منس ریدر
منس ریدر قبل از اینکه پیمان شکنی کند و وظیفهاش را رها کند یکی از برادران عضو نگهبانان شب بود. از آن زمان او تبدیل به شخصیت بسیار تاثیرگذار میان مردمان آزاد شد تا جایی که او را پادشاه آنسوی دیوار نامیدند. در سریال بازی تاج و تخت نقش منس ریدر را کایرن هیندز بازی میکند.
منس ریدر - اثر Amok © | |
| |
القاب | ایبل منس |
---|---|
عنوان | پادشاه آنسوی دیوار |
فرهنگ | مردمان آزاد |
تولد | در آنسوی دیوار |
همسر | دالا |
کتاب(ها) | بازی تاج و تخت (اشاره شده) نزاع شاهان (اشاره شده) |
| |
بازیگر | کایرن هیندز |
سریال | فصل سوم | فصل چهارم |
ظاهر و شخصیت
منس قد متوسط و پاهای بلند و نحیفی دارد، چهارشانه و تیزروست. چشمان قهوهای و موهای قهوهای دارد که بیشتر آنها خاکستری شدند.[۱] بر روی لبانش همیشه خط لبخند دیده میشود.[۲] زیرکی از صورت استخوانی و چشمان قهوهایش پیداست.[۱] برای یک فرد میانسال چهرهی عادی دارد و علاقهمند به موسیقی است.
منس یک جوشن سیاه و شلوار پشمی به تن دارد. یک شنل از جنس ابریشم قرمز با خزهای سیاه به دوش میکشد. کلاهخودش از جنس برنز و آهن است که هر دو طرفش به صورت بال زاغ تراش خورده است.[۳][۴]
تاریخچه
بعد از اینکه گروهی از سوارکاران وحشی توسط نگهبانان شب قتل عام میشوند منس که یک کودک وحشی بود توسط نگهبانان پذیرفته و میان آنها بزرگ میشود.[۵] وقتی فرمانده کورگایل یکبار برای دیدن لرد ادارد استارک به وینترفل میآید منس او را همراهی میکند و آنجا راب استارک و جان اسنو را میبیند.[۱]
منس یک عضو وفادار نگهبانان شب بود تا اینکه هنگام گشت توسط یک گربه سایه مورد حمله قرار گرفت و یک زن وحشی او را مداوا کرد. او در مدت بهبودی منس شنل پارهی منس را با پارچههای قرمز خود ترمیم کرد. هنگام بازگشت به دیوار سر دنیس ملیستر به منس دستور داد که شنل ترمیم شدهاش را دور بیاندازد و لباس فرم نگبانان شب را بر تن کند.[۵] این عدم آزادی انتخاب باعث شد منس برج سایه را ترک کند تا با مردمان آزاد آنگونه که میخواهد زندگی کند.[۱]
وقایع اخیر
بازی تاج و تخت
بعدها مشخص میشود که هنگام سفر پادشاه رابرت به وینترفل منس آنجا حضور داشته است. خبر سفر پادشاه به وینترفل توسط جاسوسان منس در نگهبانان شب به گوش او میرسد. منس با الگو برداری از افسانهی بائل تصمیم میگیرد که در این مراسم حاضر شود. او در نزدیکی لانگ بارو از دیوار عبور میکند، در جنوب نیو گیفت اسبی میخرد و عازم وینترفل میشود.
حضور او هم از ادارد که منس را از بازدید قبلی به یاد نمیآورد و هم از بنجن استارک که هرگز منس را ندیده پنهان میماند. منس لباس مبدل آوازه خوانها را به تن میکند و در ضیافت به نواختن عود میپردازد. در راه برگشت به سرزمینهای شمال دیوار منس با دالا ملاقات میکند.[۱]
نزاع شاهان
منس متعهد میشود که تمام قبایل وحشی را باهم متحد و تجهیز کند تا تمام هفت پادشاهی را تسخیر کند. آنها در فراست فنگز گرد هم میآیند. شایعهی رهبری منس و خالی شدن روستاهای شمال دیوار باعث شد نگهبانان شب به رهبری جور مورمونت گشت بزرگ آنسوی دیوار را آغاز کنند.
یورش شمشیرها
هنگامی که جان اسنو به بهانهی پیوستن به گروه منس با او ملاقات میکند منس ادعا دارد که میتواند توسط یک شیپور جادویی به نام شیپور زمستان که در اختیار اوست دیوار را تخریب کند ولی از این به عنوان آخرین نقشهاش یاد میکند، در صورتی که نتواند از سد نظامی نگهبانان شب عبور کند. منس آشکارا میگوید که وحشیها از جمله مردم خودش توسط آدرها و وایت ها کشته میشوند و آنها قادر به متوقف کردنشان نیستند. به همین دلیل منس قصد تخریب دیوار را ندارد و فقط میخواهد از آن به عنوان سپر مقابل آدرها استفاده کند.
حمله ی منس به دیوار در هنگامی صورت گرفت که دیوار توسط نگهبانان آموزش ندیده تحت فرمان جان اسنو حفاظت میشد و شرایط بسیار نابرابری از نظر تعداد افراد دیوار و وحشیها برقرار بود. جان در نگه داشتن نیروهای منس پشت دیوار موفق بود تا اینکه نیروهای کمکی استنیس براتیون به صورت غافلگیرکننده سر رسیدند. با اینکه خود منس شخصا هدایت سواره نظام مردمان آزاد را به سمت ایست واچ کنار دریا بر عهده داشت اما ارتش بیانضباط وحشیها توسط نیروهای استنیس در هم شکست.[۴]
همسر منس، دالا در کمپ وحشیها هنگام حملهی استنیس به خاطر زایمان پسر منس درگذشت.[۶]
ضیافتی برای کلاغها
رقصی با اژدهایان
نقل قولهای منس ریدر
” دیوار میتونه یه ارتش رو متوقف کنه، ولی جلوی یه نفر رو نمیتونه بگیره.[۱] “ —منس خطاب به جان اسنو
” نصف دست مثل یه درخت بلوط قدیمی سفت و سخت بود، اما من از جنس گوشت و استخونم و علاقهی زیادی هم به لوندی و زنها دارم...
همینم باعث میشه من زیاد تفاوتی با نصف بیشتر نگهبانان شب نداشته باشم.[۱]
“ —منس خطاب به جان اسنو
” مردم آزاد دنباله روی اسمها و حیونای کوچولویی که میدوزید به لباس و پرچمهاتون نمیشن. اونا به خاطر یه پول سیاه خوش رقصی نمیکنن.
اونا اهمیت نمیدن چقدر سطح خاندانت بالاست یا اینکه کجای زنجیرهی مدیریتی قرار داری یا اینکه بابابزرگت کی بوده!
اونها دنباله روی قدرت هستن، اونها دنباله روی کسی هستن که مرد باشه.[۱۵]“ —منس خطاب به جان اسنو
نقل قولها دربارهی منس
” تو جمع ما اون بهترین بود، همزمان بدترین هم بود.[۱۶] “ —کورین نصفه دست خطاب به جان اسنو
” منس خیلی حیلهگره. اون به عنوان یه کلاغ بزرگ شده. خودت که میدونی کلاغا پرندههای مکاری هستن.[۱] “ —تورموند خطاب به جان اسنو
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ یورش شمشیرها، فصل 7، جان.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ رقصی با اژدهایان، فصل 31، ملیساندر.
- ↑ یورش شمشیرها، فصل 15، جان.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ یورش شمشیرها، فصل 73، جان.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ نزاع شاهان، فصل 53، جان.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 5، سمول.
- ↑ ضیافتی برای کلاغ ها، فصل 35، سمول.
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 10، جان.
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 35، جان.
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 37، شاهزاده وینترفل (ریک IV).
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 46، روحی در وینترفل (ریک VI).
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 51، تئون I.
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 62، قربانی (آشا III).
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 69، جان.
- ↑ رقصی با اژدهایان، فصل 21، جان.
- ↑ نزاع شاهان، فصل 68، جان.