی تاج و تخت]] (A Game of Thrones) نه ساله است. آریا 3 برادر به نام های [[راب استارک|راب]] (Rob)، [[برن استارک|برن]] (Bran)، [[ریکان استارک|ریکان]] (Rickon) و یک برادر ناتنی به نام [[جان اسنو]] (Jon Snow) و یک خواهر بزرگتر [[سانسا استارک|سانسا]] (Sansa) دارد. آریا گاهی خواب می بیند [[دایرولف]] (Direwolf) شده است{{رف|یش|3}}. دایرولف خود او [[نایمریا]]ست  (Nymearia) که نامش از [[ملکه نایمریا|ملکه ی جنگجوی روینار]] به همین نام گرفته شده است. آریا تنها کاراکتری است که حداقل یک فصل [[POV]] در تمامی 5 کتاب داشته است.
== ظاهر و شخصیت ==
آریا دختری است شجاع که بر خلاف خواهر بزرگترش [[سانسا]] به مبارزه و اکتشاف علاقه مند است. آریا دوست دارد که شمشیر بازی بیاموزد و در تورنومنت ها شرکت کند؛ درست برخلاف [[سانسا]] که علاقه مند به فعالیت های مرسوم زنان نجیب زاده است. آریا رابطه بسیار نزدیک با برادر ناتنی اش [[جان اسنو]] دارد. [[جان اسنو|جان]] [[نیدل]](Needle) اولین شمشیر آریا را به او هدیه داد. آریا در طی سفر هایش زیرکی و هوشیاری فوق العاده و توانایی بسیاری در تطبیق با شرایط سخت را از خود نشان می دهد. گفته می شود آریا خلق و خوی عمه اش [[لیانا استارک|لیانا]] (Lyanna) را به ارث برده است.{{رف|بتت|22}}
ظاهر آریا بیشتر استارک است تا تالی. او صورتی دراز، چشمانی خاکستری و موهای قهوه ای دارد. او لاغر و عضلانی است. در شروع داستان آریا چهره ای چنان ساده دارد که از این رو به او لقب "آریا صورت اسبی" (Arya Horseface)داده اند و در خیلی از مواقع با پسر ها اشتباه گرفته می شود. هر چند مواردی هست که در کتاب های بعدتر او زیبا نامیده می شود و با [[لیانا استارک|لیانا]] مقایسه می گردد {{رف|بتت|22}}و نگاه های مردان را به خود جذب کند.{{اسپویلر|در براووس [[مرد مهربان]] به آریا می گوید که چهره ای زیبا دارد.{{رف|ربا|64}}}}
برای تصاویر بیشتر '''[[:رده:تصاویر آریا استارک|اینجا]]''' را ببینید.
آریا چپ دست ، سریع و چابک است. او به صورت مقدماتی شمشیر بازی را در مدل [[رقص آب]] [[براووس|براووسی]] (Braavos) فراگرفت و بعدها آموخت که چگونه با چاقو کار کند. آریا یک [[وارگ]] (warg) است. او می تواند در رویاهایش وارد جسم دایرولفش نایمریا شود.{{اسپویلر|او در براووس وارد جسم گربه ها نیز می شود.}}آریا آموزش نجیب زادگی را در [[وینترفل]] (Winterfell) می بیند و گفته می شود که در ریاضیات خوب و در سوارکاری عالی است.{{اسپویلر|آریا همچنین حداقل مقدار کمی زبان [[والرین کهن]] (High Valyrian) را می داند.{{رف|ربا|64}} او همچنین براووسی را با لهجه ی غلیظ صحبت می کند.}}آریا ذهنی سریع و هوشیار و دیدگاهی کارکرد گرا داد.
== تاریخ ==
آریا جوان ترین دختر و سومین فرزند [[کتلین تالی|لیدی کتلین]] و [[ادارد استارک|لرد ادارد]] استارک رئیس [[خاندان استارک]] و [[محافظ]] [[شمال]] است. او درست بعد از بازگشت ادارد از [[شورش گریجوی]] (Greyjoy Rebellion) به دنیا آمد و در [[وینترفل]] بزرگ شد. او خواهری بزرگتر به نام [[سانسا استارک|سانسا]] و برادری بزرگتر به نام [[راب استارک |راب]] دارد. او دو برادر کوچکتر به نام های [[برن استارک |برن]] و [[ریکان استارک|ریکان]] دارد. او همچنین برادر ناتنی حرامزاده ای به نام [[جان اسنو]] دارد.
آریا در طول نه سال زندگی اش در وینترفل به سرعت روحیه ی مستقل و مبارز طلبانه ی خود را نشان داد. برخلاف خواهرش، آریا این ایده را که او باید تبدیل به یک بانو شود و به خاطر قدرت و نفوذ ازدواج کند رد کرد. او هیچ علاقه ای به هنرهای زنانه از جمله رقصیدن، آواز خواندن و بافندگی از خود نشان نداد و به جایش از جنگیدن و کشف کردن لذت می برد و با این کارها موجب رنجش [[سپتا موردان]] (Septa Mordane) و والدینش شد. او در بین خدمه وینترفل به نام «آریای زیر پا» (Arya Underfoot) شناخته می شد.
== اتفاقات اخیر ==
===بازی تاج و تخت===
[[پرونده:‏arya_joffrey.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|در گیری آریا و جافری، Fantasy Flight Games]]
آریا به همراه پدرش [[ادارد استارک|ادارد]] به [[بارانداز پادشاه]] (Kings Landing)سفر می کند. قبل از سفر برادر ناتنی اش [[جان اسنو|جان]] به او شمشیری هدیه می دهد که [[نیدل]] نامیده می شود. جان به آریا می گوید که برای مهارت یافتن نیاز به تمرین دارد ولی  اولین درس این است که "با نوک تیزش بهشون حمله کن." در راه به سمت جنوب آریا با پسر قصاب به نام [[مایکاه]](Mycah) دوست می شود. این دو اغلب با هم تمرین شمشیر بازی می کردند.
[[پرونده:Joffs_justice_Arya_POV_by_cabepfir.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|آریا استارک، هنگام تماشای مراسم اعدام پدرش اثر Cabepfir]]
[[جافری براتیون|پرنس جافری]] (Prince Joffery) و [[سانسا استارک|سانسا]] در حال قدم زدن با یکدیگر آریا و مایکاه را در حین مبارزه در بیشه می یابند. آریا از مایکاه در برابر شکنجه های جافری دفاع می کند و دایرولف او [[نایمریا]] به کمک آریا می آید و جافری را زخمی می کند. آریا و [[جوری کسل]] (Jory Cassel) برای نجات نایمریا او را فراری می دهند.{{رف|بتت|15}} آریا پیش شاه [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) برده می شود. رابرت به ادارد توصیه می کند که تنبیه آریا را خود بر عهده بگیرد. ملکه [[سرسی لنیستر|سرسی]] (Cersei) راضی نمی شود و دستور می دهد که در ازای نایمریا دایرولف سانسا [[لیدی]] (Lady) کشته شود. مایکاه ، پسر روستایی فرار می کند ولی به دست سگ جافری ، [[تازی]] (The Hound) دستگیر و کشته می شود{{رف|بتت|16}} که باعث می شود آریا کینه ی [[سندور کلگان]] را به دل بگیرد.
در بارانداز پادشاه پدرش نیدل را می یابد اما آریا از گفتن نام جان امتناع می کند. [[ادارد استارک |ادارد]] در می یابد که اگر آریا این قدر مشتاق شمشیربازی است باید آموزش ببیند. آریا زیر نظر [[سیریو فورل]] (Syrio Forel) شمشیرزن [[براووس|براووسی]] معروفی آموزش می بیند.{{رف|بتت|22}} زیر آموزش های سخت ولی خلاقانه سیریو آریا یاد می گیرد که به روش براووسی ها بجنگد. او اغلب زمان خود را به تمرینات شمشیر بازی و تعادلی که سیریو به او می آموزد سپری می کند. در هنگام یکی از این تمرینات آریا راهی مخفی را در قلعه می یابد. او دو مرد ناشناس را می بیند که احتمالا [[واریس]]  (Varys)و [[ایلیریو موپاتیس|ایلیریو]] (Illyrio)هستند و در مورد پدر آریا ، ملکه و جاسوس های واریس صحبت می کنند.{{رف|بتت|32}}
[[پرونده:Arya_stark_by_teiiku.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|آریا استارک، زیرزمین بارنداز پادشاه اثر TeiIku]]
در هنگام قلع و قمع [[خاندان استارک|استارک]] ها در [[رد کیپ]] (Red Keep) سیریو در می یابد که نگهبانان لنیستری آن طور که ادعا می کنند توسط پدر آریا فرستاده نشده اند. او جلوی مهاجمین آریا را با شمشیری چوبی می گیرد بنابراین آریا فرصت فرار پیدا می کند.{{رف|بتت|50}} آریا به وسیله راه مخفی ای که قبلا یافته بود از قصر خارج می شود اما نمی تواند از شهر خارج شود برای آن که دروازه ها به شدت تحت مراقبتند. او به خیابان های [[چاله ی کک]] (Flea Bottom) و آن جا با گرفتن کبوتر و موش و معاوضه ی آن ها با غذا امرار معاش می کند. تا روزی که او محاکمه ی عمومی پدرش را مشاهده می کند. او در میان جمعیت به دست [[یارن]] (Yoren) از برادران [[نگهبان شب]] (Night Watch) پیدا می شود. [[یارن]]  او را از محل محاکمه بیرون برده و سپس از شهر خارج می کند.{{رف|بتت|65}}
=== نزاع شاهان ===
آریا به همراه [[یارن]] و دسته ی نوآموزان [[نگهبانان شب]] او از [[بارانداز پادشاه]] خارج می شود. یارن برنامه دارد که در راه سفرش به دیوار آریا را به [[وینترفل]] بازگرداند. او موهای آریا را کوتاه می کند و آریا را وا می دارد تا خود را با هویت اری (Arry)، پسری نو آموز برای نگهبانان شب معرفی کند.{{رف|نش|1}} سفر آن ها تا نزدیکی دهکده ای ویران در نزدیکی دریاچه ی [[چشم خدایان]] (God's Eye) ادامه می یابد. در آن جا گروهی از سواران به فرماندهی سر [[آموری لورچ]] (Amory Lorch)به آن ها حمله ور می شوند. آریا به همراه [[جندری]] (Gendry)، [[هات پای]] (Hot Pie)، [[لامی گرین هندز]] (Lommy Greenhands) و [[سمور]] (Weasel)از معدود افرادی است که توانستند زنده بمانند و فرار کنند. قبل از فرار آریا سه زندانی نگهبانان شب به نام های [[جیکن هگار]](Jaqen H'ghar)، [[روگ]] (Rorge)و [[بایتر]] (Biter) را آزاد می کند.{{رف|نش|14}} هات پای به آریا صورت لامپی و لامی به او کله لامپی می گوید.
آریا و همراهانش در دهکده بعدی به دست [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) و مردانش اسیر می شود. آن ها در آنجا هشت روز نگهداری می شوند و [[قلقلک چی]] (Tickler) روستاییان را «مواخذه» می کند.{{رف|نش|19}} سپس آن ها به [[هارن هال]] (Harrenhall)منتقل می شوند. در این سفر آریا لیستی از افراد منفوری را که قصد کشتنشان  دارد می سازد. در هارن هال آریا دستیار [[ویس]] (Weese) می شود و در [[برج ناله]] (Wailing Tower) به خدمت گماشته می شود.{{رف|نش|26}} چند روز بعد او جیکن و دو زندانی دیگری را که نجات داده بود در خدمت آموری لورچ می بیند.
[[پرونده:‏Valar_Morghulis_by_Tim_Tsang_II.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|آریا در حال کشتن نگهبانی در هارن هال اثر Tim_Tsang_II]]
جیکن در شب به پیش او می آید و در ازای سه جانی که حفظ کرده سه مرگ به او پیشنهاد می دهد. چند روز بعد وقتی آریا می شنود که [[چیسویک]] (Chiswyck) چگونه در مورد یک تجاوز دسته جمعی به خود می بالد، نام او را به جیکن می دهد. [[چیسویک]] سه روز بعد می میرد. آریا سپس نام ویس را به خاطر آن که او را کتک زده بود به جیکن می دهد. مرگ ویس غیر قابل باور است برای آن که ظاهرا مرتبط با سگی است که از تولگی بزرگ کرده بود. در حالی که آریا به مرگ سومش فکر می کند متوجه می شود که باید یک نام مهم تر را مانند [[آموری لورچ]] یا [[تایوین لنیستر|تایوین]] (Tywin ) انتخاب می کرده است. آریا پشیمان شده و بسیار در مورد مرگ سوم فکر می کند. نهایتا او نام خود جیکن را به او می دهد. جیکن برای آن که آریا نامش را پس بگیرد به او کمک می کند تا شمالی هایی را که در زندان اسیرند آزاد کند و بلوایی به پا می شود. جیکن در میان حیرت آریا چهره اش را عوض می کند و به او می گوید زمان آن رسیده که این فرد بمیرد. سپس به آریا سکه ای آهنین می دهد و می رود. صبح روز بعد لرد [[روس بولتون]] (Roose Bolton) به همراه سپاهیانش می رسند. آریا که حال خود را نایمریا (Nymeria)و مخففا نن (Nan) می نامد در ازای نقشش در آزادی زندانیان یکی از خدمتکاران مخصوص لرد بولتون می شود. او در آن جا اتفاقی [[المار فری]] (Elmar Frey)، ملازمی را که راب و [[والدر فری]] (Walder Frey) برای ازدواج با آریا در نظر گرفته اند ملاقات می کند ولی این دو برای هم ناشناخته باقی می مانند.{{رف|نش|47}}
[[پرونده:‏Amokaarya.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|آریا اثر Amoka]]
او در می یابد که به خوبی به لرد بولتون خدمت کرده و از این رو آرزو دارد که لرد بولتون او را با خود به شمال ببرد تا او بتواند به وینترفل نزد مادرش بازگردد. بنابراین او بدون اجازه در حضور لرد صحبت می کند و از او می پرسد که چه اتفاقی برایش خواهد افتاد. لرد با او نامهربانانه برخورد می کند و از این رو آریا رازش را پیش خودش حفظ می کند. آریا سپس به همراه [[جندری]] و [[هات پای]] فرار می کند و در این حین یک نگهبان دروازه را می کشد.{{رف|نش|64}}
=== یورش شمشیرها ===
در حال حرکت به شمال آریا به درون پوست نایمریا می رود و می بیند که نایمریا اعضای [[اصحاب شجاع]](Brave Companions)را که به دنبال آریا و همسفرانش روانه اند می کشد .{{رف|یش|3}} کمی بعد آن ها به دست اعضای [[انجمن برادری بدون پرچم|برادری بدون پرچم]] (Brotherhood Without Banners) پیدا می شوند و مهمانخانه ی مرد زانو زده برده می شود. در آن جا او [[هاروین]] (Harwin) یکی از افراد سابق پدرش را می بیند. هاروین نیز آریا را شناسایی می کند و در برابر او زانو می زند.{{رف|یش|13}}
{{اسپویلر|آریا چند روزی را با این گروه تا مخفیگاهشان سفر می کند. در آن جا تصادفا با [[سندور کلگان]] که به تازگی اسیر شده و در مقام متهم قرار دارد دیدار می کند. آریا تازی را به کشتن [[مایکاه]] متهم می کند. تازی محکوم به محاکمه با مبارزه می شود. او البته زنده می ماند و آزاد می شود.{{رف|یش|34}}
آریا ناامید از گروه برادری و تنها بعد از جدایی هات پای و جندری تلاش می کند فرار کند ولی به دست سندور کلگان که گروه برادری را تعقیب می کند اسیر می شود.{{رف|یش|43}} سندور او را به [[تویینز]] (Twins) می برد. تازی قصد دارد با برگرداندن آریا به برادرش راب جایگاهی را در کنار راب تصاحب کند.{{رف|یش|47}} آن ها زمانی به تویینز می رسند که سلاخی [[عروسی سرخ]] (Red Wedding) شروع شده است. تازی با ضربه ای با پهنای تبر آریا را زمین می زند و مانع ورود آریا به قلعه و مرگ حتمی می شود.{{رف|یش|52}}
سندور تصمیم می گیرد تنها جایی که برای بردن آریا باقی مانده [[دره]] (Vale) ی [[ارن]]  (Aryn)هاست که [[لایسا تالی|لایسا]] (Lysa) خاله ی آریا بر آن حکم می راند. در راهشان به شرق آریا اسبی با زین و برگ می یابد. آریا اسب را بر می دارد و نام [[بزدل]] (Craven) را بر اسب می نهد. آن ها مدتی بعد پی می برند که نمی توانند به [[ایری]] (Eyrie) برسند و بنابراین مجبور می شوند که به سمت [[ریورران]] (Riverrun) برگردند تا سندور خونبهایش را از عموی مادر او سر [[بریندن تالی]] (Brynden Tully) بگیرد.{{رف|یش|65}} در راهشان آن ها در مهمانخانه ای توقف می کنند و [[پولیور]] (Polliver) و قلقلک چی دو نفری را که در لیست مرگ آریا قرار داشتند به همراه یک ملازم جوان ملاقات می کنند. تازی مست می کند و دعوایی رخ می دهد. آریا با چاقو به شکم ملازم جوان می زند در حالی که تازی پولیور را می کشد. با این وجود تازی به شدت مجروح شده و قلقلک چی قصد کشتن او را می کند. آریا به پشت قلقلک چی می خزد و او را با چاقو می زند. آریا همچنان به قلقلک چی چاقو می زند در حالی که وحشیانه سوالاتی را که قلقلک چی از قربانیانش در [[هارن هال]] می پرسید بر سر او فریاد می زد. زمانی که سندور از آریا می خواهد کار ملازم در حال مرگ را تمام کند آریا [[نیدل]] را از جنازه ی پولیور بر می دارد و در قلب ملازم فرو می کند.
آریا و تازی به سمت [[سالت پنز]] (Saltpans) حرکت می کنند اما سندور بر اثر زخمش بسیار ضعیف شده و از اسب می افتد. آریا نیدل را از غلاف می کشد و قصد کشتن او را می کند اما نهایتا تصمیم می گیرد به جای هدیه کردن مرگی سریع او را به حال خود بگذارد تا بمیرد. آریا سپس به [[سالت پنز]] می رود و در آن جا [[بزدل]] را می فروشد و به وسیله سکه [[جیکن هگار]] و با به زبان آوردن عبارت ''[[والار مورگولیس]]'' (Valar Morghulis) سوار کشتی ''[[دختر تایتان]]'' (Titan's Daughter) به مقصد [[براووس]] (Braavos) می شود.{{رف|یش|74}} }}
=== ضیافتی برای کلاغ ها ===
{{اسپویلر|
[[پرونده:‏Arya_training_by_reneaigner.jpeg|بندانگشتی|چپ|300px|کت کانال ها اثر reneaigner]]
در طی زمان سفر به براووس بر روی کشتی ''دختر تایتان'' آریا از نام ''سالتی'' (Salty) استفاده می کند. بسیاری از خدمه ی کشتی و حتی کاپیتان [[ترنسیو تریس]](Ternesyo Terys) از آریا می خواهند که نامشان را به خاطر سپرد. بسیاری از آن ها از آریا می ترسند. موقع رسیدن به براووس کپیتان از پسر بزرگش [[یورکو تریس|یورکو]] (Yorko)می خواهد که تا با قایق آریا را به ساحل ببرد زیرا پیاده کردن او مقدم بر از سر گرفتن روال کارش است.{{رف|ضبک|6}}
در [[براووس]] آریا راهش را به [[خانه سیاه و سفید]] می یابد، جایی که [[مهربان|یک مرد پیر مهربان]] آریا را وارد جرگه ی مردان بی چهره می کند.{{رف|ضبک|6}} آریا وادار می شود تا از نام و هویتش  و همچنین تمام دارایی های سابقش دست بکشد. آریا نیز به جز [[نیدل]] که آن را در جای امنی پنهان می کند همه ی وسایلش را دور می ریزد.{{رف|ضبک|22}}
تمرینات آریا نیازمند آن است که تحت هویت ''گربه ی کانال ها'' (Cat of Canals)، یک بچه خیابانی در شهر بگردد، رازهای افراد را بیاموزد و آن ها را به مرد مهربان گزارش دهد. آریا همچنین تحت نظر [[ویف]] (Waif) زبان براووسی و هنر دروغ گفتن را می آموزد. آریا با [[سمول تارلی]] (Samwell Tarly) دوست جان ملاقات می کند. با این وجود این دو خود را به هم معرفی نمی کنند.
آریا سپس یک فراری نگهبانان شب به نام [[دیرون]] (Dareon)را می کشد و بعد از کشتنش آریا به مرد مهربان می گوید که فراری نگهبانان شب به نام دیرون به دست آریا استارک کشته شد. مرد مهربان نیز لیوان شیری به آریا تعارف می کند. زمانی که صبح روز بعد آریا بیدار می شود، نابینا شد است.{{رف|ضبک|34}} }}
=== رقصی با اژدهایان ===
{{اسپویلر|
[[پرونده:‏Thaldir_the_Blind_Girl.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|دختر نابینا اثر Thaldir]]
آریا نابینا و در خدمت خانه ی سیاه  سفید و باقی مانده است. نابینایی اش با شیری که هر شب می نوشد ادامه می یابد. آریا همچنان خواب هایی از چشمان [[دایرولف]]ش [[نایمریا]] می بیند ولی درباره آن به کسی چیزی نمی گوید. او همچنان درگیر کنار گذاشتن هویت آریا استارک است. در حین نابینایی آریا هویت ''بث'' (beth) یک دختر گدا را به خود می گیرد و در خیابان ها گدایی می کند و اخبار و اطلاعات را از زبان مردم می شنود.
[[پرونده:‏Marc_Simonetti_HouseofB&W.jpg‏|بندانگشتی|چپ|300px|آریا در خانه ی سیاه و سفید اثر Marc_Simonetti]]
آریا بینایی خود را زمانی می یابد که هویت مرد مهربان را به عنوان کسی که در سرداب آریا را کتک می زند تعیین می کند. مرد مهربان گمان می کند آریا توانسته از حواس دیگرش به خوبی استفاده کند ولی در حقیقت آریا از چشمان گربه ای پنهان در زیر داربست خانه او را دیده بود.{{رف|ربا|45}}
بعد از به دست آوردن دیدش آریا اولین وظیفه اش را دریافت می کند. آریا موظف می شود به مرد پیری که نوعی ضمانت نامه را به کشتی ها می فروشد "هدیه" را اعطا کند . مرد مهربان او را به اتاق هایی مخفی در طبقات زیرین خانه سیاه و سفید می برد؛ جایی که چهره ی هزاران نفر بر دیوار آویزان است. به آریا چهره زشت و در هم شکسته ی دختری که هر روز از پدرش کتک می خورد و در نهایت در طلب هدیه به خانه ی سیاه و سفید آمد داده شد. آریا به دقت هدفش را چندین روز زیر نظر گرفت. او متوجه شد که مرد پیر در همه جا با خود نگهبانانی دارد و همچنین همواره سکه هایی را که از کشتی ها می گیرد با دندان هایش امتحان می کند. آریا تلاش دارد راهی را بیابد که این مرد را سزاوا مرگ نشان دهد اما مرد مهربان به او می گوید که وظیفه ی قضاوت در مرد مرد پیر بر عهده ی او نیست.
در نهایت آریا کیسه ی پول ناخدایی را که با مرد پیر ملاقات دارد شکافته و به سرعت سکه ای از ناخدا را با سکه ای مسموم از خود عوض کرده و سپس فرار می کند. چندی بعد مرد پیر به طرز اسرار آمیزی می میرد.
مرد مهربان به آریا شنل کارآموزان را می دهد و وظایف اولیه کار آموزی او تحت نظر [[آیزمبارو]] (Izembaro)شروع می شود.{{رف|ربا|64}} }}
== نقل قول ها ==
{{نقل قول|چابک مثل اهو ، ساکت مثل سایه ، ترس عمیق تر از شمشیر می بره . سریع مثل مار ، اروم مثل اب ساکن ، ترس عمیق تر از شمشیر می بره . قوی مثل خرس ، درنده مثل گرگ ، ترس عمیق تر از شمشیر می بره . کسی که از شکست بترسه باخته . ترس عمیق تر از شمشیر می بره . ترس عمیق تر از شمشیر می بره . ترس عمیق تر از شمشیر می بره . }}
{{نقل قول|[[گرگورکلگان|سر گرگور]]، [[دانسن]](Dunsen)، [[راف عزیزدردونه]](Raff the sweetling)، [[ایلین پین|سر ایلین]](Ser Ilyn)، [[مرین ترانت|سر مرین]](Ser Meryn)، [[سرسی لنیستر|ملکه سرسی]]، والار مورگولیس{{رف|ضبک|22}}}}
{{نقل قول|بله ، این تو هستی که باید فرار کنی . تو و [[تایوین لنیستر|لرد تایوین]] و [[گرگور کلگان|سر گرگور]] و [[سر ادام|سر ادام]] و [[سر اموری|سر اموری]] و [[سر لیونل|سر لیونل]] احمق حالا هر کی می خواد باشه . همه ی شما بهتره فرار کنید وگرنه برادرم شما رو می کشه . اون یه استارکه و بیشتر یه گرگه تا یه انسان و من هم مثل اونم .}}
{{نقل قول|او با خودش فکر کرد من شبح [[هارنهال| هارنهال]] هستم . و امشب یک اسم کمتر برای متنفر بودن وجود داشت . |بعد از کشته شدن چیسویک}}
{{نقل قول|اریا به یاد اورد که مدت ها قبل پدرش به او گفته بود : موقعی که باد سرد شروع به وزیدن بکنه گرگ تنها می میره ولی گله گرگ ها نجات پیدا می کنه . اریا این موضوع را پشت سر گذاشته بود . اریا گرگ تنها هنوز زنده است ولی گرگ های گله همگی دستگیر شدند و سلاخی شدند و پوستشان کنده شد .}}
==نقل قول هایی در مورد اریا==
{{نقل قول|و اریا ، خوب هر وقت ملاقات کننده های [[ند| ند]] ناگهانی وارد حیاط می شدند ممکن بود که اریا رو با مسوول اصطبل اشتباه بگیرند . اریا واقعا بد قلق بود ، نصفش پسر و نصفش بچه گرگ بود . براش چیزی رو ممنوع می کردی و اون ارزوی قلبیش می شد . اون صورت کشیده ی [[ند| ند]] رو داشت و همین طور و موهای قهوه ای که همیشه به نظر می رسید پرنده توش لونه کرده . من از این که از اریا یک بانو بسازم واقعا ناامید شدم . اون برای خودش زخم جمع می کرد همون طور که بقیه ی دختر ها برای خودشون عروسک جمع می کنند و هر چیزی رو که به ذهنش می رسید سریع به زبون می اورد .| [[بانو کتلین|لیدی کتلین]] دخترش را به یاد می اورد}}
== آریا و مرگ ==
{{اسپویلر|در طی سفرش به شمال آریا بارها در شرایطی سخت قرار می گیرد. خوی وحشی آریا باعث می شود او به مبارزه برخیزد و او را به قتل چندین نفر وا می دارد. آریا همچنین لیستی ازافرادی را که قصد کشتنشان را دارد می سازد. زمانی که آریا به [[براووس]] سفر می کند به نظر می رسد کینه ی آریا پایان یافته و او از فکر کشتن این افراد خارج شده اما او همچنان هرشب بر به زبان آوردن نام این افراد ادامه می دهد و لیستش را با عبارت والار مورگولیس به پایان می برد. لیست آریا به مرور زمان تغییر کرده است. برخی افراد به آن اضافه شده اند. برخی نیز با مردن از این لیست خارج شده اند. [[سندور کلگان]] نیز قبل از مردنش از لیست آریا خارج شد. لیست آریا شامل افراد زیر است:
[[پرونده:‏Arya_tickler_by_tribemun.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|آریا در حال چاقو زدن به قلقلک چی اثر tribemun]]
'''مرده'''
* شاه [[جافری براتیون|جافری]]
* سر [[آموری لورچ]]
* [[قلقلک چی]]
* [[پولیور]]
* سر [[گرگور کلگان|گرگور]]
* [[ویس]]
* [[چیسویک]]
'''زنده'''
* سر [[ایلین پین]]
* سر [[مرین ترانت]]
* ملکه [[سرسی لنیستر|سرسی]]
* [[دانسن]]
* [[راف عزیز دردونه]]
'''خارج شده'''
* [[تازی]]
آریا تمایل داشت نام [[خاندان فری|فری]] ها را نیز به لیستش اضافه کند ولی نام کسانی را که مسئول مرگ برادرش بودند نمی دانست.
آریا مستقیما در مرگ افراد زیر نقش داشته است.
* یک کارگر اسطبل در بارانداز پادشاه
* چندین سرباز [[آموری لورچ]]
* [[چیسویک]]
* [[ویس]]
* یک نگهبان [[خاندان بولتون|بولتون]] در هارن هال
* یک ملازم [[خاندان سارسفیلد|سارسفیلد]]
* [[قلقلک چی]]
* [[دیرون]]
* مرد پیری در [[براووس]]{{رف|ربا|64}}
همچنین ابتکار او در [[هارن هال]] در مشارکت با [[جیکن هگار]]، [[روگ]] و [[بایتر]] منجر به کشته شدن هشت زندانبان شد. این اقدام به نام سوپ سمور نامیده شد.{{رف|نش|47}}}}
== خانواده ==
{{شجره نامه استارک}}
== منابع ==
{{منابع|2}}
{{الگو:شخصیت های اصلی}}
[[en:Arya Stark]]
[[رده:شخصیت اصلی]] [[رده:زنان اشرافی]] [[رده:خاندان استارک]] [[رده:شخصیت های شمال]] [[رده:اسکین چنجر ها]] [[رده:نو آموزان نایت واچ]] [[رده:زنان جنگجو]]

نسخهٔ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۳۴

House Stark.PNG
آریا استارک
House Stark.PNG
John Picacio Arya.jpg
آریا اثر John_Picacio

القاب آریای صورت اسبی

آریای زیر پا
اری
صورت لامپی\کله لامپی
سمور
نایمریا\نن

عنوان پرنسس وینترفل
خاندان خاندان استارک
فرهنگ مردم شمال
تولد در 289Al در وینترفل
کتاب(ها) بازی تاج و تخت(شخصیت اصلی)

نزاع شاهان(شخصیت اصلی)
یورش شمشیرها
ضیافتی برای کلاغ ها(شخصیت اصلی)
رقصی با اژدهایان(شخصیت اصلی)

بادهای زمستان(شخصیت اصلی)

بازیگر میسی ویلیامز
سریال فصل اول | فصل دوم | فصل سوم

آریا استارک فرزند سوم و دختر دوم لرد ادارد استارک (Eddard Stark) و بانو کتلین تالی (Catelyn Tully) است. آریا در ابتدای کتاب بازی تاج و تخت (A Game of Thrones) نه ساله است. آریا 3 برادر به نام های راب (Rob)، برن (Bran)، ریکان (Rickon) و یک برادر ناتنی به نام جان اسنو (Jon Snow) و یک خواهر بزرگتر سانسا (Sansa) دارد. آریا گاهی خواب می بیند دایرولف (Direwolf) شده است[۱]. دایرولف خود او نایمریاست (Nymearia) که نامش از ملکه ی جنگجوی روینار به همین نام گرفته شده است. آریا تنها کاراکتری است که حداقل یک فصل POV در تمامی 5 کتاب داشته است.

ظاهر و شخصیت

آریا دختری است شجاع که بر خلاف خواهر بزرگترش سانسا به مبارزه و اکتشاف علاقه مند است. آریا دوست دارد که شمشیر بازی بیاموزد و در تورنومنت ها شرکت کند؛ درست برخلاف سانسا که علاقه مند به فعالیت های مرسوم زنان نجیب زاده است. آریا رابطه بسیار نزدیک با برادر ناتنی اش جان اسنو دارد. جان نیدل(Needle) اولین شمشیر آریا را به او هدیه داد. آریا در طی سفر هایش زیرکی و هوشیاری فوق العاده و توانایی بسیاری در تطبیق با شرایط سخت را از خود نشان می دهد. گفته می شود آریا خلق و خوی عمه اش لیانا (Lyanna) را به ارث برده است.[۲]

ظاهر آریا بیشتر استارک است تا تالی. او صورتی دراز، چشمانی خاکستری و موهای قهوه ای دارد. او لاغر و عضلانی است. در شروع داستان آریا چهره ای چنان ساده دارد که از این رو به او لقب "آریا صورت اسبی" (Arya Horseface)داده اند و در خیلی از مواقع با پسر ها اشتباه گرفته می شود. هر چند مواردی هست که در کتاب های بعدتر او زیبا نامیده می شود و با لیانا مقایسه می گردد [۲]و نگاه های مردان را به خود جذب کند.

برای تصاویر بیشتر اینجا را ببینید.

آریا چپ دست ، سریع و چابک است. او به صورت مقدماتی شمشیر بازی را در مدل رقص آب براووسی (Braavos) فراگرفت و بعدها آموخت که چگونه با چاقو کار کند. آریا یک وارگ (warg) است. او می تواند در رویاهایش وارد جسم دایرولفش نایمریا شود.

آریا آموزش نجیب زادگی را در وینترفل (Winterfell) می بیند و گفته می شود که در ریاضیات خوب و در سوارکاری عالی است.

آریا ذهنی سریع و هوشیار و دیدگاهی کارکرد گرا داد.

تاریخ

آریا جوان ترین دختر و سومین فرزند لیدی کتلین و لرد ادارد استارک رئیس خاندان استارک و محافظ شمال است. او درست بعد از بازگشت ادارد از شورش گریجوی (Greyjoy Rebellion) به دنیا آمد و در وینترفل بزرگ شد. او خواهری بزرگتر به نام سانسا و برادری بزرگتر به نام راب دارد. او دو برادر کوچکتر به نام های برن و ریکان دارد. او همچنین برادر ناتنی حرامزاده ای به نام جان اسنو دارد.

آریا در طول نه سال زندگی اش در وینترفل به سرعت روحیه ی مستقل و مبارز طلبانه ی خود را نشان داد. برخلاف خواهرش، آریا این ایده را که او باید تبدیل به یک بانو شود و به خاطر قدرت و نفوذ ازدواج کند رد کرد. او هیچ علاقه ای به هنرهای زنانه از جمله رقصیدن، آواز خواندن و بافندگی از خود نشان نداد و به جایش از جنگیدن و کشف کردن لذت می برد و با این کارها موجب رنجش سپتا موردان (Septa Mordane) و والدینش شد. او در بین خدمه وینترفل به نام «آریای زیر پا» (Arya Underfoot) شناخته می شد.

اتفاقات اخیر

بازی تاج و تخت

در گیری آریا و جافری، Fantasy Flight Games

آریا به همراه پدرش ادارد به بارانداز پادشاه (Kings Landing)سفر می کند. قبل از سفر برادر ناتنی اش جان به او شمشیری هدیه می دهد که نیدل نامیده می شود. جان به آریا می گوید که برای مهارت یافتن نیاز به تمرین دارد ولی اولین درس این است که "با نوک تیزش بهشون حمله کن." در راه به سمت جنوب آریا با پسر قصاب به نام مایکاه(Mycah) دوست می شود. این دو اغلب با هم تمرین شمشیر بازی می کردند.

آریا استارک، هنگام تماشای مراسم اعدام پدرش اثر Cabepfir

پرنس جافری (Prince Joffery) و سانسا در حال قدم زدن با یکدیگر آریا و مایکاه را در حین مبارزه در بیشه می یابند. آریا از مایکاه در برابر شکنجه های جافری دفاع می کند و دایرولف او نایمریا به کمک آریا می آید و جافری را زخمی می کند. آریا و جوری کسل (Jory Cassel) برای نجات نایمریا او را فراری می دهند.[۴] آریا پیش شاه رابرت (Robert) برده می شود. رابرت به ادارد توصیه می کند که تنبیه آریا را خود بر عهده بگیرد. ملکه سرسی (Cersei) راضی نمی شود و دستور می دهد که در ازای نایمریا دایرولف سانسا لیدی (Lady) کشته شود. مایکاه ، پسر روستایی فرار می کند ولی به دست سگ جافری ، تازی (The Hound) دستگیر و کشته می شود[۵] که باعث می شود آریا کینه ی سندور کلگان را به دل بگیرد.

در بارانداز پادشاه پدرش نیدل را می یابد اما آریا از گفتن نام جان امتناع می کند. ادارد در می یابد که اگر آریا این قدر مشتاق شمشیربازی است باید آموزش ببیند. آریا زیر نظر سیریو فورل (Syrio Forel) شمشیرزن براووسی معروفی آموزش می بیند.[۲] زیر آموزش های سخت ولی خلاقانه سیریو آریا یاد می گیرد که به روش براووسی ها بجنگد. او اغلب زمان خود را به تمرینات شمشیر بازی و تعادلی که سیریو به او می آموزد سپری می کند. در هنگام یکی از این تمرینات آریا راهی مخفی را در قلعه می یابد. او دو مرد ناشناس را می بیند که احتمالا واریس (Varys)و ایلیریو (Illyrio)هستند و در مورد پدر آریا ، ملکه و جاسوس های واریس صحبت می کنند.[۶]

آریا استارک، زیرزمین بارنداز پادشاه اثر TeiIku

در هنگام قلع و قمع استارک ها در رد کیپ (Red Keep) سیریو در می یابد که نگهبانان لنیستری آن طور که ادعا می کنند توسط پدر آریا فرستاده نشده اند. او جلوی مهاجمین آریا را با شمشیری چوبی می گیرد بنابراین آریا فرصت فرار پیدا می کند.[۷] آریا به وسیله راه مخفی ای که قبلا یافته بود از قصر خارج می شود اما نمی تواند از شهر خارج شود برای آن که دروازه ها به شدت تحت مراقبتند. او به خیابان های چاله ی کک (Flea Bottom) و آن جا با گرفتن کبوتر و موش و معاوضه ی آن ها با غذا امرار معاش می کند. تا روزی که او محاکمه ی عمومی پدرش را مشاهده می کند. او در میان جمعیت به دست یارن (Yoren) از برادران نگهبان شب (Night Watch) پیدا می شود. یارن او را از محل محاکمه بیرون برده و سپس از شهر خارج می کند.[۸]

نزاع شاهان

آریا به همراه یارن و دسته ی نوآموزان نگهبانان شب او از بارانداز پادشاه خارج می شود. یارن برنامه دارد که در راه سفرش به دیوار آریا را به وینترفل بازگرداند. او موهای آریا را کوتاه می کند و آریا را وا می دارد تا خود را با هویت اری (Arry)، پسری نو آموز برای نگهبانان شب معرفی کند.[۹] سفر آن ها تا نزدیکی دهکده ای ویران در نزدیکی دریاچه ی چشم خدایان (God's Eye) ادامه می یابد. در آن جا گروهی از سواران به فرماندهی سر آموری لورچ (Amory Lorch)به آن ها حمله ور می شوند. آریا به همراه جندری (Gendry)، هات پای (Hot Pie)، لامی گرین هندز (Lommy Greenhands) و سمور (Weasel)از معدود افرادی است که توانستند زنده بمانند و فرار کنند. قبل از فرار آریا سه زندانی نگهبانان شب به نام های جیکن هگار(Jaqen H'ghar)، روگ (Rorge)و بایتر (Biter) را آزاد می کند.[۱۰] هات پای به آریا صورت لامپی و لامی به او کله لامپی می گوید.

آریا و همراهانش در دهکده بعدی به دست گرگور کلگان (Gregor Clegane) و مردانش اسیر می شود. آن ها در آنجا هشت روز نگهداری می شوند و قلقلک چی (Tickler) روستاییان را «مواخذه» می کند.[۱۱] سپس آن ها به هارن هال (Harrenhall)منتقل می شوند. در این سفر آریا لیستی از افراد منفوری را که قصد کشتنشان دارد می سازد. در هارن هال آریا دستیار ویس (Weese) می شود و در برج ناله (Wailing Tower) به خدمت گماشته می شود.[۱۲] چند روز بعد او جیکن و دو زندانی دیگری را که نجات داده بود در خدمت آموری لورچ می بیند.

آریا در حال کشتن نگهبانی در هارن هال اثر Tim_Tsang_II

جیکن در شب به پیش او می آید و در ازای سه جانی که حفظ کرده سه مرگ به او پیشنهاد می دهد. چند روز بعد وقتی آریا می شنود که چیسویک (Chiswyck) چگونه در مورد یک تجاوز دسته جمعی به خود می بالد، نام او را به جیکن می دهد. چیسویک سه روز بعد می میرد. آریا سپس نام ویس را به خاطر آن که او را کتک زده بود به جیکن می دهد. مرگ ویس غیر قابل باور است برای آن که ظاهرا مرتبط با سگی است که از تولگی بزرگ کرده بود. در حالی که آریا به مرگ سومش فکر می کند متوجه می شود که باید یک نام مهم تر را مانند آموری لورچ یا تایوین (Tywin ) انتخاب می کرده است. آریا پشیمان شده و بسیار در مورد مرگ سوم فکر می کند. نهایتا او نام خود جیکن را به او می دهد. جیکن برای آن که آریا نامش را پس بگیرد به او کمک می کند تا شمالی هایی را که در زندان اسیرند آزاد کند و بلوایی به پا می شود. جیکن در میان حیرت آریا چهره اش را عوض می کند و به او می گوید زمان آن رسیده که این فرد بمیرد. سپس به آریا سکه ای آهنین می دهد و می رود. صبح روز بعد لرد روس بولتون (Roose Bolton) به همراه سپاهیانش می رسند. آریا که حال خود را نایمریا (Nymeria)و مخففا نن (Nan) می نامد در ازای نقشش در آزادی زندانیان یکی از خدمتکاران مخصوص لرد بولتون می شود. او در آن جا اتفاقی المار فری (Elmar Frey)، ملازمی را که راب و والدر فری (Walder Frey) برای ازدواج با آریا در نظر گرفته اند ملاقات می کند ولی این دو برای هم ناشناخته باقی می مانند.[۱۳]

آریا اثر Amoka

او در می یابد که به خوبی به لرد بولتون خدمت کرده و از این رو آرزو دارد که لرد بولتون او را با خود به شمال ببرد تا او بتواند به وینترفل نزد مادرش بازگردد. بنابراین او بدون اجازه در حضور لرد صحبت می کند و از او می پرسد که چه اتفاقی برایش خواهد افتاد. لرد با او نامهربانانه برخورد می کند و از این رو آریا رازش را پیش خودش حفظ می کند. آریا سپس به همراه جندری و هات پای فرار می کند و در این حین یک نگهبان دروازه را می کشد.[۱۴]

یورش شمشیرها

در حال حرکت به شمال آریا به درون پوست نایمریا می رود و می بیند که نایمریا اعضای اصحاب شجاع(Brave Companions)را که به دنبال آریا و همسفرانش روانه اند می کشد .[۱] کمی بعد آن ها به دست اعضای برادری بدون پرچم (Brotherhood Without Banners) پیدا می شوند و مهمانخانه ی مرد زانو زده برده می شود. در آن جا او هاروین (Harwin) یکی از افراد سابق پدرش را می بیند. هاروین نیز آریا را شناسایی می کند و در برابر او زانو می زند.[۱۵]


ضیافتی برای کلاغ ها

رقصی با اژدهایان

نقل قول ها

چابک مثل اهو ، ساکت مثل سایه ، ترس عمیق تر از شمشیر می بره . سریع مثل مار ، اروم مثل اب ساکن ، ترس عمیق تر از شمشیر می بره . قوی مثل خرس ، درنده مثل گرگ ، ترس عمیق تر از شمشیر می بره . کسی که از شکست بترسه باخته . ترس عمیق تر از شمشیر می بره . ترس عمیق تر از شمشیر می بره . ترس عمیق تر از شمشیر می بره .
سر گرگور، دانسن(Dunsen)، راف عزیزدردونه(Raff the sweetling)، سر ایلین(Ser Ilyn)، سر مرین(Ser Meryn)، ملکه سرسی، والار مورگولیس[۲۳]
بله ، این تو هستی که باید فرار کنی . تو و لرد تایوین و سر گرگور و سر ادام و سر اموری و سر لیونل احمق حالا هر کی می خواد باشه . همه ی شما بهتره فرار کنید وگرنه برادرم شما رو می کشه . اون یه استارکه و بیشتر یه گرگه تا یه انسان و من هم مثل اونم .
او با خودش فکر کرد من شبح هارنهال هستم . و امشب یک اسم کمتر برای متنفر بودن وجود داشت .

—بعد از کشته شدن چیسویک

اریا به یاد اورد که مدت ها قبل پدرش به او گفته بود : موقعی که باد سرد شروع به وزیدن بکنه گرگ تنها می میره ولی گله گرگ ها نجات پیدا می کنه . اریا این موضوع را پشت سر گذاشته بود . اریا گرگ تنها هنوز زنده است ولی گرگ های گله همگی دستگیر شدند و سلاخی شدند و پوستشان کنده شد .

نقل قول هایی در مورد اریا

و اریا ، خوب هر وقت ملاقات کننده های ند ناگهانی وارد حیاط می شدند ممکن بود که اریا رو با مسوول اصطبل اشتباه بگیرند . اریا واقعا بد قلق بود ، نصفش پسر و نصفش بچه گرگ بود . براش چیزی رو ممنوع می کردی و اون ارزوی قلبیش می شد . اون صورت کشیده ی ند رو داشت و همین طور و موهای قهوه ای که همیشه به نظر می رسید پرنده توش لونه کرده . من از این که از اریا یک بانو بسازم واقعا ناامید شدم . اون برای خودش زخم جمع می کرد همون طور که بقیه ی دختر ها برای خودشون عروسک جمع می کنند و هر چیزی رو که به ذهنش می رسید سریع به زبون می اورد .

لیدی کتلین دخترش را به یاد می اورد


آریا و مرگ

خانواده

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برون
 
لورا رویس
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دانر
 
لیان گلاور
 
ویلم
 
ملانتا بلک وود
 
آرتوس
 
لیسارا کاراستارک
 
بِرِنا
 
آلیسان
 
اِرولد
 
رودریک
 
آریا فلینت
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برندون
 
 
ادویل
 
مارنا لاک
 
جاکلین
 
بندیکت رویس
 
برندون
 
بنجن
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
خاندان رویس
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ریکارد
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
لیارا
 
براندا
 
هرولد راجرز
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برندون
 
ناشناس
 
ادارد
«ند»
 
کتلین
تالی
 
لیانا
 
بنجن
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
جان اسنو
 
راب
 
جین
وسترلینگ
 
سانسا
 
تیریون
لنیستر
 
آریا
 
برندون
«برن»
 
ریکان
 
 
 
 


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ یورش شمشیرها، فصل 3، آریا.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ بازی تاج و تخت، فصل 22، آریا.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ رقصی با اژدهایان، فصل 64، دختر کوچک زشت (آریا II).
  4. بازی تاج و تخت، فصل 15، سانسا.
  5. بازی تاج و تخت، فصل 16، ادارد.
  6. بازی تاج و تخت، فصل 32، آریا.
  7. بازی تاج و تخت، فصل 50، آریا.
  8. بازی تاج و تخت، فصل 65، آریا.
  9. نزاع شاهان، فصل 1، آریا.
  10. نزاع شاهان، فصل 14، آریا.
  11. نزاع شاهان، فصل 19، آریا.
  12. نزاع شاهان، فصل 26، آریا.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ نزاع شاهان، فصل 47، آریا.
  14. نزاع شاهان، فصل 64، آریا.
  15. یورش شمشیرها، فصل 13، آریا.
  16. یورش شمشیرها، فصل 34، آریا.
  17. یورش شمشیرها، فصل 43، آریا.
  18. یورش شمشیرها، فصل 47، آریا.
  19. یورش شمشیرها، فصل 52، آریا.
  20. یورش شمشیرها، فصل 65، آریا.
  21. یورش شمشیرها، فصل 74، آریا.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 6، آریا.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 22، آریا.
  24. ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 34، گربه ی کانال ها.
  25. رقصی با اژدهایان، فصل 45، دختر کور (آریا I).